درباره

در این پایگاه اینترنتی محتوا های متنوع و متفاوت در مورد مهدویت قرار داده می شود. محتوا های ما بسیارمهم هستند و انتظار می رود شما این محتوا ها را نشر دهید تا در ثوابش شریک شوید. جهت تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوي دوستان
ابزار و قالب 

وبلاگ
کاربردي
تاریخ روز حدیث موضوعی وصیت شهدا


[مرجع دريافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
مجاهدت مهدوی

ضرورت انتقال محبت اهل‌بیت (ع) به فرزندان

از جمله ویژگی‌های هر مقاله‌ای آن است که بر اساس اولویت‌بندی مسایل و مشکلات، به حل مساله و مشکل‌ها بپردازد. در هر جامعه‌ای، مسائل و معضلات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها حساس‌تر و مبنایی‌تر است. ابتدا آنها را باید حل کرد، سپس به سراغ بقیه رفت. در این بخش، به ضرورت پرداختن به این موضوع می‌پردازیم.
 

۱. اهمیت و نقش محبت اهل‌بیت(ع) و سعادت‌مندی انسان‌ها

بر اساس جهان‌بینی‌ما، در ورای این دنیا، آخرتی در پیش است که نیک‌بختی ما در آن‌جا، در همین دنیا رقم می‌خورد. پس این ما هستیم که می‌توانیم آینده‌ای روشن و پر از نیکی برای خودمان آماده کنیم. بر اساس مبانی دینی، محبت اهل‌بیت(ع) و ارادت به ایشان، از جمله راه‌های میانبُر و سریع برای رسیدن به سعادت اخروی است. چه بسا بتوان ادعا کرد که اگر محبت اهل‌بیت(ع) در دل کسی نباشد، بعید است بتواند در آخرت نجات یابد؛د البته حساب جاهل قاصر جداست؛ یعنی کسی که نمی‌داند و زمینه برایش فراهم نیست. از میان روایات متعدد، به چند مورد اشاره می‌کنیم:
الف) «زمخشری» از مفسران اهل‌سنت، در تفسیر معروف خود به نام الکشاف در ذیل آیه ﴿قُل لَّا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى﴾(۲) می‌فرماید:
عن النبیِ[ص] إنه قال: من مات علی حبِّ آل محمد مات شهیداً، ألا و من مات علی حب آل محمدٍ مات مغفوراً له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً... ؛ (۲)
پیامبر(ص) فرمودند: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید است، آمرزیده می‌شود، توبه‌کننده به شمار می‌آید، با ایمان کامل مرده است، ملک الموت او را به بهشت بشارت می‌دهد و... .
ب) از پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
[دوستی من] و اهل‌بیتم، در هفت منزل سخت و خطرناک برای شما سودمند است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام نشور، هنگام حساب و کتاب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط. (۳)
شاید بر همین اساس، یکی از وظایف والدین، انتقال محبت اهل‌بیت (ع) به فرزندان شمرده شده است؛ چنان‌که علی(ع) از پیامبر (ص) نقل می‌فرماید: فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، محبت اهل‌بیت او و قرائت قرآن.
حال که محبت اهل‌بیت(ع) این‌قدر مهم است و نقش مهمی در رستگاری انسان‌ها دارد، ضرورت دارد والدین و نظام تربیتی ـ آموزشی جامعه ما، تلاشی دو چندان برای انتقال این محبت به فرزندان از خود نشان دهند.
 

۲. مانع بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و فردی

سالانه هزینه‌های مالی و زمانی بسیاری در جوامع و خانواده‌ها، صرف کنترل نابسامانی‌های اخلاقی و اجتماعی می‌شود که نتایج آن معمولاً چندان رضایت‌بخش نیست؛ مثل برخورد با مجرمان، تقویت پلیس، زندان، جریمه و... . در جوامع غربی عموماً کنترل بیرونی شدید است و افراد از ترس قانون، جرات خلاف ندارند یا کمتر خلاف می‌کنند؛ اما وقتی کنترل برداشته شود، آمار جرایم بالا می‌رود. در مکتب اسلام، گرچه برای جلوگیری از انحرافات به کنترل بیرونی مثل حد، قصاص، امر به معروف و نهی از منکر و... اشاره شده، عمده توجه به کنترل درونی است؛ یعنی افراد باید طوری تربیت شوند که مانع درونی در خودشان بیابند و حتی در نبود ناظر بیرونی، مرتکب خطا نشوند. محبت اهل‌بیت(ع)، بویژه محبت وجود حضرت ولی‌عصر(عج)، یکی از عوامل عمده در ترک اعمال ناشایست است؛ چراکه وقتی انسان به حضرت محبت داشت، سعی می‌کند از اعمالی که این محبت را از بین می‌برد بپرهیزد و هماهنگ با میل محبوب خود حرکت کند. بنابراین، اگر عشق و محبت به حضرت حجت(عج) در سطح خانواده‌ها و جامعه گسترش یابد، بسیاری از معضلات اجتماعی و فردی حل خواهد شد و لازم نیست هزینه‌های گزافی صرف جلوگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی شود.

