تاريخ : سه شنبه 22 فروردین 1391 | 10:48 PM | نویسنده : قاسمعلی
در نظام اسلامى، مدیران نسبت به زیردستان وزیرمجموعه خویش، وظایفى سنگین بر عهده دارند. فهرستى از این وظایف، براى توجه مدیران خدمتگزار و مسئولان ادارات مختلف جامعه اسلامى، یادآورى مىشود :
1. توجه به رشد ایمانى زیردستان .
2. توجه به پیشرفت اخلاقى آنان .
3. توجه به مشکلات اقتصادى آنان .
4. برنامهریزى براى تکامل علمى و آموزش فنى آنان .
5. کمککردن به آنان در انجام مسئولیتهایشان .
6. تعیین دقیق وظایف و پیشگیرى از حواله دادن امور به یکدیگر .
7. در نظر گرفتن توان فکرى و جسمى آنان .
8. نظارت بر کم و کیف فعالیتهاى آنان .
9. تقویت اعتماد به نفس و خودباورى در زندگى آنان .
10. مشاوره و بهرهگیرى از پیشنهادها و دیدگاههاى آنان .
11. تأکید بر عدم دخالت در حوزه کارى یکدیگر .
12. پیشگیرى از تحریک حسادت و رقابت ناسالم .
13. به کارگیرى آنان براساس قرار داد روشن و مشروع .
14. حفظ شخصیت آنها و احترام به آنان .
زیردستان در جامعه اسلامى، به دلایل گوناگون، حقوقى برعهده مدیران دارندکه شناخت و اداى آن حقوق، از اصول اخلاقى و شرایط مدیریت اسلامى است. این حقوق عبارتند از :
1. حق برادرى ایمانى و همراهى در امور دینى .
2. حق همسایگى در خانه، محل کار و تحصیل .
3. حق همکارى و تعاون در اهداف اجتماعى .
4. حق رفتار انسانى و عادلانه با آنان .
در روابط مدیران و نیروهاى یک سازمان، سه نوع اصلاح و تحول زیر، ضرورى است :
1. اصلاح نگاه مدیران به نیروها .
2. اصلاح خلق و خوى مدیران نسبت به زیر مجموعه ادارى .
3. اصلاح رفتار و گفتار مدیران با زیردستان .
از آن جا که ریاست و قدرت، در غالب انسانها، تکبر وغرور مىآفریند و این بیمارى بزرگ روحى و اخلاقى، ریشه بسیارى از خطاها و اشتباهات و موجب سقوط اخلاقى و اجتماعى مدیران است، مدیران جامعه اسلامى، باید متواضع باشند و از رویش جوانههاى غرور و خودپسندى، پیشگیرى کنند .
فروتنى نسبت مؤمنین، فرمان صریح قرآن، خطاب به رسول اعظمصلىاللّهعلیهوآله است.در قرآن، چنین آمده است :
1. «و اخفض جناحک للمؤمنین؛1 نسبت به مؤمنان، فروتن باش ».
2. «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛2 نسبت به پیروان مؤمن خویش، فروتن باش ».
تمام حقوق مؤمن بر مؤمن، در روابط دو جانبه مدیران و کارکنان نظام ادارى نیز جریان دارد .
این حقوق عبارتند از :
1. مصونیت جان و مال و آبروى طرفین از هر گونه تعرض .
2. حرمت ارعاب و تهدید مؤمن .
3. حرمت تحقیر و توهین مؤمن .
4. حرمت ظلم و ستم بر یکدیگر .
5. حرمت فحش دادن و بدزبانى نسبت به همدیگر .
6. حرمت غیبت و هتک آبروى مؤمن .
7. حرمت تهمت و افتراى مالى و اخلاقى .
8. حرمت ناراحت کردن مؤمن .
9. حرمت وعده دروغ .
10. حرمت عیبجویى .
11. حرمت گزارش دروغ درباره مؤمن .
12. حرمت فریب دادن و خیانت .
