امروزه "فناوری" در کنار "سرمایهی انسانی" و "سرمایهی اقتصادی" در زمرهی مهمترین عاملهای تولید و افزایش بهرهوری در صنایع مختلف به شمار میرود. و این "فناوری" است که قدرت رقابتپذیری صنعتها و کشورها را در بازارهای جهانی رقم میزند .
در حالیکه هنوز هم بسیاری از مدیران صنعتی در کشور ما، فناوری را همان ماشینآلات و تجهیزات مستقر در خطوط تولید و پلنتها میدانند، کشورهای پیشرفتهی صنعتی از چندین دهه پیش به این معنا پی برده بودند که فناوری خیلی بیشتر از ماشینآلات و تجهیزات است.
هر فناوری ـ بنا بر تعریف اسکاپ ـ از 4 مؤلفهی کلیدی سختافزار، دانشافزار، مغزافراز (انسانافزار)، و "سازمانافزار" تشکیل میشود. به عبارت دیگر، هر فناوری به منزلهی یک "بسته" است که مؤلفههای کلیدی بالا را در خود جای میدهد .
فناوری اما از سه رویکرد قابل اکتساب است :
1. از راه تحقیق و پژوهش (R&D) در داخل صنعت؛
2. از راه انتقال فناوری؛ بهطوریکه "فرستنده"ی فناوری میتواند یک مؤسسهی داخلی یا خارجی باشد؛ و
3. از راه همکاریهای فناورانه: مثلاً سرمایهگذاری مشترک دو یا چند شرکت برای دستیابی به یک فناوری معین .
از دیدگاه ارزشهای ملی میتوان ثابت کرد که تحقیق و پژوهش با هدف تولید علم و فناوری دورنزا باید از اولویت بالا و جایگاه والایی در نظام صنعتی کشور برخوردار باشد. اما از دیدگاه یک صنعت خاص، که با چالش رقابت در بازارهای جهانی و چالش افزایش سودآوری از دیدگاه ذینفعان داخلی روبهروست، میتوان نشان داد که تحقیق و پژوهش در داخل صنعت لزوماً چالاکترین راه پاسخگویی به چالشهای صنعت نیست. تحقیق و پژوهش همواره "زمانبر" و "پرمخاطره" است و انتظار برای حصول نتایج آن، که گاه چندین و چند سال طول میکشد، در حوصلهی اغلب مدیران اجرایی نیست. این مسأله وقتی بغرنجتر میشود که ضعفِ بنیهی تحقیقاتی صنایع و شرکتهای صنعتی کشور را نیز بهعنوان یک واقعیت مشهود در نظر بگیریم .
در این وضعیت، چارهی کار چیست؟ در پاسخ به این سوالِ استراتژیک، از هر دیدگاه که نگاه کنیم، چارهی کار این است که میزان فعالیتهای تحقیقاتی و فعالیتهای انتقال فناوری در هر یک از صنایع استراتژیک کشور ـ مانند صنعت پتروشیمی ـ به یک "تعادل استراتژیک" برسد: مثلاً 20 درصد بودجههای فناوری صنعت به تحقیقات و پژوهشهای راهبردی و 80 درصد آنها به "انتقالِ فناوری هوشمندانه" تخصیص یابد .
منظور از انتقال فناوری هوشمندانه این است که صنایع مهمی چون نفت، گاز و پتروشیمی، نیازهای فناورانهی خود را تا حد ممکن از طریق دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی دولتی، و حتی شرکتهای پژوهشی داخلی و کمترین مقدار ممکن را از شرکتها و منابع خارجی تامین نمایند. به این ترتیب، هم بنیهی تحقیقاتی کشور تقویت میشود و هم مشکلات تحقیق و پژوهش در داخل صنعت تا حد زیادی کاهش مییابد .
