تاريخ : سه شنبه 8 فروردین 1391  | 6:06 PM | نویسنده : قاسمعلی
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را می‌توان به پنج دوره تقسیم نمود :
دوره اول:قرون 15 و 16 میلادی: در این دوره به صاحبان پروژه‌های بزرگ که مسئولیت اجرایی این پروژه‌ها همانند ساخت کلیسا، قلعه ها، ‌تأسیسات نظامی و .... از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید، کارآفرین اطلاق می‌شد، در تعاریف این دوره، پذیرش مخاطره لحاظ نشده است .

دوره دوم ( قرن 17 میلادی): این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری به کارآفرینی اضافه شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان ، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می‌باشد .


دوره سوم( قرون 18و 19 میلادی): در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره می‌کند و سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام تأمین می‌کند. بین کارآفرین و تأمین کننده سرمایه (سرمایه‌گذار) و مدیر کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد .


دوره چهارم ( دهه‌های میانی قرن بیستم میلادی): در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است .


دوره پنجم(دوران معاصر از اواخر دهه 1970 تاکنون ): در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب وکار و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این سازوکار، توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره به تدریج روانشناسان، جامعه ‌شناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نموده‌اند .



سه موج وسیع در جلو راندن موضوع کارآفرینی


تا دهه 1980 سه موج وسیع ، موضوع کارآفرینی را به جلو رانده است :


موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوه‌های سریع پولدار شدن می‌باشد. این موج از اواسط دهه 1950 شروع می‌شود .


موج دوم: این موج که شروع آن ازدهه 1960 بوده شامل ارائه رشته‌های آموزش کارآفرینی در حوزه‌های مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزه‌ها به سایر رشته‌ها نیز تسری یافته است .


موج سوم: این موج شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکت‌های کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوری‌های صنعتی می‌شود که از اواخر دهه 1970 آغاز شده است .


سابقه کارآفرینی در ایران:


علی‌رغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و حتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه هم از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود . حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعا لیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیش‌بینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ‌جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیت‌های آنها، مطرح شده است .


متأسفانه واژه کارآفرینی که ترجمه‌ای از کلمه Entrepreneurship است، موجب گردیده است که معنی ایجاد کار و یا اشتغال‌زایی از این واژه برداشت ‌شود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر از اشتغال‌زایی است . این برداشت نا صحیح از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه ( بویژه در بین دانش‌آموختگان دانشگاهی)، موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامه‌ها و سخنرانی‌های مسئولان در این خصوص ، صرفاً جنبه اشتغال‌زایی برای آن در نظر گرفته شود . در حالیکه کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند : بارورشدن خلاقیت‌ها ، ترغیب به نوآوری و توسعه آن ، افزایش اعتماد به نفس ، ایجاد و توسعه تکنولوژی ، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است و در صورتیکه فقط به جنبه اشتغال‌زایی آن توجعه شود ، از سایر پیامدهای آن بی بهره خواهیم ماند .


سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور


در کشور ما در چند ساله اخیر به موضوع کارآفرینی توجه شده و قبل از آن، به جز چند مورد خاص، تقریباً سابقه‌ای در زمینه فعالیت در خصوص آن وجود نداشته است .متأسفانه عده زیادی از مسوولین، مردم و حتی تحصیلکرده‌ها و اساتید دانشگاهی برداشت و تلقی غلط از کارآفرینی دارند، زیرا این واژه که ترجمه اغوا کننده‌ای ازکلمه Entrepreneurship است را به معنی ایجاد کار یا اشتغال‌زایی می‌دانند. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر از برداشت فوق از این کلمه است. این برداشت ناصحیح از کارآفرینی و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه (بخصوص در بین دانش‌آموختگان دانشگاهی)، موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز برنامه‌های تدوین شده ، بخشنامه‌ها و سخنرانی‌های مسوولان در این خصوص، صرفاً جنبه اشتغال‌آفرینی برای آن در نظر گرفته شود. حتی در دانشگاههای کشور که می‌بایست در زمینه توسعه کارآفرینی به مفهوم واقعی آن و جهت دهی مناسب دیدگاهها و برداشتها از این موضوع پیشتاز باشند نیز متأسفانه این معضل به شکل ناخوشایندی وجود دارد.


شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهگی کشور در سالهای اخیر موجب گردیده که در برنامه سوم توسعه ، به کارآفرینی ، خصوصاً در ابعاد پژوهشی و آموزش و پرورش کارآفرینان توجه شود و اعتباراتی نیز در این راستا پیش بینی گردد. علاوه بر آن منابع اعتباری برای پژوهش ، اشاعه فرهنگ کارآفرینی و نیز برنامه‌ریزی و حمایت از کارآفرینان توسط دستگاههای اجرایی مختلف(ستادی ، صنعتی،کشاورزی و ...) در نظر گرفته شده‌ است .


براساس برنامه سوم توسعه ، طرحی تحت عنوان " طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور " که به اختصار "کاراد " نام گرفت، تدوین واجرای آن با نظر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در12 دانشگاه کشور شروع و مسوولیت پیگیری اجرا و امور ستادی آن از سوی وزارت علوم در اواخر سال 1379 به سازمان سنجش آموزش کشور واگذار گردید.




برگرفته از: کارآفرین توان گستر




نظرات 0