تاريخ : سه شنبه 22 فروردین 1391  | 11:58 PM | نویسنده : قاسمعلی
فرآیند مدیریت از جمله مسائل بسیار مهم جوامع بشری است و از آنجائیكه انقلاب اسلامی ایران حاكمیت اصول و ارزشهای الهی بر محیط اجتماعی از جمله نهادها و سازمانهای مربوط به آن را ضروری ساخته است ، بنابراین تبیین رسالت مراكز علمی و پژوهشی بویژه مدیریت اسلامی در تحقق اهداف نهضت تولید علم یكی از آرمانهای بسیار مهم این نظام محسوب می شود . 

مدیریت اسلامى شیوه ‏اى از مدیریت است که تمامى افراد یک مجموعه را به صورت انسانهاى مسئول و متأثر از ارزشها با جهت‏ دهى نظام ارزشى ‏اسلام در نظر می گیرد . داشتن صبغه الهى در کارها، شاخصى تعیین کننده در نظام مدیریت اسلامى است، به این معنا که دستگاه ‏اسلامى باید به گونه ‏اى باشد تا نیروها در آن به کارى تشویق شوند که رنگ الهى داشته باشد.


درمدیریت اسلامى، نگرش الهى وجود دارد یعنى به‏ انسان با این دید نگریسته مى‏ شود که وى لایق کرامت انسانى بوده و مستعد رسیدن به قرب الهى و نیل به مقام جانشینى خدااست. بنابراین در راستای تحقق به این اهداف و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و تبیین نقش مدیریت اسلامی دانشگاه ها در گسترش دانش و در جهت عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تأكید ایشان بر ضرورت راه اندازی نهضت علمی این مقاله با عنوان « مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم» ارائه می گردد.
واژگان كلیدی: تولید علم، مدیریت اسلامی ،نظام ارزشی.
مقدمه:
مدیریت اسلامى شیوه ‏اى از مدیریت است که تمامى افراد یک مجموعه را به صورت انسانهاى مسئول و متأثر از ارزشها با جهت‏ دهى نظام ارزشى ‏اسلام در نظر می گیرد .وجه تمایز مدیریت اسلامى از دیگر نظام ‏ها در نظام ارزشى است که نشأت گرفته از جهان ‏بینى الهى ‏مى ‏باشد. این جهان بینی کل جهان هستى را به صورت مجموعه ‏اى هماهنگ و هدفدار مى‏بیند که سنت‏هاى ربوبى بر آن حاکم است. در این نوع اداره جامعه، شرافت انسانى مد نظر است و قواى نباتى و حیوانى در واقع، زمینه ‏ساز رشد انسانى و کمال معنوى و ابزارهایى براى رسیدن به درجات بلند و سعادت جاودانى است.بنابراین، باید در تعیین اهداف و خط مشى ‏هاى سازمان، اصالت را به‏ ارزش ‏هاى معنوى داد . به این معنا که اسلامى بودن سازمان اقتضا دارد ‏در حیطه فعالیت آن، اهداف معنوى و هنجارهاى مربوط به آن رعایت‏ شده و نه تنها تأمین منافع مادى موجب پایمال کردن مصالح انسانى ‏نشود، بلکه حتى ‏المقدور سعى بر این باشد که منافع مادى در جهت‏ مصالح انسانى و مقدمه ‏اى براى توسعه و تعمیق بینش ‏هاى الهى و ترویج ‏شعائر اسلامى قرار گیرد.مدیریت واهمیت آن در مراکز آموزشی الف ) معنی مدیریت: مدیر در لغت از كلمه «دَوْرْ» به معنی گرداننده ، آنكه می گرداند آمده است (1) و در اصطلاح اداره كننده اداره یا مؤسسه و مكانی را گویند ، ولی امروز با پیشرفتهای سریع سازمانهای انسانی كه در اثر گسترش تمدن و آشكار شدن نیازهای فراوان برای زندگی كردن به وجود آمده است ،‌مدیریت غیر از معنای لغوی ،‌به مفهوم «هدایت كردن» یا به كارگیری مجموعه ای از آگاهیها و توانائیها شكل یافته است كه بدین وسیله ،‌فرد با ایحاد هماهنگی در سازمان ، بازده آن را افزایش می دهد (2) مدیریت در مفهوم «هدایت كردن» امروزه به صورت یك تخصص جلوه گر شده و از فلسفه ، روش و فن خاصی برخوردار است، و بهمین خاطر در دنیای پیشرفته كنونی به انواع مختلف مدیریت از جمله مدیریت بازرگانی ،‌مدیریت صنعتی ، مدیریت آموزشی، مدیریت سیاسی و … بر می خوریم كه هر یك در حوضه مدیریت خود اهمیت ویژه ای دارد . از این جهت است كه برخی مدیریت را عبارت از فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تأمین هدفهای سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده مؤثر و كارآمد از منابع كمیاب در یك محیط در حال تغییر ، می دانند. (3)
