تاريخ : سه شنبه 8 فروردین 1391  | 8:54 PM | نویسنده : قاسمعلی
* راهکارهای حمایت از تولید ملی
درس‌های امروزین از شرایط بدر و خیبر
در شرایط کنونی اگر صهیونیست‌ها با حمایت آمریکا، برای نظام اسلامی خط و نشان کشیده و بخواهند با همراهی بعضی همسایگان، مشکلاتی ایجاد کنند، همان طور که پیامبر(ص) به صهیونیست‌های پلید در خیبر مهلت نداد که بخواهند توطئه‌های خود را عملی کنند، نظام مقدس جمهوری اسلامی هم در برابر صهیونیسم به همان صورت برخورد خواهد کرد!
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/حجت الاسلام مصطفی عزتی؛ در مقاله قبل، با توجه به بیانات اخیر رهبر انقلاب در توصیف شرایط فعلی کشور به شرایط بدر و خیبر، در خصوص تحلیل شرایط فعلی کشور، نگاهی به «حوادث جنگ بدر» داشتیم در این قسمت به «توصیف جنگ بدر در قرآن» و «جنگ خیبر» و بررسی نتایج هر کدام می پردازیم. 
 
فصل دوم: جنگ بدر در قرآن
 
بخش عمده ی آیات سوره ی انفال درباره ی این غزوه و تحلیل آن نازل شده است. در اینجا مروری بر چند آیه که درباره ی بدر است خواهیم داشت:
 
22. در آغاز آمده است که: « تو را از انفال می‏پرسند، بگو: انفال متعلق به خدا و رسول است». عده‏ای از مفسّران، انفال در این آیه را غنایم جنگ دانسته‏اند. از عبادة بن صامت نقل شده است که ما درباره ی انفال اختلاف کردیم و رفتار زشتی از خود نشان دادیم، خداوند آنها را از ما گرفت و به رسولش سپرد (1). خداوند در ادامه و بخاطر همین سوء رفتار آنان را به تقوای الهی فرا خوانده و از ایشان خواست تا میان خویش را اصلاح کنند.
 
نتیجه: رقابت بر سر جمع ثروت، نقطه ی آغاز انحرافات و شکست ها است. جدی نگرفتن این هشدار در جنگ بدر، فاجعه ی اُحد را به بار آورد. مقام معظم رهبری می فرمایند: « همه ی دوران زندگى ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حرکت کردیم، دشمن شکست خواهد خورد؛ ولى به مجرّد این که چشم مان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع مى کنند، ما هم حسودی مان شد، سنگر را رها کردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برمى‌گردد. دیدید که در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاریخ اسلام، جنگ اُحد تکرار شده است ... دیدید که با این تسلیم شدن در مقابل خواسته هاى حقیر بشرى، چه اتّفاقى افتاد! دندان پیامبر شکست؛ بدن مبارک آن حضرت مجروح شد؛ جبهه ی حق مغلوب شد؛ دشمن پیروز گردید و چقدر از بزرگان اسلام شهید شدند. » (2)
 
23. در آیه ی پنجم آمده است: آنچنان بود که پروردگارت تو را از خانه‏ات بیرون آورد، حال آن که گروهی از مؤمنان ناخشنود بودند؛ با آن که حقیقت آشکار شده با تو مجادله می‏کنند؛ چنان قدم بر می‏دارند که گویی می‏بینند که آنها را به سوی مرگ می‏برند». واقدی می‏گوید: کسانی با تصمیم جنگ مخالفت کردند و گفتند: ما اندک هستیم و رفتن به جنگ روا نیست (3).
 
نتیجه: ترس از دشمن و ترس از کمبود امکانات و نفرات، مانع پیروزی های بزرگ خواهد شد. در تمام رویارویی ها عده ای که در خود احساس حقارت می کنند، سعی در منصرف کردن مؤمنان دارند، نباید از القائات این دسته ناامید شد.
 