۳. از منتظران شدن

ما به منتظر بودن مأمور شده‌ایم. امام علی(ع) می‌فرماید:
انْتَظَرُوا الْفَرَجَ... فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛(۴)
منتظر فرج باشید و بدانید که محبوب‌ترین اعمال نزد خدا، انتظار فرج است.
از طرفی، انتظار، صرف ادعا نیست، بلکه امری است مشکل. امیر مؤمنان می‌فرماید:
کسی که منتظر امر ماست، مثل شهیدی است که در خون خود شناور است.(۵ )
بنابراین، باید در عمل ثابت کرد که منتظر هستیم؛ مثل شهیدی که عملاً وارد عرصه جهاد می‌شود و سختی‌ها را تحمل می‌کند. به نظر می‌رسد یکی از راه‌های اثبات ادعای منتظر بودن، انتقال محبت حضرت به فرزندان است (صداقت در انتظار)؛ به طوری که این جزء برنامه زندگی باشد و در رأس نیازهای فرزندان بدان توجه شود. در آن صورت، از برکات دعای امام صادق(ع) بهره‌مند خواهیم شد که فرمود:
خداوند بنده‌ای را رحمت کند که ما را نزد مردم محبوب سازد.(۶ )



محبت به امام زمان (عج) یکی از ارزش‌های مهم در فرهنگ اسلامی به شمار می‌آید. این ارزش، افزون بر واجب بودن در آموزه‌های دینی، کارکردهای مثبتی برای جامعه اسلامی به ارمغان می‌آورد. در این فرایند، نقش خانواده در انتقال محبت امام زمان (عج) از نهادها و سازمان‌های دیگر برجسته‌تر می‌نماید. این مهم، راهکارهای ویژه‌ای را طلب می‌کند، که توجه به وراثت زیستی و طبیعی، الگوهای نقش، فرهنگ‌سازی، ارزش‌انگاری و ... را می‌توان از آن جمله دانست.
فرایند انتقال محبت امام زمان(عج) ، آسیب‌هایی را نیز فرا روی خود دارد؛ که سطحی‌نگری در معنای محبت، به وجود نیاوردن انگیزه در فرزندان، عدم ارزش‌انگاری محبت امام زمان(عج)، نظام‌مند نبودن و افراط و تفریط در انتقال آن از جمله این آسیب‌هاست.
مقدمه 
نهاد خانواده از نهادهای مهم جوامع بشری است که بسیاری از نیازهای زیستی و روانی انسان‌ها را بر‌آورده می‌کند. انتقال ارزش‌ها و باورداشت‌های جامعه به فرزندان از مهم‌ترین کارکردهای خانواده است. از سوی دیگر، محبت و دوستی اهل‌بیت، بویژه محبت امام زمان(عج) ، از ارزش‌های برجسته جامعه دینی به شمار می‌آید که انتقال این ارزش مهم، همانند ارزش‌های دیگر از کارکردهای نهاد خانواده است.
در این نوشتار، نقش خانواده را در فرایند انتقال محبت امام زمان(عج) باز می‌گوییم و راهکارهایی را بررسی خواهیم کرد که خانواده باید در پیش‌گیرد تا بتواند محبت امام زمان(عج) را به فرزندان خود منتقل کنند. در این میان، به آسیب‌هایی خواهیم پرداخت که در این فرایند فراسوی نهاد خانواده قرار دارد.
شناخت این راهکارها و آسیب‌ها، به خانواده‌ها کمک می‌کند تا بتوانند محبت اهل‌بیت (ع) را با تأثیرگذاری بیشتری به فرزندان خود هدیه دهند و نیک‌بختی دنیوی و اخروی آنها را تضمین کنند.

