تاريخ : شنبه 12 فروردین 1391 | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
نگرانی یک خدمت گزار این است که آیا خواسته کارکنان تأمین می شود
ایده ی رابرت گرین لیف (Robert K.Green Leaf ) در مورد رهبر خدمت گزار ، در چهارمین دهه ی عمر خود به سر می برد و هنوز هم در جریان ایجاد یک انقلاب آرام در محیط های کاری در سراسر دنیاست . از زمان انقلاب صنعتی تاکنون ، مدیران سعی داشتند به کارکنان خود به عنوان یک ابزار نگاه کنند ، و این در حالی است که سازمان ها نیز کارگران را به عنوان چرخ دنده در ماشین در نظر گرفته اند . طی چند دهه اخیر ما شاهد یک انقلاب در این طرز تفکر دیرین بوده ایم.
امروزه در مورد سازمانهای بی شمار دولتی و غیر دولتی چه با هدف سودآوری و چه با هدف غیرانتفاعی تأسیس شده باشند ، ما شاهد فرقه های مختلف رهبری اعم از سنتی ، استبدادی ، سلسله مراتبی و غیره هستیم که منجر به انحای گوناگون کاری می شوند . این شیوه ها بعضاً بر مبنای کار گروهی و اجتماعی ، یا نوع دیگر آن دخالت دادن دیگران در تصمیم گیری ها ، و یا شرکت هایی که سخت پایبند اصو ل اخلاقی و نگرش های محافظه کارانه هستند و یا باز هم نوع دیگری از شرکت ها که رشد شرکت را در رشد پرسنل می بینند و در عین حال به فکر بالا بردن کیفیت و رعایت حال دیگران در سازمان هایشان هستند ، می باشد . این رویکرد نو ظهور به سمت رهبری و خدمات از گرین لیف آغاز شد . واژه رهبری – خدمت گزارانه اولین بار توسط گرین لیف (1990 – 1904 ) مطرح شد که در مقاله خود تحت عنوان « خدمت گزاری به نام رهبر » آن را مطرح ساخته بود و در سال 1970 به چاپ رسید . از آن زمان تاکنون بیش از 500 هزار جلد از کتاب ها و مقالات او در سراسر جهان به فروش رفته است . گرین لیف بیشتر عمر سازمانی خود را در حوزه تحقیقات مدیریتی ، توسعه و آموزش در AT&T گذرانده است .
او با داشتن 40 سال حرفه شغلی در AT&T ، دومین فردی است که بیش از 25 سال در این شرکت دوام آورده است . در طی این مدت نیز او به عنوان یک مشاور با نفوذ در تعدادی از موسسات معتبر از جمله دانشگاه اوهایو ، MIT ، بنیاد فوری ، بنیاد آر.ک.ملون ، شرکت مید ، بنیاد پژوهش های مدیرتی آمریکا و Endownment Lilly ، خدمت کرده است . گرین لیف در سال 1964 ، « مرکز اخلاقیات کاربردی » که نام مرکز رابرت گرین لیف به خود گرفته است را بنیان گذاری کرد . مقر اصلی این مرکز اکنون در ایندیانا پولیس قرار دارد . نوشته های گرین لیف در مورد رهبری خدمت گزارانه ، به آرامی اما با قاطعیت توانست یک تأثیر عمیق و پایدار بر رهبران ، دانش آموختگان و دیگر اشخاصی که با موضوعات مدیریت ، رهبری ، خدمات و رشد شخصی سر و کار دارند ، بگذارد . تمرینات استاندارد به سرعت به سمت ایده های گرین لیف سوق پیدا می کرد و کارهای استفان کاوی ، پیتر سنگه ، مکس دی پری ، مارگارت ونیلی ، کن بلانچارد و بسیاری دیگر نیز بر صحت گفته های او می افزود . این افراد عقیده داشتند که راه بهتری برای اداره و رهبری سازمان ها وجود دارد . نوشته های گرین لیف در مورد رهبری خدمت گزارانه نهضتی را آغاز کرد و نقطه نظرات او تأثیر عمیق و بالا برنده ای برروی بسیاری از افراد داشت .
رهبری خدمت گزارانه چیست ؟
ایده ی خدمت گزار تحت عنوان رهبر ، از تجربه ی 50 ساله گرین لیف در کارهای شکل دادن به موسسات بزرگ ناشی شده است . اما واقعه ای که باعث تبلور افکار گرین لیف شد در دهه ی 1960 رخ داد . هنگامی که او رمان نه چندان بلند هرمان هسه به نام « سیری در مشرق زمین » را که مضمون عرفانی دارد و داستان جست و جوی گروهی از مردم برای یافتن روح به آرامش رسیده است را خواند .
گرین لیف پس از خواندن این داستان به این نتیجه رسید که عصاره اصلی این داستان به این معناست که رهبران بزرگ به عنوان خدمت گزار مردم بوده اند و این حقیقت ساده هسته ی اصلی بزرگواری یک رهبر است . رهبریت واقعی در مورد کسانی به وقوع می پیوندد که انگیزه اولیه آنها حتی حس عمیق کمک به دیگران باشد .
