تاريخ : جمعه 12 آبان 1391  | 9:46 PM | نویسنده : قاسمعلی

 در جنگ صفین، هنگامى كه فرستاده‏هاى معاویه به حضور امیرمؤمنان علیه اسلام رسیدند تا به اصطلاح بین حضرت و معاویه صلح برقرار سازند، حضرت خطبه‏اى ایراد كرد و فرمود :

«انشدكم الله فى قول الله: (یا ایها الذین آمنوا اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولى الامر منكم) (7) و قوله: (انما ولیكم الله و رسوله و الذین آمنواالذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزكاة و هم راكعون) (8) ثم قال: (و لم یتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجة)، (9) فقال الناس: یا رسول الله، اخاص لبعض المؤمنین ام عام لجمیعهم؟ فامر الله عزوجل رسوله ان یعلمهم فیمن نزلت الایات و ان یفسر لهم من الولایة ما فسر لهم من صلاتهم و صیامهم و زكاتهم و حجهم. فنصبنى بغدیر خم و قال: «ان الله ارسلنى برسالة ضاق بها صدرى و ظننت ان الناس مكذبونى، فاوعدنى لابلغنها او یغذبنى، قم یا على‏» ثم نادى بالصلاة جامعة فصلى بهم الظهر ثم قال: «ایها الناس، ان الله مولاى و انا مولى المؤمنین و اولى بهم من انفسهم، الا من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله.» فقام الیه سلمان الفارسى فقال: یا رسول الله ولاءه كما ذا؟ فقال: «ولاءه كولایتى، من كنت اولى به من نفسه فعلى اولى به من نفسه.» و انزل الله تبارك و تعالى: (الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا) (10) ...» (11)
شما را به خدا سوگند مى‏دهم، در باره این آیات: «اى مؤمنان، از خدا و پیامبر و صاحبان امر خود پیروى كنید»؛ «صاحب اختیار و ولى شما خدا و پیامبرش و كسى است كه نماز را به پا داشته، در حال ركوع زكات مى‏دهد» و «غیر از خدا، پیامبر و مؤمنان را دوست صمیمى به شمار نیاوردید.»
مردم از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سؤال كردند: آیا مراد از «مؤمنان‏» در این آیات بعضى از آنهاست ‏یا همه آنان را شامل مى‏شود؟ خداوند به پیامبرش دستور داد تا به آنان بفهماند كه این آیات درباره چه كسى نازل شده است و ولایت را براى آنها تفسیر كند چنانكه نماز، روزه، زكات و حج را تفسیر كرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله)، براى امتثال امر خدا، در غدیر خم مرا به خلافت منصوب كرد و فرمود: «خداوند مرا به رسالتى فرستاده است كهسینه‏ام از آن به فشار آمده، گمان مى‏كنم مردم مرا تكذیب خواهند كرد؛ ولى خداوند مرا تهدید كرد و فرمود: این پیام را برسانم وگرنه مرا عذاب مى‏كند. اى على برخیز». سپس مردم را براى نماز جماعت فرا خواند، و نماز ظهر را با آنان خواند و فرمود: اى مردم، خداوند مولاى من است، من مولاى مؤمنینم و اختیارم بر مؤمنین از خود آنان بیشتر است، بدانید هر كه من مولاى او هستم على مولاى اوست. خداوندا، هر كه على را دوست دارد دوست ‏بدار و آن كه على را دشمن دارد دشمن بدار، هر كس على را یارى كند یارى كن و هر كه على را یارى نكند خوار كن.
در اینجا سلمان فارسى برخاست و گفت: یا رسول الله، ولایت و اختیار او بر مردم چگونه است؟ حضرت فرمود: اختیارات او مانند اختیارات من است، هر كس اختیار من به او از خود او بیشتر بوده، على هم اختیارش بر او از خودش بیشتر است.
و خداوند تبارك و تعالى این آیه را نازل فرمود: امروز دین شما را كامل كردم، نعمتم را بر شما تمام كردم و راضى شدم كه اسلام دین شما باشد.

7-النساء،59.
8-المائده، 55.
9-التوبة،16.
10-المائده،3.
11-كتاب سلیم بن‏قیس، ص 758/ الغدیر، ج 1، ص 195/ احتجاج طبرسى، ج 1، ص 341/ فرائد السمطین، ج 1، ص 314/ كمال الدین، ج 1، ص 274/ بحارالانوار، ج‏33، ص‏147.



نظرات 0