👑👑👑 راسخونک👑👑👑

مطالبی جالب از موضوعات مختلف

حکایت شیطان,حکایت,حکایت آمونده,حکایت جالب,حکایت های خواندنی

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.


پرسیدم: «چرا می خندی؟»


پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»


پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»


گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»


با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»


جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»


پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟»


پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز !!!»

 

منبع:janan.eu


[پنج شنبه 27 فروردین 1394 ]  [10:33 AM]   [یحیی طاهرزاده]
 

حکایت پندآموز,حکایت,داستان های پند آموز,داستان از امام حسین

جوانی محضر امام حسین (ع) رسید و گفت: «من مردی گناهکارم و نمی‌توانم خودم را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.»


امام حسین (ع) فرمودند: «پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می‌خواهی گناه کن.


اول: روزی خدا را مخور و هر چه می‌خواهی گناه کن.


دوم: از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می‌خواهی گناه کن.


سوم: جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه می‌خواهی گناه کن.


چهارم: وقتی عزرائیل (ع) برای گرفتن جان تو آمد او را از خود بران و هر چه می‌خواهی گناه کن.


پنجم: زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می‌برد در آتش وارد مشو و هر چه می‌خواهی گناه کن.»


منبع:dastanak.com

 


[پنج شنبه 27 فروردین 1394 ]  [10:33 AM]   [یحیی طاهرزاده]

داستان,داستانهای خواندنی,داستانهای جالب

چهار نفر بودند.


اسمشان اینها بود.


همه کس، یک کسی، هر کسی، هیچ کسی.


کار مهمی در پیش داشتند و همه مطمئن بودند که یک کسی این کار را به انجام می رساند، هرکسی می توانست این کار را بکند ولی هیچ کس اینکار را نکرد. یک کسی عصبانی شد چرا که این کار کار همه کس بود اما هیچ کس متوجه نبود که همه کس این کار را نخواهد کرد.


سرانجام داستان این طوری شد هرکسی، یک کسی را سرزنش کرد که چرا هیچ کس کاری را نکرد که همه کس می توانست انجام بدهد!!؟

حالا ما جزء کدامش هستیم؟؟؟

منبع: dastanak.blogsky.com


[پنج شنبه 27 فروردین 1394 ]  [10:33 AM]   [یحیی طاهرزاده]
تعداد کل صفحات :  22 ::         10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >