تاريخ : پنج شنبه 10 فروردین 1391  | 6:01 PM | نویسنده : قاسمعلی

 این مقاله در بازنگرى فعالیت‏هایتان، به شما کمک مى‏کند و سعى مى‏کند تا افق‏هاى تازه‏اى از نحوه‌ی گذراندن وقت، به شما ارائه دهد و نقطه‏هاى ضعف در مدیریت زمان را گوشزد کند. این را بدانید که نقطه‌ی شروع کارى، آغاز موفقیت فرد است و چه بهتر که نقطه‌ی شروع فعالیت‏هایتان، بر طبق اصول صحیح مدیریت زمان باشد.

تا به حال چند بار در طول زندگى، احساس کمبود وقت کرده، آرزو کرده‏اید که اى کاش در هر روز، به جاى 24 ساعت، 48 ساعت وقت مى‏داشتید؟ حال اگر به شما بگویند که آرزوى شما برآورده شده، چه احساسى خواهید داشت؟ کلید تحقق این آرزوى شما، در آموزه‏هاى علم مدیریت زمان مى‏باشد! با تغییر اولویت‏ها و مدیریت مؤثر زمان، مى‏توان به راحتى از دچار شدن به بیمارى عجله، اجتناب ورزید.

مدیریت زمان، شامل مجموعه‏اى از مهارت‏ها، براى کنترل و استفاده‌ی بهتر از زمان است. رهنمودهایى عمومى وجود دارند که مى‏توانند براى مدیریت زمان، در حوزه‏هاى متفاوت -خانه، دانشگاه و کارگاه- استفاده شوند. در این بخش، برخى از این رهنمودها را شرح مى‏دهیم. توجه به این نکته مهم است که رهنمودهاى ارائه شده در این مقاله، کلى و نقطه‌ی شروعى براى توسعه‌ی روش مدیریت زمان هستند. شما براى مدیریت موفق زمان، باید یک روش مدیریت زمان مناسب خود طراحى کنید.

کج‏فهمى‏ها در مورد مدیریت زمان‏

یکى از مشکلات ما در زمینه‌ی کنترل زمان، این است که بسیارى از ما تصورى نادرست از مدیریت زمان و کاربرد آن داریم. آیا این موارد براى شما آشنا هستند؟

1. «مدیریت زمان، چیز خاصى نیست. من در کارم موفقم؛ پس مفهومش این است که از زمانى که در اختیار دارم، در حد مطلوب استفاده مى‏کنم». ممکن است چنین باشد؛ اما چه بسا شما با رعایت اصول زمان در مدیریت، به مراتب موفق‏تر از این مى‏بودید. اگر به شما نشان داده شود که با رعایت اصول مدیریت زمان، بازدهى شما دو برابر مى‏شود، چه مى‏گویید؟ فکر مى‏کنید تا چه حد مى‏توانید بیش از این موفق باشید؛ در حالى که همه راه‏حل‏هاى مربوط به تنظیم زمان در مدیریت، آسان است. آن‏چه آسان نیست، ایجاد انضباط فردى براى اجراى همین امور ساده است.

2. «من از یک تقویم تنظیم برنامه و فهرست، استفاده مى‏کنم؛ آیا کافى نیست»؟ این روشى است که اغلب افراد بدان توسل مى‏جویند که مى‏تواند باتلاقى فرو بلعنده باشد. تقویم به شما مى‏گوید که امروز در کجا هستید و چه باید بکنید؛ اما در مورد آینده، چیزى نمى‏تواند انجام دهد و تقریباً غیرممکن است که چیزى از گذشته را یادآور شود. بهترین ابزار زمان در مدیریت، یک نظام منسجم به هم پیوسته است؛ نظرى که به شما امکان دهد تا اطلاعات لازم براى کار را کسب کنید؛ طرح‏ها و پروژه‏ها را دنبال کنید؛ نگاه و توجه‏تان به سوى هدف متمرکز شود و تصمیمات کلیدى، ضبط گردد. برخى، مدیریت زمان را خیلى جدى نمى‏گیرند و مى‏پندارند که این امر، شادى را از آنها مى‏گیرد؛ اما اگر فشار و کشمکش‏هاى عصبى، فراموش کردن قرارها، از دست دادن مهلت‏هاى تعیین شده و کارکردن تا نیمه‏شب، در نظر شما شادى زندگى است، با همه‌ی آنها خوش باشید. حال از این طرف به موضوع نگاه کنید؛ اگر در روز، دو ساعت وقت اضافه داشته باشید، آن گاه مى‏توانید به لذت استفاده از آن پى ببرید.

