تاريخ : چهارشنبه 23 فروردین 1391 | 12:01 AM | نویسنده : قاسمعلی
چكیده
بـى تـردیـد مـنـابـع انـسـانى بزرگ ترین سرمایه در مدیریت محسوب مى شود، منابع انـسـانـى را هرگز نباید با امكانات فیزیكى یا تكنولوژیكى مقایسه نمود، همه كسانى كـه در عـرصـه مـدیـریـت مـوفـق بـوده انـد، نـسـبـت بـه نـقـش و جـایـگـاه بـى بـدیـل مـنـابـع انـسـانـى در مدیریت توجه كامل داشته براى شاءن و منزلت انسان اهمیت و احترام ویژه قائل بوده اند .
ضرورت حضور مدیریت در جمیع عرصه هاى فعالیت انسانى از یك سو، و پیچیدگى هاى حاكم برقاعده مندیهاى روابط انسانى از سوى دیگر، موضوع روابط انسانى در مدیریت را بـرجـسـته و داراى اهمیت به سزایى كرده است . نوشتار حاضر با تمركز بر روابط انـسـانـى در مـدیـریـت كـوشـیده است ابعاد مختلف این موضوع را به اختصار شرح و بیان نماید .
بـى تـردیـد مـنـابـع انـسـانى بزرگ ترین سرمایه در مدیریت محسوب مى شود، منابع انـسـانـى را هرگز نباید با امكانات فیزیكى یا تكنولوژیكى مقایسه نمود، همه كسانى كـه در عـرصـه مـدیـریـت مـوفـق بـوده انـد، نـسـبـت بـه نـقـش و جـایـگـاه بـى بـدیـل مـنـابـع انـسـانـى در مدیریت توجه كامل داشته براى شاءن و منزلت انسان اهمیت و احترام ویژه قائل بوده اند .
ضرورت حضور مدیریت در جمیع عرصه هاى فعالیت انسانى از یك سو، و پیچیدگى هاى حاكم برقاعده مندیهاى روابط انسانى از سوى دیگر، موضوع روابط انسانى در مدیریت را بـرجـسـته و داراى اهمیت به سزایى كرده است . نوشتار حاضر با تمركز بر روابط انـسـانـى در مـدیـریـت كـوشـیده است ابعاد مختلف این موضوع را به اختصار شرح و بیان نماید .
مقدمه
بدون ترید چگونگى روابط انسانى در مدیریت ، تابع نوع نگرش به انسان است . در مـكـتـب اسـلام كـه بـیـش از تـمـام مـكاتب بر ارزش انسان و رشد و تعالى مادى و معنوى او، تـاءكـیـد گـردیده در قلمرو مدیریت نیز توجه كافى به انسان و ابعاد بالاترین اهداف بـه شمار مى آید؛ لذا بدیهى است روابط انسانى در مدیریت نیز مورد توجه بوده است . پیامبر اسلام (ص ) در حدیثى مدیر را نیازمند سه ویژگى مى داند :
1. تقوا، كه او را به خدا متصل نماید و از موج هاى شیطانى بر خاسته از هواهاى نفسانى دور نماید؛
2. سعه صدر كه زمینه ظرفیت روحى و روانى او را ارتقاء بخشد؛
3. مـهـارتـهـاى ارتـبـاطـى كـه بتواند همكارانش را همچون پدرى مهربان در زیر چتر محبت خویش قرار بدهد.229
مـدیریت (Management) در تعریف جامع خود عبارت است از: ((دانش و هنر به كارگیرى مـنـابع سازمانى (انسانى ، مالى ، فیزیكى و اطلاعاتى ) براى دستیابى به اهداف معین به شیوه مطلوب و اثربخش .))230
احـراز نـقش مدیریت و شرط كسب توفیق در آن ، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهایى است كه یـكـى از مهم ترین آنها روابط انسانى در مدیریت یعنى هنر ارتباطات انسانى مى باشد، آنـچـه در ایـن نـوشـتـار مـى آیـد گـذرى است بر مقوله روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى .
اهمیت و ضرورت مدیریت
مـدیـریت ضرورتى اجتناب ناپذیر براى هر سازمان و اجتماع است . چه اینكه در فرض فـقـدان مـدیـریـت ، رشـتـه امـور از هم مى گسلد و شیرازه كارها به هم مى ریزد. در منابع دیـنـى ، در اهـمـیـت مدیریت حضرت على (ع ) در حدیثى ضرورت وجود مدیریت را چنین بیان فـرموده است : ((لابدّ للناسِ مِن امیرٍ برِّ او فاجرٍ))231 چاره اى نیست براى مردم كه امیر (مـدیـر) داشته باشد، خواه نیكوكار باشد خواه تباهكار. همچنین پیامبر اكرم فرموده است : ((اذا كـانَ ثـَلاثـةٌ فى سَفَرِ فَلْیوُمِّروُا اَحَدُهُم ))232 هنگامى كه سه نفر در سفر بودند، بایستى از یك نفرشان فرمان ببرند . در جایى كه سه نفر نیازمند به مدیر است ، حساب مـجـمـوعـه هـاى بـزرگ تـر كـامـلاً روشـن اسـت . اسـاسـاً یـكـى از مـهـم تـریـن عـوامـل و زمینه هاى رشد و هدفمند با كاربست بهینه منابع و امكانات در كوتاهترین زمان ، بـیـشـتـرین و بهترین دستاوردها را به ارمغان مى آورند. بى تردید وجود چنین مدیرانى ، سرمایه عظیم یك ملت و مملكت به شمار مى رود و رمز اساسى پیشرفت محسوب مى شود .
اهمیت روابط انسانى در مدیریت
در حالى كه تنها از ابتداى قرن بیستم به تدریج تئوریهاى روابط انسانى در مدیریت شـكـل مـدوّن و آكـادمـیـك پـیـدا مـى كـرد، از روزهـاى آغـازیـن ظـهـور اسـلام تـشـكـیـل مـدیـریـت نبوى در قلمرو اداره جامعه اسلامى ، موضوع روابط انسانى در مدیریت مورد اهتمام وافر آموزه هاى اسلامى بود. خوشبختانه از رهگذر آن اهتمام در آموزه هاى دینى ، پژوهشگران عرصه مدیریت اسلامى در این باره از پیشینه بسیار پربارى برخوردارند .
روابـط انسانى از نظر مفهوم شناسى به معناى ایجاد مناسبات انسانى سالم ، به منظور ارتـقـاء رضایت خاطر و نیرومند كردن روحیه افراد و ایجاد اشتراك مساعى بیشتر انسانها مـى بـاشـد؛ روابـط انـسـانى در مدیریت شریان حیات مدیریت و قلب تپنده سازمان است ، دانـش روابـط انـسـانـى بـا ایـجاد محیط سالم ، نشاطانگیز، و آرامش بخش ، موجب بیشترین بازدهى باكمترین هزینه مى گردد .
