تاريخ : پنج شنبه 10 فروردین 1391  | 4:41 PM | نویسنده : قاسمعلی
از آنجا که موضوع ادراک بر رفتار سازمانی تأثیر بسیار زیادی دارد، بررسی کاربردهای آن حائز اهمیت بسیاری است. اغلب گفته می شود که هر کس دنیا را با دیدگان متفاوتی می بینید. این عقیده، کم و بیش حقیقت دارد، زیرا هرکس در منظری ایستاده و واقعیت های پویا و سیال زندگی را از همان دیدگاه می نگرد. هنگامی که اشخاص در معرض اطلاعات، وضعیت ها و رخدادهای واحدی قرار می گیرند،‌ اغلب واکنش های کاملاً متفاوتی از خود نشان می دهند و هرکس مایل است که نظر خودش را درست بداند. بنابراین،‌ شناخت رفتار سازمانی بدون شناخت ادراک و چرایی تفاوت دیدگاه های مختلف در برابر مشاهده رخدادهای یکسان،‌ امکان پذیر نیست.
فرایند دریافت و تغییر و تفسیر محرک های محیطی را ادراک گویند. به بیانی دیگر،‌ ادراک به معنی علم و آگاهی انسان از جان بیرون دنیای درون اوست. در زمینه ادراک واقعیت،‌ همیشه این نکته مطرح است که آنچه آدمی آن را به عنوان واقعیت درک می کند،‌ تقریباً‌ هیچ گاه همان واقعیتی نیست که دیگران ادراک می کنند و در ظاهر،‌ ادراک از آن جهت که به دید ادراک کننده بستگی دارد مانند زیبایی است که در آن، دید مثبت تمامی عیوب را می پوشاند و دید منفی،‌ تمام عیوب را آشکار می سازد . از این رو دنیایی که آدمی می شناسد‌ (‌ ادراک می کند )‌ دنیایی است که در نظر علوم رفتاری اهمیت زیادی دارد. در زیر به تأثیر برخی عوامل بر ادراک،‌ اشاره شده است :‌
1-زمینه: آدمی، اشیاء را با توجه به زمینه ای که در آن قرار دارد درک می کند. مثلاً‌ در جلسه شورا،‌ بیشتر افراد مذاکرات شفاهی را به عنوان موضوع جلسه می بینند و به زمینه پیام های غیر کلامی که می تواند نشان دهنده فرایند گروهی باشد، توجهی ندارند .
2- مشاهبت- همانندی: ما معمولاً محرک هایی را که مشابهت های فیزیکی دارند،‌زودتر و بهتر از محرک هایی که فاقد این مشابهت ها هستند، درک و طبقه بندی می کنیم و به همین منظور است که بازیکنان هر تیم،‌ لباس مخصوصی برای خود دارند .
3- نزدیکی – مجاورت:‌ محرک هایی که درنزدیکی هم (‌چه از نظر مکانی یا زمانی )‌ رخ می دهند، اغلب با یکدیگر همراهند. معمولاً‌ وقتی دو نفر را بارها با هم ببینید،‌ ویژگی هایی را که درباره یکی از آنان به دست آورده اید تا زمانی که متوجه نشوید استنباط شما نادرست است به دیگری نیز نسبت می دهید .
4- ظاهر - سیما : اگر شکل ظاهر دو نفر متفاوت باشد، هر چند که رفتاری یکسان داشته باشند،‌ بیننده ممکن است رفتار آنان را متفاوت توصیف کند. مثلاً‌ اگرشیک پوشی، کودکی را تنبیه کند ممکن است تماشاگران به او بگویند دارد او را تربیت می کند، اما اگر همین کودک را فردی ژولیده تنبیه کند، تماشاگران خواهند گفت کودک را اذیت می کند .
5- ادراک از خود:‌ براساس مطالعاتی چند،‌ بیشتر مردم تمایل دارند که خود را هنجار یا شاخص قضاوت دیگران قرار دهند. در نتیجه، چگونگی احساسات آدمی نسبت به حضورش، تأثیر زیادی بر چگونگی ادراک او از دیگران خواهد داشت .
6- اثر علایق و آرزوها بر ادراک : معمولاً هنگامی که افراد در محیطی پر از اشیا قرار می گیرند، اشیایی ر ابهتر درک می کنند که به آنها علاقه مندند و آرزوی دیدن یا داشتن آنها را دارند. به هر اندازه که میزان علاقه فرد به شیئی خاص بالاباشد، آن شیء با دقت و وضوح بیشتری درک می شود .
7- اثر نکوهش و تشویق ها بر ادراک : افراد، بیشتر مایل به ادراک اموری هستند که قبلاً‌ به خاطر آنها تشویق شده اند. در حالی که ادراک آنان از اموری که در گذشته به سبب درک آنها مورد نکوهش و تنبیه قرار گرفته اند، به اندازه امور نوع اول نیست .

