تاريخ : چهارشنبه 23 فروردین 1391  | 3:36 PM | نویسنده : قاسمعلی

براى بالا بردن اعتماد به نفس و همچنین توكل كامل به حضرت حق چه توصیه‌اى دارید؟

همان طور كه آگاهى از خویشتن مى‏تواند انسان را از هرگونه خیال‏بافى و افكار منفى درباره‌ی خود رهایى دهد و به سوى كمال واقعى و اصلاح كاستى‏ها رهنمون گردد و در نتیجه، اعتماد به نفس را بالا ببرد، عدم آگاهى و شناخت خویشتن نیز مى‏تواند مانع شكوفایى قابلیت‏ها و خلاقیّت‏ها و ایفاى مسئولیت‏ها شود.

اعتماد به نفس، یعنى انسان با شناختى كه از استعدادها و توانایى‏هاى خود دارد، آنها را دست كم نگیرد و بدون هیچ ترس و نگرانى، تصمیم به انجام كارهاى مهم بگیرد. این مفهوم، در فرهنگ اسلامى، با مفهوم زیباترى چون توكل، وقتى گره مى‏خورد، معناى دقیق‏ترى مى‏دهد؛ زیرا توكل كه سپردن نتیجه هر كارى به خداست، باعث مى‏شود تا اعتماد به نفس، در انسان به شدت افزایش یابد؛ زیرا باور كردن این مفهوم، به انسان این آگاهى را مى‏دهد كه پشتیبان و حمایت‌كننده‌ی استعدادهاى درونى انسان، قدرت لایزال الهى است كه او را بر انجام هر كارى قادر مى‏سازد. قرآن مى‏فرماید: «من یتوكل على الله فهو حسبه؛ هر كس بر خدا توكل كند، پس خداوند او را از هر چیزى بى‏نیاز مى‏كند».

اعتماد به نفس، انسان را مستقل و دور از هر گونه وابستگى بار مى‏آورد و براى انجام دادن مسئولیت‏هاى فردى و اجتماعى، با توجّه به توانایى‏هاى خویش، به میدان عمل مى‏كشاند. اعتماد به نفس، سبب مى‏شود تا فرد مسئولیت‏هاى خویش را با اطمینان كامل انجام دهد و با افزایش قابلیت‏ها و توانایى‏هایش، از هر گونه توقف و سكون بپرهیزد. در واقع، اعتماد به نفس، به معناى باور كردن قابلیت انسانى خویش، روبه‏رو شدن فعال با رویدادهاى زندگى و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس، از درون فرد سرچشمه مى‏گیرد؛ نه از بیرون. افرادى كه از اعتماد به نفس كافى برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسئولیت‏پذیر و پیشرفت گرایند؛ ناكامى‏هاى زندگى را مى‏پذیرند؛ بر ایجاد رابطه با دیگران توانایند و از هرگونه گوشه‏گیرى، دورى مى‏جویند.

از طرف دیگر، آنان كه ضعف اعتماد به نفس دارند، از مشكلات زیر رنج مى‏برند:

1. احساس خود كم بینى: در اكثر اعمال و نگرش‏هاشان احساس عدم اطمینان و درماندگى مى‏كنند؛ خود را در مواجهه با مشكلات، ناتوان مى‏بینند و جملاتى چون نمى‏توانم این كار را انجام دهم، هرگز قادر به یادگیرى در سطوح عالى نیستم و توان نیل به مراتب عالى را ندارم، همیشه ذهن این افراد را به خود مشغول مى‏كند.

2. بروز احساسات و عواطف منفى: رفتار این افراد، حاكى از نوعى خشونت، بى‏قیدى و بدخلقى است. به سبب عدم پذیرش محورى به نام «خود»، این افراد همواره در انعكاس علایق خویش با تردید و تغییر رو به رو هستند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب را ندارند.

3. گریز از موقعیت‏هاى نگران‏زا: در برابر فشارهاى روانى، به ویژه ترس و خستگى و آن چه موجب آشفتگى‏اش شود، بسیار كم تحمّلند؛ حتّى ممكن است امتحانات درسى، برایشان بحران‏هایى اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقیتشان منجر شود.

4. نومیدى: یأس از دست‏یابى به اهداف، رایج‏ترین ویژگى این افراد است.

