تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 7:19 PM | نویسنده : قاسمعلی
بسیاری از مردمی که تصمیم می‌گیرند کسب و کاری شخصی راه بیندازند به همان روش‌های قدیمی فکر می‌کنند و این روش‌ها به درد یک کارآفرین نمی‌خورد. اگر شما هم از این دسته افرادید، بدانید که اگر می‌خواهید کارآفرین موفقی باشید و کسب و کارتان دوام داشته باشد،‌ باید طرز فکری جدید داشته باشید و نگاهتان را به کسب و کار و پول درآوردن تغییر دهید :

- انتظار نداشته باشید که یک شبه پولدار شوید و سیلی از اسکناس به جیبتان بیاید. نباید مثل یک کارمند فکر کنید که در عرض یک ماه یا 25 روز پول می‌گیرد و نیازهایش را برآورده می‌کند. این انتظار وقتی که شما برای دیگری کار می‌کردید، معقول بود ولی بدانید که در این حالت جدید، هر بار که تنبلی کنید، از پول هم خبری نخواهد بود. اشخاصی که مثل یک کارآفرین واقعی فکر می‌کنند، می‌دانند که شروع یک کسب و کار فعالیتی است که در درازمدت جواب خواهد داد و حتی گاهی چند سال طول می‌کشد تا درآمد دلخواهشان را کسب کرده جایگاهی تثبیت شده پیدا کنند. یک کارآفرین واقعی عقیده دارد که : «ما هرچه بکاریم برداشت می‌کنیم ولی در هر فصل، محصول یکسانی برداشت نخواهیم کرد .
- فقط به امنیت شغلی و پولی فکر نکنید . اگر هنوز هم نگران این مسائل هستید باید جور دیگری فکر کنید. کارمندان تا حدی امنیت شغلی دارند چرا که اگر همراه با آن 5 یا 9 کارمند دیگر، به خوبی و با صداقت کار کنند، پایان ماه حقوق خواهند گرفت ولی فقط مشکل اینست که هر وقت کار نکنید دیگر پول نخواهید گرفت. روزی مریض می‌شوید و دیگر نمی‌توانید کار کنید یا کارخانه ورشکسته می‌شود و تمام کارمندان را اخراج می‌کند در اینجاست که دیگر هیچ درآمدی نخواهید داشت و این هم یکی از مشکلات کارمند بودن است. داشتن امنیت شغلی و ملی برای آنان که برای دیگری کار می‌کنند و از خود کسب و کاری ندارند مهم است. ولی یک کارآفرین واقعی تمام توان خود را بر این موضوع متمرکز نمی‌کند. او می‌داند که در چند ماه اول شاید اصلاً درآمدی نداشته باشد پس از امنیت مالی خبری نیست. اگر کارآفرینان در ابتدا بر این مشکل تمرکز کنند، باید همان ابتدا کارشان را تعطیل کنند. ولی کارآفرینان واقعی این‌طور نیستند. این گروه آینده را در نظر دارند و چند قدم جلوتر را می‌بینند. می‌دانند که بالاخره پول درمی‌آورند اما نه در چند ماه اول. اما هنگامی که کارها روی روال بیفتد و پیشرفت کند، سود خواهند کرد و حتی اگر خودشان هم کار نکنند، باز هم درآمد خواهند داشت. و این معنای واقعی امنیت شغلی است !
- استقلال مالی تنها با این که شما در ماه چقدر با کار کردن خودتان پول درمی‌آورید، سنجیده نمی‌شود. بلکه معیار دیگری هم هست که بر اساس میزان درآمدهای حاصل از اندکی کار کردن یا اصلاً کار نکردن، سنجیده می‌شود. این نوع درآمد را درآمدهای انفعالی می‌نامند که ثروتمندان جامعه چند دهه است که با آن آشنایند. کارآفرینان موفق جوری کار می‌کنند که با اندکی فعالیت برای مدتی طولانی پول درمی‌آورند یا یک بار دکمه شروع یک فرآیند درآمدزا را فشار می‌دهند و سپس بدون هیچ کاری تا ابد درآمد خواهند داشت. کار یک نویسنده یا خواننده هم به این شکل است. نویسنده کتابی می‌نویسد، بدین‌وسیله مشهور می‌شود و جریان پولی را که سالها ادامه خواهد داشت، شکل می‌دهد. عده‌ای دیگر این درآمد اساسی را از روش دیگری کسب می‌کنند. آنها خودشان کار نمی‌کنند بلکه عده‌ای دیگر را استخدام می‌کنند که این اشخاص برایشان پول خلق می‌کنند .