خطاهای ادراکی
هر آدمی به دنبال مشاهده افراد و رخدادهای مختلف، روزانه مرتکب خطاهای ادراکی زیر می شود :‌
1- برخورد کلیشه ای
ما معمولاً‌تمایل داریم که افراد را براساس یک یا دو صفت دسته بندی کرده و با توجه به آنها قضاوت کنیم. کلیشه ای عمل کردن، غالباً بر جنس، نژاد،‌ سن،‌مذهب، ملیت و حرفه استوار است. گرچه کلیشه ای عمل کردن باعث سریع تر تجزیه و تحلیل کردن فرد یا امور می شود، اما خود باعث می شود که ادراکی منطقی بر واقعیت نداشته باشیم. مثلاً‌ براساس نوع زبان آنها ارزیابی کردن از جمله موارد و زیان های ادراک کلیشه ای است که باعث می شود افراد همزبان را بهتر از سایر افراد ارزیابی کنیم در صورتی که شاید در واقع چنین نباشد .
2- دفاع ادراکی
فرایند دفاع ادراکی به آدمی امکان می دهد تا رخدادها یا اطلاعاتی را که توان برخورد با آنها را ندارد،‌نادیده انگاشته و با هدایت توجه خود به چیزهای دیگر، احساساتش را از مسائل نامطلوب دور کند. در این صورت،‌وی براساس یکی از چهار شیوه زیر عمل می کند: 1-وجود ادراک را نفی می کند و آن را نادیده می گیرد. 2- ادراک را تعدیل یا تحریف می کند تا با دیگر اعتقاداتش را تغییر می دهد. 3- ادراک را پذیرفته و اعتقاداتش را تغییر می دهد. 4- به وجود محرک تهدید آمیز اعتراف کرده،‌ اما در خود تغییری ایجاد نمی کند .
3- ادراک انتخابی
در این حالت، فرد سعی می کند با استفاده از تجربیات قبلی خود اطلاعات نامساعد و ناخوشایند را نادیده بگیرد. مثلاً‌ با استفاده از ادراک انتخابی به نظرات دانش آموز خود اهمیت نمی دهد و صادقانه فکر می کند که درس هایش عالی است .
4- تأثیر ویژگی های شخصیتی
افراد را می توان براساس ویژگی های شخصیتی به دو گروه تقسیم کرد :
الف - شخصیت دارای ادراک ترکیبی: افرادی که امور و واقعیت ها را به صورت کلی و یکجا ادراک می کنند. آنها کلی نگر بوده و خطاهای بصری بیشتری و بیشتر برونگرا هستند .
ب- شخصیت دارای ادراک تحلیلی: آنها جزئی نگر بوده و از ادراک کلیت عاجزند و معمولاً‌ افراد درون گرا هستند .
5- فرافکنی ( کافر همه را به کیش خویش پندارد )
تمایل آدمی به انتساب احساسات و ویژگی هایش به دیگران، فرافکنی نامیده می شود . همانند سایر خطاهای ادراکی، فرافکنی نیز برخی اوقات نوعی راهبرد ادراکی منطقی و کارآمد است. اگر انسان دوست ندارد که مورد عیبجویی،‌اذیت یا تهدید قرار بگیرد،‌ منطقی است که فرض کند دیگران نیز همچون او دوستدار این مسائل نیستند .
6- اولین برخوردها
تأثیر اولین برخوردها،‌برای برخوردهای بعدی و ارزیابی آتی بسیار زیاد است. لذا اگر اولین برخوردها مثبت ارزیابی شده باشد،‌ در سایر ارزیابی های بعدی نیز تأثیر مثبتی خواهد داشت و برعکس .

منابع :
1- کتاب مدیریت رفتار سازمانی،‌تألیف دکتر علی رضائیان .
2- کتاب احساس و ادراک از دیدگاه روان شناسی، تألیف دکتر مریم سیف نراقی و عزت اله نادری .

برگرفته از: پایگاه اطلاع‌رسانی نواندیشان صنعت ایران

 




نظرات 0