در عصر عجایب فن آورى ، ما مى توانیم به ماه پیام بفرستیم و فضا پیماهاى پژوهشى را بـر سـطـح مـریـخ بـنـشـانیم ، ولى برقرارى رابطه انسانى با افرادى كه در كنار هم هستیم را دشوار مى یابیم .
نـظـر بـه اهـمـیـت مـوضوع روابط انسانى در مدیریت این نوشتار درنظر دارد به اختصار عوامل و مؤ لفه هاى تسهیل كننده ایجاد روابط انسانى در مدیریت را آفتابى گرداند .
ماهیت روابط انسانى از منظر اسلامى
تحقیقات بیانگر وجود رابطه مثبت بین متغیر روابط انسانى در مدیریت و ارتقا بهره ورى ، سلامت عمومى كاركنان و رضایتمندى شغلى است . به صورتى كه مى توان گفت انسان هـا مـانـند صندوق رمزدار هستند، گشودن درب توانایى و خلّاقیت آنان ، مهارت ، دانش و هنر مـى طـلبـد.آنـچـه مسلم است این صندوق هرگز با تهدید یا زور گشوده نمى شود، بلكه نیازمند دانش انسان شناسى ، مهارت روابط انسانى ، و هنر مهرورزى و محبّت است .
خلل پذیر بُود هر بنا كه مى بینى
مگر بناى محبت كه خالى از خلل است
بـر اسـاس یـافته هاى روان شناختى نظام كنش ورى انسان تحت تاءثیر مستقیم الگوهاى انـگـیـزشـى اوسـت ، و انـگـیزه آدمى برخاسته از نوع دلبستگى محبت آمیزى است كه بدان مـوضـوع پـیـدا مـى كـنـد. از سوى دیگر مقوله محبت در بستر فرهنگ توحیدى و جهت گیرى مـذهـبـى ، مـعـنـاى خـاص یافته ، جلوه ویژه پیدا مى كند. از این رو ماهیت روابط انسانى در چارچوب فرهنگ دینى ، رابطه اى زایشى با ارزشهاى برخاسته از پذیرش قادرى مطلق براى هستى كه محبوب حقیقى به شمار مى رود، نسبت عمیق پیدا مى كند لذا در قرآن كریم فـرمـوده اسـت : ((و الذیـن آمـنـو اشـد حُبّاً للّه )) و ((رُحَما بینهم )) و سرانجام ((یحِبُّهم و یـحـبـونـه )) یـعـنـى خـط مـشى كلى در روابط انسانى عشق و محبت است . ولى محبتى كه در طـول شـعـاع عشق الهى شكل مى گیرد. بنابراین براساس جهت گیرى توحیدى آن روابط سحرانگیز داشته باشد .
آثار روابط انسانى در مدیریت
در پـرتو روابط انسانى سالم و سازنده ، آثار مثبت فراوانى نصیب افراد و سازمان مى گردد. كه برخى از آنها عبارت است از :
1. محیط كارى و سازمانى آرام بخش و نشاطانگیز؛
2. ارتقاء احساس امنیت روحى و روانى ؛
3. نیرومند سازى روحى كاركنان ؛
4. افزایش رضایتمندى از كار و زندگى ؛
5 . شكل گیرى فضاى همكارى و همیارى ؛
6 . تشكیل صمیمیت و اخوت اسلامى ؛
7. ایجاد زمینه رشد و بالیدگى مادى و معنوى ؛
8 . ارتقاء سطح سلامت عمومى و بهداشت روانى ؛
9. پیشگیرى از هَدَرْ رفتِ انرژیهاى مادى و معنوى ؛
10. جلوگیرى از كم كارى و بى كارى پنهان ،
11. ارتقاء بهره ورى و سطح تولید،
بـطـور كـلى بـذل تـوجـه بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت ، حداقل متضمن دو فایده بزرگ است :
اوّل : مـدیـر از ایـن طـریـق مـى تـوانـد از نـیـازهـا، كمبودها و گرفتاریهاى افراد مجموعه مـدیـریـتى خویش ، آگاه و مطلع گردد و بدین وسیله با آنها همدلى و دلجویى نموده ، در حـد تـوان در رفـع مـشـكـل ایـشـان اقـدام نماید، تا انگیزه افراد را براى تلاش و همكارى تقویت كند .
دوم : از طـریـق آشنایى با مشكلات كاركنان ، مدیر مى تواند از مشكلات سازمان نیز آگاه گـردد، و با تدابیر و اقدامات مقتضى از بروز مشكلات پیچیده جلوگیرى تصمیم گیرى نـا مـقـبـول گـردیـده باعث انحراف از اهداف و ماءموریت شود. برخى از پیامدهاى منفى بى اعـتـنـایـى بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت بـه شـرح ذیل است :
1. تقاضاى مرخصى هاى نا بهنگام ؛
2. ابراز كسالت ، بى حالى و خستگى ؛
3. افزایش ضریب اشتباهات و حوادث كارى ؛
4. بروز تعارض منافع بین افراد؛
5 . ایجاد كدورت و دشمنى بین كاركنان ؛
6 . افزایش نقل و انتقالات بى مورد؛
7. بى نظمى و سرپیچى از مقررات ؛
8 . افزایش غیبت هاى غیر مجاز و اقدام به توجیه آن ؛
9. آمادگى براى بروز اختلالات روانى ؛
10. احساس كهترى و درماندگى .233
نـظـر بـه آثـار و پـیامدهاى موضوع روابط انسانى در مدیریت ، ضرورت دارد با رعایت نـكـاتـى در جـهـت غـنـى سـازى روابـط انـسـانى فضاى كارى مناسب و مطلوب براى ایجاد هـمـكـارى ، و مـهـرورزى بـیـن افـراد فـراهم گردد: برخى از نكات كاربردى در این باره عبارت است از :
1. گزینش مسئول نیروى انسانى سالم و دانا؛
2. توجه علمى به تناسب نظام پاداش و تكلیف ؛
3. توجه علمى و عادلانه به نظام تشویق و تنبیه ؛
4. ایجاد فضاى رقابت مثبت و سازنده ؛
5 . توجه به نظام آموزش ، بویژه آموزش مهارتهاى روابط انسانى به مدیران ؛
6 . نهادینه سازى نظام نظارتى و انضباطى ؛
7. توجه عملى به ایده ها و اندیشه هاى سازنده افراد؛
حـضـرت عـلى در ایـن زمـیـنـه فرموده است : ((آن گونه از آنان تفقد نما كه پدر و مادر از فرزندانشان تفقد و دلجویى مى نمایند)).234
بـه عـنـوان مـثـال در صـورت بروز واقعه اى نظیر جشن یا عزا، براى هریك از كاركنان ، تـفـقـد مـدیـر و حـضـور وى در مـراسـم ، نـمـونـه اى از بذل توجه و تفقد پدرانه به شمار مى رود .
