تاريخ : دوشنبه 7 فروردین 1391 | 10:32 PM | نویسنده : قاسمعلی
* راهکارهای حمایت از تولید ملی
گروه بین الملل برهان؛ «مقام معظم رهبری» در سخنرانی خود در حرم رضوی به مناسبت آغاز سال نو بر مسایلی در حوزهی بینالملل تاکید کردند که نشان از هوشیاری و دقت ایشان در این حوزه میباشد. ایشان بر وابستگی کشورهای غربی به انرژی خلیج فارس اشاره کردند و انگیزهی تمام تحرکات آنها را این موضوع بیان کردند. همچنین بر آمادگی ایران برای مقابله با هر تهدیدی در هر سطحی تاکید کردند. در خصوص تبیین بیانات ایشان در بعد بینالمللی با «سعدالله زارعی» کارشناس مسایل خاورمیانه، به گفتوگو مینشینیم.
تحلیل شما از فرمایشات مقام معظم رهبری در بعد بینالمللی چیست؟
نقطه نظرهای رهبری در جمهوری اسلامی به عنوان نقطهی کانونی تصمیمگیری در مسایل مهم کشور همیشه در کانون توجهات محافل سیاسی و رسانهای بینالمللی قرار داشته است، این مسأله به خصوص در سالهای اخیر از موقعیت والاتری برخوردار بوده است، چراکه غربیها در مواجهه با جمهوری اسلامی به روش اعمال فشارهای متمرکز روی آوردند و امیدوارند که این فشارها در نهایت جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم کند.
آنها با توجه به جایگاه کانونی «ولایت فقیه» در نظام سیاسی ایران منتظر میباشند تا این تغییر را در مواضع و اظهارنظرهای رهبری بیابند، به همین دلیل هم با دقت به فرمایشات ایشان توجه نشان میدهند و از لابهلای کلمات صحبتهای ایشان به دنبال این هستند تا مفهومی که به نوعی بیان کنندهی تمایل ایران به کوتاه آمدن در برابر غرب باشد را پیدا کنند و این موضوعی است که غربیها به شدت در انتظار آن به سر میبرند، بر همین اساس هم سخنان رهبر معظم انقلاب در مشهد مقدس در واکنش به فشار غربیها به شدت مورد توجه قرار گرفت اما غربیها ناامیدانه اعلام کردند که ما نشانهای مبنی بر این که ایران مسیر جدیدی در مقابله با غرب در پیش گرفته باشد را مشاهده نکردیم.
رهبر معظم انقلاب در مشهد مقدس ضمن برشمردن موفقیتهای جمهوری اسلامی در سال 1390، این دستآوردها را محصول تلاش مردم و مسؤولین در جمهوری اسلامی از یک سو و اعمال محدودیتهای غرب از سوی دیگر خواندند و با این تفسیر در واقع غربیها نتوانستند نقطه ضعفی پیدا کنند و این اظهارنظرها نشان دهندهی عزم قوی رهبری ایران در ادامهی راه گذشته بود و آنها نیز این نکته را یادآوری کردند؛
در عین حال واکنش اتحادیهی اروپا به این که 27 کشور اروپایی اعلام کنند که ما فشارها را بر مقامهای ایرانی اضافه میکنیم و 26 اسم جدید را در لیست جدید تحریمهایشان قرار دهند، یک واکنش صرفاً تبلیغاتی بود. در واقع واکنش ناامیدانهی غربیها به سخنان رهبری در مشهد مقدس بود. به واقع غربیها خواستند بگویند که اگر ایران از مسیری که در پیش گرفته ناامید نشده و بر راه رفته تأکید میکند، ما هم همان راه رفته را تداوم میبخشیم. این یک واکنش حقیرانه بود که اتحادیهی اروپا آن را بروز داد، چرا که بحث جدید هیچ نکتهی تازهای در خود نداشت و اگر واژههای بیانیهی اتحادیهی اروپا را واکاوی کنیم، مشاهده مینماییم که یک بیانیهی صرفاً سیاسی است که بدون هیچ پشتوانهی اجرایی، زمانبندی و جهتمندی خاصی به تصویب رسیده است.
در واقع موضع رهبری در خصوص تحولات بینالمللی و این که غربیها قادر به کنترل تحولات نیستند، نکتهی دیگری بود که نشان داد ایران با اتکا به نفس، روند تحولات را در منطقه رصد میکند و در صدد است تا ظرفیتهای خویش را برای حفظ این روند و غنا بخشی به حرکتهای مردم منطقه مورد استفاده قرار دهد. این هم نکتهای بود که در محافل سیاسی غربی با خشم از آن یاد شد و خود این مطلب هم نشان دهندهی جهتگیری درست رهبری در سیاست خارجی و در مسایل منطقهای و بینالمللی بود.