این احکام، مربوط به عموم مؤمنین است. از اینرو، در روابط مدیران و کارکنان ادارى نیز باید رعایت شوند. در احادیث آمده است که شخصى در نامهاى به امیرالمؤمنینعلیهالسلام از دیگرى بدگویى کرد. حضرت نگاهى به نامه انداخت و بعد فرمود: فلانى! اگر راست بگویى، منفور ما واقع مىشوى و اگر دروغ بگویى کیفر مىشوى و اگر درخواست پوزش کنى، تو را مىبخشیم. او گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا ببخش.3
گذشت از خطاهاى کوچک، یکى از اصول مدیریت است. امام صادقعلیهالسلام فرمود: «لایطمعن المعاقب على الذنب الصغیر فى السودد؛4
کسى که از خطاهاى کوچک نگذرد، امید سرورى و سیادت، نداشته باشد ».
به کارگیرى نیروهاى ادارى در امور شخصى، یکى از ستمهایى است که گاهى مدیران گرفتار آن مىشوند؛ زیرا بیش از وظایف قانونى نیروها، از آنان انتظار دارند. این گونه امور، حدو مرزى ندارد و گاهى، فشار بیش از اندازه، بر جسم و جان کارکنان ادارى وارد مىآورد .
گاهى در پرداخت حقوق نقدى و یا بن کالاى کارمندان، بین مدیران و بانکها، شرکتها و فروشگاههاى خاصى، قراردادهایى بسته مىشود که منافع و مصالح کارکنان رعایت نمىشود و مدیران به دلیل غفلت و یا مصالح و منافع گروهى و شخصى، به امضاى چنین قرادادهاى مىپردازند. این امور، نوعى ستم از سوى مدیران و سلب حقوق و آزادىهاى زیردستان محسوب مىشود. مدیران نظام اسلامى باید با دقت کامل و بر مبناى عدالت، این قراردادها را مورد ارزیابى قرار دهند .
در منابع فرهنگ و اندیشه اسلامى، روایات فراوانى درباره آموزش زیردستان، مشورت با زیردستان، رفتار احترامآمیز با آنان - حتى با غلامان و کنیزان - و تعیین حقوق کارگران و اجیران و رفتار نیک با رعیت، وجود دارد که اگر بایدها و نبایدهاى رفتارى با زیردستان فهرست شوند، مجموعه مفصل و ارزشمندى از آیات و روایات مدیریت اسلامى پدید مىآید. براى نمونه، به چند حدیث زیر دراین باره بسنده مىکنیم :
1. قال علىعلیهالسلام: «من اختال فى ولایته ابان عن حماقته؛5 هر کس در ریاست خویش، دچار غرور شود، حماقت خویش را افشا کرده است ».
2. قال علىعلیهالسلام :
«انصف الله و انصف الناس من نفسک و من خاصه اهلک و من لک فیه هوى من رعیتک فانک الا تفعل تظلم؛ حق خدا و مردم را از خویش، بستگان خویش و افراد محبوب خود بازستان که اگر چنین نکنى، گرفتار ظلمخواهى شد ».
رفتار الهى با بندگان، رفتار نبوى بابردگان و زیردستان، رفتار علوى باکارگزاران و رفتار سلیمان پیامبرعلیهالسلام با اطرافیان و سیره امام خمینى - قدس سره- در رفتار با مسئولان، مىتواند الگوى خوبى براى مدیران نظام اسلامى باشد . امام صادقعلیهالسلام درباره سیره حضرت سلیمان، چنین فرمود :
«کان سلیمان یطعم اضیافه اللحم بالحوارى وعیاله الخشکار و یأکل هو من الشعیر غیرمنخول؛ سلیمانعلیهالسلام میهمانانش را باگوشت و نان سبوس گرفته، پذیرایى مىکرد و به عیالش، نان گندم معمولى مىداد و خودش، نان جوین سبوس دار مىخورد ».
مدیران دلسوز نظام اسلامى مىدانند که قبول مسئولیت در نظام اسلامى، نوعى محرومیت اقتصادى و برداشتن بار سنگین اجتماعى است و بستگان و همکاران آنان هم با این نگاه باید وارد میدان خدمترسانى و مهرورزى شوند .
مدیران نظام اسلامى، باید خود را براى امتیاز کمتر، زحمت بیشتر و خدمترسانى براى رضاى خدا و آسایش خلق، آماده کنند؛ باشد که مورد رحمت و رضاى دوست، قرار گیرند .
محمود مهدی پور
پىنوشت :
1. حجر، آیه 88 .
2. شعرا، آیه 215 .