پیش نیازها و لوازم تحكیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى
آنچه بیش از هر چیز در الگوى روابط انسانى مؤ ثر است . نوع نگرش به جهانِ هستى و انـسـان اسـت . در نـگـرش تـوحـیـدى ، حـریـم خداوند محترم ، عدالت مقدس و انسان موجودى ارزشـمـنـد و اشـرف مـخلوقات آفرینش محسوب مى شود. در این چارچوب هنجارها و ارزشها داراى اعتبار و ضمانت درون ذات دارد و حضور خداوند در تمام عرصه هاى فردى و اجتماعى پذیرفته شده است .
بـرخـى از پـیـش نـیازها و لوازم تحكیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى عبارت است از :
1. عـدالت ؛ عـدالت بـا ارزش تـرین معیار زندگى تعالى بخش است ، عدالت مبناى تمام حـركـت هاى صحیح است ، با وجود عدالت ، همه چیز در جاى واقعى خود قرار مى گیرد، هر كـس بـه حق خود دست مى یابد، با عدالت همه امور سامان بهنجار مى گیرد، وقتى عدالت رعـایـت گـردد كـسـى نـاچـار نـمـى شـود حـق خـود را از طول تاریخ رنج بشر پیش از كمبود امكانات مختلف ، از بى عدالتى و تبعیض بوده است . بـى تـردید بى عدالتى و تبعیض یكى از بیماریهاى روانى رایج مدیریت به شمار مـى رود كـه بـر روابـط انـسـانـى سـالم در مـدیـریـت خلل وارد مى كند .
2. اعـتماد؛ وجود اعتماد پایه و مایه اصلى روابط انسانى به شمار مى رود، اعتماد تاءمین كننده روابط انسانى سالم و تضمین كننده پایدارى آن است .235
3. نـرمـى و مـدارا؛ هـیـچ عاملى نظیر ((رفق و مدارا... در تحكیم روابط انسانى اثر بخش نـیـسـت ، قـرآن مـجـیـد یـكـى از دلایـل تـوفـیـقـات شـگـفت انگیز در مدیریت نبوى (ص ) را، عامل رفق و مدارا و ملایمت آن حضرت بیان فرموده است :
فـَبـِمـــَا رَحـْمـَةٍ مـِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَ نفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ. (آل عمران : 159 )
پـس بـه مـوجـب لطـف و رحـمـت الهـى بـا آنـان نـرم خـو و نـرم دل شدى ، و اگر تند خو و سخت دل بودى قطعاً از پیرامون تو پراكنده مى شدند، پس از آنان در گذر و بر ایشان آمرزش بخواه و در كارها با آنان مشورت نما .
تـحـول عظیمى كه توانست مدیریت نبوى (ص ) در جامعه بدوى آن روزگار بوجود آورد و از مـردم جـاهـل ، بـى فـرهـنگ و بت پرست و خرافى ، انسان هاى پاك ، وارسته ، متعالى و مـحـبـوب تـربـیـت نـمـایـد، این نبود مگر در پرتو مدیریت و صمیمیت و اخوت اسلامى ، در پرتو ارزشهاى دینى .
حضرت على (ع ) نیز در این باره فرموده است : ((الرِّفقُ یؤَدى الى السِّلم ))؛236 رفق و مدارا به آشتى و سازگارى مى انجامد. همچنین فرموده است : كسى كه در امور، رفق و مدارا در پیش گیرد، به آنچه از مردم مى خواهد دست مى یابد.237
4. مـحـبـت ؛ خـداونـد مـتـعـال ، انـسـان را بـه گـونـه اى آفـریـده اسـت كـه جـان و دل او شـیفته و تشنه محبّت است ؛ شخصیت آدمى چنان است كه اگر از كسى محبت بیند، جذب او مـى گردد و كمر به خدمت وى مى گمارد، كه فرمود: ((الانسان عبید الاحسان ))؛ آدمى عبد احـسـان است . بى گمان یكى دیگر از اسرار توفیق مدیریت نبوى (ص ) در میان آن جامعه بدوى ، همانا راءفت و محبت بود، خداوند در معرّفى این بُعد از سیماى نبوى فرموده است : ((مـا تـو را جـز بـه عـنـوان رحـمـتـى بـراى جهانیان نفرستادیم ))238 و در آیه اى دیگر فـرموده است : ((همانا رسولى از خودتان به سوى شما آمد كه رنج هاى شما بر او سخت است و بر هدایت شما بسیار حریص و نسبت به مؤ منان ، به آسانى و مهربان است ))239 در سایه راءفت و محبّت است كه انسان مى تواند نه تنها از اشتباهات دیگران به آسانى درگـذرد، بـلكـه بـدیـهـاى ایـشـان را بـه خـوبـى پـاسـخ بـدهـد . خـداونـد مـتـعـال در ایـن باره در سوره فصلت آیه 34 دید) همان كس كه میان تو و او دشمنى است ، گویى دوستى گرم و صمیمى بر قرار است .))
5 . سعه صدر؛ یكى دیگر از لوازم و پیش نیازهاى ایجاد روابط انسانى اثر بخش داشتن سـعـه صـدر و ظـرفـیت روحى است . هر مدیرى براى كسب موفقیت نیازمند همكارى مشتاقانه همكاران خویش است .
تـحـقق همكارى و همیارى مستلزم وجود سعه صدر در روابط انسانى است . حضرت على (ع ) مـهـم تـریـن وسیله لازم براى مدیریت را داشتن سعه صدر و سینه اى گشاده مى داند و مى فرماید :
آلةُ الرّیاسَةِ سِعَةُ الصدر .
6 . خـیرخواهى ؛ در صورتى انسان خیر خواه دیگران خواهد بود كه در روابط بین فردى خـود مـعـیـار قـرار دهـد یعنى آنچنان با دیگران رفتار كند كه دوست دارد با او چنین رفتار شود، مدیر خیر خواه همراه دغدغه مصلحت خود و سازمان نسبت به وضعیت كاركنان نیز حساس و مـتـعـهـد اسـت . خـیـر خـواه دیـگـران بـودن بـاعـث پـخـش بـذر مـحـبـت در دل ایشان مى گردد، در محبت همان اكسیر اعجاب آمیز دستگاه وجود انسان هاست . حضرت على (ع ) فـرمـوده اسـت : ((النـّصـیـحـةُ تُثْمِرُ دریافت مقدارى سوخت ، بدون احساس و عاطفه و ادراك و شـعـور، كـار انجام مى دهد، از آنان توقع كارداشت خیر خواهى و همدلى مدیر باعث ارتـقـاء انـگـیـزه كـار و تـلاش در كاركنان مى گردد، خیر خواهى مدیر بدین معنا نیست كه مـدیـر صـبر كند تا مشكلات بزرگى براى افراد پیش آید و آن گاه در جهت رفع آن به یـارى او بـشـتـابـد، بـلكـه گـاهـى یـك دلجـویـى و احـوال پـرسـى سـاده مـى تـوانـد تاءثیر شگرفى در روحیه طرف برجاى بگذرد و تا مدتها او را دلگرم سازد .
