تاريخ : چهارشنبه 3 فروردین 1390  | 3:54 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : مصباح 90 (تبیین رهبر انقلاب در بارگاه رضوی (2))

«آمریکایی‏ها بعد از آن‌که عوامل خود را در این کشورها از دست دادند، دو تا ترفند را در پیش گرفتند: «یکى فرصت‌طلبى، دیگری شبیه‌سازى» فرصت‌طلبى‌شان این بود که خواستند این انقلاب‌ها را مصادره کنند... دوم،شبیه‌سازى بود. شبیه‌سازى یعنى شبیه آن‌چه را که ... دربعضى از کشورها اتفاق افتاده است، به عنوان مثال بتوانند در ایران پیاده کنند!»

رهبر بصیر انقلاب در طلیعه‏ی سال جدید طی سنت حسنه‏ای که در تمامی سال‏های گذشته نیز بانی آن بودند، «نقشه‏ی راه» ماه‏های آینده‏ی کشور را در سخنانی در جمع زایران ثامن‏الحجج (علیه السلام) تبیین و تشریح کردند.

 
افزون بر نکات راه‏گشا و استراتژیک پیرامون مسایل مختلف، تأکید و تحلیل ایشان بر قطعی بودن پیروزی حرکت‏های اسلامی منطقه و از سوی دیگر تداوم سلسله شکست‎های سیاست‏های آمریکا در منطقه بود. در این میان معظم له با اشاره به خیزش و خروش ملت‏های منطقه علیه حاکمان دست‏نشانده به سه تزویر و ترفند آمریکا و غرب در این باره پرداختند و خاطر نشان کردند:
 
1- آمریکا و غرب تلاش کردند در همان ابتدا در شرایطی که «حسنی مبارک» و «بن علی» را از دست داده‏اند، شاکله‏ی نظام آن‏ها را حفظ کنند و از همین روی اصرار کردند نخست‏وزیرها بمانند؛ اما ملت‏ها با ادامه‏ی قیام خود بر این ترفند فایق آمده و دولت‏ها را ساقط نمودند.
 
2و3- آمریکا و غرب، پس از این که عوامل خود را در این کشورها از دست دادند، دو ترفند دیگر را در پیش گرفتند که یکی «فرصت‏طلبی» و دیگری «شبیه‏سازی» بود.
 
فرصت‏طلبی آن‏ها این بود که خواستند انقلاب‏ها را مصادره کنند ولی در آن شکست خوردند و...
 
هم‏چنین تلاش کردند آن‌چه در این کشورها اتفاق می‌افتد را در ایران اسلامی پیاده کنند... اما معلوم بود این حرکت، شکست‏خورده و کاریکاتوری مضحک و بی‏نتیجه است و ملت ایران بر دهان آن‏ها کوبید.
 
با سونامی تحولات سیاسی در 10 هفته‏ی اخیر که دومینووار از تونس و مصر به دیگر رژیم‏های وابسته به غرب رسید، آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها در همان هفته‏های اولیه، پروژه‏ی شبیه‏سازی ناآرامی‏ها در جمهوری اسلامی را کلید زدند.
 
موضوع این نوشته به ثمره‏ی اخیر فرمایش مقام معظم رهبری، یعنی ترفند شبیه‏سازی ناآرامی‏های منطقه از ایران اسلامی تمرکز دارد و می‏کوشد دلیل شکست این پروژه‏ی آمریکایی- صهیونیستی را مورد واکاوی قرار دهد.
 
با سونامی تحولات سیاسی در 10 هفته‏ی اخیر که دومینووار از تونس و مصر به دیگر رژیم‏های وابسته به غرب رسید، آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها در همان هفته‏های اولیه، پروژه‏ی شبیه‏سازی ناآرامی‏ها در جمهوری اسلامی را کلید زدند؛ این در حالی بود که مقام‌های صهیونیستی بارها و به کرات از شکل‏گیری یک انقلاب اسلامی دیگر در منطقه ابراز نگرانی کردند؛ هم‏چنان‏که نشریه‏ی آلمانی «دِی سایت» در همان ایام تصریح می‏کند که اسراییل از تکرار شدن انقلاب اسلامی ایران در مصر هراسناک است، بنابراین اتفاقی که باید می‏افتاد این بود که ناآرامی‏ها را به ایران اسلامی منتقل کنند و ناگفته پیداست که با نشستن این پروژه، علی‏الحساب منافع زایدالوصفی برای آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها به وجود می‌آمد؛ چراکه اول؛ وجه‌ الهام‏پذیری ملت‏های منطقه از انقلاب اسلامی ایران را به زعم خودشان مهار می‏کردند و ناآرامی‏ها در ایران از نقش معنوی جمهوری اسلامی می‏کاست.
 
دوم؛ با توجه به شرایط و فضای خاص منطقه‏ای درصدد بودند با انتقال ناآرامی‏ها به ایران، اهداف شوم و البته ابتر مانده‏ی خود در فتنه‏ی سال 88 را بازسازی و عملیاتی نمایند.
 