اهداف مقاله

مطالبی در بحث ضرورت انتقال محبت بیان شده که اهداف را نیز تا حدی روشن می‌کند، ولی به طور مشخص اهداف ذیل را در طرح این موضوع می‌توان برشمرد:
۱. خانواده‌ها به یکی از مهم‌ترین وظایف خویش در امر تربیت فرزندان (أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ ‌بیته و قرائةِ القرآنِ (۱) بپردازند که متأسفانه پرداختن به مشکلات زندگی و تلاش برای رفاه و لذت بیشتر، بسیاری از والدین را از وظایف مهم تربیتی دور کرده است. آشنا کردن والدین با این وظیفه، و معرفی کردن راه‌کارهای عملی به آنها که در بحث راهکارها می‌آید.
۲. پرورش نسلی منتظر که در سایه محبت به حضرت، زمینه ظهور را فراهم آورند.
۳. مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب که تمام توجه‌اش به عشق‌های زودگذر به انسان، لوازم، لباس و ... است و جایگزین کردن عشق و محبت به حضرت که تمام ویژگی‌های معشوق حقیقی را داراست.
۴. ارایه راه‌کاری آسان و کارآمد به والدین برای انتقال محبت حضرت تا زمینه انتقال دیگر ارزش‌های دینی و هنجارهای رفتاری در فرزندان نیز فراهم آید.
۵. جلوگیری از گرایش شدید مراکز مشاوره به سمت و سوی راهکارهای غیربومی و دینی برای برطرف ساختن مشکلات تربیتی و ارایه راه‌حلی آسان و عملی که با آموزه‌های دینی هماهنگ باشد. متأسفانه در برخی مراکز مشاوره خانواده، گاه راه‌ حل‌هایی برای رفع مشکلات تربیتی فرزندان ارایه می‌شود که نه با فرهنگ دینی و نه با فرهنگ بومی ما هماهنگی دارد.
۶. شواهد متعددی نشان می‌دهد که بسیاری از انسان‌ها در سرتاسر دنیا، تشنه معارف دینی و الهی هستند. این مساله، از گریز از فرهنگ مادی غرب سرچشمه می‌گیرد که با فطرت انسان‌ها ناسازگار است و نمی‌تواند نیازهای وجودی آنها را برطرف سازد. ازاین‌رو، روز به روز به تعداد افرادی که خواهان راه‌کارهای دینی در اداره جامعه، خانواده و... هستند، افزوده می‌شود. از طرفی ما وظیفه داریم پاسخی به آن نیازها بدهیم؛ لذا این نوشته می‌تواند بخشی از نیازها را برآورده سازد و دستکم دری به روی بسیاری از تشنگان باز کند و آنها را به تفکر و تأمل وادارد که خانواده اسلامی، چه توانایی‌هایی برای تربیت فرزندان دارد. در حقیقت این نوشته، الگویی عملی و کارآمد را پیش روی آنها قرار می‌دهد.





تلاوت قرآن همراه با تأمل

دوستان سعی کنند در همه اوقات – به خصوص در ماه رمضان – تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگی‌تان حذف شود.
تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر می‌بخشد. تلاوت عجله‌یی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد – بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما می‌شود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا می‌کند که با بیان دیگری حاصل نمی‌شود؛ بیشتر با تدبر حاصل می‌شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را می‌خواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه می‌خواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا می‌کند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر می‌فهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت، ۱۷/۰۷/۱۳۸۴٫

ضیافت خاصان پروردگار
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مَؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هر چه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم می‌نشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسان‌ها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهره‌مندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.

 

منبع: آیة الله خامنه‌ای، خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۰/۰۱/۱۳۶۹
درهای آسمان، درهای بهشت
در روایت داریم که درهای آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی رابطه قلبی انسان با خدا در این ماه آسان‌تر از همیشه است. در روایت داریم که درهای بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی به برکت روزه و توجه و خشوعی که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک برای انسان وجود دارد. البته فرصت به معنای تحقق آنچه انسان از آن فرصت جستجو می‌کند، نیست؛ اراده و دنبال‌گیری و خواست و حرکت ما را لازم دارد. در هر حال این فرصت وجود دارد و ما می‌توانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم.