گرین لیف در کارهایش ، به بحث در مورد نیاز به یک رویکرد بهتر به رهبری می پردازد به طوری که باید به عنوان اولین اولویت ، خدمت به دیگران از جمله کارکنان ، مشتریان و جامعه را مد نظر قرار دهد . رهبری خدمت گزارانه در برگیرنده ی افزایش خدمت به دیگران ، داشتن یک نگرش جامع به کار ، ایجاد حس جمع گرایی و تقسیم قدرت تصمیم گیری با دیگران است . معمولاً واژه های « خدمت گزار » و «رهبر» دو واژه متضاد تلقی می شوند و هنگامی که دو عنصر یا واژه مخالف با حالتی استثنایی و معنی دار کنار یک دیگر قرار می گیرند ، یک پارادوکس به وجود می آید . از این رو واژه ی خدمت گزار و رهبر در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا یک ایده ی معما گونه تحت عنوان رهبری خدمت گزارانه ایجاد نمایند .
رهبر خدمت گزار کیست ؟
گرین لیف ، بر این عقیده است که رهبر خدمت گزار در درجه اول فردی است که خدمت گزار است . در کتاب « خدمت گزاری به عنوان رهبر » او می نویسد : «اول از همه این حس طبیعی در او به وجود می آید که می خواهد خدمت کند ، و قبل از هر چیز خدمتی به دیگران کرده باشد . آنگاه انتخاب آگاهانه او این خواهد بود که کاری را رهبری کند . تفاوت ها در اینجا نمود می کند که نگرانی یک خدمت گزار اول از همه در این است که مطمئن شود خواسته های اصلی مردم به بهترین نحو بر آورده شده است . بهترین آزمون برای این امر ، این است که ببینیم آیا اشخاصی که به آنها خدمت می کنیم رشد می یابند ؟ آیا در طی مدتی که آنها از این خدمت گزاری استفاده می کنند ، سالم تر ، عاقل تر ، آزادتر ، متکی به نفس تر می شوند و احتمال اینکه خود آنها بخواهند به دیگران خدمت کنند بیشتر می شود یا نه ؟ آیا آنها منتفع می شوند ؟ یا حداقل وضعیت شان از آنچه هست بدتر نمی شود ؟ »
در اصل ، رهبری به شیوه ی خدمت گزاری یک رویکرد دراز مدت و تبدیل به زندگی و کار است . به طور خلاصه شیوه ای از بودن است که دارای پتانسیل برای ایجاد تغییرات مثبت در سراسر جامعه می باشد .
مشخصات یک رهبر خدمت گزار
پس از گذشت چند سال که نوشته های اولیه ی گرین لیف کاملاً درک شد ، من مجموعه ی اصلی مشخصات تبدیل رهبران به رهبران خدمت گزار را به این شرح خلاصه کردم :
1. داشتن گوش شنوا : (Listening ) از قدیم ارزش رهبران به مهارت های برقراری ارتباط و تصمیم گیری آنها بوده است . با اینکه دارا بودن این مشخصات برای رهبران خدمت گزار نیز حائز اهمیت است ، اما باید از طریق التزام قلبی به گوش دادن حرف دیگران ، تقویت شود . یک رهبر خدمت گزار به دنبال دریافتن خواسته های گروه است و سعی در تصریح این خواسته ها دارد . این رهبر که ممکن است یک خانم یا یک آقا باشد ، پذیرای سخنانی است که به او ابراز می شود . گوش دادن به حرف های دیگران ، به همراه دوره های منظم برای پاسخگویی ، برای رشد رهبر خدمت گزار ضروری است .
2. همدلی : (Emphaty ) یک رهبر خدمت گزار برای درک دیگران و همدلی با آنها سخت تلاش می کند . کارکنان ، بنا به روحیات خاص و منحصر به فردی که دارند نیازمند پذیرفته شدن و به رسمیت شناخته شدن هستند. یک رهبر خدمت گزار باید نیت و قصد تمامی کارکنان را پاک قلمداد کند و دست رد به سینه آنها نزند ، حتی اگر به این باور برسد که لازم است نگرش یا عملکرد آنها را مرجوع کند و یا نپذیرد .