3. «مدیریت زمان، آزادى آدمى را مى‏گیرد». آزادى واقعى، از طریق انضباط به دست مى‏آید. فرض کنید به طور ناگهانى به شما پیشنهاد مى‏شود که به مدت یک هفته در خانه‏اى دولتى، در شیراز اقامت کنید و شما فقط دو روز فرصت دارید تا حرکت کنید. آیا آن‏قدر آمادگى دارید که در برنامه‏هایتان به گونه‏اى تجدیدنظر کنید تا بتوانید بروید؟ این، آزادى واقعى است.

4. «مدیریت زمان، براى انجام برخى کارها خوب است؛ اما در کار من، خلاقیت وجود دارد و نمى‏توانم درگیر روزمرگى و امور جارى متعارف شوم». مدیریت زمان، اساساً به معناى روزمرگى نیست؛ بلکه تأکید اصلى آن، بر انضباط فردى است. بهره‏گیرى مؤثر از زمان، به شما امکان مى‏دهد تا خلاقیت خود را به کار گیرید. این کار، شما را از نگرانى و امور کسالت‏بارى که مانع از اندیشه‌ی خلاق است، مى‏رهاند.

5. «اصولى که براى اجراى مفاد مدیریت زمان لازم است، بسیار دور و دراز است؛ من وقت ندارم به همه‌ی این اصول، عمل کنم». درست است وقت ندارید و درست است که تدوین برنامه‌ی روزانه که کارى جدید است، وقتتان را مى‏گیرد؛ اما وقتى با این کارها خو گرفتید، واقعاً وقت‏گیر نیست؛ چند دقیقه صرف وقت، موجب صرفه‏جویى چند ساعته مى‏شود.

نکاتى سودمند، براى بهبود کیفیت مدیریت زمان‏

حال که باورهاى نادرست درباره‌ی اداره‌ی زمان و مدیریت بر آن را یادآور شدیم، وقت آن رسیده است که یک سرى نکات کلى و اساسى را جهت بهبود کیفیت مدیریت زمان، متذکر شویم.

1. مهم‏ترین نکته در مدیریت زمان، این است که ابتدا باید هدف مشخصى در کارهایتان داشته باشید. ضرب‏المثلى مى‏گوید: «اگر نمى‏دانید کجا مى‏روید، مهم نیست که کدام راه را انتخاب مى‏کنید» و مى‏توان اضافه کرد که «مهم نیست که براى رسیدن به جایى که نمى‏دانید کجاست، چه قدر زمان صرف مى‏کنید». بدون هدف، سراسر زندگى شما بى‏ثمر، بى‏فایده و بدون اثر خواهد بود و بدون تعیین زمان، حتى ساده‏ترین هدف‏ها دست‏نیافتنى مى‏شوند. تعیین هدف، به شما وقت بیشترى عطا مى‏کند. طبیعت بشرى، چنان شکل گرفته که اگر در روزى معین، فاقد هدف خاصى باشد، زمان خود را به بیهودگى صرف مى‏کند و از سوى دیگر، اگر داراى چندین هدف اصلى باشیم و آنها را به دقت دنبال کنیم و اگر با مبانى مدیریت زمان آشنا باشیم، مى‏توانیم در همان روز گام‏هایى مهم برداریم. کلید اصلى در این راه، تعیین اولویت‏هاى واقعى است. داشتن هدفى که فعالیت‏هاى خود را در طول روز بر محور آن تعیین کنید، زمینه‏اى را فراهم مى‏آورد تا به طور موفقیت‏آمیزى، از طریق مدیریت زمان، گامى مثبت به سوى آن هدف بردارید.