7. تـواضـع ؛ هـیـچ گـاه بـا فـخر فروشى و خود بزرگ بینى روابط انسانى سالم و نیروبخش متحقق نمى گردد. حضرت على (ع ) خطاب به مالك اشتر مى فرماید :
((زنـهـار بـیـن خـود و كـسـانـى كـه بـر آنـهـا حـكـم مـى رانـى حـجـاب جـاه و مـقـام حائل نكنى .))240
امـیـر المؤ منین (ع ) در فرازى از نامه اى كه به محمد بن ابى بكر حاكم مصر مى نویسد فـرمـوده اسـت : ((بـالت را بـراى مردم بخوابان (فروتن باش )... و با آنان گشاده رو باش ، و بین آنها در نگاه كردن تفاوت نگذار (تبعیض روا مدار).241
8 . جـاذبـه هـاى فـیـزیـكـى ؛ بـه طـور كلى همه افراد داراى حس زیبایى شناسى و زیبا گـرایـى هـسـتـنـد، جـاذبه هاى ظاهرى همچون مرتب بودن ، پوشش شیك ، صداى دلنشین و ملایم ، هماهنگى میان اندیشه و رفتار، و توازن در بینش و نگرش همه مى تواند تاءثیر تـعـیـین كننده اى بر روابط انسانى داشته باشد. اسلام نیز در این باره سفارش فراوان بـه امـر مـسـواك و اسـتـعـمـال عِطر خوش ، آراستگى ظاهرى شده است ، و حتى توصیه به تـقـدیـم امام جماعت خوش سیما بر دیگران در فرض تساوى شرایط گردیده است كه امین امور همگى بیانگر نقش مثبت عامل یاد شده در جامعه است .242
توصیه هاى مشاوره اى
بـه مـنـظـور تـحـكـیـم روابط انسانى به مدیران توصیه مى گردد نسبت به نكات زیر توجه كنند و اهمیت قائل باشند .
ـ در هـر مـقـامـى كـه هستید، هیچ گاه خود حقیقى خویش را فراموش نكنید، ((اَنا عبدك الضعیف الذلیل الحقیر المسكین المستكین ))243
ـ خـود را مـشـتـاق پـیـشـرفـت كاركنانتان نشان بدهید، و به راستى نیز چنان باشید، و راه ترقى و پیشرفت را بر آنان مسدود نكنید؛
ـ در برابر كاركنان حالت پر ترس و باز پرسى به خود نگیرید، تلاش و كار ایشان را با بلندنظرى ارزیابى نمائید؛
ـ ارزش كار نیك را بشناسید و به هنگام خود قدردانى كنید؛
ـ بـراى شـنـیـدن مـطـالب و نـقـطـه نـظـرهـاى كـاركـنـان آمـادگـى داشـتـه بـدان اهـمـیـت قائل شوید، بكوشید در این باره شنونده فعال باشید؛
ـ در اظهار نظرها و قضاوتهاى جانب انصاف را در نظر بگیرید؛
ـ به رویدادها جنبه شخصى ندهید؛
ـ هرگز نزد دوستان ادارى با بیهوده گویى وقت را صرف نكنید؛
ـ كـاركـنـانـى كـه مـى خواهند شما را ملاقات كنند، حتى المقدور بى درنگ بپذیرد و عاطفى برقرار كنید؛
ـ از بیمارى روانى رایج مدیریتى یعنى تبعیض به شدّت دورى كنید؛
ـ بیش از آنچه مى گوئید عمل كنید، رفتار شما گویاتر از گفتار شماست ؛
ـ سـعـى كـنید در تمام صحنه هاى شادى و غم كاركنان ، خود با نماینده شما حضور داشته باشد؛
ـ به قول و قرارهاى بین خود و همكارانتان ملتزم باشید؛
ـ گـرچـه مـمكن است تعریف و تحسین بیشتر مارا مسرور كند، ولى بیش از آنها بر انتقادات سازنده و خیر خواهانه بها و ارزش بدهید .
ـ حریم حرمت شخصیت افراد را عمیقاً پاس بدارید .
ـ بـدون تـكـلّف در جمع كاركنان حاضر شوید، هرازگاه نظر همگان از امكانات و سرویس هاى عمومى استفاده نمائید؛
ـ بـه رشـد و بـالنـدگـى مـادى و مـعنوى كاركنان قلباً و عملاً اهمیت بدهید، و از رشد آنها نهراسید؛
ـ هـمـواره بـه یـاد داشـتـه باشید كلید طلایى در روابط انسانى معیار قرار دادن خود است یـعـنـى چـنـان رفـتـار كـن كـه مایل هستى با تو آن گونه رفتار شود. و بدانید آنچه با تـهـدیـد در صـدر رسـیـدن بـدان هـسـتـیـد، بـا راءفـت و مـحـبـت راحـت تـر و كـامـلتـر حاصل مى گردد.244
نتیجه گیرى
بدون شك مشكل اساسى اجتماع ما، مسئله كمبودها نیست ، بلكه موضوع ضعف برخى مدیریت هـا اسـت ، كـه چـاره آن دورى جـسـتـن از خـود باختگى در حیات بخش اسلامى است . الگوى مدیریت اسلامى با وجود توجه كامل به شیوه ها و راهكارهاى نوین ، نگرشى توحیدى به انـسـان داشته وى را سرمایه بى بدیلى مى شمارد كه داراى شاءن و منزلت قُدسى است از ایـن نـظـر غـایـت تـمـام فـعـالیـت هـا و مـدیـریـت هـا، تـحـقـق رشـد و بـالندگى مادى و تكامل و تعالى معنوى انسان براى وصول به قرب حق است .
روابـط انـسـانـى عـنـوان قلب تپنده مدیریت و سازمان تنها در پرتو مؤ لفه هاى همچون عـدالت ، مـحـبـت ، تـواضـع ، مـدارا و خـیر خواهى متحقق مى گردد. رعایت روابط انسانى در مدیریت باعث مى گردد اهداف مادى و معنوى مورد نظر در مقیاس فرد و سازمان به صورت كامل تر، سریع تر و با هزینه كمتر بدست آید .
پینوشتها :
229. اصول كافى ، ج 1، ص 407 .
230. آقـا پـیـروز، عـلى و هـمـكـاران ، مدیریت در اسلام ، سمت ، تهران ، 1383، ص 4 ؛ و علاقه بند، مدیریت رفتار سازمانى ، ص 5 .
231. نهج البلاغة (فیض الاسلام ) خطبه 40 .
232. كنزالعمال ، ج 6، ص 717، ح 17550 .
233. آشـفـتـه تهرانى ؛ امیر، روابط انسانى در مدیریت ، دانشگاه اصفهان ، بى تا، ص 18.
234. نهج البلاغه ، نامه 53 .