5. كم‏رویى: یكى از شایع‏ترین صفات این افراد، كم‏رویى است و آنها معمولاً در روابط اجتماعى با مشكلات جدى روبه‏رو هستند.

عواملى كه در جهت تقویت اعتماد به نفس مؤثرند، عبارتند از:

1. استعدادهاى خود را هر چه بیشتر بشناسید. شناخت استعدادها و قابلیت‏هاى خویش، مى‏تواند در كسب اعتماد به نفس، مفید واقع شود و انسان را از دام نومیدى رها سازد. بدین منظور، استعدادها و توان‏مندى‏هاى مختلف علمى، ورزشى، هنرى، كلامى و... خویش را یادداشت كنید و هر روز آنها را براى خود بخوانید.

2. بر توانایى‏ها و موفقیت‏هاى گذشته‏تان تكیه كنید. باید بر توانایى‏هاى خویش تكیه كنید و ضمن مرور موفقیت‏هاى گذشته، آنها را در كانون تمركز و توجّه خود قرار دهید.

3. گذشته‌ی ناموفق و شكست‏ها را فراموش كنید. اگر تصورى نامطلوب از گذشته دارید، به دست فراموشى سپارید. تصور نامطلوب، اجازه نمى‏دهد تا به تغییرات خویش پى ببرید و حقیقت كنونى‏تان را دریابید.

4. خود را مثبت ارزیابى كنید. درباره‌ی خویش، مهربان باشید و شخصیت‏تان را با دید مثبت ارزیابى كنید. در شایستگى خویش، تردید نكنید و خود را با صفات خوب تفسیر كرده، در انجام كارها توانا بدانید.

5. ریسك كنید. روى تجربیات جدید، با دید یادگیرى بیشتر، فعالیت كنید و از شكست نهراسید. اگر این گونه عمل كنید، امكانات جدیدى براى شما فراهم مى‏آید و حس خویشتن‌پذیرى‏تان تقویت مى‏شود.

6. از خواهش‏هاتان بكاهید. عزّت و سربلندى انسان، در گرو عدم درخواست‏هاى مكرّر از دیگران است. تا مى‏توانید به خود متكى باشید و به آن چه هستید و دارید، اكتفا كنید تا اعتماد به نفس بیشترى به دست آورید.

7. خود را با دیگران مقایسه نكنید. هرگز خود یا موفقیت‏هاتان را با دیگران مقایسه نكنید و همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر كس از شرایط و امكانات خاص خود برخوردار است.

8. ارتباط با خدا را حفظ و تقویت كنید. مهم‏ترین روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند و نیایش با اوست. وقتى بتوانید حضور در محضر خالق هستى و كمال مطلق را احساس و به او تكیه و اعتماد كنید، بزرگى‏اش را دریابید، به او بپیوندید و بر او توكل كنید، به بزرگى شخصیت خویش، آگاه خواهید شد. بنابراین، با توكل و تكیه كردن بر قدرت خداوند و سپردن نتیجه‌ی هر كارى به خدا، اعتماد به نفس خود را صد چندان كنید.

9. از هدف‏هاى كوچک و متوسط شروع كنید. یكى از علل شكست‏هاى مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم‌بینى و از دست دادن اعتماد به نفس مى‏شود، در نظر گرفتن هدف‏هاى بزرگ و دست‌نیافتنى است. براى این كه به خودباورى و اعتماد به نفس برسیم، لازم است ابتدا از یك هدف كوچک‏تر شروع كنیم تا با دست یافتن به آن و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس در ما تقویت شود.

توكل از ماده‌ی وكالت، به معناى سپردن كارها به خداوند و اعتماد بر لطف اوست. راغب اصفهانى در مفردات مى‏نویسد: «توكل» اگر با حرف «على» بیاید، به معناى اعتماد كردن مى‏باشد. سید عبدالله شبر، یكى از عالمان بزرگ اخلاق در تفسیر توكل مى‏نویسد: «توكل، منزلى از منزل‌هاى دین و مقامى از مقامات اهل یقین، بلكه از درجات مقربین است. حقیقت توكل، همان اعتماد قلبى در همه‌ی كارها بر خداوند و صرف نظر كردن از غیر اوست و این، منافاتى با تحصیل اسباب ندارد؛ مشروط بر این كه اسباب را در سرنوشت خود، اصل اساسى نشمرد. بنابراین، توكل به معناى ترك فعالیت و كوشش جسمانى و تدبیر عقلانى نیست؛ چون این كار، در شریعت مقدس، حرام و قبیح است و در شرع مقدس اسلام، تلاش در امورى مانند صنعت، زراعت و سایر راه‏هاى به دست آوردن روزى و تأمین معاش، امرى مطلوب و مورد تأكید است.1

