تاريخ : سه شنبه 15 فروردین 1391 | 11:36 PM | نویسنده : قاسمعلی
دکتر رجایی/ به جای اقتصاد اسلامی، سرمایهداری را تبیین میکنیم
حجتالاسلام و المسلمین دکتر «محمدکاظم رجایی» از کارشناسان حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با «برهان» از خلأهایی که در سه دههی اخیر مانع گسترش اقتصاد اسلامی شده است، سخن میگوید؛ ایشان معتقد است به اقتصاد اسلامی صرفاً به عنوان درسی چند واحدی نگریسته میشود.
گروه اقتصاد برهان؛ حجتالاسلام و المسلمین دکتر «محمدکاظم رجایی» از کارشناسان حوزه و دانشگاه، در این گفتوگو با «برهان» از خلأهایی سخن میگوید که در سه دههی اخیر مانع گسترش اقتصاد اسلامی شده است. به گمان وی، پایهی فعالیّتها در مراکز تصمیمگیری اقتصاد کشور و نهادهای آموزشی، بر مبنای اقتصاد سرمایهداری است و به اقتصاد اسلامی صرفاً به عنوان درسی چند واحدی نگریسته میشود.
**در ابتدای کلام، لطفاً پیشینهی تاریخی اقتصاد اسلامی را به طور اختصار توضیح دهید؟
خمیر مایهی بحث اقتصاد اسلامی را در قرآن و روایات ائمه معصومین(علیهالسلام) میتوان، ملاحظه کرد. در حقوق اقتصادی بحثهای مفصل و دقیقی داریم. اقتصاد اسلامی به عنوان دانش اقتصادی اسلام فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده است. پیشینهی تاریخی اولین کار مدون، صرف نظر از بیان اقتصاد اسلامی توسط ائمه(علیهالسلام) را میتوان در مقدمهی «ابنخلدون» مشاهده کرد که اقتصاد اسلامی را به تفصیل توضیح داده است و صدها سال قبل از «آدام اسمیت» که پدر علم اقتصاد نامیده میشود، دربارهی اقتصاد اسلامی، کتاب نوشته است.
ابنخلدون صدها سال قبل از آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد نامیده میشود، دربارهی اقتصاد اسلامی، کتاب نوشته است.
«ابنخلدون»، بسیار دقیق به مباحث اثباتی علم اقتصاد پرداخته است. اقتصاد را مدون و مباحث مهم آن را بیان کرده است اما بعد از ایشان این راه ادامه پیدا نمیکند و سایر علما در لابهلای سایر مباحث، به اقتصاد پرداختهاند و به شکل مستقل وارد این بحث نشدهاند. ما تا دوران مرحوم «شهید صدر» که نقطهی عطفی در اقتصاد اسلامی است، شاهد این جریان هستیم. ایشان در دههی 1960 میلادی کتاب ارزشمند و وزین خود را تدوین میکنند و در اقتصاد، وارد بحث اقتصاد اسلامی میشوند و بسیار زیبا و شیوا بحث بانکداری بدون ربا را مطرح میسازند و برای بانکداری بدون ربا، الگو ارایه میدهند که بانکداریهای بدون ربای کنونی، نشأت گرفته از آن الگو، میباشند. پس از شهید صدر تا تحقق پیدا کردن اقتصاد اسلامی، شاهد یک وقفهی نسبتاً کوتاه هستیم، یعنی بعد از آن که نهضت اسلامی و روشنگری اسلامی در جهان اسلام پدید آمد و تحول اساسی ایجاد کرد، یک سیر حرکتی به سمت دانش اقتصاد در دنیا و کشورهای اسلامی آغاز گردید که بخشی از آن پیدایش بانکداری بدون ربا بود. موج انقلاب اسلامی ایران نیز باعث گردید این مقوله، کمی بنیانیتر شکل بگیرد و در دنیا پیرامون این مسأله مطالعه کنند و کشورهای اسلامی تحرکی از خود نشان دهند. تعدادی از پاکستانیها، هندیها و اندکی هم از مصریها، وارد این گود شدند و در عربستان سعودی نیز دانشگاه «ملک عبدالعزیز» به بحث اقتصاد اسلامی ورود پیدا کرد و دانشگاه اقتصاد اسلامی را ایجاد نمود و در ام القرای مکه نیز اقتصاد اسلامی، اینگونه شکل گرفت البته این کشورها با کمی فاصله با یکدیگر حرکت خود را به سمت اقتصاد اسلامی آغاز کردند.
