تاريخ : سه شنبه 15 فروردین 1391 | 11:44 PM | نویسنده : قاسمعلی
دکتر حسین عیوضلو(1)/ آیا میتوان به مدل کاملی از «عدالت» رسید؟
زمانی «گفتمان عدالت» شکل میگیرد و عدالت در جامعه پیاده میشود که جایگاه عدالت هم نزد نخبگان اجرایی و هم نخبگان نظری به درستی فهم شود. وقتی ابعاد تخصصی روشن شود و گسترهی مفهوم عدالت شناسایی شود و بعد در رفتار و گفتار حضرت علی(ع) تحقیق شود، تازه دریای عظیم این موضوع دیده میشود.
گروه فرهنگی - اجتماعی برهان؛ در کشور ما بحث عدالت متأسفانه آن چنان که شایسته و بایسته است، تبیین نشده است و عموماً در سطح شعار مطرح شده در حالیکه زیربنای این نظام عدالت است از این رو در قسمت اول گفتوگویی داشتیم با آقای دکتر «حسین عیوضلو» استاد اقتصاد و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در خصوص ضرورت پرداختن به بحث عدالت به عنوان یک زیربنا و معیار عدالت پسینی و پیشینی و بررسی چالش های موجود در آن در ادامهی این بحث میخوانید:
* شما معتقد هستید که ما برای اینکه به الگوی عدالت دست پیدا کنیم باید به روششناسی نظریهی عدالت برسیم؟
دقیقاً. غرق شدن در این بحثها انسان را گرفتار میکند و کسانی که فقط غرق روشهای پیچیدهی روششناسی و فلسفه هستند آن قدر بحثهای عمیق و طویل در این عرصهها وجود دارد که گرفتار میشوند. بیرون آمدنشان به این آسانی میسر نیست. در واقع پیچیدگیهای موضوع عدالت بسیار گسترده است. یکی از عوامل موفقیتم در این بحث این بود که از این بحثها سریع عبور کردم. به اندازهی نیازم استفاده کردم؛ یعنی، وارد همهی عرصهها شدم و به اندازهی نیازم از این زمینهها کمک گرفتم؛ یعنی، من که به هر حال در عرصهی اقتصاد اسلامی کار کردهام جدا و یا بیگانه از جهانبینی توحیدی به اقتصاد اسلامی نگاه نکردهام. اقتصاد اسلامی را در بستر علم کلام مطالعه کردهام. حتی فراتر از فقه، بنده تا حدودی در بحثهای فلسفهی اجتماعی و فلسفهی علم غور کردم و یک مقدار فهمیدم که راه از کجا عبور میکند. لذا با آن شناخت اجمالی به این بحثها پرداختهام. در تئوریهای عدالت گفته شده است که اصلاً باید تکتک متغیرهایی که در شناخت موضوع عدالت اقتصادی یا عدالت اجتماعی لازم است بشناسیم و به تکتک متغیرها ضریب اهمیت دهیم. حاصل اینها را گفتند تئوری اخلاق اجتماعی. اینجاست که اخلاق اجتماعی یک معنی بسیار پیچیده و علمی پیدا میکند.
* شکل گستردهای که مردم در دین رفتار میکنند؟
دقیقاً. یعنی همهی اینها یک شناخت عالمانه از متغیرهای تأثیرگذار و بررسی ضرایب متغیرهای تأثیرگذار میخواهد. از این طریق ما به مدل دست پیدا میکنیم، به الگو دست پیدا میکنیم. لذا یکی از بحثهای فرهنگ علمی در این زمینه این است که آنهایی که تخصص ندارند و در این عرصهها ورود ندارند لطف کنند در این عرصهها نظریهپردازی نکنند. احساساتشان را میتوانند بیان کنند، ولی نظریهپردازی نکنند. شما نمیتوانید در مسایل علم پزشکی به کسی که در علم پزشکی هیچ ورودی ندارد اعتماد کنید. این جوری نیست. بنابراین همهی این مسایل به یک شناخت عالمانه از همهی ابعاد موضوع نیاز دارد. لذا بحثهایی مثل عدالت اقتصادی یا اجتماعی بسیار پیچیده است و متغیرهای زیادی در آن دخیل است. اگر بخواهیم بحث اسلامی کنیم، تازه پیچیدگی موضوع بیشتر هم خواهد شد.