اما انتقال فناوری موفقیتآمیز، از هر راه و هر منبعی که باشد (خواه داخلی و خواه خارجی)، الزامات و سازوکارهای خاصی را ایجاب میکند. به عنوان مثال :
1. صنعت در کلّ و شرکتهای صنعتی در جزء، باید بتوانند نیازهای فناورانهی خود را به روشنی تعریف کرده، و این نیازها را از طریق یک نظام اطلاعرسانی فعال و اثربخش به آگاهی دانشگاهها، مراکز پژوهشی، و شرکتهای پژوهشی کوچک و متوسط برسانند. بیان این نیازها به زبان دانشگاهیان و پژوهشگران، مهارتهای خاصی را میطلبد که لزوماً در همهی شرکتهای صنعتی موجود نیست .
2. اغلب دانشگاهها، مراکز پژوهشی دولتی و شرکتهای پژوهشی، سررشتهای از "بازاریابی فناوری" و جستوجوی مشتریان مناسب برای فناوریهای تولیدی خود ندارند. بنابراین، فناوریهایی که در این نهادها توسعه مییابند، مدتها خاک میخورند و گاه هرگز مشتری مناسب خود را پیدا نمیکنند .
3. برخی از فناوریهای مورد نیاز شرکتهای داخلی، گاه در شرکتهای همسایهی آنها وجود دارند، اما آنها بیخبر از این موضوع، در کشورهای خارجی به دنبال تامین نیاز خود میگردند .
یک موردکاوی تاسفانگیز در کشور چین نشان داده که شرکتهای تولیدکنندهی تلویزیون در این کشور، 16 بار فناوری تلویزیون رنگی را از شرکتهای خارجی خریدهاند! این پدیدهی منفی، صرفاً در کشور چین روی نداده؛ و شاید تجربهی روزمرهی بسیاری از کشورهای درحالتوسعه باشد که فاقد یک نظام اطلاعرسانی انتقال فناوری میباشند، و شرکتهای همکار ـ بیخبر از پروژهها و برنامههای انتقال فناوری یکدیگر ـ سرمایههای کمیاب ملی خود را به جیب بیگانگان میریزند .
دوبارهکاریها و موازیکاریها در پروژههای انتقال فناوری از خارج، تنها مشکلِ کشورهای درحالتوسعه نیست؛ مشکلتر از آن انتقال فناوریهای غالباً فرسوده و در حال منسوخشدن، آن هم به گونهای سطحی و با قیمتهای گزاف است. اگر کشورهای پیشرفتهی جهان با یک تیر ده نشان میزنند، کشورهای در حال توسعه با یک حرکت غلط و یا ناقص در انتقال فناوری، ده مشکل جدید برای خود میسازند .
"ببرهای اقتصادی آسیا" ـ کره، تایوان، سنگاپور و هنگکنگ ـ که اغلب فناوریهای مورد نیاز خود را تا همین اواخر از بیگانگان میخریدند، با مشاهده و مطالعهی شیوهی سراسر غلط و فرصتسوز انتقال فناوری در کشورهای خود، سرانجام به فکر چارهای خردمندانه و مبتکرانه افتادند، و از یک دهه پیش به این سو، نهاد ویژهای موسوم به فنبازار (Techmart) را تدارک دیدند که به پروژهها و فرایندهای انتقال فناوری در این کشورها سامان شایستهای بدهد، و انتقال فناوری را در همهی صُور آن به فرصتهای بزرگ ملی/ بخشی / بنگاهی تبدیل نماید. از این رو، فنبازار را باید یک پدیدهی کاملاً شرقی دانست که اخیراً مورد اقتباس کشورهای صنعتی پیشرفته در آمریکا و اروپا نیز قرار گرفته، و هر روز بر تعداد و تنوع آن در سراسر جهان افزوده میشود .
فنبازار ـ بنابر تعریف ـ سازوکاری است برای سامانبخشیدن به فرایندهای انتقال فناوری و تسریع این فرایندها در صنایع کشور؛ به گونهای که دستاوردهای گوناگونی را به ارمغان آورد .
ایدهی فنبازار بر چند پیشفرض کلیدی ـ به شرح زیر ـ استوار است :
1. این که فناوری، یک "کالای تجارتپذیر" به شمار میرود، و همچون سایر کالاها قابل خرید و فروش است .