مقام معظم رهبری فرمودند که دشمن در هر سطحی که به ما حمله کند ما هم در همان سطح پاسخ میدهیم. با توجه به این که ایشان تأکید کردند که ما به دنبال بمب اتمی نیستیم، این سؤال پیش میآید که اگر غربیها با بمب اتم حمله کنند، جواب ما با توجه به این که بمب اتم نداریم، چگونه خواهد بود؟
به نظر بنده موضع رهبری در این خصوص در راستای مواضع قبلی ایشان بود که فرمودند ما اگر مورد حمله قرار بگیریم، متقابلاً از خودمان دفاع خواهیم کرد و اگر هم تهدید شویم، متقابلاً تهدید میکنیم که این استراتژی، استراتژی جدیدی بود که در سال گذشته هم یکی دو مورد تجربه شد. از جمله در بحث امنیت خلیج فارس این مسأله مورد آزمون یا به تعبیری اجرا شد.
در اینجا هم رهبری در راستای همان سیاست تهدید در برابر تهدید در واقع یک برگ جدیدی از استراتژی امنیتی جمهوری اسلامی را نشان دادند و آن برگ جدید این بود که ما استراتژیمان به طور اصولی حرکت به سمت تولید بمب اتمی نیست و این کار را نه دنبال کردهایم و نه دنبال میکنیم. به طور اصولی اما این هم نیست که در برابر تهدیدهای غربیها و اقدام آنان در حوزهای که ما آن را حوزهی نادرست و ممنوعه میدانیم، دست بسته عمل کنیم و در واقع ملت خودمان را در برابر یک تهدید خطرناک بی پناه بگذاریم.
در اینجا هم رهبری در راستای همان سیاست تهدید در برابر تهدید در واقع یک برگ جدیدی از استراتژی امنیتی جمهوری اسلامی را نشان دادند و آن برگ جدید این بود که ما استراتژیمان به طور اصولی حرکت به سمت تولید بمب اتمی نیست و این کار را نه دنبال کردهایم و نه دنبال میکنیم. به طور اصولی اما این هم نیست که در برابر تهدیدهای غربیها و اقدام آنان در حوزهای که ما آن را حوزهی نادرست و ممنوعه میدانیم، دست بسته عمل کنیم و در واقع ملت خودمان را در برابر یک تهدید خطرناک بی پناه بگذاریم.
به نظر بنده این برگ جدید، یک شکل نو از همان دفتر تهاجم در برابر تهاجم و تهدید در برابر تهدید بود که در اینجا تبیین شد. اتفاقاً چون غربیها نمیخواستند این مسألهی بسیار مهم مورد توجه مردم دنیا قرار بگیرد، بر خلاف انتظار از کنار این موضع بسیار معنادار رهبری، به آرامی عبور کردند و واکنش خاصی به این مسأله، از خود نشان نداند چرا که میدانند عواقب پیگیری چنین مسألهای از سوی غرب، چه خواهد بود و به عقیدهی بنده رهبری در اینجا بسیار هوشمندانه غرب را در سر یک دو راهی قرار دادند که بین یک ایران هستهای مسالمت آمیز و یک ایرانی که با تمام ظرفیت از خودش در برابر هر نوع تهاجمی دفاع میکند، یکی را انتخاب کنند و به طور حتم غربیها اولی را انتخاب میکنند و بر همین اساس هم روی موضع دوم مانوری ندادند.
در بعضی از تحلیلها و تفسیرها در مورد فرمایشات مقام معظم رهبری آمده بود که منظور رهبر انقلاب از این که ما هر حملهای را به همان صورت که به ما حمله شود پاسخ میدهیم، این بوده است که اگر اسراییل به ایران حمله کند، جواب ایران فقط متوجه اسراییل است و به منافع دیگر کشورها تعرضی نمیکند، نظر شما در این باره چیست؟
اساساً فرض این که اسراییلیها به ایران حمله میکنند، فرض درستی نیست یعنی به طور قطع اسراییلیها تحت هیچ شرایطی به جمهوری اسلامی حمله نمیکنند، این کاملاً مسلم و مسجل است. خود اسراییلیها هم میدانند که هر نوع حمله به ایران از سوی این رژیم، ریسک بسیار بالایی دارد و یک حملهی کوچک به ایران میتواند، تبدیل به واکنش بزرگ و فراگیر از سوی ایران شود و این مسألهای است که در واقع اسراییل کوچک را در بحران بزرگ غرق میکند و اساساً حیات این رژیم را در معرض مخاطرهی اساسی قرار میدهد.