24. در ادامه خداوند از وعده ی خود به رسولش یاد می‏کند که به هر روی پیروزی بر یکی از دو گروه ( کاروان یا سپاه ) را به وی داده بودیم: «وَ اِذْ یَعِدُکُمُ اللّهُ اِحْدَی الطّائِفَتَیْن انّها لَکم و تَوَدّونَ اَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُون لکم، و به یاد آر آن گاه را که خدا به شما وعده داد که یکی از آن دو گروه به دست شما افتد، البته مؤمنان علاقمند بودند که آن گروه که عاری از قدرت است ( یعنی کاروان ) به دست شما افتد». خداوند در ادامه از تصمیم خویش بر قطع دست مشرکان یاد می‏کند؛ تصمیمی که در جای جای این سوره، از آن یاد کرده و گفته است که بدر اصولاً عذابی الهی بوده که به مشرکان وعده داده می‏شود: «وَ یُریدُ اللّهَ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرین، حال آن که خدا می‏خواست با کلمات خویش (4) حق را بر جای خود نشاند و ریشه ی کافران را قطع کند».
 
نتیجه: خواست و اراده ی خداوند بالاتر از اراده ی مسلمانان است و بر آن غلبه خواهد نمود. مبارزه ی تاریخى بین حق و باطل انجام خواهد شد و وعده‏ هاى خداوند تحقق خواهد یافت و پیروزى نهایى از آنِ مسلمانان و انسان هاى حقیقت جو است، و مشرکین ماجراجو و معاند، در جنگ ریشه کن خواهند شد.
 
25. در آیه ی نهم، خداوند از استغاثه ی مسلمانان و در رأس آنها رسول خدا (ص) یاد می‏کند و نیز استجابت دعای آنان، « و آن گاه که از پروردگارتان یاری خواستید و خدا بپذیرفت که من با هزار فرشته که از پی یکدیگر می آیند یاری تان می‏کنم؛ و آن کار را خدا جز برای شادمانی شما نکرد و تا دل های تان بدان آرام گیرد و یاری تنها از سوی خداست که او پیروزمند حکیم است.» سپس در آیه دوازده کیفیت یاری رساندن ملائکه را بیان می‏کند که خداوند خطاب به آنان فرمود: « و آنگاه که به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مؤمنان را به پایداری وا دارید؛ من در دل های کافران بیم خواهم افکند، بر گردن های شان بزنید و انگشتان شان را قطع کنید.» (5).
 
نتیجه: از نکاتى که در مورد جنگ بدر از آیات الهى استفاده مى ‏ شود، تاثیر دعا و نیایش هاى صادقانه در سرنوشت انسان مى ‏باشد . مناجات و راز و نیاز پیامبر صلى الله علیه و آله در میان مسلمانان از درخشندگى خاصى برخوردار بود ، آن حضرت در آن لحظات سرنوشت ‏ساز چنین دعا مى ‏کرد : « اللهم انجز لى ما وعدتنى اللهم ان تهلک هذه العصابة لاتعبد فى الارض ؛ پروردگارا ! وعده ‏اى را که به من داده اى محقق کن ، معبودا ! اگر این گروه [ مسلمانان ] هلاک شوند ، در روى زمین عبادت نمى ‏شوى [ و عبادت تو از روى زمین برچیده مى ‏شود ]» (6)
 
26. در آیه ی یازدهم از وضعیت روحی خوب مسلمانان در شب 17 رمضان، یعنی روز بدر سخن می‏گوید: « و به یاد آر آنگاه که خدا چنان ایمنی تان داده بود که خوابی سبک شما را فرا گرفت و از آسمان برای تان باران بارید تا شست و شوی تان دهد و وسوسه ی شیطان را از شما دور کند و دل های تان را قوی گرداند و قدم های تان را استوار سازد.» از امام باقر (ع) نقل شده که « لِیُثَبِّتَ بِهِ الأقْدام » اشاره به نزول باران و سخت شدن زمین رملی در زیر پای آنهاست (7).
 
نتیجه: مى ‏دانیم که تمام موجودات زنده براى بازیابى آرامش خود و تجدید قواى مادى به خواب و استراحت نیاز دارند و اگر انسان بر اثر عواملى ، مثل : تغییر و تحول در محیط اطراف خود نتواند خواب راحتى داشته باشد ، مطمئناً از قواى بدنى او کاسته مى شود ، قدرت تفکر تضعیف مى شود ، نشاط درونى و طراوت برونى از دست مى رود و انسان در مقابل حوادث ناتوان و شکننده مى گردد . بنابراین ، خداوند متعال خواب آرام بخش را در شب بدر بر مسلمانان ارزانى داشت و این در حالى بود که دشمنان اسلام در آن شب از شدت خوف، هراس، دلهره و اضطراب، خواب راحتى نداشتند . توجه به این گونه امدادهای الهی تأثیر بسیار زیادی در تقویت روحیه ی مؤمنان دارد.
 