2. براى رسیدن به هدف‏هایتان برنامه‏ریزى کنید. روزتان را برنامه‏ریزى کنید؛ به جاى آن‏که اجازه دهید در خدمت خواسته‏ها و حتى هوس‏هاى دیگران باشد. نکات زیر، جهت برنامه‏ریزى، مى‏توانند سودمند واقع شوند:

1. هدف‏هاى درازمدت وضع کنید و براى رسیدن به آنها، مقصدهاى کوچکى را قرار دهید تا شما را به آن هدف‏ها مرتبط سازند.

2. اولویت‏ها را به نسبت اهمیت آنها در میان اهداف و مقصدها، مشخص کنید.

3. انرژى خود را ارزیابى کرده، ساعاتى را که مى‏توانید در حد مطلوب کار کنید، مشخص کنید.

4. با توجه به این مبنا یعنى اهداف، اولویت‏ها و ساعات کار مطلوب، برنامه‌ی کار روزانه‏تان را مشخص کنید و روى کاغذ بیاورید. هیچ چیز براى تنظیم وقت، ارزشمندتر از برنامه‌ی مدون روزانه نیست. بدون وجود چنین برنامه‏اى، همواره در خدمت خواسته‏هاى دیگران خواهید بود؛ اما با وجود این برنامه، همواره مى‏دانید در کجا هستید و در کجا باید باشید و با اهمیتى به همین شدت، مى‏دانید با امورى که در طول روز، جلوى رویتان طرح مى‏شوند، چگونه برخورد کنید؛ زیرا ضرورت‏هاى دیگرى از پیش برایتان تعیین شده‏اند. در هدف‌گزینى درست، باید ابتدا هدف بلندمدت را تعیین کرد و در راستاى آن هدف بلندمدت، مقصدهایى را مشخص کرد؛ مثلاً «داشتن کسب و کارى مستقل براى خود، در پنج سال آینده»، همان هدف بلندمدت است؛ سپس هر گامى که برداشته مى‏شود، باید در مسیر آن هدف نهایى باشد؛ بدین معنا که باید یک رشته هدف‏هاى کوتاه مدت که معمولاً مقصد خوانده مى‏شوند، تعیین شوند. به سخن دیگر، باید یک هدف بزرگ تعیین کرد و آن هدف را خرد کرد و به هدف‏هاى کوچک‏ترى تقسیم کرد؛ هدف‏هایى که انجام آنها آسان‏تر و در مدتى کوتاه‏تر، تحقق‏پذیر باشند.

3. از بهترین زمان روز خود سود ببرید. ممکن است به این مسئله پى برده باشید که در مواقعى از روز، احساس چابکى و سرحالى ذهنى و جسمى بیشترى مى‏کنید. این مواقع، زمان سرحالى بدن شما نیز هست؛ چون در این اوقات، بهتر مى‏توانید کار کنید. برنامه‏هاى خود را چنان طرح‏ریزى کنید که کارهاى اولویت‏دار شما، بیشتر در این مواقع باشد تا بازده عمل نیز بالا رود. براى مثال، بسیارى از مردم مى‏دانند که بهتر است کارهایى را که به خلاقیت بیشترى نیاز دارد، صبح‏ها انجام دهند و کارهاى متداول و روزمره را به بعد از ناهار موکول کنند؛ زیرا در این ساعات، بدن با افت انرژى و کمبود نیرو روبه‏رو مى‏شود.

4. ناخوشایندترین کار هر روز را اول انجام دهید. یک ضرب‏المثل قدیمى مى‏گوید: «روز خود را با خوردن یک قورباغه زنده شروع کنید». اگر وظایف ناخوشایند و مخالف میل خود را به آخر هر روز موکول کنیم، نتیجه‏اى جز نگرانى و به فکر فرو رفتن به بار نخواهد آورد و حتى انجام کارهاى دیگر را نیز تحت‏الشعاع قرار مى‏دهد. از این رو، در صورت امکان، کارهایى را که کمتر مایل به انجام آنها هستید، همان اول روز انجام دهید.