بنابراین مدیریت عبارت است از علم و هنر یافتن به كار گماردن شایسه‌ترین افراد ،‌تلفیق مساعی فكری و هماهنگ كردن این مساعی در جهت هدف یا هدفهای مورد نظر یك سازمان
ب)اهمیت مدیریت:یكی از دانشهای بی شمار عصر حاضر كه همه دولتها به آن توجه دارند ، علم مدیریت است كه حیطه وسیعی یافته و مانند همه علوم دیگر قابل تعلیم و تعلم است . این دانش دارای زبانی ویژه و فرهنگی مستقل ، كه برای بدست آوردن آن باید به فرهنگ و زبان آن آشنایی لازم پیدا كرد ، در غیر این صورت انتظار بهره مندی از این علم نمی رود و باید مدیریت سنتی را به مدیریت مدرن امروز تبدیل كرد . بویژه برای مدیران مراكز علمی و دانشگاهی این نظام كه داعیه رهبری جهان اسلام را پس از قرنها و با زحمات زیادی به لطف و خواست خداوند متعال پیدا كرده اند ، به علم مدیریت برای تنظیم و پیشبرد آرمانهای مقدس اسلام و سنت رسول الله (ص) كمتر از نیاز به علوم دیگر نیست ، بویژه در زمانی كه همه نیروهای اسلامی و علاقمند ما برای یك جهش بزرگ بسیج شده اند.از طرف دیگر رویارویی كشور ما با استكبار جهانی ایجاب می كند و هر چه سریعتر به دانشهای جدید دست یابیم و به ارزشهای بسیار عمیق و پر محتوای اسلام تمسك جسته و آن دو را در هم آمیخته و با توجه به رعایت تمام شئونات و دستورالعملهای شریعت و مدیریت اسلامی بتوانیم ترفندها و نیرنگ های شیطانی را كه برای شكست ما طرح می كنند ، خنثی كنیم. در چنین شرایطی، مدیران باید برای پشتیبانی دقیق سیاست ها و ترفندهای اهریمنان و راههای مقابله با آنها آمادگی داشته باشند.(5) اهمیت مدیریت بویژه مدیریت اسلامی در منابع علمی بر هیچ كس پوشیده نیست ، نظر سنجی ها نشان میدهد كه در چهار دانشگاه آزاد اسلامی در شمال خراسان 71% دانشجویان و 93% كاركنان و 69 % اعضای هیئت علمی از نحوه مدیریت هایی كه ارزشی بودند و شئونات اسلامی در این دانشگاه ها بیشتر رعایت می شده است، رضایت دارند. در همین راستا تولید علم و شركت اعضای هیئت علمی این دانشگاه ها در همایشهای مختلف بیشتر بوده است(6)
البته مدیریت به مفهوم امروزی ، خاص قرون اخیر است . توسعه صنایع و پیدایی و گسترش سازمانهای مختلف ، مسائلی را به وجود آورد كه حل و فصل آنها به مدیر علمی و جهان بینی مدیریت نیاز داشت . بر همین مبنا ، امروزه تحقیقات علمی در زمینه های مدیریت، بخش وسیعی از تحقیقات و مطالعات اجتماعی را به خود اختصاص داده است و دانشمندان و پژوهشگران دانش مدیریت در سراسر جهان نظریه های گوناگونی را با تكیه بر مشرب فكری خود پیشنهاد و ارائه كرده‌اند. رابطه مدیریت بااسلام
با توجه به نكات یاد شده، اكنون می توانیم موضوع اصلی بحث، یعنی رابطه اسلام با مدیریت را مورد بررسی قرار دهیم و منظور از اسلامی بودن مدیریت را بیان كنیم. نخست به معانی مختلفی كه ممكن است از تعبیر «مدیریت اسلامی» اراده شود اشاره می كنیم. از جمله معانی مدیریت اسلامی، بررسی شیوه مدیران مسلمان در طول تاریخ امت اسلامی است مخصوصاً مدیران جوامع كلان مانند خلفا و سلاطین و دیگر زمامداران كشورهای اسلامی و نیز وزرا و امرایی كه عملاً عهده دار سیاستگزاری و اداره این كشورها بوده اند. بدیهی است چنین كاری كه تتبع فراوانی در تاریخ كشورهای اسلامی را می طلبد تنها ارزش یك پژوهش تاریخی را خواهد داشت. معنای دیگری كه