27. خداوند در آیه ی هجدهم، مجدداً بر نقشه ی خود در برپایی جنگ بدر اشاره می‏کند: « فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللّهَ قَتَلَهُم وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکنَّ اللّهَ رَمی، شما آنان را نکشتید، خدا بود که آنها را کشت؛ و آنگاه که تیر می‏انداختی نیز، تو نمی‏انداختی، خدا بود که تیر می‏انداخت تا به مؤمنان کرامتی ارزانی دارد.»
 
نتیجه: تأکید مجدد بر قدرت الهی. مقام معظم رهبری با تأکید بر این فاکتور مهم می فرمایند: « شما جوانان عزیز، فرزندان عزیزِ من خواهش می کنم بروید شرح این عملیات [عملیات بیت‌المقدس] را که خوشبختانه گوشه اى از آن - فقط گوشه اى از آن - نوشته شده است، با دقت بخوانید، ببینید چه اتفاق افتاد. ببینید جوان هاى ما، مردان ما که آوردن نام همه ى آنها یک کتاب طولانى را به وجود خواهد آورد، چه کردند... [مردانی] که در این عملیات و در این رویاروئى بزرگ چه کردند؛ از چه نیروئى استفاده کردند. این جمله اى که از امام بزرگوار ما نقل شده است و شما شنیدید که فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، دقیق ترین و حکیمانه ترین سخنى است که در این باب گفته شده است؛ عیناً همان « و ما رمیت اذ رمیت و لکن اللَّه رمى ». قدرت خداى متعال در دل رزمندگان، در اراده و عزم پولادین رزمندگان، در صبر رزمندگان، در بازوى تواناى رزمندگان، در قدرت ابتکار رزمندگان تجلى پیدا کرد.
 
دشمن متکى به ماده بود. معلوم است که قدرت مادى توان ایستادگى و رویاروئى با یک چنین هفت جوش معنویت و انسانیت را ندارد. همیشه همین جور است، امروز هم همین جور است عزیزان من! امروز هم قدرت هاى مادى با همه ى توان شان - با پول شان، با صنعت شان، با فناورى پیشرفته شان، با پیشرفت هاى علمى شان - قدرت مقابله و رویاروئى با آن مجموعه ى انسانى که ایمان را، عزم را، همت را، فداکارى را شاخص و معیار کار خود گرفته، ندارند.» (8)
 
28. خداوند در آیه ی بیست و ششم می‏فرماید: « و به یاد آورید آن هنگام را که اندک بودید و در شمار مستضعفان این سرزمین، بیم آن داشتید که مردم شما را از میان بردارند و خدا پناه تان داد و یاری کرد و پیروز گردانید و از چیزهای پاکیزه روزی داد، باشد که سپاس گویید.»
 
نتیجه: هم چنان که جنگ بدر مسلمانان را از موقعیت ضعف که احتمال از بین رفتن کامل بود، به وضعیتی ثابت رساند، اشاره ی مقام معظم رهبری به شرایط فعلی کشور و فرموده ی ایشان که: « در شرایط بدر قرار داریم » اشاره به فرصتی تاریخی است که در شرایط فعلی برای جمهوری اسلامی ایران مهیا می باشد، در شرایط فعلی اگر استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا بخواهد با فشارها و تحریم ها جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا قرار دهد، ایران نیز مانند بدر مقابله به مثل خواهد کرد و با حربه‌های مختلف و اقدام به تهدید منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا در سراسر جهان، پوزه ی استکبار را به خاک خواهد مالید.
 
29. در بدر کسان زیادی شتران شان را برای سپاه قریش ذبح می‏کردند و مخارج و خوراک آنان را تأمین می‏کردند؛ خدا در آیه سی و ششم می‏فرماید: « کافران اموال شان را خرج می‏کنند تا مردم را از راه خدا باز دارند. اموال شان را خرج خواهند کرد و حسرت خواهند برد. سپس شکست می‏خورند.»
 