خود اسراییلیها هم همین چند روز پیش گفتند که شلیک چند موشک از سوی ایران به پایتخت این رژیم کفایت میکند تا اسراییل متلاشی شود؛ بنابراین اساساً فرض این که اسراییلیها در صدد حمله هستند، فرض درستی نیست البته گاهی آنها به نحو تبلیغاتی از این مسأله حرف میزنند اما این به معنای این نیست که آنها به واقع عزمی در این رابطه دارند و ما نشانهای مبنی بر این که اسراییلیها در فکرشان حمله به ایران هست را نمیبینیم، همان طور که اسراییلیها در مواجهه با «حزب الله» هم در حال حاضر عزم روشن یا برنامهی روشنی برای جنگ با آنان ندارند. هنوز آثار شکست تابستان 2006م. در سیستم و نظام رژیم صهیونیستی به چشم میخورد.
طرف دیگر ما اساساً در استراتژی خود همان طور که رهبری هم چندین بار فرمودند اسراییل را مولود آمریکا میدانیم نه آمریکا را مولود اسراییل؛ یعنی ما معتقدیم که آنچه اسراییل در منطقه انجام میدهد، به نمایندگی از آمریکاست، بنابراین طبیعتاً واکنش ما در برابر هر تحرک اسراییل، واکنش فقط به اسراییل نخواهد بود بلکه واکنشی فراگیر است به نقطهی فرمان اسراییل که آمریکا هم شامل آن میگردد، این موضوع را هم اسراییلیها و هم آمریکاییها، میدانند. به همین دلیل هم آمریکاییها اصرار دارند بگویند که اسراییل برنامهای برای حمله به ایران ندارد.
یک بخش از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد وابستگی غربیها مخصوصا آمریکا به نفت ایران و خلیج فارس بود، از طرفی هم آمریکا و اتحادیه اروپا اعلام کرده اند که از اوایل تابستان امسال تحریم نفتی را عملی می کنند. تحلیل شما در این مورد چیست؟
نفت در دنیا یک مقولهی تفکیک پذیر نیست، به اصطلاح مثلاً دنیا بگوید که ما نفت ایران را نمیخریم و در عوض آن مقدار نفتی که از ایران میخریدیم از جای دیگری نفت تهیه میکنیم و بنابراین صرفاً یک جابهجایی صورت میگیرد و نفتی قطع میشود و نفتی دیگر وصل میگردد، این طور نیست. در همین ماههای اخیر هم ما مشاهده کردیم که نه فقط جابهجایی نفت، بلکه حتی سخن گفتن از تحریم نفتی ایران نیز تا حدود 20 درصد به قیمتهای نفت اضافه کرد و خود آقای «اوباما» آشکارا گفت که بالا رفتن بین 15 الی 20 دلار از قیمتهای نفت ناشی از سخن گفتن از تهدید ایران به تحریم نفتی بوده است.
بنابراین نفت یک مقولهی تفکیک پذیر نیست که در یک جایی تحریم شود و در جای دیگر حالت عادی پیدا کند، از این رو ایران با اطلاع از این مسأله میداند که هرگاه بخشی از صادرات نفتش در نقطهای متوقف شود، قیمت نفت افزایش مییابد و ایران در اینجا بدون این که نفتی صادر کرده باشد، پول آن را به خاطر بالا رفتن قیمت نفت از جای دیگری دریافت میکند.
این مسألهای است که در نهایت به ضرر ایران تمام نمیشود و شمشیری است که در ابتدا کشورهای مصرف کننده را هدف قرار میدهد و بعد ایران را و به همین خاطر هم آمریکاییها ناچار شدند چند ماه پس از تصویب تحریم نفتی ایران در کنگره و امضای آن توسط رییس جمهور کشورشان، 11 کشور عمدهی مصرف کنندهی نفت ایران را از لیست کشورهایی که معاملهی آنها با ایران ممنوع است، خارج کنند. اینها نشان دهندهی این است که در این بحث آمریکاییها نمیتوانند به صورت یک جانبه بتازند و میدان، میدان بیرقیبی نیست که آنها بتوانند با دست باز عمل کنند.
این مسألهای است که در نهایت به ضرر ایران تمام نمیشود و شمشیری است که در ابتدا کشورهای مصرف کننده را هدف قرار میدهد و بعد ایران را و به همین خاطر هم آمریکاییها ناچار شدند چند ماه پس از تصویب تحریم نفتی ایران در کنگره و امضای آن توسط رییس جمهور کشورشان، 11 کشور عمدهی مصرف کنندهی نفت ایران را از لیست کشورهایی که معاملهی آنها با ایران ممنوع است، خارج کنند. اینها نشان دهندهی این است که در این بحث آمریکاییها نمیتوانند به صورت یک جانبه بتازند و میدان، میدان بیرقیبی نیست که آنها بتوانند با دست باز عمل کنند.