3. مجلسى، بحارالانوار، ج72، ص246 .
4. همان، ص272 .
5. آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 346، ص 7963 .
منبع : http://www.ayineh.com/defaulte.aspx?namayesh=432ارائه شده توسط اسلامی
برگرفته از : modirsara.blogfa.com
3. توجه به مشکلات اقتصادى آنان .
4. برنامهریزى براى تکامل علمى و آموزش فنى آنان .
5. کمککردن به آنان در انجام مسئولیتهایشان .
6. تعیین دقیق وظایف و پیشگیرى از حواله دادن امور به یکدیگر .
7. در نظر گرفتن توان فکرى و جسمى آنان .
8. نظارت بر کم و کیف فعالیتهاى آنان .
9. تقویت اعتماد به نفس و خودباورى در زندگى آنان .
10. مشاوره و بهرهگیرى از پیشنهادها و دیدگاههاى آنان .
11. تأکید بر عدم دخالت در حوزه کارى یکدیگر .
12. پیشگیرى از تحریک حسادت و رقابت ناسالم .
13. به کارگیرى آنان براساس قرار داد روشن و مشروع .
14. حفظ شخصیت آنها و احترام به آنان .
زیردستان در جامعه اسلامى، به دلایل گوناگون، حقوقى برعهده مدیران دارندکه شناخت و اداى آن حقوق، از اصول اخلاقى و شرایط مدیریت اسلامى است. این حقوق عبارتند از :
1. حق برادرى ایمانى و همراهى در امور دینى .
2. حق همسایگى در خانه، محل کار و تحصیل .
3. حق همکارى و تعاون در اهداف اجتماعى .
4. حق رفتار انسانى و عادلانه با آنان .
در روابط مدیران و نیروهاى یک سازمان، سه نوع اصلاح و تحول زیر، ضرورى است :
1. اصلاح نگاه مدیران به نیروها .
2. اصلاح خلق و خوى مدیران نسبت به زیر مجموعه ادارى .
3. اصلاح رفتار و گفتار مدیران با زیردستان .
از آن جا که ریاست و قدرت، در غالب انسانها، تکبر وغرور مىآفریند و این بیمارى بزرگ روحى و اخلاقى، ریشه بسیارى از خطاها و اشتباهات و موجب سقوط اخلاقى و اجتماعى مدیران است، مدیران جامعه اسلامى، باید متواضع باشند و از رویش جوانههاى غرور و خودپسندى، پیشگیرى کنند .
فروتنى نسبت مؤمنین، فرمان صریح قرآن، خطاب به رسول اعظمصلىاللّهعلیهوآله است.در قرآن، چنین آمده است :
1. «و اخفض جناحک للمؤمنین؛1 نسبت به مؤمنان، فروتن باش ».
2. «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛2 نسبت به پیروان مؤمن خویش، فروتن باش ».
تمام حقوق مؤمن بر مؤمن، در روابط دو جانبه مدیران و کارکنان نظام ادارى نیز جریان دارد .
این حقوق عبارتند از :
1. مصونیت جان و مال و آبروى طرفین از هر گونه تعرض .
2. حرمت ارعاب و تهدید مؤمن .
3. حرمت تحقیر و توهین مؤمن .
4. حرمت ظلم و ستم بر یکدیگر .
5. حرمت فحش دادن و بدزبانى نسبت به همدیگر .
6. حرمت غیبت و هتک آبروى مؤمن .
7. حرمت تهمت و افتراى مالى و اخلاقى .
8. حرمت ناراحت کردن مؤمن .
9. حرمت وعده دروغ .
10. حرمت عیبجویى .
11. حرمت گزارش دروغ درباره مؤمن .
12. حرمت فریب دادن و خیانت .
این احکام، مربوط به عموم مؤمنین است. از اینرو، در روابط مدیران و کارکنان ادارى نیز باید رعایت شوند. در احادیث آمده است که شخصى در نامهاى به امیرالمؤمنینعلیهالسلام از دیگرى بدگویى کرد. حضرت نگاهى به نامه انداخت و بعد فرمود: فلانى! اگر راست بگویى، منفور ما واقع مىشوى و اگر دروغ بگویى کیفر مىشوى و اگر درخواست پوزش کنى، تو را مىبخشیم. او گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا ببخش.3
گذشت از خطاهاى کوچک، یکى از اصول مدیریت است. امام صادقعلیهالسلام فرمود: «لایطمعن المعاقب على الذنب الصغیر فى السودد؛4
کسى که از خطاهاى کوچک نگذرد، امید سرورى و سیادت، نداشته باشد ».