قریب به معنای اول و متفرع بر آن است، تحلیل شیوه های مدیریت مدیران مسلمان و نشان دادن خصلتهایی است كه از مسلمان بودن آنان نشأت می گرفته است. این كار هر چند فواید بیشتری دارد و حتی می تواند به عنوان وسیله ای برای شناختن مدیریت اسلامی تلقی شود ولی راهی پرپیچ و خم و نیازمند به تشخیص موارد تلاقی اسلام با مدیریت و شناخت دقیق خصلتهایی است كه از مسلمان بودن مدیران نشأت می گیرد مگر این كه تنها به بررسی شیوه مدیریت پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) ـ طبق عقاید شیعیان ـ بسنده شود كه مطابقت رفتارشان با موازین اسلام ناب، ضمانت شده است، و بازگشت آن به این است كه سیره پیشوایان معصوم(علیهم السلام) در مورد اداره جامعه را به عنوان یكی از منابع شناخت شریعت اسلام تلقی كنیم و در كنار قرآن و سنت لفظی (الفاظی كه از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نقل شده است) به عنوان سنت عملی به آنها استناد نماییم. مدیریت اسلامی و تأکید بر نظام ارزشی اسلام در مدیریت اسلامى، نگرش الهى وجود دارد یعنى به‏ انسان با این دید نگریسته مى‏ شود که وى لایق کرامت انسانی بوده و مستعد رسیدن به قرب الهى و نیل به مقام جانشینى خدا است.از آنجا که هدف مدیریت ‏اسلامى هدایت و رشد انسان‏ ها است، مدیر اسلامى به فراخور افراد سازمان ‏خویش، پیوسته در پى آن است که همگام با پیشرفت مادى مؤسسه و فراهم شدن امکانات مادى براى کارکنان، به رشد و تعالى معنوى افراد سازمان نیز بیندیشد.در نظام مدیریت اسلامى، انسان مسئول اعمال خویش است در حالى که در نظام ‏هاى دیگر، مانند حربه‏ اى تلقى می شود که به انسان ‏قدرت مى‏ دهد تا در عرصه تمایلات شخصى‏ خویش ‏کوشش‏ نماید و به ‏اهداف‏ شخصى‏ و سازمانى‏ خود دست ‏یابد.در نظام مدیریت اسلامى، بیشترین اهمیت‏ به مهارت ارتباط با خدا داده مى ‏شود که "تقوا" نامیده مى‏شود. حتى ارزش و مقام ‏هر کس با تقوا ارزیابى مى‏گردد و با ارزشترین افراد با تقواترین ‏آن‏ها شمرده مى‏شوند، اگر مدیر مهارت ارتباط با خدا را داشته باشد خروج ‏از مشکلات برای وی آسان و سهل شده و بهتر مى‏تواند از مشکلات رهایى ‏یابد . انسان در آینه ارتباط، هم نیازمند رابطه با خداست و هم خلق خدا مدیران نیز در هرم سازمان اسلامى نیاز به هر دو مهارت دارند. شک نیست که مدیر با داشتن مهارت دوم، مى‏تواند استعدادها و منابع ‏انسانى را جذب کرده و موجب حل معضلات اجتماعى گردد. با توجه به برقرارى ارتباط و وابستگى قوام اجتماع به آن، دارا بودن توانایى انسانی براى مدیران ضرورى است.نیاز به مردم، اصلى است که یک مدیر باید پیوسته به آن توجه داشته و طورى عمل کند که بتواند از امکانات آنها بهره ‏ورى نماید. سایر مهارتها نیز با اندک تفاوتى در مراحل بعدى قرار مى‏گیرند، اگرچه بعضى مواقع به مهارت فنى اهمیت داده مى‏شود و گاهى نیز مهارت ‏ادراکى ارزش می یابد. در نظام مدیریت اسلامى نیز اگر چه انسان محور است، اما فقط انسان‏ عامل کلیدى نیست، بلکه رضایت عموم مردم، اعم از افراد درون مؤسسه‏ یا اشخاص مرتبط با آن نیز عامل کلیدى سازمان محسوب می شود، به عبارت دیگر رضاى حق ‏تعالى، که در خشنودى رعیت نهفته شده، عامل ‏بسیار مهمى است که در بستر جامعه باید به اندیشید.در ارتباط با چنین طرز تلقی از مدیریت افرادی كه عهده دار چنین وظایف ومسئولیتهائی می شوند باید دارای صفات وویژگیهایی باشند تا بتوانندگرایش دلهای همكاران ودیگر افراد را نسبت به هدفهای موسسه تحت سرپرستی از این طریق تامین نمایند كه باتوجه به اهمیت موضوع به پاره ای از این صفات وویژگیها ذیلاً اشاره می شود:

ایمان به خداوند متعال نخستین واساسی ترین ویژگی برای مدیر با توجه به معیارهای اسلامی ایمان قلبی وعملی او به خداوند تبارك وتعالی است .زیرا« معیار گرایش دلهای مردم به یك نظام حكومتی ایمان وعمل صالح مسئولان آن نظام وكارگزاران آن حكومت است وخداوند تنها در پرتو اعتقاد صحیح دولتمردان ورفتار شایسته خدمتگزاران است كه محبت مردمی را پشتوانه آنان قرار می دهد.»(25) انعكاس ایمان فرد مومن در صفات، حالات ورفتار او براساس فرمایش امام صادق (ع) بدین شرح است:به هنگام شداید وسختیها سنگین وآرام باشد. به هنگام گرفتاریها وآزمونهای ناخوش آیند دنیا بردبار باشد به هنگام فراخ روزی وآسایش ورفاه سپاسگزار وشاكر باشد بارش را به دوش دوستانش نیفكند ویا آنكه به خاطر عوالم دوستی بارگناه آنان را به دوش نكشد. بدنش در طاعت از خدا وخدمت به خلق خداوند رنج وتعب باشد مردم از ناحیه او در آسایش ودارای خاطری آسوده باشند.»(26)

2-اعتقاد وتعهد در كار اگر مدیر تمام كارهایش براساس تكلیف شرعی وبرای رضای حق باشد، مسلماً خود را در خدمت به مردم مسئول ومتعهد می داند و همه كارهایش درست واخلاقی می شود: قُلْ اِنَّ صَلاتی وَنُسُكی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبَ الْعالَمینَ .(27) اگر مدیر مومن وبا تقوی باشد دركارش موفق خواهد بود، چنانكه امام علی (ع) می فرماید: «تقوی كلید درستی واندوخته روز قیامت است ، آزادی است كه از قید هر رقیب ، نجات است از هر بدبختی .»(28) همچنین تعهد وغمخواری مدیر متعهد نسبت به مسلمانان دیگردر حدیث نبوی چنین آمده است : «مَنْ اَصْبَحَ وَلایهْتَمَ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیسَ بِمُسْلِمِ = هركس شب را به صبح رساند وهمتش خدمت به مسلمانان نباشد مسلمان نیست .»(29) در نتیجه مدیر با تقوی و متعهد همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید.

3-تخصص ومهارت داشتن تخصص و مهارت در كار از ویژگیهای بارز مدیریت اسلامی است .تجربیات عملی نشان می دهد كه اهل فن به دلیل معلومات واطلاعات تخصصی خود ، نفوذ چشمگیری در سایر افراد سازمان دارند. نتایج بررسیهای متعدد نیز این موضوع را تائید می‌كند، چنانچه افراد یك اداره قبول داشته باشند كه مدیر آنان در رشتة مربوط صاحب نظر و اهل فن است ، با میل ورضایت بیشتری از او تبعیت می كنند، به نظر بعضی كارشناسان علم مدیریت ،داشتن اطلاعات ،بویژه اطلاعات ومعلومات فنی وتخصصی ،یكی از صفات تقریبا عمومی مدیر به شمار می رود.چنانچه گفته اند: تا هنگامیكه افراد واجد صلاحیت را برای پست مدیریت انتخاب نكنیم وآموزشهای لازم به آنان ندهیم ، در صد مدیران شایستة جامعه تا آن میزان نخوهد بود كه بتوان مشكلات مربوط به بازسازی كشور را به نحو موثر حل كرد(30) .حضرت رسول اكرم (ص) می فرمایند: هركس بدون آگاهی كاری را صورت دهد فساد آن بیش از اصلاح آن خواهد شد.(31)

انعطاف پذیری وپرهیز از خود محوری توجه به نگرشها اندیشه های دیگران سبب می شود كه انسان از گرایش به جزعی بودن وخود كامگی دور ماند، هر مدیری می تواند با پی بردن به اندیشه ها وپیشنهادهای همكارانش، بهرة فراوانی به دست آورد، اما استفادة درست از نظریات دیگران باید از تواناییهای باریك تشخیص وتمیز برخوردار باشد. به طور كلی، مدیران باید این فرمان الهی را دستور كارخود قرار دهند، آنجا كه می فرماید: آنان كه می شنوند سخن را پس پیروی می كنند، بهترش را، آنانند كه رهبریشان كرد خدا وآنانند دارندگانخردها.(32) امام علی (ع) می فرمایند: وَ اِیاك وَالْاَعْجابَ بِنَفْسِك وَالثِّقَهَ بِما یعْجِبُك مِنْها وَحُبَّ الْاَطْراءِ = وبپرهیزید از خود پسندیدن و به خودپسندی مطمئن بودن و ستایش را دوست داشتن .(33)

تقوی واخلاص یكی از دیگر صفتهای لازم برای مدیر اسلامی، داشتن تقوی است، امام علی (ع) در این باره می فرمایند: «تقوی كلید درستی و اندوخته روز قیامت است. آزادی است از قید هر رقیب، نجات است هر بدبختی را ».(34) مدیر باتقوا همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق با موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید. مدیر مسلمان اعمالش منحصراً برای جلب رضای خداوند متعال و خشنودی اوست ، از آنجا كه در اسلام وحكومت اسلامی پذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی یك تكلیف و یك ظیفه می باشد نه یك نقش بی جان وبی هدف لذا در چنین برداشتی ازمدیریت جهت گیریهای مدیر و فعالیتهایش برای جلب رضای یك شخص ، گروه ویا مقامی خاص نیست بلكه صرفاً برای خدا وبه خاطر رضای خالق می باشد.