3. بازپروری : (Healing ) یکی از نقاط قوت مهم رهبری به شیوه خدمت گزاری داشتن استعداد و توان بازپروری خود و دیگران است . بسیاری از کارکنان روحیات خسته ای دارند و شاید بارها و بارها از لحاظ احساسی صدمه خورده اند . گرچه همه اینها بخشی از وجود آدمی است ، اما رهبران از این فرصت برخوردارند که روحیات کسانی را که با آنها تماس دارند ، ترمیم نمایند . در کتاب «خدمتگزاری به نام رهبر» گرین لیف می نویسد : « یک نکته ظریف را باید به کسی که خدمتی در حق او انجام می شود و هدایت می گردد متذکر شد و آن این است که هم رهبر خدمت گزار و هم هدایت شونده هر دو باید بدانند که چزی که به دنبال آن هستند رسیدن به «کمال» است . »
4. آگاهی : (Awareness ) آگاهی کلی به خصوص آگاهی از خود ، باعث قوی تر شدن رهبر خدمت گزار می گردد . آگاهی ، همچنین به شخص در درک مسائل مربوط به ارزش ها و اخلاقیات کمک می کند . در صورت آگاهی ، شخص قادر است به مسائل و موقعیت ها از موضع برتر و جامع تر بنگرد . طبق مشاهدات گرین لیف : « آگاهی به انسان تسلی نمی دهد بلکه برعکس باعث آزار و به خود آمدن می شود . رهبران توانمند معمولاً کاملاً هوشیار و آگاه هستند و بالتبع تا حد زیادی نیز این آگاهی موجب مزاحمت برای آنها می شود . آنها به دنبال تسکین و تسلی نیستند بلکه طالب آرامش درونی خود هستند . »
5. ایجاد انگیزه کردن : (Persuasion ) مشخصه ی دیگر رهبران خدمت گزار این است که بدواً به جای استفاده از قدرت خودشان در تصمیم گیری در امور سازمان ، برانگیزه آفرینی تکیه دارند . رهبر خدمت گزار به جای اینکه دیگران را به اطاعت وادارد ، آنان را متقاعد می کند که این جزء از ویژگی های او واضح ترین تفاوت بین مدل اقتدار سنتی و رهبری ، به شیوه ی خدمت گزارانه است . این رهبری در ایجاد توافق عمومی میان اعضای گروه نقش موثری دارد .
6. تصور سازی (Conceptualizatio) رهبران خدمت گزار به دنبال پرورش توانایی های خود در ترسیم اهداف بزرگ هستند . توانایی نگاه کردن به یک قضیه ی بزرگ ( یا یک سازمان ) از بعد ادراکی ، به این معناست که باید تفکر فرد فراتر از اتفاقات روزمره باشد . این ویژگی برای بسیاری از مدیران مستلزم انضباط و تمرین است . رهبران خدمت گزار باید توازن ظریفی بین رویکرد تمرکز روزانه و قوه ی تصور قائل شوند .
7. آینده نگری : (Foresight ) آینده نگری صفتی است که به رهبر خدمت گزار امکان عبرت آموزی از گذشته ، واقعیات زمان کنونی و نتایج محتمل تصمیم گیری برای آینده را می دهد . در مطالعاتی که در مبحث رهبری صورت گرفته ، حوزه آینده نگری تا حدود زیادی دست نخورده و تعریف نشده باقی مانده است در حالی که جای توجه بیشتر و دقیق تر را دارد .
8. حضانت یا سرپرستی : (Stewardship ) پیتر بلاک حضانت را به عنوان « نگه داری از یک امانت برای شخص دیگری » تعریف می کند . رابرت گرین لیف نگاه متحد الشکلی به تمامی نهادها و موسسات دارد و معتقد است در تمامی موسسات کارکنان ، مدیران عامل و معتمدان نقش مهمی در سازمان در حفظ سازمان شان ایفا می کنند تا این امانت به نفع جامعه حفظ شود . رهبری به شیوه خدمت گزاری همانند حضانت و سرپرستی ، در درجه اول متعهد به برآورده ساختن نیازهای دیگران است . همچنین انگیزه سازی و باز بودن را به جای کنترل کردن ، سفارش می کند .
9. تعهد به رشد کارکنان : رهبری خدمت گزار بر این عقیده اند که کارکنان علاوه بر توانایی های ملموس شان به عنوان کسی که کار می کند ، یک سری ارزش ها و توانایی های ذاتی نیز دارند . از این رو این رهبران خود را ملزم می دانند که در راه رشد و ارتقای هر یک از کارکنان خود در داخل سازمان گام های بردارند . رهبر خدمت گزار خود را موظف می داند که تا حد ممکن عامل رشد کارکنان خود را فراهم آورد .
10. ایجاد جوامع : (Building Community) رهبر خدمت گزار حس می کند که در تاریخ اخیر بشریت ، در اثر انتقال از جوامع بومی به نهادهای بزرگ ، چیزهای زیادی از دست رفته است . این آگاهی موجب می شود که رهبر خدمت گزار به دنبال کشف ابزارهایی برای ساختن جامعه ای در میان کسانی باشد که در درون یک نهاد معین کار می کنند . رهبری به شیوه خدمت گزاری ابزاری دارد که یک جامعه ی واقعی در میان کسانی ساخته می شود که در واحدهای اقتصادی و دیگر نهادها مشغول کار هستند . گرین لیف می گوید : « آنچه که برای بازسازی یک جامعه به عنوان بخشی از یک زندگی پویا لازم است و باید برای عده کثیری شکل گیرد این است که رهبران خدمت گزار باید نشان دهنده ی راه باشند ، البته نه از طریق حرکت توده ها ، بلکه هر رهبر خدمت گزار باید در جامعه محدودی که در آن فعالیت می کند ، راه را نشان دهد . »
این 10 مشخصه رهبری به شیوه ی خدمت گزاری به هیچ وجه پیچیده و پر درد سر نیستند . بلکه توانمندی و تعهدی را نشان می دهند که این موضوع به کسانی که آغوش خود را به روی این دعوت و این چالش گشوده اند ، القا می کند .