به کارگیرى نیروهاى ادارى در امور شخصى، یکى از ستمهایى است که گاهى مدیران گرفتار آن مىشوند؛ زیرا بیش از وظایف قانونى نیروها، از آنان انتظار دارند. این گونه امور، حدو مرزى ندارد و گاهى، فشار بیش از اندازه، بر جسم و جان کارکنان ادارى وارد مىآورد .
گاهى در پرداخت حقوق نقدى و یا بن کالاى کارمندان، بین مدیران و بانکها، شرکتها و فروشگاههاى خاصى، قراردادهایى بسته مىشود که منافع و مصالح کارکنان رعایت نمىشود و مدیران به دلیل غفلت و یا مصالح و منافع گروهى و شخصى، به امضاى چنین قرادادهاى مىپردازند. این امور، نوعى ستم از سوى مدیران و سلب حقوق و آزادىهاى زیردستان محسوب مىشود. مدیران نظام اسلامى باید با دقت کامل و بر مبناى عدالت، این قراردادها را مورد ارزیابى قرار دهند .
در منابع فرهنگ و اندیشه اسلامى، روایات فراوانى درباره آموزش زیردستان، مشورت با زیردستان، رفتار احترامآمیز با آنان - حتى با غلامان و کنیزان - و تعیین حقوق کارگران و اجیران و رفتار نیک با رعیت، وجود دارد که اگر بایدها و نبایدهاى رفتارى با زیردستان فهرست شوند، مجموعه مفصل و ارزشمندى از آیات و روایات مدیریت اسلامى پدید مىآید. براى نمونه، به چند حدیث زیر دراین باره بسنده مىکنیم :
1. قال علىعلیهالسلام: «من اختال فى ولایته ابان عن حماقته؛5 هر کس در ریاست خویش، دچار غرور شود، حماقت خویش را افشا کرده است ».
2. قال علىعلیهالسلام :
«انصف الله و انصف الناس من نفسک و من خاصه اهلک و من لک فیه هوى من رعیتک فانک الا تفعل تظلم؛ حق خدا و مردم را از خویش، بستگان خویش و افراد محبوب خود بازستان که اگر چنین نکنى، گرفتار ظلمخواهى شد ».
رفتار الهى با بندگان، رفتار نبوى بابردگان و زیردستان، رفتار علوى باکارگزاران و رفتار سلیمان پیامبرعلیهالسلام با اطرافیان و سیره امام خمینى - قدس سره- در رفتار با مسئولان، مىتواند الگوى خوبى براى مدیران نظام اسلامى باشد . امام صادقعلیهالسلام درباره سیره حضرت سلیمان، چنین فرمود :
«کان سلیمان یطعم اضیافه اللحم بالحوارى وعیاله الخشکار و یأکل هو من الشعیر غیرمنخول؛ سلیمانعلیهالسلام میهمانانش را باگوشت و نان سبوس گرفته، پذیرایى مىکرد و به عیالش، نان گندم معمولى مىداد و خودش، نان جوین سبوس دار مىخورد ».
مدیران دلسوز نظام اسلامى مىدانند که قبول مسئولیت در نظام اسلامى، نوعى محرومیت اقتصادى و برداشتن بار سنگین اجتماعى است و بستگان و همکاران آنان هم با این نگاه باید وارد میدان خدمترسانى و مهرورزى شوند .
مدیران نظام اسلامى، باید خود را براى امتیاز کمتر، زحمت بیشتر و خدمترسانى براى رضاى خدا و آسایش خلق، آماده کنند؛ باشد که مورد رحمت و رضاى دوست، قرار گیرند .
محمود مهدی پور
پىنوشت :
1. حجر، آیه 88 .
2. شعرا، آیه 215 .
3. مجلسى، بحارالانوار، ج72، ص246 .
4. همان، ص272 .
5. آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 346، ص 7963 .
منبع : http://www.ayineh.com/defaulte.aspx?namayesh=432ارائه شده توسط اسلامی
برگرفته از : modirsara.blogfa.com