👑👑👑 راسخونک👑👑👑

مطالبی جالب از موضوعات مختلف

سر سفره ی ناهار بودیم تلوزیون داشت بازی ایران-بحرینو نشون میداد,
گزارشگر سر یه صحنه ای گفت "حاج صفی توپ مرده رو زنده میکنه"
بابامم به شوخی گفت" آره دیگه حاج صفی دکتره"
یهو خواهرم به من میگه"آره!!!!حاج صفی دکتره!!!ایول دمش گرم چی جو ری تونست دکتر بشه!!!"
شاید فکر کنی اون لحظه منو مامان بابام سفره رو جویدیم از خنده ولی نه!!! بجاش آب شدیم از خجالت! آخه(( نامزد ))خواهرمم سر سفره بود,خودش تنهایی همه ی سفره رو جوید
بخدا به زور براش شوهر پیدا کرده بودیم تو این بی شوهری
نخند برو دعا کن نامزدش طلاقش نده,همتون نفری 5تا صلوات
اگه عروسیشون پاگرفت دعوتین,حالا بلایکید ببینم چن نفرید


[شنبه 20 تیر 1394 ]  [11:25 PM]   [یحیی طاهرزاده]

امروز سر زنگ زبان فارسی معلممون خییییلییییی داشت حرف میزد ماعم خسته شدیم نشستیم نقاشی کشیدن(واقعا نقاشیم خوبه مخصوصا وسط درس:)) )
معلممونم یه ادم پر ریشی هست (در حد داعشیا:)) ) اومد بالا سرم :
-اقای فلونی شما دارید چیکار میکنید؟
-عاغا داریم نقاشی میکشیم :))
بچه های کلاس: هار هار هار
- این چیه داری میکشی بده ببینم حواست وسط درس کجاست (بعد بیس ثانیه لود شدن) اقای فلونی دارید کاریکاتور منو میکشید؟؟؟
-نه عاغا به خدا میموووونه(کلاس پکید از خنده) منم فهمیدم چه دست گلی اب دادم گفتم برم مسالمت امیز پیش ناظم اعتراف کنم
- اقای فلونی کجا؟ به خدا اگه بزارم... شما با این حرفت خستگی یه روزمونو به در کردین :))
این قسمت من عه کاریکاتوریست :))))))


[شنبه 20 تیر 1394 ]  [11:25 PM]   [یحیی طاهرزاده]

کلید اسرار....این داستان امتحان عاقا ما یه استادی داشتیم واسه امتحان پایان ترم سوال شیمی طراحی کرد در حد زکریای رازی بعد ترم بعدیم باهاش واحد برداشتیم دلمونم پرر از دستش
وسط درس یه لیوان آب آور بخوره تلفنش زنگ خور تا روشو برگردوند قطع کنه یادش رفت آبو بخوره رو کرد به تابلو به درس دادن حالا من موندم و لیوان آب نامردی نکردم دستمو تاآرنج کردم تو لیوان یکی از اون طرف بال مگس رو یه تابی داد تو لیوان و...
حالا استاده امروز نیومد فک کنم اسهال مزمن گرفته
این است عاقبت استادان ستمکار:)


[شنبه 20 تیر 1394 ]  [11:25 PM]   [یحیی طاهرزاده]
تعداد کل صفحات :  527 ::         270   271   272   273   274   275   276   277   278   279   >