تأثیر رو به رشد رهبری به شیوه ی خدمت گزاری
اکنون بسیاری از واحدهای تجاری مستقل و سازمان ها از رهبری به شیوه خدمت گزاری استقبال کرده و آن را به عنوان یک فلسفه راهنما پذیرفته اند . این شیوه رهبری در مورد واحدهای تجاری مستقل ، به ارایه ابزارهایی جهت رشد فردی و معنوی ، حرفه ای احساسی و عقلانی می پردازد . این شیوه پیوندهایی با ایده های اسکات پک ( Scott Peck ) با نام «جاده هایی با مسافت کمتر» ،پارکر پالمر (Parker Palmer ) « زندگی فعال » ، آن مک گی کوپر (Ann Mc-Gee Cooper ) با نام « به خانه برمی گردیم ، اما نه خسته » و دیگر کسانی که در مورد افزایش پتانسیل انسانی سخن گفته اند ، دارد . آنچه که به این نوع رهبری جلوه خاصی می بخشد این است که همه را تشویق می کند تا مجدانه به دنبال فرصت هایی برای خدمت رسانی و راهبری دیگران باشند . بدین ترتیب مسبب استقرار نیرویی جهت افزایش کیفیت زندگی در سراسر جامعه می شوند .
تعداد روز افزونی از شرکت نیز رهبری به شیوه ی خدمت گزاری را به عنوان بخشی از فلسفه شرکت ها یا به عنوان یک بنیان برای بیانیه رسالت خود مورد پذیرش قرار داده اند . شرکت صنایع TD که یکی از پیشگامان قدیمی رهبری به شیوه خدمت گزاری در شرکت خود است ، یک بنگاه پیمانکاری لوله کشی و گرمارسانی به ساختمان هاست که پیوسته نام اش در صدر 100 شرکت برتر آمریکایی در مجله «فورچون» می درخشد . بنیان گذار آن آقای جک لووه پدر (Jack Lowe Sr. ) در اوایل دهه ی 1970 با کتاب « رهبر خدمت گزار » آشنا شد و شروع به توزیع نسخه ای از آن میان هر یک از کارکنان خود کرد . از کارکنان خواسته شد قسمت های مهم کتاب را بخوانند و در قالب گروه هایی درباره محتوای آن با یکدیگر به مباحثه بپردازند . این باور که مدیران باید در خدمت کارکنان باشند به عنوان یک ارزش مهم در صنایع TD ، جای گرفت . 30 سال بعد ، جک لووه پسر نیز همانند پدرش ، از مفهوم رهبری به شیوه خدمت گزاری به عنوان فلسفه راهنمای شرکت استفاده کرد . حتی هم اکنون نیز هر یک از شرکای TD که شاید حتی یک زیردست بیشتر نداشته باشند باید رهبری به شیوه خدمت گزاری را آموزش دیده و آن را اجرا نمایند ، به علاوه به تمامی کارکنان جدید این شرکت نیز یک نسخه از کتاب The Servant as Leader همان رهبر خدمت گزار اهدا می شود . این شرکت همچنین روش هایی را برای تشویق این شیوه رهبری چه از لحاظ یادگیری و چه از لحاظ اجرا ، ابداع و تعریف کرده است. رهبری به شیوه ی خدمت گزاری ، بسیاری از نویسندگان سرشناس ، متفکران و رهبران را نیز تحت تأثیر قرار داده است . مکس دی پری (Max De Pree ) ، رییس اسبق شرکت هرمن میلر (Herman Miller Company ) و نویسنده کتاب « رهبری یک هنر است مانند نواختن جاز » می گوید : « جنبه ی خدمت گزاری رهبری نیاز به احساس شدن ، فهمیده شدن ، باور شدن و تمرین دارد » و پیتر سنگه ( Peter Senge ) نویسنده کتاب انضباط پنجم (Fifth Dicipline ) چنین ابراز داشته است که به کارکنان اش می گوید : «تا کتاب Servant Leadership ، رابرت گرین لیف را درباره رهبری نخوانده اید ، خودتان را برای خواندن هیچ کتاب دیگری در مبحث رهبری به زحمت نیندازید . » او می افزاید : « من فکر می کنم این کتاب بهترین نوشته ای است که در مورد رهبری تاکنون خوانده ام . »
رهبری به شیوه ی خدمت گزاری ، هم چنین در برنامه های آموزش رسمی و غیر رسمی به صورت روز افزون مورد استفاده قرار می گیرد . این آموزش ها از طریق رشته هایی در دانشکده ها و دانشگاهها و هم چنین دوره های آموزشی که شرکت های بزرگ برگزار می کنند ، قابل پی گیری است . تعداد زیادی از رشته های دانشگاهی و پیش دانشگاهی در مورد مدیریت و رهبری ، مبحث رهبری به شیوه خدمت گزاری را در برنامه های درسی خود جای داده اند . هم چنین چند دانشکده و دانشگاه نیز هم اکنون به برپایی رشته های خاصی در این مورد اقدام کرده اند . در دنیای برنامه های تحصیلی و آموزشی ، بسیاری از مشاوران رهبری و مدیرت ، از هم اکنون مواد درسی رهبری به شیوه ی خدمت گزاری را به عنوان بخشی از کار جاری خود در رابطه با شرکت های بزرگ به خدمت گرفته اند . سازمان ها از طریق آموزش و تحصیل به کشف این موضوع پرداخته اند که رهبری به شیوه خدمت گزاری به راستی می تواند ارتقای نحوه ایجاد رفتار شرکت ها را ارتقاء بخشد ، بدون آنکه به سود آوری آنان لطمه وارد کند . زندگی پر است از معماهای معنی دار و کشف شدنی . رهبری به شیوه خدمت گزاری نیز یکی از همین معماها یا تناقض هاست که به آرامی اما پر صلابت ، طی 35 سال گذشته ، طرفداران زیادی به خود جلب کرده است . بسیاری از موسسات در حال بهره برداری و برداشت دانه هایی که کاشته اند می باشند و بسیاری از مسوولان این موسسات نیز از صمیم قلب مایل اند ، اوضاع بشر را بهبود بخشند . رهبری به شیوه خدمت گزاری چارچوبی را فراهم می آورد تا بسیاری از واحدهای مستقل اقتصادی چه پر آوازه و چه گمنام ، به بهبود وضعیت خود و کارکنان شان بپردازند . رهبر به شیوه خدمت گزاری ، در حقیقت راهنما و امید بخش دوران جدیدی در تاریخ پیشرفت بشر است و در ایجاد نهادها و موسسات بهتر و ملاطفت پذیرتر تلاش می کند .