* با همهی این پیچیدگیها، وقتی ما این بحثها را مطرح میکنیم، به هر حال امید داریم که بتوانیم به آن الگو دست پیدا کنیم.
ما نمیگوییم دستنیافتنی است. فقط پیچیدگی موضوع را بیان کردیم و از لحاظ تخصصی موضوع را بیان کردیم. حالا از یک مکتب شروع کنیم. مکتب اسلام در این زمینه منابع زیادی برای ما دارد. خود همین قرآن، روایات و سیرهای که پیامبر و ائمهی اطهار (ع) ما داشتهاند و الگویی که نظام اسلامی معرفی کرده است. همهی اینها منابع لازم را برای شناخت نظریهی عدالت اجتماعی یا عدالت اقتصادی در حوزهی اسلام فراهم کرده است. اسلام، به تعبیر مرحوم شهید صدر، عدالت اقتصادی را به صورت روشن یا عدالت اجتماعی را به صورت روشن تعریف نکرده است؛ بلکه آن را داخل نظام اجتماعی و یک نظام اقتصادی معرفی کرده است.
لذا ما از شناسایی نظام اقتصادی در تمدن اسلامی در صدر اسلام و نیز نوع ورود اسلام به این مباحث به خوبی میتوانیم کلیدواژهها و یا قاعدههای اصلیای را که برای تصمیمگیری برای زمان امروز لازم است استنتاج کنیم. مثلاً اینکه اسلام به نحوی برنامهریزی و الگوسازی کرده که نابرابری در جامعه ایجاد نشود طی یک فرآیند است و از ابتدا اسلام راه تکاثر ثروت و راه اینکه قدرت بلافصل پیدا کند را مصدود کرده است؛ یعنی، اگر توزیع منابع طبیعی را در اسلام نگاه کنیم، متوجه میشویم که اسلام زمینهی ایجاد قدرتهای بزرگ را از ابتدا مسدود کرده و گفته است که این امکانات و ثروتهای طبیعی نباید دست یک عدهای از افراد خاص متراکم شود؛ «کی لا یکون دونتا من اغنیای منهم...» و لذا میبینیم که انفال با نظارت امام توزیع میشود تا اینها دست عدۀ معدود یا محدودی از جامعه قرار نگیرد و عدهای متکاثر نشوند.
اسلام همین فضا را برای ایجاد فرصتهای برابر و استفادهی مطلوب از امکانات عمومی و طبیعی فراهم میکند. اسلام در این بسترها فقط حرف نظری نزده، بلکه عمل کرده و الگو ساخته است و این الگو را اجرا کرده و در زمان خود پیامبر اکرم (ص) اینها را اجرا کرده است. در زمان ائمه، تا حدودی که شرایط برای آنها فراهم بوده است، این مسایل را عملیاتی کردهاند. خود حضرت علی (ع) اینها را عملیاتی کرده است. بنابراین ما الگوی عملی هم داریم. منتهی از همهی اینها باید به عنوان منابع استفاده کنیم برای الگوسازی امروز که مورد نیاز جامعهی امروز است. بنابراین از مبانی قرآن و از نوع روشهایی که ائمهی معصوم (ع) و پیامبر (ص) عمل کردهاند ما میتوانیم نظامسازی کنیم و مثلاً نظام اقتصاد اسلامی را معرفی کنیم. در حوزهی سیاسی هم همین طور مسایل عملیاتی میشود، در حوزهی مسایل حقوقی هم همین طور. منتها یک مقدار نیاز به کار بیشتر و تخصصیتر دارد تا از سادهاندیشی دوری کنیم و افرادی که از این مطلب چند تا حرف یاد گرفتهاند نیایند مدعی بشوند که بحرالعلوم هستند و بر همۀ این بحثها اشراف دارند.