235. ر. ك : عـلى آبـادى ،عـلیـرضـا، مـدیران جامعه اسلامى ، رامین ، تهران ، 1377، ص 300 .
236. غررالحكم ، ح 902 .
237. نهج البلاغة ، نامه 26 .
238. انبیاء، آیه 107 .
239. توبه ، آیه 128 .
240. نهج البلاغه ، نامه 68 .
241. نهج البلاغه ، نامه 27 .
242. ر. ك : بحار الانوار، ج 16، ص 248، ج 73، ص 131، ج 76، ص 300، و رساله هاى علمیه مراجع تقلید شرایط مستحبى امام جماعت .
243. مـحـدث قـمـى ، شـیـخ عـبـاس ، مـفـاتـیـح الجـنـان ، دعـاء كمیل .
244. بـراى مـطـالعه تفضیلى در این باره ر. ك : مدیریت در اسلام ، انتشارات پژوهشگاه حـوزه و دانشگاه ، 1382، روابط انسانى در مدیریت ، نشر رامین ، 1368، روابط انسانى در مدیریت و سازمان ، نشر رامین .
یداللّه كوثرى
برگرفته از: hawzah.net
بدون ترید چگونگى روابط انسانى در مدیریت ، تابع نوع نگرش به انسان است . در مـكـتـب اسـلام كـه بـیـش از تـمـام مـكاتب بر ارزش انسان و رشد و تعالى مادى و معنوى او، تـاءكـیـد گـردیده در قلمرو مدیریت نیز توجه كافى به انسان و ابعاد بالاترین اهداف بـه شمار مى آید؛ لذا بدیهى است روابط انسانى در مدیریت نیز مورد توجه بوده است . پیامبر اسلام (ص ) در حدیثى مدیر را نیازمند سه ویژگى مى داند :
1. تقوا، كه او را به خدا متصل نماید و از موج هاى شیطانى بر خاسته از هواهاى نفسانى دور نماید؛
2. سعه صدر كه زمینه ظرفیت روحى و روانى او را ارتقاء بخشد؛
3. مـهـارتـهـاى ارتـبـاطـى كـه بتواند همكارانش را همچون پدرى مهربان در زیر چتر محبت خویش قرار بدهد.229
مـدیریت (Management) در تعریف جامع خود عبارت است از: ((دانش و هنر به كارگیرى مـنـابع سازمانى (انسانى ، مالى ، فیزیكى و اطلاعاتى ) براى دستیابى به اهداف معین به شیوه مطلوب و اثربخش .))230
احـراز نـقش مدیریت و شرط كسب توفیق در آن ، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهایى است كه یـكـى از مهم ترین آنها روابط انسانى در مدیریت یعنى هنر ارتباطات انسانى مى باشد، آنـچـه در ایـن نـوشـتـار مـى آیـد گـذرى است بر مقوله روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى .
اهمیت و ضرورت مدیریت
مـدیـریت ضرورتى اجتناب ناپذیر براى هر سازمان و اجتماع است . چه اینكه در فرض فـقـدان مـدیـریـت ، رشـتـه امـور از هم مى گسلد و شیرازه كارها به هم مى ریزد. در منابع دیـنـى ، در اهـمـیـت مدیریت حضرت على (ع ) در حدیثى ضرورت وجود مدیریت را چنین بیان فـرموده است : ((لابدّ للناسِ مِن امیرٍ برِّ او فاجرٍ))231 چاره اى نیست براى مردم كه امیر (مـدیـر) داشته باشد، خواه نیكوكار باشد خواه تباهكار. همچنین پیامبر اكرم فرموده است : ((اذا كـانَ ثـَلاثـةٌ فى سَفَرِ فَلْیوُمِّروُا اَحَدُهُم ))232 هنگامى كه سه نفر در سفر بودند، بایستى از یك نفرشان فرمان ببرند . در جایى كه سه نفر نیازمند به مدیر است ، حساب مـجـمـوعـه هـاى بـزرگ تـر كـامـلاً روشـن اسـت . اسـاسـاً یـكـى از مـهـم تـریـن عـوامـل و زمینه هاى رشد و هدفمند با كاربست بهینه منابع و امكانات در كوتاهترین زمان ، بـیـشـتـرین و بهترین دستاوردها را به ارمغان مى آورند. بى تردید وجود چنین مدیرانى ، سرمایه عظیم یك ملت و مملكت به شمار مى رود و رمز اساسى پیشرفت محسوب مى شود .
اهمیت روابط انسانى در مدیریت
در حالى كه تنها از ابتداى قرن بیستم به تدریج تئوریهاى روابط انسانى در مدیریت شـكـل مـدوّن و آكـادمـیـك پـیـدا مـى كـرد، از روزهـاى آغـازیـن ظـهـور اسـلام تـشـكـیـل مـدیـریـت نبوى در قلمرو اداره جامعه اسلامى ، موضوع روابط انسانى در مدیریت مورد اهتمام وافر آموزه هاى اسلامى بود. خوشبختانه از رهگذر آن اهتمام در آموزه هاى دینى ، پژوهشگران عرصه مدیریت اسلامى در این باره از پیشینه بسیار پربارى برخوردارند .
روابـط انسانى از نظر مفهوم شناسى به معناى ایجاد مناسبات انسانى سالم ، به منظور ارتـقـاء رضایت خاطر و نیرومند كردن روحیه افراد و ایجاد اشتراك مساعى بیشتر انسانها مـى بـاشـد؛ روابـط انـسـانى در مدیریت شریان حیات مدیریت و قلب تپنده سازمان است ، دانـش روابـط انـسـانـى بـا ایـجاد محیط سالم ، نشاطانگیز، و آرامش بخش ، موجب بیشترین بازدهى باكمترین هزینه مى گردد .
در عصر عجایب فن آورى ، ما مى توانیم به ماه پیام بفرستیم و فضا پیماهاى پژوهشى را بـر سـطـح مـریـخ بـنـشـانیم ، ولى برقرارى رابطه انسانى با افرادى كه در كنار هم هستیم را دشوار مى یابیم .
نـظـر بـه اهـمـیـت مـوضوع روابط انسانى در مدیریت این نوشتار درنظر دارد به اختصار عوامل و مؤ لفه هاى تسهیل كننده ایجاد روابط انسانى در مدیریت را آفتابى گرداند .
ماهیت روابط انسانى از منظر اسلامى
تحقیقات بیانگر وجود رابطه مثبت بین متغیر روابط انسانى در مدیریت و ارتقا بهره ورى ، سلامت عمومى كاركنان و رضایتمندى شغلى است . به صورتى كه مى توان گفت انسان هـا مـانـند صندوق رمزدار هستند، گشودن درب توانایى و خلّاقیت آنان ، مهارت ، دانش و هنر مـى طـلبـد.آنـچـه مسلم است این صندوق هرگز با تهدید یا زور گشوده نمى شود، بلكه نیازمند دانش انسان شناسى ، مهارت روابط انسانى ، و هنر مهرورزى و محبّت است .