برگرفته از روزنامه تفاهم
او با داشتن 40 سال حرفه شغلی در AT&T ، دومین فردی است که بیش از 25 سال در این شرکت دوام آورده است . در طی این مدت نیز او به عنوان یک مشاور با نفوذ در تعدادی از موسسات معتبر از جمله دانشگاه اوهایو ، MIT ، بنیاد فوری ، بنیاد آر.ک.ملون ، شرکت مید ، بنیاد پژوهش های مدیرتی آمریکا و Endownment Lilly ، خدمت کرده است . گرین لیف در سال 1964 ، « مرکز اخلاقیات کاربردی » که نام مرکز رابرت گرین لیف به خود گرفته است را بنیان گذاری کرد . مقر اصلی این مرکز اکنون در ایندیانا پولیس قرار دارد . نوشته های گرین لیف در مورد رهبری خدمت گزارانه ، به آرامی اما با قاطعیت توانست یک تأثیر عمیق و پایدار بر رهبران ، دانش آموختگان و دیگر اشخاصی که با موضوعات مدیریت ، رهبری ، خدمات و رشد شخصی سر و کار دارند ، بگذارد . تمرینات استاندارد به سرعت به سمت ایده های گرین لیف سوق پیدا می کرد و کارهای استفان کاوی ، پیتر سنگه ، مکس دی پری ، مارگارت ونیلی ، کن بلانچارد و بسیاری دیگر نیز بر صحت گفته های او می افزود . این افراد عقیده داشتند که راه بهتری برای اداره و رهبری سازمان ها وجود دارد . نوشته های گرین لیف در مورد رهبری خدمت گزارانه نهضتی را آغاز کرد و نقطه نظرات او تأثیر عمیق و بالا برنده ای برروی بسیاری از افراد داشت .
رهبری خدمت گزارانه چیست ؟
ایده ی خدمت گزار تحت عنوان رهبر ، از تجربه ی 50 ساله گرین لیف در کارهای شکل دادن به موسسات بزرگ ناشی شده است . اما واقعه ای که باعث تبلور افکار گرین لیف شد در دهه ی 1960 رخ داد . هنگامی که او رمان نه چندان بلند هرمان هسه به نام « سیری در مشرق زمین » را که مضمون عرفانی دارد و داستان جست و جوی گروهی از مردم برای یافتن روح به آرامش رسیده است را خواند .
گرین لیف پس از خواندن این داستان به این نتیجه رسید که عصاره اصلی این داستان به این معناست که رهبران بزرگ به عنوان خدمت گزار مردم بوده اند و این حقیقت ساده هسته ی اصلی بزرگواری یک رهبر است . رهبریت واقعی در مورد کسانی به وقوع می پیوندد که انگیزه اولیه آنها حتی حس عمیق کمک به دیگران باشد .
گرین لیف در کارهایش ، به بحث در مورد نیاز به یک رویکرد بهتر به رهبری می پردازد به طوری که باید به عنوان اولین اولویت ، خدمت به دیگران از جمله کارکنان ، مشتریان و جامعه را مد نظر قرار دهد . رهبری خدمت گزارانه در برگیرنده ی افزایش خدمت به دیگران ، داشتن یک نگرش جامع به کار ، ایجاد حس جمع گرایی و تقسیم قدرت تصمیم گیری با دیگران است . معمولاً واژه های « خدمت گزار » و «رهبر» دو واژه متضاد تلقی می شوند و هنگامی که دو عنصر یا واژه مخالف با حالتی استثنایی و معنی دار کنار یک دیگر قرار می گیرند ، یک پارادوکس به وجود می آید . از این رو واژه ی خدمت گزار و رهبر در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا یک ایده ی معما گونه تحت عنوان رهبری خدمت گزارانه ایجاد نمایند .