 

منبع: آیة الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۲۰/۰۸/۱۳۸۱٫
قطعه‌ای از بهشت
ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد می‌کند و به ما فرصت می‌دهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت می‌شوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور می‌کنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیلة القدر است.

 

منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، ۱۷/۱۱/۱۳۷۲٫
رمضان؛ ماه همواری راه
ما در طول سال و در مسیر طولانی حرکت خودمان در چالش با هواهای نفسانی، با گناهان، با فضاهای تاریکی که خودمان به دست خودمان به وجود می‌آوریم، با مشکلاتی مواجه می‌شویم. گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلاف‌ها و گناه‌های خود احاطه می‌شویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعه‌یی است که حرکت در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشواری که می‌خواهید به محلی یا به شهری برسید، گاهی مجبورید پیاده راه را طی کنید؛ گاهی مجبورید از آب بگذرید؛

 

گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلاف‌ها و گناه‌های خود احاطه می‌شویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعه‌یی است که حرکت در آن قطعه آسان است. گاهی مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یک جا هم می‌رسید به فرودگاهی که هواپیمای مجهزی آماده است تا شما را بی دردسر و با خیال راحت و پس از طی مسیر طولانی به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است. خدای متعال راه را در ماه رمضان هموار کرده است و فضا را در ماه رمضان، فضای خالی از معارض قرار داده است. این روزه‌یی که شما می‌گیرید، نفس و هواهای نفسانی را به زنجیر می‌کشد؛ این عبادت‌ها، این دعاها، این خشوع‌ها، این ذکرها و این لیلة القدر همان وسایل همواری است که شما را فرسنگ‌ها جلو می‌برد؛ راهی را که در طول سال و در ماه‌های دیگر گاهی یک متر یک متر باید طی کنیم، می‌توانیم اگر همت کنیم و اگر خودمان را برسانیم، در ماه رمضان این راه را فرسنگ فرسنگ طی کنیم؛ لذاست که شما می‌بینید اولیای خدا از مژده رسیدن ماه رمضان خرسند می‌شدند و از فراق ماه رمضان اشک‌هایشان سرازیر می‌شد.
منبع: بیانات آیة‌الله خامنه ای ، در خطبه‌های نماز عید سعید فطر، ۲۴/۰۸/۱۳۸۳٫
عروج و اعتلای روح
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر – که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او، محاصره شده و انگیزه‌های گوناگون، او را به سمت پایین و تنزل و سقوط می‌کشاند – فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را – که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد – به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.

 

منبع: سخنرانی آیة الله خامنه‌ای در دیدار با اقشار مختلف مردم(روز یازدهم ماه رمضان) ۱۸/۰۱/۱۳۶۹٫
محروم واقعی
این، چیز کمی نیست که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این ماه [رمضان] را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آن جا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه نشوند، البته بی بهره خواهند ماند و واقعاً این محرومیت به معنای حقیقی است. «ان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۰) محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران الهی را به دست بیاورد.


منبع: سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر، ۰۷/۰۲/۱۳۶۹٫



کارکردها و انواع بهره گیری از خانه

یکی از مشخصات خانواده های الهی، ولائی و امام زمانی بهره گیری حداکثری و چند منظوره از خانه و محیط آن می باشد؛ این دیدگاه بر اساس آموزه ها و سفارشهای اهل بیت (ع) و جزء سیره مبارکه ایشان می باشد.
خانواده های مهدوی باید از خانه به عنوان کانونهای چند منظوره و چند کاره بهره گیری نمایند، یعنی علاوه بر استراحت و خواب و خوراک و تأمین آرامش و آسایش در خانه می توان بهره های دیگری هم گرفت که مهمترین آن تبدیل خانه به پایگاه علم و علم آموزی مکتب تربیتی اهل بیت (ع) و محل رفت و آمد محبان اهل بیت (ع) است. در اینجا به چند نمونه از کارکردهای معنوی خانه اشاره می کنیم:

1. تبدیل خانه به کانونهای ولایت و دین آشنائی

* قال الصادق (ع) (أبلِغ مَوالیَنَا السَّلامَ و أوصِهِم بِتقوَی الله... و أن یَتَلاقَوا فیِ بیوتِهِم ولیَتَفاوَضُوا عِلمَ الدِّین فانَّ ذلک حیاهٌ لأمرنا ، رَحمَ الله عبداً أحیَا امرَنَا.) (18)
«سلام ما را به دوستان و موالی ما برسان و آنها را به تقوی الهی سفارش فرما... و اینکه در خانه هایتان با یکدیگر ملاقت کنید و با یکدیگر راجع به علوم دینی مذاکره و گفتگو کنید، چرا که با این کار، أمر ما اهل بیت زنده و پویا می شود، خداوند بنده ای که أمر ما اهل بیت را احیا کند، رحمت فرماید.»

