تاريخ : پنج شنبه 10 فروردین 1391  | 10:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
عصری که هم اکنون در آن به سر می بریم، عصر دانش نام گرفته است و این در حالیست که سازمانها به سمت یادگیری های جمعی و تیمی گرایش می یابند و شکل گیری سازمانهای یادگیرنده و دانش بنیاد رو به فزونی است. اما چیزی که در این زمان بیش از پیش مطرح می شود، رهبری در عصر دانش می باشد. اینکه نقش رهبران و مدیران در سازمانها در عصر دانش چیست؟ و سازمانهای دانش بنیاد به چه نوع سبک رهبری نیاز دارند؟

واقعیت اینست که رهبری در این عصر، با چالشهایی رو به روست و رویارویی با همین چالشها، رهبران را بیشتر به سمت دانش گرایی و یادگیری های سازمانی سوق می دهد.


رهبران سازمانی امروز، بایستی به دنبال امنیت ، بهره وری و کارآیی باشند. امروزه بهره وری و کار آیی به عنوان عامل اساسی موفقیت سازمانها و تمایز آنها از سایر سازمانها مطرح می باشد. چالش دیگری که رهبران با آن مواجه می شوند، طرح ریزی های پیش پروژه ای می باشد. در عصر حاضر، رهبران می بایست اینگونه طرح ریزی های خود را بر مبنای تئوری ها و مبانی علمی انجام دهند و علاوه بر داشتن پایه علمی و دانشی قوی و محکم، درباره بسیاری از مسائل سازمانی سر رشته داشته باشند.


برای رویارویی با چالشهای رهبری در عصر دانش، 4 راه پیش روست:


1. رهبری نسبت به یادگیری سازمانی حساسیت نشان بدهد.


2. یادگیری به صورت یک عامل استراتژیک و راهبردی در سازمانها مطرح شود.


3. عامل تفاوت و تفوق و برتری سازمانها، سرعت آنها در یادگیری باشد.


4. افزایش بهره وری باعث افزایش ابتکار و نوآوری در سازمانها شود.


روشن است که این راهکارها در مجموع رهبری را به سمت یادگیری و دانش گرایی سوق می دهد. رهبران امروز باید دیدگاه درست و مناسبی نسبت به یادگیری داشته باشند. یادگیری تنها یک اصطلاح نیست، یادگیری می تواند در یک فرد، گروه، سازمان یا یک جامعه باشد. یادگیری یک فرآیند ممتد می باشد و نتیجه آن تغییراتی در دانش، اعتقادات و رفتارها می باشد. یادگیری ظرفیت سازمانها را برای رشد و نوآوری افزایش می دهد.


نقش خاص و ویژه رهبران در عصر کنونی و در سازمانهای دانش بنیاد، این است که پیوسته به دنبال افزایش ظرفیت یادگیری خود و افراد سازمانشان باشند و اطمینان حاصل نمایند که دانشهایی که افراد و تیم ها در سازمانها جمع آوری می نمایند، رابطه استراتژیک با کل سازمان دارد. بر اساس تحقیقاتی که اخیرا در برخی سازمانهای دانش بنیاد صورت گرفته، مجموعه ای از صفات و ویژگیهای رهبران شناسایی شده اند که با سطوح بالای نوآوری و یادگیری افراد سازمان در ارتباط بوده اند. رهبران در اینگونه سازمانها به افراد سازمان یاد می دهند که چگونه با هم یاد بگیرند!


یک دیدگاه فراگیر به سازمانهای یادگیرنده این است که در این سازمانها، یادگیری از سطح فردی آغاز می شود، در میان گروهها توسعه می یابد و تا سطح فرآیند ها و سیستمها توسعه می یابد. به گونه ای که هرکس وارد این سازمانها می شود، میتواند در این مسیر قرار گیرد و با آن سازگار شود.


در یک مدل 5 مرحله ای که برای پیشرفت سازمانهای دانش بنیاد ترسیم شده است، سه سطح برای سازمان در نظر گرفته می شود: افراد ، گروهها و سازمان . بر اساس این مدل اولین مرحله از پیشرفت، می بایست در سطح رهبری افراد و گروهها اتفاق بیفتد. در مرحله دوم رهبری می باید در کل سازمان توسعه یابد. مراحل دیگر ( مراحل سوم تا پنجم ) شامل تحول و توسعه در ارتباطات و آموزش و فرهنگ سازمان می باشد


با توجه به این مدل در می یابیم که رهبری در سازمانهای دانش بنیاد، اهمیت بیشتری نسبت به سایر مشخصه های سازمانی همچون ارتباطات و آموزش و فرهنگ دارد. تا رهبری در سطح افراد و گروهها و سازمان متحول نشود، حتی مراحل اولیه پیشرفت برای سازمانهای دانش بنیاد حاصل نمی شود.


با توجه به مطالب ارائه شده و اهمیت رهبری در سازمانهای دانش بنیاد، 8 گام موثر برای رهبری سازمانها در عصر دانش پیشنهاد می شود :


1. فرهنگ و ظرفیت یادگیری سازمان را ارزیابی کنید.


2. انگیزه و ظرفیت یادگیری را ابتدا در خود و سپس در افراد سازمان افزایش دهید.


3. محیط کاری را طوری تغییر دهید که برای تفکر مناسب باشد.


4. به ریسک پذیری افراد پاداش دهید.


5. به افراد کمک کنید تا منبعی برای کسب و فراگیری دانش برای یکدیگر باشند.


6. به جای اعمال سایر قدرتهای در اختیار خود، از قدرت یادگیری خود در محیط کاری بهره بجویید.


7. دورنمای ایده ال را برای سازمان ترسیم کنید.


8. دورنمای ترسیم شده را وارد زندگی تک تک افراد سازمان نمایید.



منبع: http://construction-institute.org/scriptcontent/ac2005slides/parker.ppt


ترجمه و تلخیص: طیبه سادات شاه احمد قاسمی


برگرفته از: دوهفته‌نامه اکسیر مدیریت



نظرات 0