خلل پذیر بُود هر بنا كه مى بینى
مگر بناى محبت كه خالى از خلل است
بـر اسـاس یـافته هاى روان شناختى نظام كنش ورى انسان تحت تاءثیر مستقیم الگوهاى انـگـیـزشـى اوسـت ، و انـگـیزه آدمى برخاسته از نوع دلبستگى محبت آمیزى است كه بدان مـوضـوع پـیـدا مـى كـنـد. از سوى دیگر مقوله محبت در بستر فرهنگ توحیدى و جهت گیرى مـذهـبـى ، مـعـنـاى خـاص یافته ، جلوه ویژه پیدا مى كند. از این رو ماهیت روابط انسانى در چارچوب فرهنگ دینى ، رابطه اى زایشى با ارزشهاى برخاسته از پذیرش قادرى مطلق براى هستى كه محبوب حقیقى به شمار مى رود، نسبت عمیق پیدا مى كند لذا در قرآن كریم فـرمـوده اسـت : ((و الذیـن آمـنـو اشـد حُبّاً للّه )) و ((رُحَما بینهم )) و سرانجام ((یحِبُّهم و یـحـبـونـه )) یـعـنـى خـط مـشى كلى در روابط انسانى عشق و محبت است . ولى محبتى كه در طـول شـعـاع عشق الهى شكل مى گیرد. بنابراین براساس جهت گیرى توحیدى آن روابط سحرانگیز داشته باشد .
آثار روابط انسانى در مدیریت
در پـرتو روابط انسانى سالم و سازنده ، آثار مثبت فراوانى نصیب افراد و سازمان مى گردد. كه برخى از آنها عبارت است از :
1. محیط كارى و سازمانى آرام بخش و نشاطانگیز؛
2. ارتقاء احساس امنیت روحى و روانى ؛
3. نیرومند سازى روحى كاركنان ؛
4. افزایش رضایتمندى از كار و زندگى ؛
5 . شكل گیرى فضاى همكارى و همیارى ؛
6 . تشكیل صمیمیت و اخوت اسلامى ؛
7. ایجاد زمینه رشد و بالیدگى مادى و معنوى ؛
8 . ارتقاء سطح سلامت عمومى و بهداشت روانى ؛
9. پیشگیرى از هَدَرْ رفتِ انرژیهاى مادى و معنوى ؛
10. جلوگیرى از كم كارى و بى كارى پنهان ،
11. ارتقاء بهره ورى و سطح تولید،
بـطـور كـلى بـذل تـوجـه بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت ، حداقل متضمن دو فایده بزرگ است :
اوّل : مـدیـر از ایـن طـریـق مـى تـوانـد از نـیـازهـا، كمبودها و گرفتاریهاى افراد مجموعه مـدیـریـتى خویش ، آگاه و مطلع گردد و بدین وسیله با آنها همدلى و دلجویى نموده ، در حـد تـوان در رفـع مـشـكـل ایـشـان اقـدام نماید، تا انگیزه افراد را براى تلاش و همكارى تقویت كند .
دوم : از طـریـق آشنایى با مشكلات كاركنان ، مدیر مى تواند از مشكلات سازمان نیز آگاه گـردد، و با تدابیر و اقدامات مقتضى از بروز مشكلات پیچیده جلوگیرى تصمیم گیرى نـا مـقـبـول گـردیـده باعث انحراف از اهداف و ماءموریت شود. برخى از پیامدهاى منفى بى اعـتـنـایـى بـه روابـط انـسـانـى در مـدیـریـت بـه شـرح ذیل است :
1. تقاضاى مرخصى هاى نا بهنگام ؛
2. ابراز كسالت ، بى حالى و خستگى ؛
3. افزایش ضریب اشتباهات و حوادث كارى ؛
4. بروز تعارض منافع بین افراد؛
5 . ایجاد كدورت و دشمنى بین كاركنان ؛
6 . افزایش نقل و انتقالات بى مورد؛
7. بى نظمى و سرپیچى از مقررات ؛
8 . افزایش غیبت هاى غیر مجاز و اقدام به توجیه آن ؛
9. آمادگى براى بروز اختلالات روانى ؛
10. احساس كهترى و درماندگى .233
نـظـر بـه آثـار و پـیامدهاى موضوع روابط انسانى در مدیریت ، ضرورت دارد با رعایت نـكـاتـى در جـهـت غـنـى سـازى روابـط انـسـانى فضاى كارى مناسب و مطلوب براى ایجاد هـمـكـارى ، و مـهـرورزى بـیـن افـراد فـراهم گردد: برخى از نكات كاربردى در این باره عبارت است از :
1. گزینش مسئول نیروى انسانى سالم و دانا؛
2. توجه علمى به تناسب نظام پاداش و تكلیف ؛
3. توجه علمى و عادلانه به نظام تشویق و تنبیه ؛
4. ایجاد فضاى رقابت مثبت و سازنده ؛
5 . توجه به نظام آموزش ، بویژه آموزش مهارتهاى روابط انسانى به مدیران ؛
6 . نهادینه سازى نظام نظارتى و انضباطى ؛
7. توجه عملى به ایده ها و اندیشه هاى سازنده افراد؛
حـضـرت عـلى در ایـن زمـیـنـه فرموده است : ((آن گونه از آنان تفقد نما كه پدر و مادر از فرزندانشان تفقد و دلجویى مى نمایند)).234
بـه عـنـوان مـثـال در صـورت بروز واقعه اى نظیر جشن یا عزا، براى هریك از كاركنان ، تـفـقـد مـدیـر و حـضـور وى در مـراسـم ، نـمـونـه اى از بذل توجه و تفقد پدرانه به شمار مى رود .
پیش نیازها و لوازم تحكیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى
آنچه بیش از هر چیز در الگوى روابط انسانى مؤ ثر است . نوع نگرش به جهانِ هستى و انـسـان اسـت . در نـگـرش تـوحـیـدى ، حـریـم خداوند محترم ، عدالت مقدس و انسان موجودى ارزشـمـنـد و اشـرف مـخلوقات آفرینش محسوب مى شود. در این چارچوب هنجارها و ارزشها داراى اعتبار و ضمانت درون ذات دارد و حضور خداوند در تمام عرصه هاى فردى و اجتماعى پذیرفته شده است .
بـرخـى از پـیـش نـیازها و لوازم تحكیم روابط انسانى در مدیریت از منظر اسلامى عبارت است از :
1. عـدالت ؛ عـدالت بـا ارزش تـرین معیار زندگى تعالى بخش است ، عدالت مبناى تمام حـركـت هاى صحیح است ، با وجود عدالت ، همه چیز در جاى واقعى خود قرار مى گیرد، هر كـس بـه حق خود دست مى یابد، با عدالت همه امور سامان بهنجار مى گیرد، وقتى عدالت رعـایـت گـردد كـسـى نـاچـار نـمـى شـود حـق خـود را از طول تاریخ رنج بشر پیش از كمبود امكانات مختلف ، از بى عدالتى و تبعیض بوده است . بـى تـردید بى عدالتى و تبعیض یكى از بیماریهاى روانى رایج مدیریت به شمار مـى رود كـه بـر روابـط انـسـانـى سـالم در مـدیـریـت خلل وارد مى كند .