عفو و اغماض و بخشندگی: از دیگر ویژگیهای مدیریت اسلامی گذشت وبخشندگی از اعمال خطای همكاران ودیگر افراد مرتبط با اومی باشد. حضرت علی (ع) در فرمان معروف خود به مالك اشتر می فرمایند:« الا ای فرمانفرما ، فرمانبران تو از دو صنف بیشتر نیستد یا مسلمانند كه با تو برادرند و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می باشند. همچنانكه تو را در زندگی لغزشی در پیش است آنها نیز بدون لغزش نخواهند بود پس باید با آن دیده در آنان بنگری كه توقع داری خداوند در تو بنگرد.(35) خداوند متعال نیز می فرماید: « خُذِ الْعَفْوِ وَ اَمْرِ ابِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینْ = عفو وبخشش را پیشه خود ساز و به نیكی فرمان ده واز نادانان دور نما »(36)

قدرت تفكر و ابتكار:برای پیشرفت جامعه اسلامی به تربیت مدیرانی با درایت وپخته ومبتكر نیازمندیم . مدیران نباید در تصمیم گیری های خود شتاب ورزند و بدون فكر ومشورت وسنجیدن جوانب كار به اقدام روی آور گردند، امام علی (ع) می فرمایند: «وَاَكثِرْمُدارَسَهَ الْعُلَماءِ وَمُنافَثَهَ الْحُكماءِ فی تَثْبیتِ ماصَلَحَ عَلَیهِ اَمْرُ بَلادِك = و با دانشمندان فراوان گفتگو كن وبا حكیمان فراوان در میان نه، در آنچه كارشهرهایت را استوار دارد.»(37) در متون ادب فارسی در این باب سخنان بسیاری به چشم می خورد: « … واندر هر كاری رای را فرمانبردار خرد كن واندر هر كاری كه بخواهی كردن نخست با خرد مشورت كن وبه هركاری كه بخواهی كردن چون در او خواهی شدن نخست بیرون رفتن آن كار نگر وتا آخر نبینی، اول مبین »(38) همچنین خواجه نصیرالدین طوسی چنین پند می دهد : « بارها اندیشه كن پس در قول آر، پس در فعل آر ، كه احوال گردان است ».(39)ودر وصایای افلاطون به شاگر خود ارسطاطالیس می گوید: « در هیچ كار پیش از وقت آن كار مپیوند وچون به كار مشغول باشی از روی فهم وبصیرت به آن كار مشغول باش… »(40)

خوش رفتاری وصبرو شكیبایی موارد بسیاری پیش می آید كه براثر ناآشنایی مدیران با مفاهیم اولیه علم مدیریت ونداشتن تجربة كافی ناشكیبایی روی می دهد كه زیبندةمدیران نیست . حدیثی از رسول اكرم (ص)نقل شده : « اِنّی بُعِثْتُ لِاُتِّمَ لِمَكارِمَ الْاَخْلاقْ =من برای كامل كردن اخلاق كریمه برانگیخته شدم »(41) همچنین امام علی (ع) می فرمایند: «خود را به شكیبایی عادت ده در آنچه ناخوشایند است ، كه شكیبایی ورزیدن عادتی پسندیده است »(42)
عنصر المعالی به فرزند خود چنین پند می دهد: «وبه هركاری اندر مدارانگه دار، هركاری كه به مدارا برآید جز به مدارا پیش مبر وبیداد پسند مباش وهمة سخنها را به چشم داد بین وبه گوش دادشنو تا در همه كاری حق وباطل بتوانی دیدن»(43) امام علی (ع) خطاب به محمد بن ابی بكر می فرماید: ای پسر ابی بكر با مصریان مهربان وملایم باش وهمواره دیدار كنندگانرا با قیافه باز ولبان خندان دیدار كن » (44)همچنین به مالك اشتر می فرمایند: تو باید در دلت مهر رعیت را پرورش دهی ومهربانی وخوشرفتاری ونیكویی با رعیت را در دل خود جایگزین سازی .(45)

سعی و جهدمدیر مسلمان همواره در كارهایش جدی است ودر جهت تحقق اهداف سازمانی و رشد وتعالی افراد سازمان از هیچ كوششی فروگذار نمی نماید، او برای انجام كارهای مردم زمان نمی شناسد وخود را در مجموعه ساعات مقرر اداری محبوس نمی كند بلكه از هر فرصتی برای رتق وفتق امور مسلمین ودیگر افرادی كه به نوعی با سازمان همكاری دارند وبرابر معیارهای اسلام حقی برآنها در نظر گرفته شده است استفاده می كند، در این مورد امیر المومنین علی (ع) خطاب به مالك اشتر می فرمایند: ای مالك با تمام وسایلی كه در اختیار داری وبامنتهای نیروئی كه در جان تو است به جلب رضایت عموم وخرسندی جامعه بكوش.(46)

صداقت مدیر اسلامی فرد صادقی در برابر همكاران ومراجعان است كه تجلی عینی او صداقت در رفتار، صداقت در گفتار و صداقت در كاربرد قوانین ومقرراتی است كه برای اجرای آنها ماموریت یافته است‌.

11-متعادل بودن از دیگر ویژگی مدیریت اسلامی تعادل اخلاقی است ، امام باقر (ع) در سفارشات خودشان به جابربن یزید جعفی می فرمایند: « بدان كه دوست ما شمرده نشوی تاچنان محكم شوی كه اگر همه همشریانت گردآیند وبه زبان واحد بگویند تو مرد بدی هستی مایة اندوه تو نگردد واگر همه گویند تو مرد خوبی هستی شادت نكند.››(47)
مدیر مسلمان با تعادل اخلاقی با ازدست دادن مقام ومنصب خود ویا كسب مقام ومنزلت در جامعه هیچگاه دچار تزلزل شخصیت نمی شود بلكه خدمت به مردم را وظیفه وادای تكلیف می داند چنانكه امام خمینی (ره) بارها چنین سفارشی را به كارگزاران نظام می فرمودند.