2. تبدیل خانه ها به کانون دیدار بین محبین اهلبیت با هدف احیاء امر ایشان

* قال الباقر(ع): (تَزاوروا فِی بیُوتِکم فانَّ ذلک حَیاهٌ لأمرِنا، رَحمَ الله عبداً أحیَا أمرَنَا.) (19)
«یکدیگر را در خانه هایتان زیارت کنید، چراکه در این ملاقات و زیارت أمر ما اهل بیت، زنده و پویا می شود، خداوند بنده ای که أمر ما اهل بیت را احیا کند رحمت فرماید.»

3. پایگاه هجرت به سوی خدا (20)

خانه های ایمانی می توانند پایگاهی برای پرواز به سوی خدا و مهاجرت الی الله باشد، همچنانکه نبی مکرم اسلام (ص) در شب معراج از خانه خود به سوی آسمان ها حرکت کردند و نیز حضرت زهرا (س) از خانه ی خویش با عروج الی الله به مقام شهادت نائل آمدند.
(وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِه مُهاجراً إلی الله و رَسُوله...) (21) «هر کس به عنوان مهاجرت به سوی خدا و رسولش، از خانه خود بیرون رود...»

4. خانه ها محل تعلیم و تربیت و مذاکرات علمی

* قال لقمان لابنه: (أی بُنیَّ صاحبِ العلماِ و جالِسهُم و زُرهُم فی بیوتهم لَعلَّکَ أن تَشبِهَهُم فَتَکُون َ مِنهُم.) (22)
«لقمان به فرزندش گفت: فرزندم با علماء همراه باش و با آنان نشست و برخاست کن و آنان را در خانه هایشان زیارت کن چرا که شاید با این عملت شبیه آنان شوی و در نتیجه از آنان گردی.»

5. مرکز بهداشت و نظافت

* قال الکاظم (ع): (ملکٌ یُنَادِی فی السَّماء: اللهمّ بارِکٌ عَلَی الخَلاّلین و المُتَخَلِّلین وَهُمُ الَّذین فی بُیُوتِهِمُ الخَلُّ وَالَّذین یَتَخَلَّلون.) (23)
«فرشته ای در آسمان ندا می دهد: « خداوندا! خلالان و متخللان را برکت ده» و. آنان کسانی هستند که در خانه هایشان سرکه «خلّ» هست و کسانی که خلال می کنند.»

6. خانه کانون آرامش زا و سکینه

(واللهُ جَعَلَ لَکُم مِن بُیوتِکم سَکَناً.) (24)
«و خدا برای شما از خانه هایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد.»

7. تبدیل خانه به مسجد

حضرت زهرا(ع) وحضرت علی (ع) در خانه محراب عبادت و اتاقی برای عبادت داشتند و نماز شب و عبادات خود را در آن به انجام می رساندند، هر چند ارتباط ایشان با مسجد نیز قوی ومستمر بود. سایرین نیز علاوه بر شرکت در مساجد برای عبادت جمعی می توانند درخانه محرابی برای عبادت داشته باشند. امام صادق (ع) به مِسمَع فرمودند:
« إنّی اُحِبُّ لَکَ أن تَتَّخِذَ فی دارکَ مسجداً فی بَعضِ بیوتِکَ....) (25)
«من دوست دارم یکی از اتاق های منزلت را مسجد قرار دهی.»
البته به فرموده ی روایات شایسته است نمازهای واجب در مساجد و نمازهای نافله در خانه اقامه گردد، اما زنان نیز می توانند در صورت عدم وجود شرایط حضور در مسجد، خانه ی خویش را مسجد قرار دهند و همان ثواب حضور در مسجد برای ایشان لحاظ می گردد.
* قال رسول الله (ص):
(صَلاهُ المَرأَهِ وَحدَها فیِ بیتها کَفضلِ صَلاتِها فِی الجمع خَمساً و عشرینَ درجه.) (26)
«نماز فرادای زن در خانه اش همانند فضیلت نماز جماعت اوست که بیست و پنج درجه و ثواب دارد.»
همچنین روایت شده که:
* (أنَّ خَیرَ مساجِدِ النِّساءِ البُیُوت...»(27)
«بهترین مسجد زنان، خانه هایشان است.»

