چکیده: نزدیک به دوازده سال از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و اجرای سیستم بانکی مبتنی بر آن میگذرد. هدف قانونگذار از طراحی سیستم مزبور، طرد ربا از شبکه بانکی کشور بوده است . آیا این آرمان مقدس ، عملی شده است ؟ پاسخ طراحان و مجریان نظام نوین بانکداری در کشور به این سوال مثبت است . در تحقیق حاضر، درستی این پاسخ مورد تردید قرار گرفته و نشان داده شده است که سیستم بانکداری بدون ربا در ایران علیرغم حذف ظاهری و صوری ربا از عملیات بانکی، در واقع از آثار سوء سیطره ربا رهایی نیافته است . رابطه معکوس بین نرخ بهره و سطح تولید از اصول مسلمه علم اقتصاد است و شیب منفی منحنی IS در حقیقت ، بیان همین اصل اقتصادی است . ویژگی تحلیل ارائه شده در این پژوهش این است که طی آن، منطق و چرایی رابطه معکوس بین نرخ بهره و تولید با استفاده از عنصر ”مخاطره” و نقش آن در تولید، به تصویر شکیده شده و نشان داده شده است که طرح هر گونه ”نرخ سود علیالحساب ” که سپردهگذار نسبت به حصول آن ”مطمئن” شده باشد، کارکردی همانند نرخ بهره داشته و از طریق مکانیزمی که دقیقا مشابه مکانیزم تاثیر نرخ بهره بر سرمایهگذاری است ، ثروت ریسکپذیری بالفعل جامعه، بهرهوری نیروی ریسک و مآلا تولید ملی را کاهش میدهد