رهبر خدمت گزار کیست ؟
گرین لیف ، بر این عقیده است که رهبر خدمت گزار در درجه اول فردی است که خدمت گزار است . در کتاب « خدمت گزاری به عنوان رهبر » او می نویسد : «اول از همه این حس طبیعی در او به وجود می آید که می خواهد خدمت کند ، و قبل از هر چیز خدمتی به دیگران کرده باشد . آنگاه انتخاب آگاهانه او این خواهد بود که کاری را رهبری کند . تفاوت ها در اینجا نمود می کند که نگرانی یک خدمت گزار اول از همه در این است که مطمئن شود خواسته های اصلی مردم به بهترین نحو بر آورده شده است . بهترین آزمون برای این امر ، این است که ببینیم آیا اشخاصی که به آنها خدمت می کنیم رشد می یابند ؟ آیا در طی مدتی که آنها از این خدمت گزاری استفاده می کنند ، سالم تر ، عاقل تر ، آزادتر ، متکی به نفس تر می شوند و احتمال اینکه خود آنها بخواهند به دیگران خدمت کنند بیشتر می شود یا نه ؟ آیا آنها منتفع می شوند ؟ یا حداقل وضعیت شان از آنچه هست بدتر نمی شود ؟ »
در اصل ، رهبری به شیوه ی خدمت گزاری یک رویکرد دراز مدت و تبدیل به زندگی و کار است . به طور خلاصه شیوه ای از بودن است که دارای پتانسیل برای ایجاد تغییرات مثبت در سراسر جامعه می باشد .
مشخصات یک رهبر خدمت گزار
پس از گذشت چند سال که نوشته های اولیه ی گرین لیف کاملاً درک شد ، من مجموعه ی اصلی مشخصات تبدیل رهبران به رهبران خدمت گزار را به این شرح خلاصه کردم :
1. داشتن گوش شنوا : (Listening ) از قدیم ارزش رهبران به مهارت های برقراری ارتباط و تصمیم گیری آنها بوده است . با اینکه دارا بودن این مشخصات برای رهبران خدمت گزار نیز حائز اهمیت است ، اما باید از طریق التزام قلبی به گوش دادن حرف دیگران ، تقویت شود . یک رهبر خدمت گزار به دنبال دریافتن خواسته های گروه است و سعی در تصریح این خواسته ها دارد . این رهبر که ممکن است یک خانم یا یک آقا باشد ، پذیرای سخنانی است که به او ابراز می شود . گوش دادن به حرف های دیگران ، به همراه دوره های منظم برای پاسخگویی ، برای رشد رهبر خدمت گزار ضروری است .
2. همدلی : (Emphaty ) یک رهبر خدمت گزار برای درک دیگران و همدلی با آنها سخت تلاش می کند . کارکنان ، بنا به روحیات خاص و منحصر به فردی که دارند نیازمند پذیرفته شدن و به رسمیت شناخته شدن هستند. یک رهبر خدمت گزار باید نیت و قصد تمامی کارکنان را پاک قلمداد کند و دست رد به سینه آنها نزند ، حتی اگر به این باور برسد که لازم است نگرش یا عملکرد آنها را مرجوع کند و یا نپذیرد .
3. بازپروری : (Healing ) یکی از نقاط قوت مهم رهبری به شیوه خدمت گزاری داشتن استعداد و توان بازپروری خود و دیگران است . بسیاری از کارکنان روحیات خسته ای دارند و شاید بارها و بارها از لحاظ احساسی صدمه خورده اند . گرچه همه اینها بخشی از وجود آدمی است ، اما رهبران از این فرصت برخوردارند که روحیات کسانی را که با آنها تماس دارند ، ترمیم نمایند . در کتاب «خدمتگزاری به نام رهبر» گرین لیف می نویسد : « یک نکته ظریف را باید به کسی که خدمتی در حق او انجام می شود و هدایت می گردد متذکر شد و آن این است که هم رهبر خدمت گزار و هم هدایت شونده هر دو باید بدانند که چزی که به دنبال آن هستند رسیدن به «کمال» است . »
4. آگاهی : (Awareness ) آگاهی کلی به خصوص آگاهی از خود ، باعث قوی تر شدن رهبر خدمت گزار می گردد . آگاهی ، همچنین به شخص در درک مسائل مربوط به ارزش ها و اخلاقیات کمک می کند . در صورت آگاهی ، شخص قادر است به مسائل و موقعیت ها از موضع برتر و جامع تر بنگرد . طبق مشاهدات گرین لیف : « آگاهی به انسان تسلی نمی دهد بلکه برعکس باعث آزار و به خود آمدن می شود . رهبران توانمند معمولاً کاملاً هوشیار و آگاه هستند و بالتبع تا حد زیادی نیز این آگاهی موجب مزاحمت برای آنها می شود . آنها به دنبال تسکین و تسلی نیستند بلکه طالب آرامش درونی خود هستند . »
5. ایجاد انگیزه کردن : (Persuasion ) مشخصه ی دیگر رهبران خدمت گزار این است که بدواً به جای استفاده از قدرت خودشان در تصمیم گیری در امور سازمان ، برانگیزه آفرینی تکیه دارند . رهبر خدمت گزار به جای اینکه دیگران را به اطاعت وادارد ، آنان را متقاعد می کند که این جزء از ویژگی های او واضح ترین تفاوت بین مدل اقتدار سنتی و رهبری ، به شیوه ی خدمت گزارانه است . این رهبری در ایجاد توافق عمومی میان اعضای گروه نقش موثری دارد .