اشتباه بزرگ آمریکایی‏ها و فرزند خوانده‏ی آن‏ها –رژیم منفور و جعلی صهیونیستی- این بود که کماکان اشتباهی را که در ایام فتنه مرتکب شده‏ بودند، دوباره تکرار کردند؛ یعنی نه تنها دچار خطای در تحلیل درباره‏ی ایران اسلامی شدند، بلکه اشتباه را با اشتباه ادامه دادند که این خود خطایی بزرگ است.
 
بازبینی صحنه‏ی فتنه‏ی 88، خطای محاسبات آمریکا و اذنابش که مدیریت بیرونی فتنه را برعهده داشتند، آشکارا به تصویر می‏کشاند. آن‏ها تمام توان مادی، تکنولوژیک و رسانه‏ای خود را به میدان آوردند تا با تضعیف ساختارهای نظام جمهوری اسلامی و پمپاژ شایعات و شبهات، براندازی نظام را با روش کودتای مخملی به سرانجام برسانند؛ اما فصل 8 ماهه‏ی نبرد نرم در سال 88 – 22 خرداد تا 22 بهمن- ورق را برگرداند و سلاح بصیرت ملی را در پی داشت.
 
9 دی و 22 بهمن 88، اقتدار و توانمندی خارق‏العاده‏ی نظام جمهوری اسلامی را بار دیگر به اثبات رساند و جمعیت ده‏ها میلیونی مردم نشان داد که مدیریت فتنه قافیه را به بدترین شکل ممکن باخته‏است. درس عبرت‏نگرفتن مدیریت بیرونی فتنه باعث شد تا آن‏ها در اواخر سال گذشته و با شروع تحولات منطقه، پروژه‏ی انتقال ناآرامی‏ها به ایران اسلامی را دنبال کنند؛ اما در 5 بهمن 89 که قرار بود جریان فتنه، به بهانه و ادعای حمایت از ملت مصر و تونس، اردوکشی خیابانی به راه بیندازند، تشت رسوایی آن‏ها از بام سرسپردگی و آلت دست بودن، بر زمین افتاد. تحرکات و تقلاهای جریان فتنه در اول اسفند نیز نشان داد که الگوی شبیه‏سازی و انتقال ناآرامی‏ها به ایران، عقیم مانده ‏است.
 
مشکل آمریکایی‏ها درباره‏ی ایران، فقر تحلیل است؛ نشریه‏ی «فارین پالیسی» به صراحت تأکید می‏کند که آمریکایی‏ها در تحلیل شرایط ایران ناتوانند.
 
این‌جاست که شخصی مثل «جرج سوروس» با تخصصی به اصطلاح «عملیاتی کردن کودتاهای مخملین در کشورهای هدف»، ماه گذشته در گفت‏وگو با (C.N.N) پیرامون تحولات منطقه‏ای و ایران اسلامی، تنها از سر ناتوانی و عجزآلود می‏گوید: «شرط می‏بندم تا یک‏سال دیگر، ایران شکست خواهدخورد.»!!
 
جالب است که نشریه‏ی آمریکایی «فارین پالیسی» با به تمسخر گرفتن این گفته‏ی «جرج سوروس» و یادآوری این نکته که ادعاهای همراه با هیجان امثال آقای سوروس از پس از انتخابات اخیر این کشور، به ثمر ننشسته، می‏نویسد: «علی‏رغم این شرط‏‏بندی جرج سوروس، تحولات اخیر نشان‏دهنده‏ی مانایی جمهوری اسلامی ایران است.»
 
مشکل آمریکایی‏ها درباره‏ی ایران، فقر تحلیل است؛ همین نشریه‏ی «فارین پالیسی» به صراحت درادامه‏ی مطلب مورد اشاره، تأکید می‏کند که آمریکایی‏ها در تحلیل شرایط ایران ناتوانند. به نظر می‏رسد این فقر تحلیل به عدم درک و فهم آن‏ها از الگوی مردم‏سالاری دینی بر می‏گردد که در آن دو رکن رکین «جمهوریت» و «اسلامیت» درهم تنیده شده و جمهوری اسلامی با عقبه‏ی اسلامی و ایرانی خود این قابلیت را داراست که از تمامی گذرگاه‏های صعب‏العبور، گذر کند؛ هم‏چنان‏که به تعبیر «فاینشال تایمز»: «جمهوری اسلامی برنده‏ی تحولات اخیر منطقه است؛ چراکه قدرت منطقه‏ای خود را تثبیت کرده و حتی توانسته در بحبوحه‏ی ناآرامی‏ها در منطقه، با اعزام دو رزم‏ناو به آب‏های مدیترانه و عبور از «کانال سوئز»، اقتدار خود را به نمایش بگذارد.»
 

از سوی دیگر به قول «واشنگتن تایمز»: «تحولات جدید در خاورمیانه و ناآرامی در کشورهای منطقه، همان هدفی را دنبال می‏کند که انقلاب اسلامی از سال 1979 میلادی به دنبال آن بود و آن هدف، تضعیف قدرت و نفوذ آمریکا است.»

 

گروه سیاسی برهان/ حسام‏الدین برومند



نظرات 0