در دانشگاه «الازهر» مصر نیز بحث اقتصاد اسلامی مطرح شد و در ایران نیز حرکت به سمت مطالعات اقتصاد اسلامی پس از انقلاب به طور جدی آغاز گردید و ارتباط بین حوزه و دانشگاه شکل گرفت. بدین ترتیب بعضی محققین مانند آیتالله «مصباح یزدی»، آقایان «مقدم» و «نظری» نیز وارد اقتصاد اسلامی شدند و مطالعاتی را انجام دادند. همچنین در این زمان جلسات خوب و عالی با اساتید علم اقتصاد برگزار شد تا اینکه آموزش اقتصاد درون حوزه شکل گرفت و محققینی تربیت شدند و میشوند که افزون بر دروس حوزه، دانش اقتصاد را نیز فرا میگیرند و به عنوان محققان اقتصاد اسلامی وارد گود میشوند که به لطف خدا ما اکنون از آنها بهره میگیریم.
**دیدگاه شما در مورد وضعیّت حرکت اقتصاد اسلامی در ایران و چگونگی برخورد با اقتصاد برخاسته از غرب، چیست؟
اگر ما، اندیشههای 200 سالهی غرب و بشر را نادیده بگیریم، نمیتوانیم و نمیتوانستیم به دانش اقتصاد اسلامی دست پیدا کنیم. ما به تجارب اقتصاد غرب به عنوان نعمتهای بشر نگاه میکنیم و البته معتقدیم مبانی اقتصاد غربی درست نیست، زیرا برگرفته از مبانی سکولاریسم و اومانیسم است. البته مبانی آنها اقتضائات خاص خودش را داشته چرا که دانش مدوّنی دارند. دانش پژوهان ما برای تبیین اقتصاد اسلامی میبایست هم علم اقتصاد را فرا بگیرند و هم به دانش اسلامی مسلط شوند که، ترکیب این دو بشود محقق اقتصاد اسلامی؛ لذا یک محقق اقتصاد اسلامی مراحل زیادی را باید طی کند تا به چنین جایگاهی برسد، یعنی باید از این دو بال قوی استفاده کرد تا بتوان در دنیای اقتصاد پرواز کرد و صاحب نظر شد که این کار بسیار زمان بر است و نمیشود طی 2، 3 سال این کار را انجام داد.
**هماکنون وضع مراکز آموزشی اقتصاد اسلامی در کشور چگونه است؟
پس از انقلاب اسلامی، مراکز پژوهشی مانند «مؤسسهی پژوهشی اقتصاد امام خمینی(ره)» یا «دارالعلم مفید» برای آموزش اقتصاد اسلامی شکل گرفتند که به لطف خدا هم اکنون ما 75 محقق اقتصاد اسلامی داریم که در گذشته همین تعداد را نیز نداشتیم البته این تعداد بسیار کم است که علتش عدم سرمایهگذاری مسؤولین در این جریان است. ما باید دانشگاههای اقتصاد اسلامی بسیاری را در سطح کشور تأسیس میکردیم ولی متأسفانه این کار را نکردهایم بلکه این تعداد مراکز پژوهشی موجود را نیز حوزه از امکانات محدود خود تأسیس کرده است که البته میزان ورودیهای حوزه نسبت به دانشگاه از نظر حجم و تعداد، قابل مقایسه نیست. شاید مجموع امکانات حوزه با یک دانشگاه دولتی برابری نکند. البته به لطف خدا در این دولت، وضعیّت حوزه کمی مطلوبتر شده است. ما به تازگی شاخههای مختلف اقتصاد اسلامی را ایجاد کردهایم ولی متأسفانه تازه آغاز نمودهایم و زمان میبرد که این امر نتیجه دهد. البته هماکنون در قم، ما پنج مرکز فعال داریم که بخش قابل توجه کار آنان در حوزهی اقتصاد اسلامی است. افزون بر اینها، «انجمن اقتصادی حوزه» هم فعال است. در حال حاضر بیشتر از 100 عنوان کتاب اقتصاد اسلامی در قم تدوین شده است و صدها مقاله و دهها جزوهی درسی نوشته شده و هم اکنون ظرفیّت ما ظرفیّت مطلوبی است.
