چرا که استعداد و پشتکار بدون حضور، واعمال برنامه معین و مشخص به نتیجه می رسد و برنامه بدون داشتن مدیریت راهبردی صحیح، پویا و منسجم هرگز منجر به دستیابی به هدف نخواهد شد.
این مسأله چنان مهم و اساس است که در کشوهای پیشرفته و صاحب نظام آموزش و پرورش علمی و اصولی، یک از اهداف اصلی تعلیم و تربیت کودکان، ساختن و پروش حسن مدیریت در کودکان است. برای نیل به این هدف با کارکردن و تحقیق مدرن، کاملترین، آسانترین و در عین حال کاربردی ترین راه را که همانا مدیریت عملی است آموزش داده می شوند.
در این نظامها، کودکان و نوجوانان دانش آموز در هر کلاس به گروههای چند نفری تقسیم و هر هفته از هر گروه کاری پژوهشی ( علمی یا عملی) خواسته می شود. البته کار گروهی نیاز به همکاری افراد گروه دارد تا به نتیجه مطلوب برسد. هر هفته ریاست و مدیریت گروه به شخصی سپرده می شود و دیگران موظف به اجرای راهکارها و پیشنهادهای وی هستند و بدین ترتیب هر عضو گروه هر چند هفته یکبار مدیریت گروه را تجربه می کند و تاثیر پرورش این روحیه در این کشورها در آینده غیر قابل انکار است. یکی دیگر از برنامه های نظامهای آموزشی پیشرفته، وادار کردن دانش آموزان به انجام ورزشهای گروهی، علاوه بر ورزش مورد علاقه افراد است تا روحیه همکاری در آنها هر چه بیشتر پرورش یابد.
اکثر متفکران و جامعه شناسان دنیا علت اصلی عدم موفقیت کشورهای جهان سوم را، ضعف مدیریت و برنامه ریزی، عدم انسجام در کارکرد نیروها و به طبع آن اتلاف انرژی و نیرو، چند صدای بودن جوامع کاری و نظایر آن می دانند.
کمبود مدیریت صحیح را از دو نظر می توان مورد بررسی قرار داد:
1- از دیدگاه فردی و شخصیتی افراد تشکیل دهنده جامعه
2- نقص قوانین و مقررات مربوطه
از دیدگاه فردی مطمئناً یکی از دلایل این نقیصه در جامعه ما، می تواند به شخصیت و تربیت افراد برگردد. در کشورهای مثل ایران با فرهنگ خاص خود، روح همکاری و هماهنگی بین افراد بسیار ضعیف می نماید و افراد ناخود آگاه تحمل بکار بستن دستورات و برنامه های مدیران ارشدتر از خود را - در حالیکه به نظر آنها نادرست است- ندارند و هنوز پس از گذشت سالهای طولانی از شروع رشد و تمدن نوین و مدرنیزه شدن نسبی کشورمان نتوانسته ایم حس همکاری و همدلی بالایی را در کالبد جامعه مان جا بیاندازیم.
برای اثبات موضع اخیر می توان به عدم موفقیت کشورمان در ورزشهای تیمی و گروهی اشاره کرد. با کمترین اطلاع از اوضاع ورزشی کشورمان خواهیم دید که موفقیت ما در ورزشهای فردی مثل کشتی و وزنه برداری بارها بیشتر از ورزشهای گروهی نظیر فوتبال و والیبال می باشد.
جامعه ما با کمبود افرادی مواجه است که بتوانند واحد و مجموعه أی را که در اختیار دارند به نحو مطلوب مدیریت کنند و اگر افراد مذکور تحصیل کرده و متخصص باشند فاجعه عظیم تر است. این گفته بدان معنا نیست که ما فقط مدیران کلان کم داریم بلکه وقتی از مدیریت صحبت می شود هر فردی که در یک گروه دو نفره مسؤول اجرای عملی است مدیر محسوب می شود.
برای روشن شدن مطلب، کارخانه أی را در نظر بگیرید که تحت نظر مدیری اداره می شود. مدیر، چند معاون دارد که یکی از آنها مدیر تولید است و بخش او شامل واحدهای مختلفی است و هر واحد چند خط تولید دارد و هر خط تولید یک سرکارگر و هر گروه کارگری شامل دسته های کوچکتری که خود یک مسؤول مستقیم دارند. حال اگر هر یک از این مدیران در کار خود ناموفق باشند و یا کارگان همکاری لازم را با او انجام ندهند کار گروه، واحد، خط و در نهایت کارخانه دچار اختلال خواهد شد و بازدهی مطلوب را نخواهد داشت و برعکس بار کاردانی آنها، کارخانه موفقیت چشمگیری را بدست خواهد آورد.
در کشورهای صاحب تکنولوژی و دانش فنی این مسأله کاملاً برای مدیران ارشد جا افتاده است که پیشرفت از پایین سرعت می گیرد نه از بالا و باید از پایین افراد را با آموزشهای بجا و عملی به کار کشید و نتیجه گرفت. طبق آمار کشور ژاپن با داشتن حدود 20 ساعت آموزش در ماه برای کارمندان، در صدد آموزش کارمندان قرار دارد. در حالیکه این میزان برای کشور ایران حدود نیم ساعت است.
جامعه شناسان ما این درد را در جامعه تشخیص داده اند حال هنگام پیچیدن نسخه أی برای درمان این درد بزرگ فرا رسیده است. ما می توانیم با متشکل کردن افراد در مدارس و دانشگاهها، افراد را با کار گروهی آشنا کنیم و روحیه همکاری لازم را در آنها به نحو مطلوبی پرورش دهیم و آنها که با استعداد ترند می توانند بطور خودکار با روشهای نظیر آزمون و خطا که ناخودآگاه بریا جوامع کوچکشان پیش می آید تجربیات کافی برای احراز پست های مهم و حساس کسب کنند که در این راه اگر هدف کسب دانه گندم است در کنارش کاه هم بدست می آید که ارزش خود را خواهد داشت.
در پایان لازم است به این واقعیت جامعه مان توجه لازم را مبذول داریم که فرهیختگان و دانش آموختگان و متخصصان جامعه نباید همانند عوام منتظر فراهم شدن شرایط مطلوب باشند بلکه باید تا آنجا که می توانند آنرا با دستهای خود فراهم کنند. اگر هر دانشجو از خود شروع کند و خود را درگیر کارهای گروهی کند و این ضعف به ارث رسیده از گذشتگان را نابود کند می توانیم امید وار باشیم که وقتی زمان مدیریت کلان این نسل فرا رسید با برنامه ریزی صحیح، شاهد شکوفایی روز افزون در زمینه های مختلف برای کشور عزیزمان ایران باشیم. به امید آنروز
منبع : http://www.pwut.ac.ir/Magazines/nab/fil3/management.htm
نوشته شده توسط رامبد باران دوست
تهیه کننده : سید نوری ملک پور
برگرفته از : iranianteamwork.blogfa.com