نتیجه: آنان که برای تجهیز سپاه کفر پول های فراوان خرج می کنند، بزودی حسرت خواهند برد. به فرموده ی مقام معظم رهبری: « امروز هم دنیاى استکبار راه مواجهه ى با ایران اسلامى را هنوز پیدا نکرده است. تکیه ى به قدرت مادى، تجهیز دوستان و نزدیکان خود به سلاح - شما ببینید چقدر سلاح مدرن وارد این منطقه می شود، و چقدر پول ملت هاى این منطقه صرف این سلاح ها می شود و به جیب صاحبان صنایع نظامى آمریکا و غرب می رود - اما بى فایده است؛ این پول ها را خرج می کنند، اما اینها به دادشان نمی رسد و به دردشان نمی خورد. » (9)

 

هم چنان که جنگ بدر مسلمانان را از موقعیت ضعف که احتمال از بین رفتن کامل بود، به وضعیتی ثابت رساند، اشاره ی مقام معظم رهبری به شرایط فعلی کشور و فرموده ی ایشان که: « در شرایط بدر قرار داریم » اشاره به فرصتی تاریخی است که در شرایط فعلی برای جمهوری اسلامی ایران مهیا می باشد.
 
30. خدای تعالی از یکی از امداداهای غیبی خود در بدر سخن می‏گوید: «در خواب، خدا شمارشان را به تو اندک نشان داد، اگر شمار آنها را بسیار نشان داده بود از ترس ناتوان می شدید و در تصمیم به جنگ، به مناقشه (با یکدیگر) بر می خواستید، ولی خداوند شما را از دشمنان در امان داشت، که او به آنچه در دل هاست آگاه است و آنگاه که چون به هم رسیدند آنان را در چشم شما اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان اندک، تا آن کار که مقرر داشته بود واقع گردد. و همه ی کارها به خدا بر می گردد.» روشن است که خداوند تمام شرایط را برای تحقق آنچه خود مقرر کرده بوده، آماده ساخته است.
 
نتیجه: کفار و مشرکین کوچک تر و ضعیف تر از آنچه هستند که در ظاهر می بینیم. این نیز نمونه ای از امدادهای غیبی الهی است که در لحظات حساس به کمک مؤمنین می آید و توجه به آن باعث افزایش روحیه ی سپاه اسلام خواهد شد. شهید مطهری در تفسیر این آیه می فرماید: « قرآن تصریح می کند که در جنگ بدر خدا وسیله ای فراهم کرد که هر دو طرف تشجیع بشوند بر یکدیگر که این جنگ که جنگ سرنوشت بود صورت بگیرد تا در آن، بر ایمان اهل ایمان افزوده شود. ازجمله هنگامی که دو لشکر به یکدیگر برخورد می کنند طوری اسباب فراهم شد که کفار به نظر مسلمین اندک آمدند. آنها در حدود هزار نفربودند ولی به چشم اینها کمتر آمدند. گفتند: اینها که عددشان خیلی کم است. آنها هم که مسلمین را دیدند، کمتر از آنچه بودند به چشمشان آمدند. مسلمین با خود گفتند: اینها که چیزی نیستند، شکستشان می دهیم. آنها هم گفتند: اینها چیزی نیستند، یک لقمه ی ما هستند. این خودش یک حالت روحی است. آنها قوّت قلب پیدا کردند برای این که بجنگند؛ اینها هم قوّت قلب پیدا کردند. و عجیب تر این است که پس از آن که جنگ مغلوبه شد، ناگهان تصور کفار درست در جهت عکس شد. دیدند آن جمعیت، آن طور اندک نیستند، خیلی بیشترند. بعد از آن، مسلمین را دو برابر تصور می کردند و همین، سبب شد که روحیه ی کفار شکست بخورد. خدا می گوید این یک سرّ الهی داشت، می خواستیم که این حقیقت ظهور کند و این درس برای همیشه در میان مردم بماند. » (10)
 
فصل سوم: جنگ خیبر
 
31. خَیبر منطقه‏ای حاصل خیز و از بهترین مناطق حجاز است. زمانی که یهودیان به جزیرة العرب آمدند، بخشی نیز در خیبر سکونت گزیدند و به دلیل امکانات اقتصادی آن، به صورت یک قدرت بسیار قوی درآمدند. آنان قلعه های مستحکمی ساخته و با حفظ ذخیره های خوراکی و سلاح فراوان، خود را به صورت قدرتی شکست ناپذیر و مقاوم در آورده بودند.
 