وفای به عهد و پیمانها از دیگر خصایص و نمودهای عینی یك مدیر مسلمان وپایبند به اصول وارزشهای اسلامی وفا به عهد وپیمانهایی است كه متعهد به انجام آن می شود كه در غیر این صورت ارزش واعتبار او در محیط سازمانی خدشه دار شده وموجب بی اعتمادی همكاران نسبت به او می گردد . امام علی (ع) در فرمان مشهور خود به مالك اشتر می فرمایند:« ای مالك به وعده ای كه به مردم می دهی وفا كن همانطور كه خداوند می فرماید وفا نكردن به عهد سبب خشم خداوند و مردم می گردد».(48) علم در فرهنگ اسلامی اگر به اهمیت علم و جایگاه خود در فرهنگ اسلامی واقف شود می تواند در امر تولید علم بسیار مؤثر باشد و باستناد «النّاس عَلی دینِ مُلوكهِمْ» دیگر استادان و پژوهشگران زیردست او بویژه دانشجویان آن مركز از او الگو بگیرند و در این راه جدیت نمایند.
در تاریخ با عظمت ایران بعد از اسلام به افرادی همچون : خواجه نظام الملك طوسی ، خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و … بر می خوریم كه با كوشش و همت خود به تأسیس مراكز علمی و پذیرفتن مدیریت این منابع همت گماردند كه هنوز پس از قرنها ما به عنوان یك ایرانی به آن افتخار می ورزیم و مراكز علمی همچون : دانشگاه جندی شاپور ، دانشگاه مراغه و مدارس نظامیه و مستنصریه سهم بسیار بزرگی در تولید علم و تربیت دانشمندان در عرصه جهانی داشته اند .(49) خداوند متعال برای اینكه كرامت والای خود را در مورد انسان بكار ببرد می فرماید: «وً رًبُّك الْاكرَمُ ،‌اَلّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمْ ، عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْ یعْلَمْ (50) = و پروردگار تو ، كرامتش نامحدود است از آن جهت كه با قلم،‌ علم و آگاهی را به وی ارمغان داده است» در این آیه ها خداوند تعلیم و اعطاء علم به انسان را نشانه ای از «اكرمیت» خود به انسان می داند و ضمناً به ما هشدار می دهد كه نعمت علم و دانش نمایانگر والاترین كرامت الهی نسبت به بشر است. در جای دیگر خشیت و تقوای انسان را ویژه علما و دانشمندان معرفی می كند و می گوید :‌ «اِنَّما یخَشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (51) = در جمع بندگان الهی ، فقط علما هستند كه ترس و بیم از خداوند و حس تقوی و پرهیزگاری در دل آنها راه دارد» خداوند متعال دانشمندان و تولید كنندگان علم را برتر و والاتر از همه رده های دیگر جامعه انسانی معرفی می كند: «هَلْ یسْتَوی الّذینَ یعْلَمونَ وَالّذینَ لا یعْلَمونَ اِنّما یتذكر اولوالالباب (52) = آیا آنان كه به سلاح علم مجهزند و افرادی كه با جهل و نادانی دست به گریبانند برابرند؟!صرفاً اندیشمندانند كه تفاوت عظیم و امتیاز میان آن ها را باز می­یایند» در آیه ای دیگر ، صفت مؤمن را به دانشمندان اعطاء فرموده است: «یرْفَعِ اللهُ الّذین آمَنوا مِنْكمْ وَالّذینَ اوتو العلمَ دَرَجاتٍ»(53) رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «طَلَبُ الْعِلمِ فَریضَةٌ علی كلِّ مُسْلِمٍ‌(54) = دانش طلبی و علم آموزی بر هر فرد مسلمانی لازم است»
امیرمؤمنان علی (ع) فرمود : «الْعِلْمُ ممیت الْجهلِ (55) = دانش میراننده نادانی است» و نیز فرمود : «العِلمُ قاتِلُ الجَهل (56) = دانش كشنده نادانی است » و باز فرمود : «العِلمُ جَمالُ لا یخفی (57) = دانش زیبایی است كه پنهان نمی ماند» و در جای دیگر از آن امام همام نقل شده است : «العِلمُ محیی النَّفسِ و مُنیرُ العَقلِ و مُمَیتُ الجَهلِ(58) = دانش ، زنده كنده جان آدمی ، نور بخش خرد و كشنده جهل است». در این روایات ، دو عنوان «كشنده» و «میراننده» در مورد علم به كار رفته است و این به آن جهت است كه وقتی علم به مطلبی حاصل شد ، جهل به آن از بین رفته و آثارش