مباحث بسیار پیچیده و دقیقی در حوزهی روششناسی وجود دارد. حالا اینها بحثهایی است که در عرصهی منابع اسلام وجود دارد. منتها آیا ما از منابع دیگر عرفی و غربی بینیاز هستیم. نه، اینجا روششناسی خودش را دارد که باید بیاییم برای اینکه گسترهی مفهومی عدالت را بفهمیم از همهی افکار و کل حوزهی تفکر بهرهبرداری اساسی کنیم. منتها این هم یک بهرهبرداری عالمانه و دقیق است. هر کسی نمیتواند این استفاده را بکند. ممکن است که گرفتار شود و گرفتار مکاتب غربی و انحرافی شود. ما باید از اسکلت و ساختار نظری بحثشان استفاده کنیم. بنده در کاری که در رسالهی دکترا انجام دادم و در کتابی که در این زمینه به نام عدالت کار چاپ کردم این موضوع را نشان دادم. روشی که به کار گرفتم این بود که با توجه به اشرافی که به اقتصاد اسلامی داشتم به خودم مطمئن بودم که چگونه از این منابع استفاده بکنم. لذا از فکر این افراد استفاده کردم، از ساختار نظریاتشان استفاده کردم، بدون اینکه در هیچ کدام از این بحثها گرفتار بشوم.
همین باعث شد که با فهم گسترهی مفهومی عدالت به بررسی مباحث عدالت پرداختم. برای اینکه بهتر این مسأله فهمیده شود، من میخواهم یک مثال بزنم. یکی از دانشجویان میخواست در رابطه با عدالت از منظر حضرت علی (ع) پایاننامۀ کارشناسی ارشد بنویسد. شما فکر کنید که همین عدالت از منظر حضرت علی (ع) چگونه میتواند پردازش شود. یک روش این است که ما وقتی هنوز عدالت را نفهمیدهایم و نمیدانیم عدالت اصلاً چه ابعادی دارد وارد موضوع شویم. میدانید که اگر کلمۀ عدل را در نهجالبلاغه استخراج و استنتاج کنیم، در همین حد است که عدل چه میکند، عدل چه آثاری دارد یا عدل چه شرایطی دارد. در همین حد است.
مباحث بسیار پیچیده و دقیقی در حوزهی روششناسی وجود دارد و بحثهایی است که در عرصهی منابع اسلام وجود دارد. منتها آیا ما از منابع دیگر عرفی و غربی بینیاز هستیم. نه، اینجا روششناسی خودش را دارد که باید بیاییم برای اینکه گسترهی مفهومی عدالت را بفهمیم از همهی افکار و کل حوزهی تفکر بهرهبرداری اساسی کنیم.
اگر کلمهی عدل را در گفتار و رفتار حضرت علی (ع) استخراج کنیم، کسی که هنوز مفهوم عدل را نفهمیده است، گسترۀ مفهومی و ابعاد موضوع و متغیرهایی را که در این موضوع مطرح هستند نفهمیده است با چه شناختی میخواهد وارد نهج البلاغه، رفتار و گفتار و سیرۀ حضرت علی (ع) شود و مفهوم عدل را از منظر آن حضرت استخراج کند. بنده تمام تئوریهای غربی و شرقی و اسلامی را مطالعه کردهام، بهتر میدانم که چه نکاتی مد نظر و مفید است. عکسبرداری با دوربین سیاهوسفید قدیمی با عکسبرداری یک دوربین دیجیتالی مثلاً بیست مگاپیکسلی خیلی تفاوت دارد. مثل کسی که شنا نمیداند، ولی دربارۀ شنا نظر میدهد.
مسلماً ابعادی که دوربین دیجیتالی هفده یا هجده مگاپیکسلی ایجاد میکند یا ابعادی که دوربین دیجیتالی بیست مگاپیکسلی ایجاد میکند خیلی فرق میکند با آن دوربین سیاهوسفید. ما باید مجهز به دایرۀ مفاهیم و متغیرها باشیم. بعد تازه بفهمیم این رفتار حضرت علی (ع) چقدر با موضوع عدالت تطبیق داشته است. شاید کلمۀ عدالت در این بحث نباشد و سخن گفتن در این عرصه تخصصی است؛ تخصصی به این مفهوم که ما ابعاد موضوع را بشناسیم و با یک شناخت دقیق و علمی وارد شویم. درست مثل کسی که طبیب است و میخواهد یک جراحی قلب انجام دهد. اگر رگها و مویرگها را نشناسد، چه طور میخواهد جراحی انجام دهد. خیلی از تحقیقاتی که برخی انجام دادهاند، خیلی از حرفهایی که برخی از این افراد زدهاند، دقیقاً همین است که نه مویرگ را میشناسند و نه رگ را. فقط قلب را میشناسند و میخواهند عمل جراحی قلب هم بکنند.