**این مباحث که فرمودید در حوزهی نظری و آموزشی بود. اگر به حوزهی اجرا نگاه کنیم، وضعیّت اجرایی اقتصاد اسلامی در کشور را چگونه ارزیابی مینمایید؟ آیا نهادهای تصمیمگیری اقتصادی کشور، به اقتصاد اسلامی، نگاه عملیّاتی دارند یا آن را فقط یک بحث علمی و تئوریک میدانند.
برای پاسخ به این سؤال باید به وزارت امور اقتصاد و دارایی به عنوان مهمترین مرکز تصمیمگیری اقتصادی کشور توجه نمود. در حال حاضر در وزارت اقتصاد و دارایی، محققان دانش اقتصاد که البته مسلمان و معتقد هستند، فراوانند ولی دانشی که این عده دارند، دانش علم اقتصاد است نه اقتصاد اسلامی، به عبارتی کارشناسان وزارت اقتصاد و دارایی و کارشناسان مرکز پژوهشهای اقتصادی مجلس، محققین اقتصاد اسلامی نیستند و با ابزار اقتصاد غربی در حال تلاش و کوشش برای بهبود اقتصاد کشور هستند و به سیاست گذاری در امور اقتصادی کشور مشغول میباشند. متأسفانه ما اقتصاد اسلامی را در کشور اجرا نمیکنیم. بورس، بازار پول، سرمایه، بانک و بانکداری ما تا حدودی خمیر مایهی اولیّهاش اسلامی است، اما در اجرا و عمل نمیتوان گفت مطابق اقتصاد اسلامی رفتار میشود. درست است در اجرا مشکل دارد ولی در ساختار، تحولاتی در آن رخ داده است که، ما در اجرایی کردن اقتصاد اسلامی وارد نشدیم.
**شماری از صاحبنظران معتقدند که عدم اجرای اقتصاد اسلامی در کشور به علت ضعف تبیینی مبانی اقتصاد اسلامی است، آیا از دید شما این درست است؟
اگر ما در موضوعی ضعف تبیینی داشته باشیم باید چه کار کنیم؟ باید آن را رها کنیم؟ مگر اقتصاد سرمایهداری ضعف ندارد؟ آن را چه کار کردیم؟ آیا رهایش کردیم؟ ما دانشگاههای متعدد با بودجههای کلان راه اندازی کردیم و داریم اقتصاد سرمایهداری را تبیین، تدریس و مطالعه میکنیم که ضعفهایش را برطرف نماییم. اقتصاد سرمایهداری اگر شفاگر بود، متولیان اصلیش را شفا میداد و نمیگذاشت دچار بحران شوند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند. ما ایرادهای آنها را نادیده گرفتهایم و فکر کردهایم این اقتصاد، اقتصاد شفابخش است. ما نمیخواهیم همهی اقتصاد سرمایهداری را نفی کنیم بلکه تورم و عوامل متأثر بر تورم را که مرتبط با دانش اقتصاد است، میپذیریم. ما قواعد را میپذیریم اما اینکه دانش اقتصاد کلاسیک موجود میتواند مشکلات اقتصادی ما را نیز حل کند، اصلاً قبول نداریم. ما باید در تبیین مبانی اقتصاد اسلامی تلاش کنیم و در این مورد سرمایهگذاری کنیم و دستش را بگیریم مثل صنعت که اگر ضعیف است ما دستش را میگیریم. سؤال این است که ما در تبیین و تدوین اقتصاد اسلامی چهقدر سرمایهگذاری کردهایم؟ ما در تدوین اقتصاد اسلامی و تولید کارشناسان اقتصاد اسلامی کم کاری کردهایم. ما در اقتصاد اسلامی به صورت جدّی محقق پرورش ندادهایم و بودجهی ویژهای هم در این مسیر خرج نکردهایم.