نیز محو می‌شود‌. و نیز از آن به «زنده كننده جان آدمی» و «نور بخش خرد و عقل» تعبیر شده است ، یعنی نفس جاهل ، حیات انسانی ندارد و عقل او در ظلمت و تیرگی گرفتار است و با آمدن علم ، حیات معنوی یافته و چراغ عقل روشن می گردد و روشن می شود . بنابراین در یك جمله می توان علم آموزی و دانش پژوهشی را از كرامت باری تعالی بحساب آورد كه به هر كسی عطا فرموده است نشانه ای از مهر و عطوفت الهی را می رساند كه به آن شخص عطا شده است و هر كسی كه از چنین كرامتی برخوردار نیست باید بیشتر تأمل كند و به عاقبت كار بیندیشد ، كه چرا از این موهبت الهی برخوردار نشده است؟! نتیجه گیری و پیشنهادات: اكنون كه جمهوری اسلامی ایران برای پیمودن راه توسعه و جبران عقب ماندگیهای سالیان دراز ، و در راستای عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری (حفظ الله التعالی علیه) و ایفاد نقش علمی ، فرهنگی و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و كم كردن فاصله علمی در عرصه جهانی و در شأن نظام مقدس اسلامی ،‌بیش از همیشه به مدیران لایق و صاحب نظر و متعهد نیاز دارد . مدیرانی كه علاوه بر داشتن تقوا و تعهد لازم ، دارای توانائیهایی در زمینه های مختلف علمی و پژوهشی با توجه به علم روز باشند ، یافتن مهارت و تشخیص پیچیدگی های كار ، مستلزم آموزش و تفكر و تجربه كاری است.
از این رو بر كارگزاران و مسئولان عرصه های علمی فرض است كه بیش از این در این بخش و تربیت و شناسایی مدیران لایق و توانا همت گمارند و موجبات ترقی و پیشرفت كشور اسلامی را فراهم آورند . زیرا با نگاهی سطحی و همچنین با توجه به آمار و ارقام منتشره هر گاه در رأس عرصه هاس علمی و مدیریت منابع آموزشی و پژوهشی افراد كاردان و مسئولیت پذیر و متعهد قرار داشته ا ند ، شكوفائی علمی و ابتكارات و خلاقیتها بیشتر بوده است و بر عكس در هر مركز علمی كه چنین افراد لایقی در رأس امور قرار نگرفته اند ركود ، بی میلی و … در آن جا سایه افكنده و روزمره گری حاكم شده است. بنابراین پیشنهاد می شود كه در كنار خیلی كارها كه برای جبران این عقب ماندگی باید انجام پذیرد به این نكات نیز در راستای اهداف این مقاله توجه شود: مدیران عرصه های آموزشی و پژوهشی از بین افرادی متخصص انتخاب شوند كه اولاً علاقمند به كارشان باشند و نیز متعهد خدمت به همنوعان باشند .
در تولید علم توجه لازم به منابع غنی ملی و مكتب داشته باشند و از تفكر ترجمه ای حتی المقدور پرهیز شود .
در تولید علم از سیاست زدگی و سیاست زدایی پرهیز نمایند . مدیران مراكز علمی و پژوهشی همت خود را بر تشویق و حمایت از تولید كنندگان علم متمركز نمایند . شناسایی و تشویق تولید كنندگان علم در عرصه های مختلف علمی و نظریه پردازی پرهیز از طرحهای مشابه و كلیشه ای و نهایتاً بی فایده و نظارت كافی در این مورد
پرهیز از كاغذ بازی اداری كه بعضاً باعث دلسردی و شاید انصراف از كار برای تولید كنندگان علم در پی داشته باشد .
تشویق به اندیشیدن بدون دغدغه و تبین آزادی بیان در چارچوب قانون فراهم نمودن ملزومات تولید علم از قبیل كتابخانه های تخصصی ، آزمایشگاه و كارگاه های مجهز ، دستگاههای صوتی و تصویری و … توسط مدیران دانش و پژوهش و در دسترس قرار دادن به اهلش . تأمین نیازهای مادی محقق و پژوهشگر در امر تولید علم تا بتواند بدون هیچگونه تفكر اضافی به این مهم بپردازد . زیرا در دنیائی كه یك ورزشكار مثلاً یك فوتبالیست در یك بازی چندین برابر بودجه یك طرح علمی را می گیرد و جامعه به راحتی با او كنار می آید ، چرا یك پژوهشگر و تولید كننده علم كه در فرهنگ اسلامی آنقدر از او تقدیر و تجلیل شده است و به آن اهمیت داده اند ، در تأمین نیازهای اولیه زندگی دچار مشكل باشد؟!