نتیجه: از هیبت ظاهری و امکانات دشمن نباید هراس به دل راه داد. در طول تاریخ، ظالمان از نظر قدرت ظاهری در موقعیت برتر بوده اند، اما این برتری ظاهری تضمینی برای پیروزی نیست.
 
32. این منطقه، بازار سالیانه‏ای داشت که در روزهای نخست ربیع الاول برپا می شد. در نزدیکی آنها قبیله ی غطفان زندگی می‏کردند که از حامیان این بازار بوده و وسائل امنیت کسانی که به بازار می‏آمدند را فراهم می‏کردند. طبیعی بود که میان آنان و یهودیان مدینه ارتباطاتی وجود داشته باشد. چنان که پس از بیرون راندن بنی النضیر، شماری از آنان، و در رأس شان، حُیی بن اخطب در میان خیبریان باقی ماند. وی در جریان احزاب، به مدینه به میان قریظیان ماند و همراه آنها اسیر شده و به هلاکت رسید. کسان دیگری از بنی‏النضیر در ماجرای احزاب دست داشتند که به خیبر بازگشتند. یکی از آنان سلاّم بن ابی‏الحقیق بود، کسی که در داخل خیبر به دست چند نفر از مسلمانان خزرجی کشته شد (11). بنابراین درگیری مسلمانان مدینه با خیبریان پس از جنگ احزاب آغاز شده و آنان در اندیشه ی یک رویارویی با مسلمانان بودند.
 
نتیجه: آنچه از تشبیه مقام معظم رهبری از وضعیت حاکم بر کشور به «خیبر» برداشت می شود، پیغام روشن رهبری برای عوامل داخلی دشمن و یا اطرافیان ایران است که در لحظه ی آغاز جنگ علیه ایران، به کمک دشمن خواهند آمد و قطعاً صهیونیست ها به عنوان میراث داران همان یهودیان نیز از این قشر خواهند بود و عملاً چنین پیامی را دارد که با گروه های داخلی یا همسایه هایی که با دشمن ایران برای ضربه به ایران همراه شوند، برخوردی بهتر از دشمن نخواهد شد و با این حساب شاهد تغییر جدی رویکرد دفاعی و نظامی ایران در کلام رهبر انقلاب هستیم که البته با مانورهایی که توسط سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، نشانه ی این تغییر رویکرد کاملاً شفاف بود تا غربی ها دریابند که هر اشتباهی در این زمینه چه هزینه ی سنگینی می تواند برای شان به همراه داشته باشد.
 
33. پس از صلح حدیبیه، یهودیان در وضع دشوارتری قرار گرفتند، زیرا امکان استفاده از نیروی قریش و یا هم پیمانان آن را نداشتند. با این حال، برخی قبایل عرب که در اطراف خیبر بودند، در دشمنی با اسلام با آنان هم داستان بودند، و در این وقت مذاکراتی میان آنان و خیبریان در جریان بود. از آن جمله قبیله بنی سعد بود که در اطراف خیبر سکونت داشت. رسول خدا (ص) از همراهی آنان با اهل خیبر آگاهی یافت و شنید که آنان قصد کمک به یهودیان را دارند.
 
نتیجه: در جریان غزوه خیبر، کفار پایگاه بزرگی برای مقابله با اسلام تشکیل داده بودند و خیبر موقعیتی است که اسلام با کفر مقابله کرده و با یک اقدام حساب شده و سریع و غافلگیر کننده ریشه ی فتنه و توطئه را خنثی می کند.
 
یهودیانی که به خیبر رفتند، پایگاه کفر را مقابل اسلام تشکیل دادند، اما پیامبر (ص) پیش از آن که آن پیمان شکنان، توطئه های خبیثانه ی خود را به مرحله ی اجرا بگذارند، بر آنها یورش برده و دژهای آنان را با رشادت های مولای متقیان امیر‌مؤمنان (ع) در هم کوبید و عظمت اسلام را به رخ کشید.
 
در شرایط کنونی نیز اگر صهیونیست ها با حمایت آمریکا و به امید پشتیبانی آنها، برای نظام اسلامی خط و نشان کشیده و بخواهند با همراهی بعضی همسایگان مزدور، برای ایران مشکلاتی ایجاد کنند، همان طور که پیامبر (ص) به صهیونیست های پلید در خیبر مهلت نداد که بخواهند توطئه های خود را عملی کنند، نظام مقدس جمهوری اسلامی هم در برابر صهیونیسم به همان صورت برخورد خواهد کرد! «ممکن است آمریکا خطرهائى براى کشورهاى دیگر ایجاد کند؛ ممکن است دیوانگى کنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد».

 

 

آنچه از تشبیه مقام معظم رهبری از وضعیت حاکم بر کشور به «خیبر» برداشت می شود، پیغام روشن رهبری برای عوامل داخلی دشمن و یا اطرافیان ایران است که در لحظه ی آغاز جنگ علیه ایران، به کمک دشمن خواهند آمد و قطعاً صهیونیست ها به عنوان میراث داران همان یهودیان نیز از این قشر خواهند بود و عملاً چنین پیامی را دارد که با گروه های داخلی یا همسایه هایی که با دشمن ایران برای ضربه به ایران همراه شوند، برخوردی بهتر از دشمن نخواهد شد.
 
34. رسول خدا (ص) در سال هفتم هجری با سپاهی عازم خیبر گردید. یهودیان خیبر به پشتوانه ی نیروهای نظامی فراوان خود و نیز قلعه‏های مستحکم، انتظار حمله ی رسول خدا (ص) را نداشتند.
 
نتیجه: اصل « غافلگیری » و حمله ی « پیشدستانه » به عنوان دو تاکتیک مؤثر باید در نظر گرفته شوند.
 
35. مسلمانان 1400 نفر بودند که 200 اسب سوار میان شان بود (12) و از آنجا که خیبر از نظر اقتصادی و داشتن غنایم بی شمار وضع مطلوبی داشت، کسانی به قصد غنیمت قصد همراهی رسول خدا (ص) را داشتند، اما حضرت فرمود: از شما تنها کسانی که نیت شان جهاد است با ما همراهی کنند (13).
 
نتیجه: نمونه ی همین سخت گیری را در ضمن حوادث جنگ بدر و تحت بند 8 خواندیم. « خلوصِ » جبهه ی حق از عناصر فرصت طلب و صاحبان نیت های ناخالص ضروری است.
 
36. مسلمانان در طی مسیر، به یکی از عوامل جاسوسی یهود برخوردند. او در ابتدا گفت: یهودیان خیبر همه آماده و مسلحند و ذخیره ی غذایی چند سال را در داخل قلعه ها آماده کرده و کسانی را در پی غطفان فرستاده و آنها نیز به خیبر آمده‏اند. اما پس از بازجویی بیشتر اعتراف کرد که این اخبار را مخصوصاً به دستور یهودیان این گونه بازگو کرده تا مسلمانان را به هراس اندازد. برعکس، اهل خیبر از آمدن سپاه اسلام سخت وحشت کرده‏اند (14).
 
نتیجه: نباید فریب تبلیغات دروغین دشمن و قدرت پوشالی آن را خورد. پروپاگاندا به معنای تبلیغات منفی و وارونه جلوه دادن حقیت به نفع خود از سلاح های مؤثر دشمن است.
 
37. وقتی رسول خدا (ص) به خیبر رسید یهود برای کار از قلعه‏ها خارج می‏شدند که یک باره چشم شان به سپاه اسلام افتاد (15). این نشان می‏دهد که آنها آگاهی از آمدن سپاه نداشته و رسول خدا (ص) به دقت خبر حرکت سپاه را پنهان نگاه داشته است.
 
نتیجه: تأکید مجدد بر اصل « غافلگیری » و حمله ی « پیشدستانه ».
 
38. خیبر منطقه ی وسیعی بود که نخلستان های بی شماری داشت. در آن منطقه ی وسیع قلعه های چندی با فاصله از یکدیگر بود که آنها را حصن می نامیدند (16). برخی از آنها به اندازه ای وسیع بودند که چند قلعه ی کوچک تر را در خود جای داده بود و گاه مجموعه ی چند حصن یک حصن بزرگ را تشکیل می‏داد. « نطات » نامی است که بر چند قلعه شامل قلعه ی ناعم، حصن صعب بن معاذ و قلعة الزبیر اطلاق می شد (17). گفته شده که حصن مرحب در داخل نطات بوده است. منطقه ی نطات مورد حمله ی مسلمانان قرار گرفت. دومین منطقه که مورد حمله قرار گرفت، منطقه ی شقّ بود که شامل حصن اُبَیّ و نزار بود. در جریان فتح نطات، حصن صعب بن معاذ از قلعه های بسیار مستحکم بوده که پس از سه روز بر روی مسلمانان گشوده شده است (18).
 
خود این قلعه چند اُطُم یعنی قلعه های کوچک داشته است (19). اطم به خانه بزرگ با دیوارهای بلند قلعه مانند گفته می شود. پس از گشوده شدن حصون نطات ( که شامل حصن ناعم و حصن صعب بن معاذ بوده ) یهودیان به قلعة الزبیر رفتند. این قلعه نیز سه روز در محاصره بوده و به کمک یکی از یهودیان فتح شد. با فتح قلعة الزبیر، تمامی حصون نطات فتح شد و رسول خدا (ص) دستور داد تا محل لشکرگاه را عوض کنند (20). پس از تغییر محل لشکرگاه، مسلمانان به سوی «شقّ» رفتند که خود حصون چندی داشت. اولین آنها حصن اُبیّ بود. در آنجا چند نفر از یهودیان مبارز خواستند، که حباب بن منذر و ابودجانه به جنگ آنان رفته به هلاکتشان رساندند. پس از آن سپاه اسلام بر قلعه مزبور هجوم برد و یهودیان به سمت حصن نزار که در ناحیه دیگر از «شق» بود گریخته و در را محکم بستند (21). اینان نیز پس از نبردی سخت شکست خوردند. این آخرین حصنی بود که با جنگ به دست مسلمانان افتاد. پس از سقوط نزار، سپاه اسلام به سراغ کتیبه، وطیح و سلالم رفتند. دو قلعه ی اخیر از آن بنی‏الحقیق و به همراه قلعه قموص در شمار قلعه‏های کتیبه بوده است (22). زمانی که سپاه اسلام آماده حمله به قلعه‏های مزبور شد و ساکنان مطمئن به شکست شدند، در خواست صلح کردند. آنان همه چیز خویش را تسلیم کرده و امنیت یافتند.
 
نتیجه: سپاه پیامبر اسلام با « صبر و پایداری » بود که سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح کرد و با وجود قلّت نفرات و ابزار پشت دشمنِ به ظاهر شکست ناپذیر را خرد کرد.
 
39. غزوه ی خیبر صحنه‏ای دیگر از دلیری های امام علی (ع) است. در فتح یکی از قلعه ها که احتمالاً باید قلعه نزار باشد رسول خدا (ص) صبح گاه فرماندهی را به ابوبکر سپرد. اما حصن مزبور تا شب گشوده نشد. فردای آن روز، رایت در دستان عمر قرار گرفت و باز گشوده نشد. شب روز سوم رسول خدا (ص) فرمود: لَاُعْطِیَنَّ الرایةَ غداً رَجُلاً یُحبُّ اللَّهَ و رَسُولَهُ و یُحِبُّه اللّه و رَسُوله (23). صبح روز سوم امام علی (ع) با سپاه حرکت کرده و قلعه ی یهودیان گشوده شد (24).
 
نتیجه: پیروزى فوق العاده مسلمانان در این نبرد، در گرو سه عامل بود: الف. نقشه و تاکتیک نظامى، ب. کسب اطلاعات و تحصیل اسرار داخلى دشمن، ج. جانبازى و فداکارى همه جانبه ی امیرمؤمنان علیه السلام.
 
40. در جریان حمله به قلعه ی ناعم که در حصن نطات بود، رسول خدا (ص) فرمود: تا پیش از دستور او کسی جنگ را آغاز نکند. علی رغم این دستور، مردی از قبیله ی اشجع بر یک یهودی حمله کرد و در نهایت به دست مرحب یهودی کشته شد. به رسول خدا (ص) خبر دادند که فلان شخص شهید شد. حضرت فرمود: آیا پس از آن که من از جنگ نهی کردم؟ گفتند: آری، فرمود: بهشت بر گناهکار روا نیست (25).
 