2. همانگونه که تولیدکنندگان/ مصرفکنندگان و یا فروشندگان/ خریداران بسیاری از کالاهای پیچیده و تخصصی ـ مانند خرید و فروش سهام ـ و حتی کالاهای نسبتاً عادی (مانند خودرو، زمین و مسکن)، خود از مهارتها و اطلاعات لازم برای ایجاد یک "معامله"ی قانونی، سودمند، و منصفانه برخوردار نیستند و لاجرم به واسطهها و کارگزاران متخصص رجوع میکنند، خریداران و فروشندگان فناوری نیز غالباً مهارت چندانی در خرید و فروش فناوری ندارند؛ و وجود یک واسطه یا کارگزار حرفهای در این زمینه میتواند بسیار راهگشا باشد .
3. برخلاف اکثر معاملات که به صورت لحظهای صورت میگیرد، و پس از انجام معامله، رابطهی خریدار و فروشنده به کلی قطع میشود، معاملات فناوری حالت فرایندی دارد و گاه لازم میآید که رابطهی خریدار و فروشنده، طبق شرایط معینی، تا مدتها برقرار بماند. این فاکتور و فاکتورهای پیچیدهی دیگری مانند تعیین قیمت منصفانهی فناوری، حاکی از آن است که معاملات فناوری از پیچیدگیهای فراوانی در حد یک "تخصص" برخوردار است. در غیاب این تخصص، ریسک معاملات فناوری خصوصاً برای خریداران خُردهپا به طور چشمگیری افزایش مییابد. شرکتهای بزرگ خارجی از فقدان این تخصص در کشورهای جهان سوم، سود سرشاری به جیب میزنند !
4. قوانین حاکم بر خرید و فروش فناوری، تفاوتهای بارزی با قوانین حاکم بر تجارت سایر کالاها دارد. یک خودرو را در آن واحد فقط میتوان به یک خریدار فروخت و فروش آن به دو خریدار متفاوت، در حکم کلاهبرداری محسوب میشود . اما یک فناوری معین را در آن واحد میتوان به دهها و بلکه صدها شرکت فروخت؛ بدون آن که مشکل خاصی پدید آید. به عنوان مثال، اگر دانشگاه صنعتی شریف به یک فناوری پیشرفتهی رباتیک دست یابد، بیهیچ دغدغهای میتواند آن را به صدها شرکت داخلی و حتی خارجی بفروشد و کسی هم در این میان معترض نباشد. این معاملات مکرر و پرتعداد، تجارت فناوری را به پرسودترین فناوری در عصر اطلاعات و دانایی تبدیل کرده است. به همین دلیل، کشور پیشرفتهای مثل سوئیس در چشمانداز بیستسالهی خود، سوئیس را به عنوان یک پایگاه جهانی تولید فناوریهای پیشرفته ترسیم میکند. تا سال 2030، اغلب صنایع موجود در این کشور تعطیل خواهند شد تا جای خود را به مراکز تحقیقاتی سرآمد بسپارند؛ مراکزی که تولید آنها به اطلاعات و فناوریهای سطح بالا محدود میشود .