8. خانه آموزشگاه علمی قرآن و حکمت آموزی
قرآن می فرماید: (و اذکُرنَ ما یُتلی فی بیوتِکُنَّ مِن آیاتِ الله و الحِکمَه.) (28)
«آنچه که از آیات الهی و حکمت و دانش در خانه های شما خوانده شود را یاد کنید.»



اهمیت و جایگاه خانه

از دیدگاه قرآن و اهل بیت (ع) و نیز از منظر کارشناسان مسائل تربیتی، محدوده ی خانه از قداست و یژه ای برخوردار می باشد که خانه های مهدوی لازم است ضمن آشنایی با این اهمیت و قوانین و آداب خانه، برای اجرای قواعد خانه داری تلاش نمایند.
اهمیت ویژه خانه سبب شده است تا دین برای ساختن خانه، ورود به آن، حضور در آن و خروج از آن قوانین و آداب خاصی را تنظیم کند، همانطور که برای خانه های خداوند (مساجد) در زمین، احکام ویژه ای وضع شده است.

مصادیق اهمیت خانه از دیدگاه اسلام:

1. توجه به جهت قبله در ساختن بنای خانه

قرآن می فرماید: (وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً (10)وَ أَقِیمُوا الصَّلاَةَ.... (11)
«خانه هایتان را مقابل هم (یا رو به قبله) بسازید و نماز به پا دارید...»
در تفسیر نور ذیل این آیه آمده است:
* معماری و شهرسازی اسلامی باید با اهداف مکتبی سازگار باشد و جهت قبله فراموش نشود.
* به گونه ای خانه بسازیم که انجام مراسم مذهبی و اقامه ی نماز در آن عملی باشد.
* خانه افراد مکتبی باید نمازخانه باشد.
در طراحی و مهندسی خانه سازی، جهت قبله علاوه بر نماز برای اموری چون نشستن، خوابیدن و...کاربرد دارد و این همه بیانگر ارتباط تنگاتنگ مهندسی خانه سازی و مسائل تربیتی می باشد.

2. قوانین ورود به خانه و خروج از آن

قرآن می فرماید: (وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا (12).
«نیکی آن نیست که از پشت خانه ها وارد شوید، بلکه نیکی آن است که تقوی پیشه کنید و از درها وارد خانه ها شوید.»
در این آیه شریفه برای خانه به عنوان یک پایگاه مهم تربیتی حرمت و حریم خاصی تعریف شده و از حریم شکنی و نادیده انگاشتن قداست آن پرهیز داده شده است.
ورود به خانه، حضور در خانه و خروج از آن باید بر اساس تقوا و رعایت احکام مربوط به آن باشد.
در روایات برای خروج از خانه اذکار متعددی ذکر شده است:
امام رضا (ع) فرمودند: چون از خانه بیرون می روی بگو: (بسم الله آمنتُ باللهِ توکلتُ علی اللهِ ماشاء اللهُ لا حول و لا قوهَ إلا باللهِ).
قرآن کریم در بیان آداب ورود به خانه می فرماید: (فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً....(13)
«پس هنگامی که داخل خانه ای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه!»
حضرت علی (ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند:
(إذا دَخَلَ أحدَکُم مَنزلاً فَلیُسَلِّم علی اهله یقول: « السَّلامُ عَلَیکم » فإن لم یکن أهلٌ فَلیَقُل: « السّلام عَلَینا مِن رَبِّنا» و لیَقرَأ قل هو الله أحدٌ حین یدخُلُ منزلَهُ فَإنَّهُ یُنفِی الفَقرَ.) (14)
«چون کسی داخل خانه ای شد بر اهل آن خانه سلام کند و بگوید: «السلام علیکم»، پس اگر کسی در خانه نبود باید بگوید: « السّلام علینا مِن ربّنا» «سلامی بر ما از جانب پروردگارمان» و سوره قل هو الله احد را هنگام وارد شدن بخواند که فقر را بر طرف می کند.»