بعد هم میگویند که عملیات موفقی انجام دادهاند. این جوری نیست. بحث علوم انسانی بحث پیچیدهتر از حتی طب و فیزیک است. اقتصاد خیلی پیچیدهتر از فیزیک است. این ابعاد متأسفانه در فرهنگ اجتماعی ما اصلاً شناخته نشده است و برای همین علوم اجتماعی در جامعهی ما بیگانه است. یک مقدار حقشان ادا نشده است. بنده کلمهی حق را در حوزهی علوم اجتماعی گفتم. از همین میتوانیم استفاده کنیم که حق کلمهی عدالت هم هنوز در نظام ما باز نشده و این یکی از ابعادی است که در این نشست مورد نظر بود.
اگر ما عدالت را درست بشناسیم و حق و جایگاه مفهوم عدالت در مباحث نظری را بشناسیم، گفتمان عدالت شکل میگیرد و این یکی از اهداف اصلی نشست دوم بود که بنده تا حدودی برداشت خوبی از موضوع داشتم، چون بعد از نشست ندیدم که فضاهای رسانهای و تبلیغی زیاد به این موضوع بپردازند. این خودش نشان از این دارد که افراد متوجه شدهاند که موضوع آن قدر ساده نیست که هر کسی بخواهد تریبون دستش بگیرد و در چارچوب این نشست حرف بزند. مقالات زیادی در ان نشست آمده بود، چرا این ده تا انتخاب شد. در حیطۀ بحث عدالت زیاد رسانهها به موضوع نپرداختهاند، در حالی که قابل بررسی است. بنده واقعاً ندیدهام که افراد زیادی به خودشان جرئت بدهند در این موضوع خیلی سخنوری کنند. این نشان از این دارد که تا حدودی متوجه شدهاند که موضوع موضوع تخصصی و پیچیدهای است.
زمانی عدالت در جامعه پیاده میشود که جایگاه عدالت هم نزد نخبگان اجرایی و هم نخبگان نظری به درستی فهم شود. وقتی ابعاد تخصصی روشن شود و گسترهی مفهوم عدالت شناسایی شود و بعد در رفتار و گفتار حضرت علی (ع) تحقیق شود، تازه دریای عظیم این موضوع دیده میشود که چقدر از منابع غنی از همین رفتار و گفتار حضرت علی (ع) است و قابل استناد است برای مفهومپردازی عدالت اقتصادی از منظر حضرت علی (ع).
اگر ما عدالت را درست بشناسیم و حق و جایگاه مفهوم عدالت در مباحث نظری را بشناسیم، گفتمان عدالت شکل میگیرد و این یکی از اهداف اصلی نشست دوم بودکه بعد از نشست فضاهای رسانهای و تبلیغی زیاد به این موضوع نپرداختند. این خودش نشان از این دارد که افراد متوجه شدهاند که موضوع آن قدر ساده نیست که هر کسی بخواهد تریبون دستش بگیرد و در چارچوب این نشست حرف بزند.
* آیا الگوی نظری عدالت الگوی متصوری است یا نه، الگوی سیالی است؟
خیلی سؤال دقیقی است و همین که شما بحثها را به مباحث نظری کشاندید نشان از اشراف شما و دقت نظر شما دارد، چون ما هنوز وارد عرصهی عمل و واقعیت امروز جامعه نشدهایم. پیچیدگیهای نظری موضوع را داریم باز میکنیم. دقیقاً یک جنبۀ سیالیت دارد. عدالت در حوزهی نظر میتواند مفهوم مطلقی داشته باشد، ولی در حوزهی اجرا میتواند مفهوم نسبی باشد؛ یعنی، استنتاج عدالت و جمعبندی در رابطه با موضوعات کاربردی عدالت، مثل عدالت اجتماعی و اقتصادی. در سطح جامعه یک مقدار بستگی به شرایطی دارد که در تعابیر علمی میگویند بسته به کانتکس و بسته به زمینه و موقعیت و متن هم هستند؛ یعنی، نمیشود خالی از شرایط جامعه نسخۀ عدالت پیچید و یک مفهوم مطلقی را در موضوع بیان کرد.