فنبازار: بیش از یک آژانس معاملات فناوری و محرکه ای اجرایی برای توسعه
در سادهترین تصور، فنبازار را میتوان یک آژانس معاملات فناوری در نظر آورد که معاملات فناوری را در صُور مختلف آن رتق و فتق میکند: ممکن است فروشندهی فناوری یک شرکت خارجی و خریدار آن یک شرکت داخلی باشد؛ ممکن است فروشندهی فناوری یک موسسهی داخلی و خریدار آن نیز یک شرکت داخلی باشد؛ و همچنین احتمال دارد که فروشندهی فناوری داخلی و خریدار آن خارجی باشد (بحث صادرات فناوری که به هیچوجه نباید با صادرات خدمات فنی و مهندسی اشتباه شود). اما کارکرد واقعی فنبازارها در کشورهای آسیای شرقی، که اینک چین و ژاپن و مالزی را هم در بر میگیرد، به مراتب بیش از این است . فنبازار معروف هنگکنگ که خود را "دروازهی ورود فناوریهای پیشرفته به چین" میداند، بهعنوان یک نهاد همهمنظوره (total solution) در زمینهی فناوری فعالیت میکند و خدمات بسیار بسیار متنوعی را به فروشندگان (صاحبان) و خریداران (متقاضیان) فناوری ارایه میدهد که از ثبت پتنت تا حمایت مالی از اختراعات و ابتکارات، و از یافتن شریک تجاری برای صاحبان فناوری تا بازاریابی برای فناوریهای جدید و غیره را در بر میگیرد . شرکتهای هنگکنگی و چینی که نیازمند فناوریهای جدیدی باشند، با اعلام نیاز به این فنبازار میتوانند مطمئن باشند که فناوری مورد نیاز خود را در کوتاهترین زمان ممکن، با کمترین قیمت، و مناسبترین شرایط از منابع داخلی یا خارجی تأمین خواهند کرد. در این فنبازار (و سایر فنبازارهای حرفهای جهان)، متخصصان کارآموزدهی تجارت فناوری امکان مذاکره بین فروشندگان و خریداران فناوری را در فضایی آرام، منطقی و سرشار از اطلاعات سودمند فراهم میسازند و با ارایهی مناسبترین مشاورهها به طرفین، معاملات را بر مبنای منطق "برنده ـ برنده" صورت میدهند .
و مهمتر از همه: فنبازار در خدمت گسترش SME ها
همهساله انواعی از فنبازارها توسط وزارت صنایع هندوستان بر پا میشود (درست مانند نمایشگاههای بینالمللی در کشور ما که هم به صورت فراگیر و هم به صورت تخصصی در مقاطع مختلف سال برگزار میشوند). جالب است که وزارت صنایع هندوستان، رسالت این فنبازارها را توسعهی بنگاههای اقتصادی با ارزش افزوده بالا و اشتغال زایی پایدار در مقیاس SMEها تعریف کرده است؛ و این کاملاً حقیقت دارد. به توضیح زیر توجه فرمایید .
گسترش SMEها در هر شاخهای از صنعت، الزاماتی دارد .
بهعنوان مثال :
1. افراد کارآفرین، بهعنوان مؤسس SMEها، نخست و قبل از هر چیز باید "فرصتها"ی تجاری سودمندی را تشخیص دهند. اما همهی آنانکه تمایل به کارآفرینی دارند، به سادگی این فرصتها را تشخیص نمیدهند .
2. به فرض تشخیص فرصت، کارآفرینان باید "ایدهها"ی تجاری لازم را برای نفوذ در بازار و بهرهبرداری از فرصتها بیابند. همهی کارآفرینان به سهولت نمیتوانند ایدههای تجاری لازم را بیابند یا خود آنها را بیافرینند .
3. به فرض تشخیص فرصت و یافتن ایدهی تجاری مناسب، کارآفرینان برای عملیکردن ایدههای خود نیاز به "فناوری مناسب"، "نیروی کار مناسب"، و "سرمایهی اقتصادی کافی" دارند (یعنی سه عامل کلیدی تولید). تأمین این عاملها به سادگی میسر نیست .
4. به فرض اینکه همهی عاملهای تولید در دسترس کارآفرینان باشد، اغلب آنها با مشکلات و چالشهای اجرایی تولید و بازاریابی محصولات جدید بیگانهاند و همین بیگانگی میتواند شرکتهای تازهپا را به آستانهی ورشکستگی بکشاند. تأسیس شرکت تازهپا یک چیز است و تثبیت و شکوفایی آن چیزی دیگر .
به راستی چگونه میتوان این الزمات پیچیده را به صورت حرفهای و با سهولت تأمین نموده، و مسیر ایجاد و توسعهی کارآفرینی را برای کارآفرینان خُردهپا ـ بهویژه جوانان دانشآموخته ـ هموار کرد؟ (جوانانی که شیفتهی کارآفرینی هستند، اما از مهارتهای لازم برای تأسیس و تثبیت SMEها بیبهرهاند .)
