👑👑👑 راسخونک👑👑👑

مطالبی جالب از موضوعات مختلف

یادش به خیر...
چن وقت پیش امتحان داشتیم،امتحانمون رو که دادیم از کلاس اومدیم بیرون...داشتیم با دوستان غیبت یکی از همکلاسیا رو میکردیم و میخندیدیم و من هم داشتم ادای اون بنده خدا رو درمیاوردم که دیدم یه خانومه وایساده ما رو نگا می کنه یه لبخند ژکوند هم رو لباشه...همون خانومه اومد جلو ازمون پرسید
خانومه-دوم تجربید؟!
ما-آره چطور؟!
خانومه-هیچی بین حرفاتون اسم دخترمو شنیدم...
من


[دوشنبه 22 تیر 1394 ]  [6:07 PM]   [یحیی طاهرزاده]

عاغا چن وخ پیش رفته بودم تو یه چت رونی ، بعد یه دختری تو خصوصی باهام حرف میزد ، بعد از چن دقیقه گوشبم زنگ خورد ، بهش گفتم تلفن(یعنی اینکه تلفنم زنگ خورد یکی دو دقیقه دیگه بر می گردم)
خلاصه تلفن رو که قطع کردم برگستم دیدم طرف شماره شو داده.تو نگو فک کرده منظورم از تلفن این بوده که شمارتو بده !!!!!!
بی شوهری است دیگر....این بلا ها را سر آدم میاورد
ینی از اون روز پامو تو هیچ چت رومی نذاشتم!!!!!


[دوشنبه 22 تیر 1394 ]  [6:07 PM]   [یحیی طاهرزاده]

کیا وقتی بچه بودن عروسک یا توپ یا هر چیز دیگه ای رو پرت میکردن تو کانال کولر تا پرت شه بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعدشم کلی خرکیف شن و دوباره این کارو بکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی حال میداد یاد اون دوران بخیر!!!!!!!!!!!!!!


[دوشنبه 22 تیر 1394 ]  [6:07 PM]   [یحیی طاهرزاده]
تعداد کل صفحات :  527 ::         140   141   142   143   144   145   146   147   148   149   >