قواعد و معیارهایش میتواند مطلق باشد، ولی سنجش وضعیت عمومی عدالت در سطح جامعه بستگی به شرایط و موقعیتها هم دارد. لذا شرایط زمانی و مکانی در این موضوعات کاملاً دخیل هستند. این هم یک بحث گستردهای است که میطلبد در این بحثها کار کارشناسی صورت گیرد. ما در بحثهای اقتصاد اسلامی بین مکتب اقتصاد اسلامی و نظام اقتصاد اسلامی تمیز قائل میشویم. مکتب اقتصاد اسلامی کاملاً منبعث از برهان و سنت است. لذا این مکتب یک وضعیت ایدهآل، مطلوب و غیر قابل تغییری دارد. ما نمیتوانیم انواع مکتب را مطرح کنیم. ولی وقتی در حوزۀ عمل وارد شوید، متوجه خواهید شد که میتوان دربارۀ انواع نظامات اقتصادی بحث مطرح کرد، نه اینکه مکتب تفاوت دارد، اینها همهشان رویههایی از اجرای مکتب در جامعه است. از زمانی تا زمانی دیگر چهرۀ این نظام تفاوت دارد. از مکانی به مکان دیگر این ماهیت تفاوت دارد.
* حتی ماهیت هم تفاوت دارد؟
یعنی شکل، صورت و کالبد قضیه فرق میکند. خود ما هم همین هستیم؛ یعنی، یک چیزی را برای خودمان به عنوان مطلوب در نظر میگیریم، ولی چهرۀ واقعیمان در طی دوران رشد تفاوت پیدا میکند. لذا این یکی از عرصههای خیلی مهم است. به نظر بنده جز مباحث بسیار مهمی است که باید در بحثهای عدالت حاکم باشد؛ یعنی، ما در حوزۀ نظامسازی به عنوان یک نظام و غیر از آن نیست. الگوی نظری نظام اسلامی شاید بتواند مفهوم ایستا داشته باشد، ولی اینکه این الگو در بستر شرایط و با توجه به شرایط زمانی و مکانی چه طور شکل پیدا میکند حالت انعطافپذیری دارد.
* یعنی نمیتواند انتظار بریده از جامعه و... باشد.
دقیقاً. از تعابیر حضرت آیتالله تسخیری است که میفرمایند: «مکتب نور است. این نور وقتی به دیوار بتابد این اندازه از این نور و از این پرتوها منعکس میشود که امکان انعکاس دارند.» حالا این تعبیر را در سطح جامعه مطرح بکنید. مکتب اقتصادی نور است وقتی به جامعه میتابد.
* جامعه مثل یک منشور عمل میکند.
بر اساس شرایط و مقتضیاتی که آن جامعه دارد این نورها و پرتوها بازتاب پیدا میکنند. آن اندازه از نورها بازتاب پیدا میکنند که امکان بازتاب دارند، چون جامعه هنوز شرایط لازم را برای تابش و بازتاب پرتوها ایجاد نکرده است، لذا بحث مقتضیات زمان و مکان و اقتضائات زمانی و مکانی را مطرح میکنند. بنابراین اینکه پرتوهایی منعکس میشود و بازتاب پیدا میکند ما اسمش را میگذاریم نظام اقتصادی. بنابراین، بسته به تحول آن جامعه، نظاماتی که ساطع میشود و بازتاب پیدا میکند متفاوت و متغیر خواهد بود. همهی اینها از یک منبع ریشه میگیرند که همان مکتب است و مکتب هم یک حالت ایدهآل و کامل و جامعی دارد و ما در آن هیچ تغییری نمیتوانیم ایجاد کنیم. حلالی که پیغمبر اکرم (ص) حلال کرده حلال است و حرامی که حرام کرده حرام است تا روز قیامت؛ ولی بسته به شرایط جامعه بازتاب این بحثها میتواند هیکلها و صورتهای متفاوتی را در مقاطع مختلف زمانی و مکانی ایجاد کند. از این رو، نظام یک حالت سیال و انعطافپذیر دارد. بر اساس این مبنا، نظریهی عدالت اجتماعی یا شاخص عدالت اجتماعی و اقتصادی در زمانها و مکانهای مختلف میتواند حالت سیال و انعطافپذیر داشته باشد. مفهوم عدالت به هیچ وجه ایستا و تکبعدی نیست، بلکه مفهومی چندمتغیره و وابسته به شرایط است.