اعتقاد کشورهای آسیای شرقی بر این است که فنبازارها میتوانند ابزار مناسبی برای تأمین الزامات یادشده باشند .

فنبازارها در تمامی حلقههای این چرخه حضور مییابند و کارآفرینان را مدد میدهند
فنبازارها در تمامی فرایندهای راهاندازی و تثبیت SMEها حضور فعالانه دارند، و نه تنها تعداد SMEها را افزایش میدهند، بلکه از مرگومیر آنها در دوران طفولیت و نوجوانی پیشگیری میکنند (بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط در دورهی طفولیت یا نوجوانی میمیرند ).
هرچند راهاندازی و تثبیت یک SME در نگاه اول ـ بهویژه برای مدیران اجرایی دولتی ـ ساده و پیشافتاده به نظر میرسد (!)، اما واقعیت این است که به قول یکی از نویسندگان معروف، "راهاندازی یک SME موفق مانند آن است که شب با موهای سیاه بخوابی و صبح با موهای سپید برخیزی"! این فرایند به قدری پرمخاطره و مشکل است که رژیم منفور صهیونیستی، با آنکه بهترین زیرساختهای حمایتی و پشتیبانی از SMEها را پیریزی کرده، بر این باور است که تأسیس موفقیتآمیز یکصد SME در هر سال برای این رژیم یک موفقیت ملی محسوب میشود !
از اینرو، و در حالیکه دولت نهم بر لزوم کارآفرینی و در پی آن وزارت نفت بر توسعه صنایع پایین دستی نفت، گاز و پتروشیمی به عنوان تنها راه استراتژیک کارآفرینی در کنار ایجاد ارزش افزوده تأکید دارند، میتوان اهمیت ایجاد فنبازار تخصصی در این صنایع را به روشنی دریافت .
در یک فنبازار چه خواهیم دید؟
مهمترین سوال مدیریتی شاید این باشد که مراجعه کننده در فن بازار با چه خدماتی روبروست؟
1. بخش عرضهی فناوری: در این بخش کلیهی دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای مختلف پژوهشی و صنعتی میتوانند فناوریهای مرتبط خود را در این بخش به نمایش گذاشته و برای اطلاع مدیران و کارشناسان صنایع مرتبط معرفی نمایند. علاوه بر این، شرکتهای بزرگ و واحدهای تابعه و وابسته به آن نیز میتوانند فناوریهای موجود و قابل عرضهی خود را در این بخش و با هدف فروش به نمایش بگذارند. به این ترتیب، برای مثال راه فروش فناوریهای پتروشیمی به سایر صنایع و همچنین سرمایهگذاران کشور نیز معرفی خواهد شد .
2. بخش تقاضای فناوری: در این بخش کلیهی شرکتهای فعال در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، اعم از دولتی و خصوصی، میتوانند نیازهای فناورانهی خود را اعلام و به اطلاع دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، و صنعتگران و مبتکران کشور برسانند. این شاید اولین تجربهای باشد که طی آن، شرکتهای فعال در صنعت پتروشیمی به تدوین و اعلام نیازهای فناورانهی خود ـ به روش استاندارد ـ اقدام میکنند. این بخش شامل عرضه یا پیشنهاد فنآوری جدید به واحدهای SMEs فعال نیازمند تقویت و توسعه نیز می شود که عمدتا با توضیحات تخصصی و فنی و برقراری ارتباط تجاری با عرضه کننده فنآوری همراه است .
3. بخش مشاوره و آموزش: در این بخش علاوه بر ارائه اطلاعات آموزشی و راهنمایی مراجعه کنندگان در خصوص اهمیت، مزایا و دستاوردهای تکنولوژی و فن بازار، خدمات مشاوره ای در خصوص تقاضای بهینه فناوری، روش های انجام مذاکره، قیمت گذاری و خرید و فروش فناوری ارائه خواهد شد. همچنین مشاوره های جانبی نظیر مالکیت معنوی و تحلیل پتنت که از ملزومات فن بازار است نیز در این بخش به صورت نرم افزاری و یا مکتوب ارائه خواهد شد .
