تاريخ : سه شنبه 8 فروردین 1391  | 7:08 PM | نویسنده : قاسمعلی
اگر می خواهید در کاری که شروع کرده اید موفقیتی کسب کنید ، باید با بینشی عمیق شروع کنید .
بینش به این معناست که آنچه را که دیگران نمی بینند و به آنها توجه نمی کنیم ، ببینید . یک زن یا مرد کارآ فرین که دور اندیش باشد و نگاهی عمیق داشته باشد ، می تواند دقیقاً وضعیت کسب و کار خود را در آینده و هنگام پایان کار مشاهده کند .

منظور از اتمام کار چیست ؟ هر کسب . کار یک سرمایه گذاریست و برای این سرمایه گذاری یا از سهام استفاده کرده اید یا از اموال منقول و غیر منقول خودتان . وقتی کارهایتان درست پیش می رود ، هر طوری که بخواهید آینده آن را پیش بینی کنید ، از دو حالت خارج نیست ، یا می خواهید آن را بفروشید یا آن را نگه دارید . اگر بخواهید آن را نگه دارید به این معناست که خودتان می خواهید آن را بخرید . و اگر خودتان می خواهید آن را بخرید ، اول اطمینان حاصل کنید که پولی بابت آن می پردازید ، با ارزش آن متناسب است .


حالا ببینیم تفاوت یک کارآفرین و کسی که کسب و کاری خصوصی به راه انداخته چیست . این زن یا مرد که صاحب یک شغل شده ، هدفش این بوده که خودش مدیر و رئیس خودش باشد یا این که امنیت شغلی بیشتری داشته باشد . این افراد شغلی ایجاد می کنند که درباره آن دانش و اطلاع بیشتری دارند به ندرت این گروه بینشی عمیق نسبت به کارشان و آخر و عاقبت آن دارند . بالاخره روزی می آید که کارشان را تعطیل می کنند و تنها چیزی که برایشان می آید تنی خسته و فکری فرسوده و کارمندانی هستند که نتوانسته اند حقوق شان را پرداحخت کنند .


اما یک کارآفرین کسب و کاری به راه می اندازد چون هیجان انگیز بوده چالش های بسیاری بر سر راه دارد . آنها به نهایت تلاش می کنند تا کارشان با موفقیت پیش رود . آنها دقیقاً می دانند که هر چه بخش از کارشان چه کار می کند و در آینده چه مشکلی خواهند داشت . همین دوراندیشی باعث می شود که روند کارشان به سهولت به جریان بیفتد . آنها هرگز در محل کارشان کار نمی کنند بلکه فکر می کنند و تلاش می کنند که کیفیت کارشان بهتر شود . معمولاً این کارآفرینان در حوزه ای که درباره اش دانش و معلومات دارند ، شغلی ایجاد نمی کنند . اگر هم این اتفاق بیفتد ، خیلی به ندرت است . آنها از سیستم ها و برنامه های دقیقی استفاده می کنند تا دیدگاه هایشان به واقعیت بپیوندد . یک کارآفرین هرگز گرفتار کارهای روزمره ای که هر روز مثل دیروز انجام می شود ، نمی شوند . این ویژگی باعث می شود که آنها بتوانند کالاهایشان را بفروشند یا آنها را وارد بازار کنند . همچنین می توانند مشاغل جدیدی خلق کنند . در واقع هدف از خلق کسب و کاری این است که به وسیله آن بتوانید کیفیت زندگی تان را بهبود بخشید .


اگر دیدید که در هزار توی مشکلات کارتان گم شده اید و زندگی را فراموش کرده اید ، بدانید که نه تنها نتوانسته اید کارهای دلخواهتان را انجام دهید ، بلکه این کار دارد زندگی را از شما می گیرد .


یکی از دلایلی که شما باید به خاطر آن کسب و کاری به راه بیندازید ، اینست که از این طریق پول در بیاورید . وقتی که بتوانید زیاد پول در بیاورید ، آنوقت می توانید با آسودگی به ایجاد مشاغل تازه بپردازید . دلیل دیگر اینست که بتوانید آن را بفروشید . همیشه به یاد داشته باشید که شما دارید سرمایه گذاری می کنید . اگر قرار است این سرمایه گذاری ارزشمند باشد ، باید کسانی باشند که بیش از شما خواهان آن باشند . قبل از این که دست به کار شوید باید سوالات مهمی از خودتان بپرسید :


چرا می خواهید این کسب و کار را به راه بیندازید ؟ وقتی که این شغل را شروع کنید ، برای چه و برای چه کسانی می خواهید فعالیت کنید ؟ مشتریان شما چه کسانی خواهند بود ؟ هدف استراتژیک شما چیست ؟ دامنه کار شما در چه حد است ؟ محلی ، منطقه ای ، ملی یا بین المللی ؟ چه مکان هایی را برای کارتان اختصاص می دهید ؟ شرکت چطور کار خواهد کرد ؟ درآمدهای ناخالص شرکت شما چه چیزهایی خواهند بود ؟ سود خالص چه چیزهایی هستند ( قبل از پرداخت مالیات و پس از پرداخت مالیات ) و دو سوال از همه مهمترند : برای این که بتوانید از این شغل به زندگی دلخواهتان برسید ، این شغل باید به چه صورتی باشد ؟ و این که در پایان کار این شغل چه شکلی خواهد داشت ؟ شما باید دیدگاه و بیینشی عمیق داشته باشید تا بتوانید دقیقاً بفهمید که شغلتان چطور فعالیت خواهد کرد . وقتی که از این آگاهی داشته باشید ، می توانید کاری کنید که مشتریان بالقوه از کیفیت کالاها یا خدمات شما شگفت زده شوند چرا که می بینید شما دقیقاً آنچه آنها نیاز دارند ، ارائه کرده اید یک کارآفرین برای کسب و کارش یک سیستم طراحی می کند . شرکت شما باید اجزای مختلفی داشته باشد که همگی آنها در جهت موفقیت شرکت فعالیت کنند در اینجا تعدادی از سیستم هایی که برای موفقیت هر کسب و کاری لازم هستند ، آورده شده است :