* آیا می توان برای رسیدن به نظریهی الگوی اقتصاد اسلامی یک چشمانداز جهانی تعریف کنیم؟
چشمانداز آن روشن است. به نظر بنده، حتی در بعد اجرایی میشود هم از نظر اسلامی و هم از نظر شاخصسازی استفاده کرد، چون روشن است. در بحثها شاخصها و معیارهای این زمینه میتواند مبنا باشد، چرا که حالت نظری دارد؛ یعنی، ما اینها را به عنوان نظریه باید بپذیریم و به تدریج نظریههای دیگر بیایند این نظریهها را تکمیل کنند. این جریان اگر رشد علمی در این زمینه داشته باشد، میتواند بسیار مورد استفاده و استناد قرار بگیرد، به شرط اینکه ما پذیرای این شرایط باشیم و ظرفیتهای لازم را برای رشد علمی در این حوزه ایجاد کنیم.
* میفرمایید که شما به این الگو دست پیدا کردهاید؟
بله، این دیگر به ارادهی حکومت بستگی دارد؛ یعنی، این قسمت بحث تصمیم حکومتی است. ما به عنوان یک نظریهپرداز ابعاد نظری موضوع را معرفی میکنیم و این به تصمیم دولت بستگی دارد. همان طور که مقام معظم رهبری (مد ظله عالی) عنایت کردند و لطف و همت کردند و این موضوع را برگزار کردند، اما همت دیگری میطلبد که دبیرخانهای و مرکزی در این حوزه برای موضوعات لازمۀ عدالت راهاندازی شود. قرار است که در همان مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک حوزهای به عدالتپژوهی اختصاص پیدا کند. میشود این نظریهها را تجمیع کرد و به یک نظریۀ قابل تطبیق با نظریۀ جمهوری اسلامی ایران دست پیدا کرد و آن نظریه را مبنای کل تصمیمات حکومتی قرار داد. حتی میتواند بر سند چشمانداز سایه بیندازد. میتواند مبانی تکتک برنامۀ چندساله باشد. مطمئناً این نهاد باید نهادی فراتر از همۀ قوا و حاکم بر همۀ قوا باشد که بتواند از استقلال و امنیت لازم برای ارائۀ نظریه و داوری در این موضوعات برخوردار باشد که آن حیطۀ خاص خودش را میطلبد که البته به تصمیم حکومت بستگی دارد.
ظاهراً این تصمیم الآن اتخاذ شده است و لذا مرحلهی دوم بحث مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است که میتوان راهاندازی مرکز عدالتپژوهی بسته به همان مرکز را دنبال کرد که لازمۀ آن این است که هم در ابعاد نظری و هم در ابعاد اجرایی بتوان به آن الگوی اجمالی، به آن الگویی که بتواند به طور نسبی توافقی در سطح نخبگان جامعه ایجاد کند، دست پیدا کرد. بنابراین این الگو هم میتواند حالت نسبی داشته باشد و در طی زمان کاملتر هم بشود. اینها مجموعه اقداماتی است که انتظار میرود که حکومت و نظام جمهوری اسلامی ایران به آنها با نظری کامل و عمیق بپردازد. مخصوصاً امروزه که با گذشت سی سال نظام در یک حالت تثبیتی قرار گرفته است و برای اینکه بتواند در همۀ ابعاد شرایط تثبیتی خودش را حفظ کند نیاز دارد که به صورت عالمانهتر از پیش به بحثهای الگوسازی و نظریهپردازی عاملانه همت گمارد. هیچ اشکالی هم ندارد که در این حالت پروازی زمانی اشتباهاتی را هم که در دورههای پرتابی یا اوج گرفتن یک هواپیما داشتیم بازنگری دقیق کنیم.
با یک تجدید قوای جدیدی این حرکت پروازی خودمان را بتوانیم استمرار ببخشیم. مخصوصاً اینکه امروزه انتظار است که ما بتوانیم الگوی حرکت بیداری اسلامی در جهان باشیم. در خصوص تکتک نظاماتی که در حال تغییر هستند، اگر ما بتوانیم الگوی موفقی در این زمینه ایجاد کنیم و به جهانیان معرفی کنیم، خودبهخود میتواند مبنای عمل آن حرکتها هم باشد و در این زمینه همت بیشتر میطلبد و خدا کند این صرف یک گفتار و حرف که یک عده بیایند در این حوزه و بخواهند سوءاستفاده بکنند نباشد و به این ختم نشود و آن شأن تخصصی و علمی این موضوعات و مفاهیم حفظ شود و اقدامات برنامهریزیشده در این موضوع بتواند پیش برود.
با تشکر از فرصتی که در اختیار «برهان» قرار دادید