2. اعـتماد؛ وجود اعتماد پایه و مایه اصلى روابط انسانى به شمار مى رود، اعتماد تاءمین كننده روابط انسانى سالم و تضمین كننده پایدارى آن است .235
3. نـرمـى و مـدارا؛ هـیـچ عاملى نظیر ((رفق و مدارا... در تحكیم روابط انسانى اثر بخش نـیـسـت ، قـرآن مـجـیـد یـكـى از دلایـل تـوفـیـقـات شـگـفت انگیز در مدیریت نبوى (ص ) را، عامل رفق و مدارا و ملایمت آن حضرت بیان فرموده است :
فـَبـِمـــَا رَحـْمـَةٍ مـِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَ نفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ. (آل عمران : 159 )
پـس بـه مـوجـب لطـف و رحـمـت الهـى بـا آنـان نـرم خـو و نـرم دل شدى ، و اگر تند خو و سخت دل بودى قطعاً از پیرامون تو پراكنده مى شدند، پس از آنان در گذر و بر ایشان آمرزش بخواه و در كارها با آنان مشورت نما .
تـحـول عظیمى كه توانست مدیریت نبوى (ص ) در جامعه بدوى آن روزگار بوجود آورد و از مـردم جـاهـل ، بـى فـرهـنگ و بت پرست و خرافى ، انسان هاى پاك ، وارسته ، متعالى و مـحـبـوب تـربـیـت نـمـایـد، این نبود مگر در پرتو مدیریت و صمیمیت و اخوت اسلامى ، در پرتو ارزشهاى دینى .
حضرت على (ع ) نیز در این باره فرموده است : ((الرِّفقُ یؤَدى الى السِّلم ))؛236 رفق و مدارا به آشتى و سازگارى مى انجامد. همچنین فرموده است : كسى كه در امور، رفق و مدارا در پیش گیرد، به آنچه از مردم مى خواهد دست مى یابد.237
4. مـحـبـت ؛ خـداونـد مـتـعـال ، انـسـان را بـه گـونـه اى آفـریـده اسـت كـه جـان و دل او شـیفته و تشنه محبّت است ؛ شخصیت آدمى چنان است كه اگر از كسى محبت بیند، جذب او مـى گردد و كمر به خدمت وى مى گمارد، كه فرمود: ((الانسان عبید الاحسان ))؛ آدمى عبد احـسـان است . بى گمان یكى دیگر از اسرار توفیق مدیریت نبوى (ص ) در میان آن جامعه بدوى ، همانا راءفت و محبت بود، خداوند در معرّفى این بُعد از سیماى نبوى فرموده است : ((مـا تـو را جـز بـه عـنـوان رحـمـتـى بـراى جهانیان نفرستادیم ))238 و در آیه اى دیگر فـرموده است : ((همانا رسولى از خودتان به سوى شما آمد كه رنج هاى شما بر او سخت است و بر هدایت شما بسیار حریص و نسبت به مؤ منان ، به آسانى و مهربان است ))239 در سایه راءفت و محبّت است كه انسان مى تواند نه تنها از اشتباهات دیگران به آسانى درگـذرد، بـلكـه بـدیـهـاى ایـشـان را بـه خـوبـى پـاسـخ بـدهـد . خـداونـد مـتـعـال در ایـن باره در سوره فصلت آیه 34 دید) همان كس كه میان تو و او دشمنى است ، گویى دوستى گرم و صمیمى بر قرار است .))
5 . سعه صدر؛ یكى دیگر از لوازم و پیش نیازهاى ایجاد روابط انسانى اثر بخش داشتن سـعـه صـدر و ظـرفـیت روحى است . هر مدیرى براى كسب موفقیت نیازمند همكارى مشتاقانه همكاران خویش است .
تـحـقق همكارى و همیارى مستلزم وجود سعه صدر در روابط انسانى است . حضرت على (ع ) مـهـم تـریـن وسیله لازم براى مدیریت را داشتن سعه صدر و سینه اى گشاده مى داند و مى فرماید :
آلةُ الرّیاسَةِ سِعَةُ الصدر .
6 . خـیرخواهى ؛ در صورتى انسان خیر خواه دیگران خواهد بود كه در روابط بین فردى خـود مـعـیـار قـرار دهـد یعنى آنچنان با دیگران رفتار كند كه دوست دارد با او چنین رفتار شود، مدیر خیر خواه همراه دغدغه مصلحت خود و سازمان نسبت به وضعیت كاركنان نیز حساس و مـتـعـهـد اسـت . خـیـر خـواه دیـگـران بـودن بـاعـث پـخـش بـذر مـحـبـت در دل ایشان مى گردد، در محبت همان اكسیر اعجاب آمیز دستگاه وجود انسان هاست . حضرت على (ع ) فـرمـوده اسـت : ((النـّصـیـحـةُ تُثْمِرُ دریافت مقدارى سوخت ، بدون احساس و عاطفه و ادراك و شـعـور، كـار انجام مى دهد، از آنان توقع كارداشت خیر خواهى و همدلى مدیر باعث ارتـقـاء انـگـیـزه كـار و تـلاش در كاركنان مى گردد، خیر خواهى مدیر بدین معنا نیست كه مـدیـر صـبر كند تا مشكلات بزرگى براى افراد پیش آید و آن گاه در جهت رفع آن به یـارى او بـشـتـابـد، بـلكـه گـاهـى یـك دلجـویـى و احـوال پـرسـى سـاده مـى تـوانـد تاءثیر شگرفى در روحیه طرف برجاى بگذرد و تا مدتها او را دلگرم سازد .
7. تـواضـع ؛ هـیـچ گـاه بـا فـخر فروشى و خود بزرگ بینى روابط انسانى سالم و نیروبخش متحقق نمى گردد. حضرت على (ع ) خطاب به مالك اشتر مى فرماید :
((زنـهـار بـیـن خـود و كـسـانـى كـه بـر آنـهـا حـكـم مـى رانـى حـجـاب جـاه و مـقـام حائل نكنى .))240
امـیـر المؤ منین (ع ) در فرازى از نامه اى كه به محمد بن ابى بكر حاكم مصر مى نویسد فـرمـوده اسـت : ((بـالت را بـراى مردم بخوابان (فروتن باش )... و با آنان گشاده رو باش ، و بین آنها در نگاه كردن تفاوت نگذار (تبعیض روا مدار).241
8 . جـاذبـه هـاى فـیـزیـكـى ؛ بـه طـور كلى همه افراد داراى حس زیبایى شناسى و زیبا گـرایـى هـسـتـنـد، جـاذبه هاى ظاهرى همچون مرتب بودن ، پوشش شیك ، صداى دلنشین و ملایم ، هماهنگى میان اندیشه و رفتار، و توازن در بینش و نگرش همه مى تواند تاءثیر تـعـیـین كننده اى بر روابط انسانى داشته باشد. اسلام نیز در این باره سفارش فراوان بـه امـر مـسـواك و اسـتـعـمـال عِطر خوش ، آراستگى ظاهرى شده است ، و حتى توصیه به تـقـدیـم امام جماعت خوش سیما بر دیگران در فرض تساوى شرایط گردیده است كه امین امور همگى بیانگر نقش مثبت عامل یاد شده در جامعه است .242
توصیه هاى مشاوره اى
بـه مـنـظـور تـحـكـیـم روابط انسانى به مدیران توصیه مى گردد نسبت به نكات زیر توجه كنند و اهمیت قائل باشند .