5. براى هر کارى، یک ضرب‏الاجل قرار دهید. هر کارى را بیش از اندازه طول ندهید. وقتى کارى به قدر کافى خوب انجام شد و شما را به مقصود مورد نظرتان رساند، کافى است و خود را در دام کمال‏طلبى اسیر نکنید.

6. یک فهرست از کارهایتان درست کنید. براى این که این فهرست مفید باشد، باید روزانه تهیه شود و فقط کارهاى مهم (و نه کارهاى عادى و روزمره) را فهرست کنید و بدین صورت، از طولانى شدن و بى‏نظمى آن جلوگیرى کنید.

7. قانون پارتو را فراموش نکنید. اقتصاددان ایتالیایى، «ویلفردو پارتو»، قانونى در اولویت‏بندى دارد که بسیار مفید است. قانون پارتو مى‏گوید: «تقریباً 80 درصد نتیجه‌ی مورد نظر، از 20 درصد تلاش‏هایى حاصل مى‏شود که انجام مى‏دهیم». براى این که کارهاى خود را به صورت مؤثر اولویت‏بندى کنید، باید 20 درصد مهم آن را جدا کنید. وقتى کارهاى مهم تعیین شدند، شما مى‏توانید بر اقداماتى تمرکز کنید که بیشترین نتیجه‌ی مورد نظر را حاصل مى‏کنند. هنگام تحلیل چگونگى گذراندن اوقات خود، متوجه خواهید شد که خیلى از اوقات شما صرف کارهاى کوچک و ناچیز مى‏شود. به همین دلیل، توان شما صرف حوزه‏هاى اصلى و حیاتى -که نیازمند تلاش بیشتر هستند- نمى‏شود.

8. از امروز به بعد، روزانه 10 دقیقه را به امور زیر اختصاص دهید:

الف) پى‏گیرى زمان؛ این کار نباید بیش از 5 دقیقه وقت شما را بگیرد. اگر بیش از این وقت شما را اشغال کرد، احتمالاً جزئیات زیادى را در آن وارد مى‏کنید؛ جزئیات را حذف کنید.

ب) تجزیه و تحلیل زمان در پایان کار؛ روزانه چند دقیقه صرف تجزیه و تحلیل جدول پى‏گیرى زمان خود کنید و راه‏هایى را کشف کنید که با حذف کردن، تأخیر انداختن و واگذار کردن امور، وقت بیشترى را صرفه‏جویى کنید.

9. لازم نیست همه‌ی کارها را خودتان انجام دهید. واقعیت این است که اگر سعى کنید همه‌ی کارها را خودتان انجام دهید، هیچ کارى را درست به پایان نخواهید رساند. اگر بخواهید در مقابل تقاضاهاى فزاینده‌ی صرف وقت، جان سالم به در برید، باید بیاموزید که چه زمانى واگذارى اختیار کنید و یا کار ویژه را کنار بگذارید. این را هم بدانید که واگذارى اختیار زمان، جلوى اتلاف وقت شما را مى‏گیرد و در این صورت، مى‏دانید کى و چگونه واگذارى اختیار کنید.

10. روش‏ها را با موقعیت خود تطبیق دهید. باز هم مى‏گوییم که رهنمودهاى ارائه شده در این مقاله، کلى و نقطه شروعى براى توسعه‌ی روش مدیریت زمان هستند. براى مدیریت موفق زمان، باید یک روش مدیریت زمان، مناسب خودتان، طراحى کنید.

منابع:

 1. هیندل تسیم، مدیریت زمان.

 2.ترى دکلان، فن مهار کردن زمان در یک هفته.

 3. غلامرضا خاکى، مدیریت زمان.

 4. الک مک کنزى، مدیریت بهره‏ورى از زمان، ترجمه محمدرضا رضاپور.

سید مهدى موسوى

منبع: سایت پرسمان



نظرات 0