6. تصور سازی (Conceptualizatio) رهبران خدمت گزار به دنبال پرورش توانایی های خود در ترسیم اهداف بزرگ هستند . توانایی نگاه کردن به یک قضیه ی بزرگ ( یا یک سازمان ) از بعد ادراکی ، به این معناست که باید تفکر فرد فراتر از اتفاقات روزمره باشد . این ویژگی برای بسیاری از مدیران مستلزم انضباط و تمرین است . رهبران خدمت گزار باید توازن ظریفی بین رویکرد تمرکز روزانه و قوه ی تصور قائل شوند .
7. آینده نگری : (Foresight ) آینده نگری صفتی است که به رهبر خدمت گزار امکان عبرت آموزی از گذشته ، واقعیات زمان کنونی و نتایج محتمل تصمیم گیری برای آینده را می دهد . در مطالعاتی که در مبحث رهبری صورت گرفته ، حوزه آینده نگری تا حدود زیادی دست نخورده و تعریف نشده باقی مانده است در حالی که جای توجه بیشتر و دقیق تر را دارد .
8. حضانت یا سرپرستی : (Stewardship ) پیتر بلاک حضانت را به عنوان « نگه داری از یک امانت برای شخص دیگری » تعریف می کند . رابرت گرین لیف نگاه متحد الشکلی به تمامی نهادها و موسسات دارد و معتقد است در تمامی موسسات کارکنان ، مدیران عامل و معتمدان نقش مهمی در سازمان در حفظ سازمان شان ایفا می کنند تا این امانت به نفع جامعه حفظ شود . رهبری به شیوه خدمت گزاری همانند حضانت و سرپرستی ، در درجه اول متعهد به برآورده ساختن نیازهای دیگران است . همچنین انگیزه سازی و باز بودن را به جای کنترل کردن ، سفارش می کند .
9. تعهد به رشد کارکنان : رهبری خدمت گزار بر این عقیده اند که کارکنان علاوه بر توانایی های ملموس شان به عنوان کسی که کار می کند ، یک سری ارزش ها و توانایی های ذاتی نیز دارند . از این رو این رهبران خود را ملزم می دانند که در راه رشد و ارتقای هر یک از کارکنان خود در داخل سازمان گام های بردارند . رهبر خدمت گزار خود را موظف می داند که تا حد ممکن عامل رشد کارکنان خود را فراهم آورد .
10. ایجاد جوامع : (Building Community) رهبر خدمت گزار حس می کند که در تاریخ اخیر بشریت ، در اثر انتقال از جوامع بومی به نهادهای بزرگ ، چیزهای زیادی از دست رفته است . این آگاهی موجب می شود که رهبر خدمت گزار به دنبال کشف ابزارهایی برای ساختن جامعه ای در میان کسانی باشد که در درون یک نهاد معین کار می کنند . رهبری به شیوه خدمت گزاری ابزاری دارد که یک جامعه ی واقعی در میان کسانی ساخته می شود که در واحدهای اقتصادی و دیگر نهادها مشغول کار هستند . گرین لیف می گوید : « آنچه که برای بازسازی یک جامعه به عنوان بخشی از یک زندگی پویا لازم است و باید برای عده کثیری شکل گیرد این است که رهبران خدمت گزار باید نشان دهنده ی راه باشند ، البته نه از طریق حرکت توده ها ، بلکه هر رهبر خدمت گزار باید در جامعه محدودی که در آن فعالیت می کند ، راه را نشان دهد . »
این 10 مشخصه رهبری به شیوه ی خدمت گزاری به هیچ وجه پیچیده و پر درد سر نیستند . بلکه توانمندی و تعهدی را نشان می دهند که این موضوع به کسانی که آغوش خود را به روی این دعوت و این چالش گشوده اند ، القا می کند .
تأثیر رو به رشد رهبری به شیوه ی خدمت گزاری
اکنون بسیاری از واحدهای تجاری مستقل و سازمان ها از رهبری به شیوه خدمت گزاری استقبال کرده و آن را به عنوان یک فلسفه راهنما پذیرفته اند . این شیوه رهبری در مورد واحدهای تجاری مستقل ، به ارایه ابزارهایی جهت رشد فردی و معنوی ، حرفه ای احساسی و عقلانی می پردازد . این شیوه پیوندهایی با ایده های اسکات پک ( Scott Peck ) با نام «جاده هایی با مسافت کمتر» ،پارکر پالمر (Parker Palmer ) « زندگی فعال » ، آن مک گی کوپر (Ann Mc-Gee Cooper ) با نام « به خانه برمی گردیم ، اما نه خسته » و دیگر کسانی که در مورد افزایش پتانسیل انسانی سخن گفته اند ، دارد . آنچه که به این نوع رهبری جلوه خاصی می بخشد این است که همه را تشویق می کند تا مجدانه به دنبال فرصت هایی برای خدمت رسانی و راهبری دیگران باشند . بدین ترتیب مسبب استقرار نیرویی جهت افزایش کیفیت زندگی در سراسر جامعه می شوند .