ـ در هـر مـقـامـى كـه هستید، هیچ گاه خود حقیقى خویش را فراموش نكنید، ((اَنا عبدك الضعیف الذلیل الحقیر المسكین المستكین ))243
ـ خـود را مـشـتـاق پـیـشـرفـت كاركنانتان نشان بدهید، و به راستى نیز چنان باشید، و راه ترقى و پیشرفت را بر آنان مسدود نكنید؛
ـ در برابر كاركنان حالت پر ترس و باز پرسى به خود نگیرید، تلاش و كار ایشان را با بلندنظرى ارزیابى نمائید؛
ـ ارزش كار نیك را بشناسید و به هنگام خود قدردانى كنید؛
ـ بـراى شـنـیـدن مـطـالب و نـقـطـه نـظـرهـاى كـاركـنـان آمـادگـى داشـتـه بـدان اهـمـیـت قائل شوید، بكوشید در این باره شنونده فعال باشید؛
ـ در اظهار نظرها و قضاوتهاى جانب انصاف را در نظر بگیرید؛
ـ به رویدادها جنبه شخصى ندهید؛
ـ هرگز نزد دوستان ادارى با بیهوده گویى وقت را صرف نكنید؛
ـ كـاركـنـانـى كـه مـى خواهند شما را ملاقات كنند، حتى المقدور بى درنگ بپذیرد و عاطفى برقرار كنید؛
ـ از بیمارى روانى رایج مدیریتى یعنى تبعیض به شدّت دورى كنید؛
ـ بیش از آنچه مى گوئید عمل كنید، رفتار شما گویاتر از گفتار شماست ؛
ـ سـعـى كـنید در تمام صحنه هاى شادى و غم كاركنان ، خود با نماینده شما حضور داشته باشد؛
ـ به قول و قرارهاى بین خود و همكارانتان ملتزم باشید؛
ـ گـرچـه مـمكن است تعریف و تحسین بیشتر مارا مسرور كند، ولى بیش از آنها بر انتقادات سازنده و خیر خواهانه بها و ارزش بدهید .
ـ حریم حرمت شخصیت افراد را عمیقاً پاس بدارید .
ـ بـدون تـكـلّف در جمع كاركنان حاضر شوید، هرازگاه نظر همگان از امكانات و سرویس هاى عمومى استفاده نمائید؛
ـ بـه رشـد و بـالنـدگـى مـادى و مـعنوى كاركنان قلباً و عملاً اهمیت بدهید، و از رشد آنها نهراسید؛
ـ هـمـواره بـه یـاد داشـتـه باشید كلید طلایى در روابط انسانى معیار قرار دادن خود است یـعـنـى چـنـان رفـتـار كـن كـه مایل هستى با تو آن گونه رفتار شود. و بدانید آنچه با تـهـدیـد در صـدر رسـیـدن بـدان هـسـتـیـد، بـا راءفـت و مـحـبـت راحـت تـر و كـامـلتـر حاصل مى گردد.244
نتیجه گیرى
بدون شك مشكل اساسى اجتماع ما، مسئله كمبودها نیست ، بلكه موضوع ضعف برخى مدیریت هـا اسـت ، كـه چـاره آن دورى جـسـتـن از خـود باختگى در حیات بخش اسلامى است . الگوى مدیریت اسلامى با وجود توجه كامل به شیوه ها و راهكارهاى نوین ، نگرشى توحیدى به انـسـان داشته وى را سرمایه بى بدیلى مى شمارد كه داراى شاءن و منزلت قُدسى است از ایـن نـظـر غـایـت تـمـام فـعـالیـت هـا و مـدیـریـت هـا، تـحـقـق رشـد و بـالندگى مادى و تكامل و تعالى معنوى انسان براى وصول به قرب حق است .
روابـط انـسـانـى عـنـوان قلب تپنده مدیریت و سازمان تنها در پرتو مؤ لفه هاى همچون عـدالت ، مـحـبـت ، تـواضـع ، مـدارا و خـیر خواهى متحقق مى گردد. رعایت روابط انسانى در مدیریت باعث مى گردد اهداف مادى و معنوى مورد نظر در مقیاس فرد و سازمان به صورت كامل تر، سریع تر و با هزینه كمتر بدست آید .
پینوشتها :
229. اصول كافى ، ج 1، ص 407 .
230. آقـا پـیـروز، عـلى و هـمـكـاران ، مدیریت در اسلام ، سمت ، تهران ، 1383، ص 4 ؛ و علاقه بند، مدیریت رفتار سازمانى ، ص 5 .
231. نهج البلاغة (فیض الاسلام ) خطبه 40 .
232. كنزالعمال ، ج 6، ص 717، ح 17550 .
233. آشـفـتـه تهرانى ؛ امیر، روابط انسانى در مدیریت ، دانشگاه اصفهان ، بى تا، ص 18.
234. نهج البلاغه ، نامه 53 .
235. ر. ك : عـلى آبـادى ،عـلیـرضـا، مـدیران جامعه اسلامى ، رامین ، تهران ، 1377، ص 300 .
236. غررالحكم ، ح 902 .
237. نهج البلاغة ، نامه 26 .
238. انبیاء، آیه 107 .
239. توبه ، آیه 128 .
240. نهج البلاغه ، نامه 68 .
241. نهج البلاغه ، نامه 27 .
242. ر. ك : بحار الانوار، ج 16، ص 248، ج 73، ص 131، ج 76، ص 300، و رساله هاى علمیه مراجع تقلید شرایط مستحبى امام جماعت .
243. مـحـدث قـمـى ، شـیـخ عـبـاس ، مـفـاتـیـح الجـنـان ، دعـاء كمیل .
244. بـراى مـطـالعه تفضیلى در این باره ر. ك : مدیریت در اسلام ، انتشارات پژوهشگاه حـوزه و دانشگاه ، 1382، روابط انسانى در مدیریت ، نشر رامین ، 1368، روابط انسانى در مدیریت و سازمان ، نشر رامین .
یداللّه كوثرى
برگرفته از: hawzah.net