برای خلق این درآمدها باید چند کارمند برایتان کار کنند و این در مورد هر نوع کسب و کاری صدق می‌کند. چه سنتی باشد، چه بزرگ و چه کوچک باشد و اصلاً از طریق اینترنت انجام بگیرد. کارمندان برای تامین نیازهای مالی و داشتن امنیت شغلی و پولی کار می‌کنند و یک کارآفرین از فرآیندهای کارش استفاده می‌کند تا جریانی از درآمدهای انفعالی برای خودش خلق کند. به عبارتی می‌توان گفت که او یک ماشین پول‌سازیست. حتی اگر روزی دست از کار بکشد،‌ باز هم ورشکسته نمی‌شود چون دارایی و سرمایه‌اش پول خلق می‌کند نه کار کردن‌های او .
- افرادی که از همان ابتدا دنبال امنیت پولی هستند، از سرمایه‌گذاری در کسب و کار می‌ترسند چرا که نمی‌توانند به سادگی ریسک کنند. یک کارآفرین واقعی می‌داند که اگر بخواهد یک ماشین پول‌سازی درست کند،‌ باید ریسک کرده سرمایه‌گذاری کند، هیچ کسب و کاری بدون سرمایه‌گذاری رونق نمی‌گیرد و توسعه و پیشرفت در یک شغل در کوتاه مدت ممکن نیست و این که باید پول را وارد جریان کار کنی تا پول دربیاوری !
یک کارآفرین باید سرمایه‌گذاری کند، پول خرج کند، عرق بریزد و پس یک یا دو سال به نتیجه دلخواهش برسد. اما یک کارآفرین واقعی در این شرایط دست از کار نمی‌کشد و فرسوده و ناامید هم نمی‌شود. او در یک بازه زمانی کوتاه و محدود فکر نمی‌کند بلکه آینده و سال‌های آتی را در ذهنش ترسیم کرده می‌داند که به رونق رسیدن یک کار شخصی یک شبه ممکن نیست. او می‌داند که پس از تحمل این مشکلات و خطرها این پول خرج کردن‌ها به پول درآوردن منتهی می‌شود که جریان درآمدزایی انفعالی را نیز به همراه می‌آورد. جریان درآمدزایی به این شکل نیست که یک روز پول تولید کند و همان پول فردا از این جریان خارج شود. درآمدهای انفعالی زنجیره‌ای را شکل می‌دهند که به شکل تصاعدی افزایش می‌یابند و خلق یکی باعث به وجود آمدن دیگری می‌شود. این ماشین پول‌سازی ماهها و سال‌ها کار می‌کند و در نبود مهندس آن هم از کار نمی‌افتد. در اینجاست که می‌فهمید آن سرمایه‌گذاری‌ها و صرف زمان‌های طولانی ارزشمند و هدفدار بوده است .
و حالا وضع این کارآفرین را با یک کارمند مقایسه کنید. دومی سال‌ها از ترس این که کارش را از دست ندهد و چک ماهیانه‌اش را دریافت کند، سخت کار می‌کند و در روزهای بازنشستگی هم چیز زیادی عایدش نشده است وقتی هم که بمیرد دارایی از خود برجا نگذاشته است .
یک کارآفرین واقعی از سرمایه‌گذاری نمی‌ترسد، می‌داند که یک شبه پولدار نخواهد شد و مثل یک کارمند معمولی فکر نمی‌کند و چند ماه صبر می کند تا پول‌های خرج شده درآمد تولید کنند؛ باز هم تلاش می‌کند تا پس از چند سال ماشین‌ پول‌سازی درست کند که در غیاب او هم کارش را ادامه می‌دهد. درآمد این کارآفرین از کار کردن شخص او نیست بلکه سرمایه او تعدادی را به خدمت گرفته که فعالیت آنها، ماشین پول‌سازی را به راه می‌اندازد و پیش می‌برد .
By : Dinar P.Wiria
مترجم : آذین صحابی

برگرفته از روزنامه تفاهم



نظرات 0