تعداد روز افزونی از شرکت نیز رهبری به شیوه ی خدمت گزاری را به عنوان بخشی از فلسفه شرکت ها یا به عنوان یک بنیان برای بیانیه رسالت خود مورد پذیرش قرار داده اند . شرکت صنایع TD که یکی از پیشگامان قدیمی رهبری به شیوه خدمت گزاری در شرکت خود است ، یک بنگاه پیمانکاری لوله کشی و گرمارسانی به ساختمان هاست که پیوسته نام اش در صدر 100 شرکت برتر آمریکایی در مجله «فورچون» می درخشد . بنیان گذار آن آقای جک لووه پدر (Jack Lowe Sr. ) در اوایل دهه ی 1970 با کتاب « رهبر خدمت گزار » آشنا شد و شروع به توزیع نسخه ای از آن میان هر یک از کارکنان خود کرد . از کارکنان خواسته شد قسمت های مهم کتاب را بخوانند و در قالب گروه هایی درباره محتوای آن با یکدیگر به مباحثه بپردازند . این باور که مدیران باید در خدمت کارکنان باشند به عنوان یک ارزش مهم در صنایع TD ، جای گرفت . 30 سال بعد ، جک لووه پسر نیز همانند پدرش ، از مفهوم رهبری به شیوه خدمت گزاری به عنوان فلسفه راهنمای شرکت استفاده کرد . حتی هم اکنون نیز هر یک از شرکای TD که شاید حتی یک زیردست بیشتر نداشته باشند باید رهبری به شیوه خدمت گزاری را آموزش دیده و آن را اجرا نمایند ، به علاوه به تمامی کارکنان جدید این شرکت نیز یک نسخه از کتاب The Servant as Leader همان رهبر خدمت گزار اهدا می شود . این شرکت همچنین روش هایی را برای تشویق این شیوه رهبری چه از لحاظ یادگیری و چه از لحاظ اجرا ، ابداع و تعریف کرده است. رهبری به شیوه ی خدمت گزاری ، بسیاری از نویسندگان سرشناس ، متفکران و رهبران را نیز تحت تأثیر قرار داده است . مکس دی پری (Max De Pree ) ، رییس اسبق شرکت هرمن میلر (Herman Miller Company ) و نویسنده کتاب « رهبری یک هنر است مانند نواختن جاز » می گوید : « جنبه ی خدمت گزاری رهبری نیاز به احساس شدن ، فهمیده شدن ، باور شدن و تمرین دارد » و پیتر سنگه ( Peter Senge ) نویسنده کتاب انضباط پنجم (Fifth Dicipline ) چنین ابراز داشته است که به کارکنان اش می گوید : «تا کتاب Servant Leadership ، رابرت گرین لیف را درباره رهبری نخوانده اید ، خودتان را برای خواندن هیچ کتاب دیگری در مبحث رهبری به زحمت نیندازید . » او می افزاید : « من فکر می کنم این کتاب بهترین نوشته ای است که در مورد رهبری تاکنون خوانده ام . »
رهبری به شیوه ی خدمت گزاری ، هم چنین در برنامه های آموزش رسمی و غیر رسمی به صورت روز افزون مورد استفاده قرار می گیرد . این آموزش ها از طریق رشته هایی در دانشکده ها و دانشگاهها و هم چنین دوره های آموزشی که شرکت های بزرگ برگزار می کنند ، قابل پی گیری است . تعداد زیادی از رشته های دانشگاهی و پیش دانشگاهی در مورد مدیریت و رهبری ، مبحث رهبری به شیوه خدمت گزاری را در برنامه های درسی خود جای داده اند . هم چنین چند دانشکده و دانشگاه نیز هم اکنون به برپایی رشته های خاصی در این مورد اقدام کرده اند . در دنیای برنامه های تحصیلی و آموزشی ، بسیاری از مشاوران رهبری و مدیرت ، از هم اکنون مواد درسی رهبری به شیوه ی خدمت گزاری را به عنوان بخشی از کار جاری خود در رابطه با شرکت های بزرگ به خدمت گرفته اند . سازمان ها از طریق آموزش و تحصیل به کشف این موضوع پرداخته اند که رهبری به شیوه خدمت گزاری به راستی می تواند ارتقای نحوه ایجاد رفتار شرکت ها را ارتقاء بخشد ، بدون آنکه به سود آوری آنان لطمه وارد کند . زندگی پر است از معماهای معنی دار و کشف شدنی . رهبری به شیوه خدمت گزاری نیز یکی از همین معماها یا تناقض هاست که به آرامی اما پر صلابت ، طی 35 سال گذشته ، طرفداران زیادی به خود جلب کرده است . بسیاری از موسسات در حال بهره برداری و برداشت دانه هایی که کاشته اند می باشند و بسیاری از مسوولان این موسسات نیز از صمیم قلب مایل اند ، اوضاع بشر را بهبود بخشند . رهبری به شیوه خدمت گزاری چارچوبی را فراهم می آورد تا بسیاری از واحدهای مستقل اقتصادی چه پر آوازه و چه گمنام ، به بهبود وضعیت خود و کارکنان شان بپردازند . رهبر به شیوه خدمت گزاری ، در حقیقت راهنما و امید بخش دوران جدیدی در تاریخ پیشرفت بشر است و در ایجاد نهادها و موسسات بهتر و ملاطفت پذیرتر تلاش می کند .
برگرفته از روزنامه تفاهم