تاريخ : دوشنبه 7 فروردین 1391 | 7:18 PM | نویسنده : قاسمعلی
هر روز ،زنان و مردان شجاعی تجارت وحرفه خود را با امید و اشتیاق انجام یک شغل موفق شروع می کنند.اما ، همه آنها موفق نمی شوند .اگر چه کارآفرینان موفق ازنظر شکل و اندازه و کارشان به اندازه خودشان متفاوت هستند اما آنها وقتی که می خواهند حرفه ای را پایه گذاری کنند، رازهایی دارند که بین همه ی آنها مشترک است شش راز برای کارآفرین موفق هست عبارتند از:
راز اول- مهمترین قسمت کار قبل از شروع کار است .اولین چیزی که کارآفرینان موفق قبل از شروع و هرگونه اقدامی انجام می دهند تحقیقات وسیع برای اطمینان از اینکه آنها بازار رقیبان را شناخته اند و اینکه همه چیزهایی را که لازم است مشاهده کرده اند.این افراد می دانند که آنها بدون اینکه بدانند چه درگیریها وموانعی در مقابل آنها وجود دارد نمی توانندخدمات موثری را ارائه کنند و چه فرصتهایی را باید بدست آورند .کارآفرین خوب تکالیفش را انجام می دهد .آنها طرح های تجاری را خلق ، اهداف را معین و تمام کارهای اولیه لازم را قبل از اینکه کار را شروع کنند، انجام میدهند.
راز دوم- شما می توانید با انجام کار رایگان درآمد خود را زیاد کنید.بسیاری از کارآفرینان شغل خودشان را با انجام داوطلبانه پروژه ها در اجتماعی که حضور داشتند شروع کرده اند.با انجام این کار این فرصت برای آنها پیش می آید که به سابقه و تجربه شان اضافه شود، ارتباطات زیادی پیدا کنند.سوزان کوهن هلد، که یک شرکت طراحی گرافیک در" ایندیاناپولیز" دارد ، کار خودش را با انجام داوطلبانه پروژه های طراحی برای مدرسه فرزندانش ودیگر سازمانهایی که با آنها سرو کار داشت ، شروع کرد.او گفت : من به جلسات می رفتم و مشکلات را می شنیدم و با آنها صحبت می کردم که بدانند من چه توانایی دارم.من دو پروژه داوطلبانه را تکمیل کردم و بالاخره افراد بیشتر و بیشتری که نیاز به طرحهای گرافیکی داشتند در مورد خدمات مطلع شدند.
بزودی تعداد مشتری هایم گسترش یافت به طوری که هنوز با بسیاری از آنها ارتباط دارم.
راز سوم- یک فرصت خوب می تواند در هر زمان و هر مکانی پیش آید.بعضی از اوقات فرصتهایی پیش می آید که ما کمتر انتظارش را داریم .کارآفرینان موفق یاد گرفته اند که برای این فرصتها همیشه چشمان و گوش هایشان را باز کنند .ریکورئل ریچاردسون می گوید: شما هرگز نمی فهمید که کار از کجا خواهد آمد ویا چه کسی بازاریابی شرکت را به عهده دارد.
کلید کار در این است که همیشه بذر بپاشد .شما هرگز نمی دانید چه چیزی رشد خواهد کرد اما هر چه بیشتر بپاشید ، شانس اینکه چیز بهتری درو کنید هست .یعنی آماده باشید که هر زمان و هر جا درباره حرفه خود صحبت کنید.راز این است که خودتان را برای فرصتهای پنهان آماده کنید و وقتی این فرصتها پیش می آید نترسید و خودتان را نبازید .
راز چهارم – کارهای کوچک می تواند به تجارت های بزرگ منتهی شوند.بعضی اوقات صاحبان کار تمام وقتشان را در جستجوی یافتن کارهای بزرگ هستند از فرصتهای کوچک و غافل هستند .روبین فرانکل یک شرکت روابط عمومی درخیابان لوئیس داشت و فهمیده بود که شروع کار با مشتریانی که کار کوچکی دارند می تواند به فرصتی بزرگ تبدیل شود.او می گوید : گسترش رابط آسانتر از شروع رابطه جدید است .بنابراین او پروژه هایی که حتی کوچک بود بعهده می گرفت و آنها را با ابتکارتکمیل می کرد و با تلاش زیاد فرصتهای کوچک را به فرصتهای بزرگ تبدیل می کرد.
راز پنجم – اشتیاق مهم است .این که برای کار آفرین موفق شدن باید سخت تلاش کرد یک راز نیست .صاحبان کار تمایل دارند ساعات زیادی را در شروع کار صرف کنند و اغلب وقت خودشان را برای کارشان اختصاص می دهند یا حداقل تمام وقت به فکر کارشان هستند .برای همین است که عشق به کاری که می کنید حیاتی است .ریچارد سون می گوید او بیشتر از قبل ، زمانی که برای آژانس کار می کرد، برای کارش وقت می گذارد .اما متوجه نیست چون از کارش لذت می برد .کارآفرینان موفق دیگر نیز موافق هستند .شروع کار درگیری هایی دارد اما اگر شما فرصت به انجام رساندن آرزوهای کاری خود را بر مبنای کار روزانه بگذارید خیلی با ارزش است .
راز ششم- شبکه ارتباط حضوری بهترین نوع بازاریابی است .کارآفرینان موافقند که بهترین نوع بازاریابی تبلیغات به صورت ارتباط حضوری است .کاهن هلد میگوید : شما می توانید برای تبلیغات و گسترش بازاریابی کالاها پول بپردازید اما ایجاد شبکه ارتباطی خیلی موثر تر خواهد بود .یعنی شرکت در اجتماع سازمانها ، پیوستن به گروههای شغلی محلی، حضور در حوادث ومناسبتها برای ملاقات با افراد جدید.روبین فرانکیس می گوید : بعضی از بهترین موقعیتها وفرصتهایی که برای اوپیش آمده است از طریق عضویت در هیات مدیره سازمانهای غیر انتفاعی محلی بوده است .
او می گوید : من سعی می کنم تا آنجا که میشود فعال باشم.هم در هیات وهم درکمیته ها واین باعث شده که من هنوز دارم کار می کنم .
مترجم : افسانه شکوری
برگرفته از: روزنامه ی بازارکار
راز دوم- شما می توانید با انجام کار رایگان درآمد خود را زیاد کنید.بسیاری از کارآفرینان شغل خودشان را با انجام داوطلبانه پروژه ها در اجتماعی که حضور داشتند شروع کرده اند.با انجام این کار این فرصت برای آنها پیش می آید که به سابقه و تجربه شان اضافه شود، ارتباطات زیادی پیدا کنند.سوزان کوهن هلد، که یک شرکت طراحی گرافیک در" ایندیاناپولیز" دارد ، کار خودش را با انجام داوطلبانه پروژه های طراحی برای مدرسه فرزندانش ودیگر سازمانهایی که با آنها سرو کار داشت ، شروع کرد.او گفت : من به جلسات می رفتم و مشکلات را می شنیدم و با آنها صحبت می کردم که بدانند من چه توانایی دارم.من دو پروژه داوطلبانه را تکمیل کردم و بالاخره افراد بیشتر و بیشتری که نیاز به طرحهای گرافیکی داشتند در مورد خدمات مطلع شدند.
بزودی تعداد مشتری هایم گسترش یافت به طوری که هنوز با بسیاری از آنها ارتباط دارم.
راز سوم- یک فرصت خوب می تواند در هر زمان و هر مکانی پیش آید.بعضی از اوقات فرصتهایی پیش می آید که ما کمتر انتظارش را داریم .کارآفرینان موفق یاد گرفته اند که برای این فرصتها همیشه چشمان و گوش هایشان را باز کنند .ریکورئل ریچاردسون می گوید: شما هرگز نمی فهمید که کار از کجا خواهد آمد ویا چه کسی بازاریابی شرکت را به عهده دارد.
کلید کار در این است که همیشه بذر بپاشد .شما هرگز نمی دانید چه چیزی رشد خواهد کرد اما هر چه بیشتر بپاشید ، شانس اینکه چیز بهتری درو کنید هست .یعنی آماده باشید که هر زمان و هر جا درباره حرفه خود صحبت کنید.راز این است که خودتان را برای فرصتهای پنهان آماده کنید و وقتی این فرصتها پیش می آید نترسید و خودتان را نبازید .
راز چهارم – کارهای کوچک می تواند به تجارت های بزرگ منتهی شوند.بعضی اوقات صاحبان کار تمام وقتشان را در جستجوی یافتن کارهای بزرگ هستند از فرصتهای کوچک و غافل هستند .روبین فرانکل یک شرکت روابط عمومی درخیابان لوئیس داشت و فهمیده بود که شروع کار با مشتریانی که کار کوچکی دارند می تواند به فرصتی بزرگ تبدیل شود.او می گوید : گسترش رابط آسانتر از شروع رابطه جدید است .بنابراین او پروژه هایی که حتی کوچک بود بعهده می گرفت و آنها را با ابتکارتکمیل می کرد و با تلاش زیاد فرصتهای کوچک را به فرصتهای بزرگ تبدیل می کرد.
راز پنجم – اشتیاق مهم است .این که برای کار آفرین موفق شدن باید سخت تلاش کرد یک راز نیست .صاحبان کار تمایل دارند ساعات زیادی را در شروع کار صرف کنند و اغلب وقت خودشان را برای کارشان اختصاص می دهند یا حداقل تمام وقت به فکر کارشان هستند .برای همین است که عشق به کاری که می کنید حیاتی است .ریچارد سون می گوید او بیشتر از قبل ، زمانی که برای آژانس کار می کرد، برای کارش وقت می گذارد .اما متوجه نیست چون از کارش لذت می برد .کارآفرینان موفق دیگر نیز موافق هستند .شروع کار درگیری هایی دارد اما اگر شما فرصت به انجام رساندن آرزوهای کاری خود را بر مبنای کار روزانه بگذارید خیلی با ارزش است .
راز ششم- شبکه ارتباط حضوری بهترین نوع بازاریابی است .کارآفرینان موافقند که بهترین نوع بازاریابی تبلیغات به صورت ارتباط حضوری است .کاهن هلد میگوید : شما می توانید برای تبلیغات و گسترش بازاریابی کالاها پول بپردازید اما ایجاد شبکه ارتباطی خیلی موثر تر خواهد بود .یعنی شرکت در اجتماع سازمانها ، پیوستن به گروههای شغلی محلی، حضور در حوادث ومناسبتها برای ملاقات با افراد جدید.روبین فرانکیس می گوید : بعضی از بهترین موقعیتها وفرصتهایی که برای اوپیش آمده است از طریق عضویت در هیات مدیره سازمانهای غیر انتفاعی محلی بوده است .
او می گوید : من سعی می کنم تا آنجا که میشود فعال باشم.هم در هیات وهم درکمیته ها واین باعث شده که من هنوز دارم کار می کنم .
مترجم : افسانه شکوری
برگرفته از: روزنامه ی بازارکار