پی‌نوشتها
1. دهخدا، علی اكبر، لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 12، ص 155 2. فردریك تیلور (كه از او به عنوان پدر مدیریت علمی یاد می كنند) 3. بارنارد چستر ، وظیفه مدیران، ترجمه محمد علی طوسی، مركز مدیریت دولتی، تهران، ص 20 4. ملك مدنی، اشرف، فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم اداری و مدیریت، انتشارات مركز آموزش مدیریت دولتی، تهران، 1356، ص 5 5. عسكریان، مصطفی، سازمان مدیریت آموزش و پرورش، تهران، 1366، ص 66 6. این نظر سنجی به عنوان یك كار عملی توسط 6 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در زمستان 1382 از دانشگاه های آزاد اسلامی واحدهای بجنورد، شیروان، قوچان و دانشكده الهیات واحد مشهد انجام گرفته است . 7. دیل ارنست، اصول مدیریت ، ترجمه دكتر عبده تبریزی و فیروزه مهاجر ، انتشارات پیشبرد، 1375، ص 123-122 8. ر.ك : همان، ص 171-163 9. قرآن، سوره نساء آیات 97 و 98 و سوره انفال، آیه 72 10. ر.ك: جعفریان، رسول، تاریخ تحول دولت و خلافت، ص 18 به بعد 11. سوره حدید، آیه 25 12. ر.ك : السیره النبیوه ، ج 2 ، صص 146-43 . بحارالانوار ، ج 9 ، صص 111-110 . فروغ ابدیت، ج 1، صص 385 – 377 سوره حدید، آیه 25 و آل عمران، آیه 159 14. سوره شوری ، آیه 38 15. طبری ، تاریخ طبری ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، انتشارات اساطیر ، ج ، 1326، ص 960 16. السیره النبویه، ج 2، ص 26. تاریخ طبری، ج 3، ص 1017 17. تاریخ طبری ، ج 3 ، ص 1068 18. ر.ك : انصاریان، علی، الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه، انتشارات مفید، تهران، 1357،ص557-543 19. نهج البلاغه ، ترجمه دكتر سید جعفر شهیدی ، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1380، نامه 31 ص 295 20. نهج البلاغه ، نامه 25 . الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه، صص 724-723 21. الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه ، صص 702-694 22. نهج البلاغه ، نامه 51 23. ر.ك : مروج الذهب ، ج 2، ص 431 . شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 1 ، ص 181 به بعد . بحارالانوار ، ج 2، ص 65 24. امام خمینی (ره) وصیت نامه سیاسی الهی، مقدمه 25. جوادی آملی ، اخلاق كارگزاران در جمهوری اسلامی، مركز آموزش مدیریت دولتی، تهران، 1364، ص الف 26. حجتی ، سید محمدباقر ، سیمای مؤمن در قرآن و حدیث، مجله ذكر دفتر چهارم، ص 96-95 27.سوره انعام ، آیه 162 (بگو همانا نماز من و پرستش من و زندگیم و مرگم از آن پروردگار جهانیان است)28. نهج البلاغه ، ترجمه فیض الاسلام، ص 620 29. اصول كافی ، ج 3 ، باب 258 ، ص 239. سفینه البحار، ج 2، ص 723 30. ساعتچی، محمود ، روان شناسی در كار سازمان و مدیریت ، مركز آموزش مدیریت دولتی، تهران، 1369، ص 23 31. اصول كافی، ج 1، ص 55 32. سوره زمر ، آیه 18 (اَلّذینَ یسْتَمِعوُنَ القولً ، فَیتَّعبونَ اَحْسَنَهُ … ) 33. نهج البلاغه، ترجمه دكتر سید جعفر شهیدی، نامه 53، ص 340 34. نهج البلاغه ، ترجمه فیض الاسلام ، ص 620 . 35. سخنان امام علی (ع) از نهج البلاغه ، ترجمه جواد فاضل ، چاپ نگین ، تهران ص 11، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه 53، ص 567 36. سوره اعراف، آیه 199 37. نهج البلاغه، نامه 53 38. عنصرالمعالی كیكاوس بن اسكندر ، قابوس نامه، به كوشش غلامحسین یوسفی ، تهران 1353 ، ص 279 39. واجه نصیرالدین طوسی ، برگزیده اخلاق ناصری، به كوشش محمد علوی مقدم و رضا اشرف زاده، انتشارات توس، تهران، 1365، ص 96. 40. همان، ص 9641. سفینه البحار ، ج 1 ،‌ص 411 . علم الیقین ، ص 439 42. نهج البلاغه، ترجمه دكتر شهیدی، نامه 31 ، ص 297 43. قابوسنامه، ص 279 44. سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، ترجمه جواد فاضل ، ص 3 45. مقیمی ، محمد ، از كوفه به جهان بشریت ، انتشارات مرآتی ، تهران ، ص 21446. همان، ص 14 47. تحف العقول، ص 292 48. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ، ص 1031 ، نامه 53 49. ر.ك : تاریه دانشگاه های بزرگ اسلامی ، تألیف عبدالرحیم غنیمه ، ترجمه دكتر نورالله كسائی ، چاپ دانشگاه تهران ، 372 ، ص 33-26 50. سوره علق، آیات 3 تا 5 51. سوره فاطر ، آیه 28 52. سوره زمر ، آیه 9 53. سوره مجادله، آیه 11
54. اصول كافی ، ج 1 ، ص 36-35 55. عبدالواحد آمدی ،‌شرح غرر الحكم و دررالكلم ، تحقیق خوانساری ، ج 1، ص 69، ش 269 56. همان ، ج 1 ، ص 258 ، ش 1030 57. همان ، ج 1 ، ص 381 ، ش 1463 58. همان ، ج 2 ، ص 36، ش 1736


منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللى - دانشگاه آزاد اسلامى


نظرات 0