بنابراین، توكل، مفهوم ظریف و دقیقى دارد كه در عین توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از غرق شدن در آن و دل بستن به غیر خدا و آلودگى به شرك، باز مى‏دارد. انسان، باید با كمال قدرت و قوت، از هر گونه وسیله مشروع براى پیروز شدن بر مشكلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد و با این حال، متكى به لطف پروردگار و قدرت بى‏پایان او باشد و پیروزى را تنها از او بداند. رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏وآله از جبرئیل علیه‏السلام مى‏پرسد: «توكل بر خداوند متعال چیست؟ جبرئیل علیه‏السلام در پاسخ گفت: حقیقت توكل، علم و آگاهى به این است كه مخلوق، نمى‏تواند زیانى برساند و نه سودى و نه چیزى ببخشد و نه از آن باز دارد و نیز توكل، مأیوس شدن از خلق است (یعنى همه چیز را از خدا و به فرمان او بداند).2

در حدیث دیگرى مى‏خوانیم كه توكل این است كه از غیر خدا نترسى.3

از این تعبیرات، به خوبى استفاده مى‏شود كه روح و حقیقت توكل، بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است. در عین حال، در روایات اسلامى این معنا كه مفهوم توكل، ترک استفاده از اسباب و وسایل عادى است، به شدت نفى شده است. در حدیث معروفى چنین آمده است: مرد عربى در حضور پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله شتر خود را رها كرد و گفت: «توكلت على الله». پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏وآله فرمود: شتر را پایبند بزن و سپس توكل بر خدا كن (با توكل زانوى اشتر ببند).4

اصولاً مشیّت خداوند بر این قرار گرفته كه مردم در این عالم براى رسیدن به مقصود، از اسباب وسایل موجود كمك بگیرند. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «اراده الهى بر این قرار گرفته كه همه چیز مطابق اسباب جریان یابد، به همین جهت براى هر چیزى سببى قرار داده است.5

بنابراین، بى‏اعتنایى به عالم اسباب، نه تنها توكل نیست، بلكه به معناى بى‏توجهى به سنت‏هاى الهى است و این، با روح توكل، ناسازگار است. به طور خلاصه، توكل بر خداوند، یعنى اعتماد كردن به او و واگذار كردن كار به او و تسلیم اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه كامل به مسبب الاسباب (خداوند)؛ یعنى در عین استفاده از اسباب، توجه داشته باشیم كه اسباب، از خود چیزى ندارند و در تأثیر، مستقل نمى‏باشند؛ بلكه تكیه‏گاه آنها نیز خداوند متعال است.6

برخى آثار و ثمرات توكل بر خداوند عبارتند از:

1. قوت قلب؛ امیر مؤمنان علیه‏السلام مى‏فرماید: «ریشه و اصل قوت قلب، توكل بر خداست».7

2. رام شدن دشوارى‏ها و آسان گشتن اسباب؛ امیر مؤمنان علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر كس بر خدا توكل كند، سختى‏ها در برابرش رام و اسباب و وسایل، براى او آسان و هموار مى‏گردد».8

3. شكست‏ناپذیر شدن؛ حضرت باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر كس بر خداوند توكل و اعتماد كند، شكست نمى‏خورد و هر كس به دامن او چنگ زند، مغلوب نمى‏گردد».9

پى‏نوشت:

1. سید عبد الله شبر، اخلاق شبر، ص 275.

2. مجلسى، بحارالانوار، ج 68، ص 138.

3. همان، ص 143.

4. فیض كاشانى، المحجه البیضاء، ج 7، ص 426.

5. اصول كافى، ج 1، ص 183، ح 7.

6. ر.ك: سید محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 5، ص 239.

7. رى شهرى، میزان الحكمه، ج 1، ص 318.

8. غرر الحكم، شماره 9028. 9. میزان الحكمه، ج 4، 22547.

منبع: سایت پرسمان



نظرات 0