دانشگاههای متعدد با بودجههای کلان راه اندازی کردهایم و داریم اقتصاد سرمایهداری را تبیین، تدریس و مطالعه میکنیم
**آیا این توجیه را میپذیرید که چون منابع اقتصاد اسلامی در دسترس نیست در کشور اجرا نمیشود؟
اتفاقاً منابع اقتصادی ما در دسترس است. منابع اقتصادی که از غرب میآید به درد کشور ما نمیخورد. در کشور ما بودجههای چند میلیاردی خرج اقتصاد غرب میشود که در آینده بتوانیم فرامین آن را در کشور اجرا کنیم. ما چه زمان در مورد اقتصاد اسلامی این کار را کردهایم؟ اقتصاد اسلامی مدوّن است و این وظیفهی ما است که بیش از این به آن توجه کنیم یعنی وزارت اقتصاد و دارایی بودجههایش را در اقتصاد غرب مصرف نکند و بودجههایش را در تدوین اقتصاد اسلامی خرج کند. برای ما سنگین است که در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دو محقق اقتصاد اسلامی بیشتر سر کار نباشد!
ما در مراکز اقتصاد و دارایی چند تا محقق اقتصاد اسلامی داریم؟ وقتی ما بودجه ندهیم، بها ندهیم، انتظار رشد نخواهیم داشت. اسلام دین جامع و پویایی است که اقتصاد و امور معیشتی مردم جنبهای از جنبههای آن است و مگر میشود که اسلام به اقتصاد مردم نپرداخته باشد؟ ارایهی راهبردهای اقتصاد با مبانی اسلام، کار اقتصاد اسلامی است. دو- سوم فقه ما، فقه معاملات است. ما در طول تاریخ بازارهایی با رویکرد اقتصاد اسلامی داشتهایم که به هیچ وجه قابل مقایسه با بازارهای اقتصاد سرمایهداری نیست.
**آیا طمع ورزی افراد سودجو مانع اجرایی نشدن اقتصاد اسلامی است؟
سودجویی غریزهای است که خداوند در وجود انسان قرار داده و اگر نبود ما با مشکلات زیادی روبهرو بودیم. خداوند این انگیزه را در درون انسان قرار داده ـ که دوست دارد مالک شود ـ و در حد به دست آوردن ضروریّات، آن را واجب کرده است و انسان را تشویق به کار و تلاش نموده است ولی بیش از حدش را تجویز نکرده است.
بنده این موضوعی را که شما میگویید، قبول ندارم. من فکر میکنم مهمترین چیزی که نداریم یک ارادهی جدّی توسط سیاستگذاران و کارگزاران اقتصادی در جامعه است که در برنامهریزیها نقش دارند. یک ارادهی جدّی لازم است که اقتصاد اسلامی در کشور ایجاد و احیا شود که البته هم اکنون ملاحظات و تحرکات جدّی را میبینیم که در گذشته نمیدیدیم که امیدواریم این تحرکات ادامه یابد و شدت بگیرد و پر رنگتر شود و عزم و ارادهی جدّی برای اجرایی کردن اقتصاد اسلامی و حرکت به سمت سرمایهگذاری هر چه بیشتر در این زمینه و اجرایی کردن آن صورت گیرد. تقریباً در لایحهی برنامهی پنجم به نحوی این حرکت توسط دولت انجام شد ولی مقداری کند بود و کافی نیز نبود و باید مقداری بیشتر در این زمینه سرمایهگذاری کنیم و بها دهیم و حرکتهای قوی تری را از خودمان نشان دهیم تا بتوانیم به سوی طرف تدوین و اجرای اقتصاد اسلامی، حرکت کنیم.
**راهکارهای اجرای اقتصاد اسلامی چیست؟
عزم و ارادهی مسؤولین در سرمایهگذاری برای اجرایی شدن اقتصاد اسلامی. ما باید دانشکدههایی با نام اقتصاد اسلامی در کشور تأسیس کنیم. رشتهها ایجاد شده اما دانشکده نداریم و این برای ما بد است و اگر ما بخواهیم 10 سال دیگر اقتصاد اسلامی را پوشش دهیم باید اکنون فکرش را بکنیم در غیر این صورت ما 10 سال دیگر هم باید به همین موضوعات فکر کنیم.
با تشکر از فرصتیکه در اختیار «برهان» اختصاص دادید