نتیجه: تأکید مجدد بر ضرورت گوش به فرمان بودن سپاه اسلام و نفی خودسری.(*)
 
منابع تاریخی تحقیق:
 
1. تاریخ سیاسی اسلام، ج1، سیره رسول خدا (ص)، رسول جعفریان
 
2. تبار انحراف، پژوهشی در دشمن شناسی تاریخی، ج1، مهدی طائب
 
3. سایت های اینترنتی
 
پی نوشت ها:
 
1- مجمع‏البیان، ج 4، ص 518؛ و نک: السیرة النبویه، ابن‏هشام، ج 1، ص 642
 
2- بیانات در دیدار خانواده هاى سرداران شهید استان تهران‌ ، 17/2/76
 
3- المغازی، ج 1، ص 131؛ و نک: مجمع البیان، ج 4، صص 521 و520
 
4- مفهوم «کلمات» شاید به معنای وعده نصرت خدا برای انبیاء، آمده باشد که فرموده: لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین انّهم لهم منصورون؛ مجمع‏البیان، ج 4، ص 521؛ شاید هم به معنای فعل
خداوند و نتیجه کار و تصمیم خدای تعالی و معجزه‏ای باشد که عملاً به عنوان کلمه خدا شناخته شود.
 
5- « فاضربوا منهم کلّ بنان » یعنی: « دست و پا ». ترجمه ی متن از جناب دکتر آیتی است.
 
6- تفسیر مجمع البیان ، ج‏4، ص‏525
 
7- مجمع البیان، ج 4، ص 525
 
8- بیانات در جمع دانش آموختگان دانشگاه امام حسین (ع) ، 3/3/89
 
9- بیانات در مراسم فارغ التحصیلى دانش آموختگان ارتش ، 19/8/89
 
10- آشنائی با قرآن ، جلد سوم
 
11- نک: السیرةالنبویه، ابن‏هشام، ج 3، ص 273؛ سبل‏الهدی والرشاد، ج 6، صص 162 - 164
 
12- المغازی، ج 2، ص 689
 
13- طبقات‏الکبری، ج 2، ص 104؛ المغازی، ج 2، ص 634: لایخرجنّ معی الا راغبین فی الجهاد؛ سبل‏الهدی والرشاد، ج 5، ص 180
 
14- المغازی، ج 2، صص 640 - 641
 
15- طبقات‏الکبری، ج 2، ص 106؛ السیرةالنبویه، ابن‏هشام، ج 2، ص 329؛ سبل‏الهدی والرشاد، ج 5، ص 185
 
16- اسامی حصون یهودیان به این ترتیب است: القموص، اُبَیّ، الاخبیه، البُزاة، الزبیر، السلالم، الصعف، الظهار، الکتیبه، المنزال، ناعم، النزار، النطاة، وجدة و وطیح
 
17- المغازی، ج 2، صص 658،648
 
18- المغازی، ج 2، ص 660
 
19- المغازی، ج 2، ص 664
 
20- المغازی، ج 2، ص 667؛ سبل‏الهدی والرشاد، ج 5، ص 191 - 193
 
21- المغازی، ج 2، ص 668
 
22- طبقات‏الکبری، ج 2، ص 106، (و حصون‏الکتیبه منها: القموص، و الوطیح والسلالم.)
 
23- این سخن پیامبر (ص) درباره ی آن حضرت حتی مورد انکار ناصبی‏ترین افراد قرار نگرفته و از صدها طریق روایی، گزارش شده است. در نقل ابن ابی شبیه آمده که رسول خدا (ص) فرمود: کسی را خواهم فرستاد که: حتی یفتح الله له، لیس بفرّار؛ نک: المصنف، ج7، ص 396؛ که شاید کنایه از فرار دیگران باشد.
 
24- المصنف، ابن‏ابی‏شیبه، ج7، صص 393 - 394؛ سبل‏الهدی والرشاد، ج 5، صص 193 - 194؛ السیرةالحلبیه، ج 3، ص 43؛ السیرةالنبویه، ابن‏هشام، ج 3،ص 334؛ این خبر به همین کیفیت در مآخذ متعددی آمده است.
 
25- المغازی، ج 2، ص 649
 

* حجت الاسلام مصطفی عزتی؛ استاد حوزه‏ی علمیه‏ی اصفهان



نظرات 0