سابقهی فنبازار در کشور
اندیشهی فنبازار، نخستینبار در سال 1380 از سوی اندیشکده صنعت و فناوری (آصف) در کشور مطرح و بلافاصله مورد استقبال پارک فناوری پردیس (وابسته به دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری) و همچنین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، و وزارت دفاع قرار گرفت. پارک فناوری پردیس با تأسیس پایگاهی اینترنتی موسوم به فنبازار ملی، ترویج نظامیافتهی تجارت فناوریهای پیشرفته را در دستور کار قرار داده است. علاوه بر آن، از سال 1381 به اینسو، هرساله در هفتهی پژوهش، نمایشگاه بزرگ فنبازار ملی برپا میشود . وزارت دفاع نیز با تأسیس "فنبازار دفاعی" و برپایی همهسالهی نمایشگاه فنبازار دفاعی در هفتهی پژوهش، با شور و حرارت خاصی به استقبال فعالیتهای فنبازاری شتافته است. همچنین تعداد انگشتشماری از شرکتهای کارگزاری فناوری نیز اخیراً در کشور پا گرفته و در حال یادگیری مهارتهای تجارت فناوری میباشند .
مجموعهی این روند نویدبخش، حاکی از آن است که ایران اسلامی اهمیت فنبازارها را دریافته است .
سابقهی فنبازار در صنعت نفت کشور
ضربالمثلی ژاپنی میگوید: "طولانیترین سفرها نیز یک روز با گامی کوچک آغاز میشوند". شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی با برگزاری نخستین دورهی آموزش فنبازار، که در اواخر تیرماه سال 85 به مدت 2 روز و در 7 جلسه اجرا شد و با استقبال کمنظیر مدیران و کارشناسان صنعت پتروشیمی روبهرو گردید، گامِ اول در مسیر شکلگیری فنبازار پتروشیمی را با موفقیت برداشت .
در این دورهی آموزشی، که با حضور استادان برجستهی بحث برپا شد، مدیران و کارشناسان شرکت کننده با فلسفهی وجودی و کارکردهای اثربخش فنبازارها آشنا شده و در پایان دوره به این درک و دریافت مشترک رسیدند که تأسیس فنبازار پتروشیمی نه تنها یک ضرورت است که یک اقدام فرصتساز نیز هست . ابراز تمایل شرکتکنندگان به مقولهی فنبازار در صنعت پتروشیمی، همچنین حاکی از آن بود که راهاندازی فنبازار پتروشیمی، نوعاً با استقبال و مشارکت واحدهای مختلف صنعت همراه خواهد بود .
نخستین فنبازار پتروشیمی در نمایشگاه ایرانپلاست 85
همچنی در نمایشگاه ایرانپلاست 85 که در آبان ماه سال 85 برگزار شد، با همکاری پژوهش و فناوری پتروشیمی اولین نمونه فن بازار در صنعت نفت تجربه شد که در این تجربه اولیه بیش از 100 دانش فنی و دستاورد پژوهشی قابل عرضه از بخشهای مختلف صنعت پتروشیمی، دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز مرتبط و نیز حدود 10 تقاضای فناوری از شرکتهای کوچک و متوسط پایین دستی پتروشیمی اخذ گردید. چنین استقبالی با وجود محدودیتهای تجربه اول نشانگر لزوم توجه به مقوله فن بازار در صنعت نفت کشور جهت تجاری سازی پژوهشها، مدیریت انتقال فناوری در کنار مدیریت و ایجاد بنگاههای کوچک و متوسط دانش بنیان است. در همین راستا پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت نیز در حد توان خود نسبت به ارائه اطلاعات فناوری و دستاوردهای پژوهشی موجود در وزارت نفت و خارج از آن به متقاضیان اقدام نموده است. امید است با توجه بیشتر مراکز پژوهشی و مدیریتهای مرتبط در صنعت نفت فن بازار نفت، گاز و پتروشیمی به جایگاه واقعی خود دست یابد .