1- سیستم عملکرد های روزانه شرکت


2- سیستم توسعه خدمات یا کالاها


3- سیستم صورت برداری از کالاها


4- سیستم پردازش سفارشات


5- سیستم دریافت صورت حساب ها


6- سیستم خدمات رسانی به مشتریان


7- سیستم قابل پرداخت حساب ها


8- سیستم بازاریابی


9- سیستم منابع انسانی


10- سیستم حسابداری عمومی


ممکن است شما بگویید : « من صاحب یک کسب و کار کوچک هستم و دو کارمند بیشتر ندارم . نمی توانم تعداد زیادی کارمند استخدام کنم تا این کارها را انجام دهند » باید بدانید این سیستم ها فقط رویه هایی هستند که اگر شرکتی بخواهد موفق باشد باید آنها در کارش به اجرا بگذارد . وقتی که در شرکت شما این عملکردها و رویه ها به جریان بیفتند و تا حد اعلاء کار کنند . آن وقت شما وقت بیشتری دارید تا به کارهای دیگر برسید . و این همان کاریست که یک کارآفرین دوراندیش انجام می دهد . یک سیستم به طور خودکار خودش را کنترل می کند .


این سیستم کارهایی را که کارآفرین باید انجام دهد ، تمام می کند تا او از انجام آنها بی نیاز شود . در ضمن این رویه ها به کارمندان انگیزه داده عملکرد آنها را کنترل می کند . مهمتر از همه رویه ها ، کاری می کنند که مشتریان احساس کنند که بر کالاها یا خدمات احاطه دارند و هر گاه که بخواهند می توانند به کالاها یا خدمات مورد نیازشان دسترسی داشته باشند . اگر بتوانند با این سیستم ها ، هنگامی که مشتریان از شما خرید می کنند ، نتایج مورد انتظارشان را مشاهده کنند ، احساس می کنند که بر خریدشان مسلط هستند .


یک کارآفرین دوراندیش کاری می کند که از اصل بهره وری استفاده کند و با کمترین کار ، بیشترین سود را عاید خود کند . اینترنت یکی از ابزارهایی است که می تواند این هدف را محقق کند چرا که شما می توانید بدین وسیله ، به سرعت و با قیمتی ارزان به میلیون ها نفر دسترسی داشته باشید .


آموزش نیز نوع دیگریست . کارآفرینان موفق مستمر آموزش می بینند و همیشه مشغول فراگیری دانش های جدیدند . وجود یک سیستم قوی باعث می شود که شرکت شما با هزینه ای کمتر و تأثیری بالاتر عملکردی بهتر و قابل توجه تر داشته باشد و بتواند کالاها یا خدماتی عرضه کند که نتایج مورد انتظار مشتریان را ارائه کند . یک کارآفرین دوراندیش همیشه بر مبنای نوآوری و ابتکار فعالیت می کند . نوآوری به معنای این است که برای انجام یک کار ، راههایی بهتر پیدا شود . در این رویه همیشه باید به دنبال راههایی مقرون به صرفه تر باشید تا به وسیله آنها بتوانید کالا یا خدمات خود را مشتریان بالقوه و مشتریان کنونی عرضه کنید . در واقع یک کسب و کار فقط یک هدف اصلی دارد و آن پیدا کردن و خلق مشتریست . تنها راه و مناسب ترین راه اینست که استراتژی های بازاریابی خود را تقویت کرده و ابتکار و نوآوری را تشویق کنید . کارآفرینان از سیستم هایی در شرکتشان استفاده می کنند که چه بخواهند کسب و کار دیگری خلق کنند و چه نخواهند می توانند رویه دیگری را به جای آن استفاده کنند . سیستم هایی این چنین به کار آفرین امکان این را می دهد که خودش کار نکند . در ضمن دقیقاً همان کالایی را با همان کیفیت مورد انتظار به مشتری عرضه می کند . دیدگاه کار آفرینان فقط این نیست که بخواهند کالاها یا خدمات جدید عرضه کنند بلکه آنها می خواهند کاری کنند که کیفیت زندگی مردم بالا رود . بینش شما باید دقیقاً روشن کند که شما از زندگی چه می خواهید و دوست دارید از کسب و کار چه چیزی عایدتان شود . وقتی که پاسخ این سوالات را به دست آورده باشید ، آنوقت از هر کسب و کاری با هر نوع کالا یا خدمات ، بهترین نتایج را خواهید گرفت .



By:Joe Love


مترجم: آذین صحابی


برگرفته از روزنامه تفاهم




نظرات 0