3. وضع قوانین خاص برای ورود به بیوت الهی

همچنین در قرآن کریم آداب و ضوابط ویژه ای برای ورود به خانه های انبیاء و اولیاء (و حرم معصومین (ع) و زمان و چگونگی حضور در محضر آنان ذکر شده است. خداوند می فرماید: « (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَ لکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ....(15)
« ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه های پیامبر (ص)، داخل نشوید مگر اینکه برای صرف غذا به شما اجازه داده شود، به شرطی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار غذا ننشینید، اما چون دعوت شدید داخل شوید و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید(و پس از صرف غذا) برای صحبت کردن و بحث ننشینید.
پیامبر اکرم (ص) به میهمان بسیار علاقه داشتند و خانه حضرت میهمانخانه ای برای یاران و اصحاب ایشان بود. پیامبر (ص) می فرمودند:
(کُلَّ بَیتٍ لایدخُلُ فیه الضَّیفُ لا تَدخلُهُ المَلائکهُ.) (16)
«هر خانه ای که میهمان به آن وارد نشود، فرشتگان به آن وارد نمی شوند.»
بُکَیر می گوید: ابوبصیر مردی را ملاقات کردم به من گفت به کجا می روی؟ (قُلتُ: اُریدُ مولاکَ) « گفتم: به دیدار مولای تو می روم»
قال: أنا أتبَعُکَ فَمَضی فَدَخَلنا علیه وَ أحدَّ النَّظرَ إلیه و قال هکذا تدخُلُ بیوتَ الأنبیاءِ و أنت جُنبٌ؟ فقال: اعوذ بالله مِن غَضَب الله و غَضَبِک و قال: استغِفُرالله و لا أعودُ.(17)
(پس گفت، من هم به همراه تو می آیم، پس زمانی سپری شد تا اینکه بر حضرت داخل شدیم در حالیکه حضرت به او توجه کرد و (با عتاب) فرمود:
«این چنین در بیوت و خانه های انبیاء داخل می شوید در حالی که جنب هستی؟! پس ابوبصیر گفت: پناه می برم به خدا از خشم خدا و از خشم شما و گفت: از خدا طلب مغفرت می کنم و دیگر تکرار نمی کنم.»





 

بازدید : 3060 بار

سه‌شنبه، 14 آذر 1391

خانواده محوری استراتژی راهبردی دوران غیبت

 

خانواده محوری استراتژی راهبردی دوران غیبت
 

 

نویسنده: مهدی نیلی پور



 


در آیات قرآن و سخنان اهل بیت (ع) تا حدود زیادی شرایط و هنجارها و ناهنجارهای دوران غیبت مورد بررسی قرار گرفته و برای دوستداران اهل بیت (ع) به عنوان یک سلسله اخبار غیبی و پیش بینی های اخلاقی -اجتماعی گزارش شده است. از سوی دیگر برای حفظ شیعه و اصالتهای انسانی الهی او، از جانب پیشوایان دین رهنمودهایی صادر شده است که به عنوان برنامه و استراتژی راهبردی در این دوران باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
بطور نمونه یکی از برنامه های فرهنگی و راهبردهای عصر غیبت، توجه به کتاب، کتابخوانی و نوشتن کتاب است. امام صادق (ع) می فرمایند:
* (احتَفِظُوا بِکُتُبِکُم فَانَّکم سَوفَ تَحتاجونَ إلَیهَا). (1)
«نوشته های خود را نگه دارید زیرا بزودی به آنها نیازمند خواهید شد.»
* (اُکتُب و بُثَّ عِلمَکَ فی إخوانِکَ فَإن مِتَّ فأَورِث کُتُبَکَ بَنیِکَ فانهُ یَأتِی عَلَی النّاس زمانُ هَرجٍ لایَأنَسونَ فِیه إلاّ بِکُتُبهِم) (2)
«علم خویش را بنویس و میان برادرانت انتشار بده و پس از خود کتابهای خود را برای فرزندانت به ارث باقی بگذار، زیرا که زمانی پر آشوب خواهد آمد که مردم به چیز دیگری جز کتاب اُنس نمی یابند.»
از دیگر برنامه ها و راهبردهای دوران غیبت که مربوط به مباحث خانوادگی است توجه به خانه و خانواده و ملازم بیت بودن در این دوران است.
امام صادق (ع) می فرمایند: (کُفّوا ألسِنَتِکُم وَالزَمُوا بُیُوتَکُم...) (3)
«در دوره ی غیبت زبان های خود را نگهدارید و ملازم خانه های خویش باشید...»
حضرت جواد (ع) می فرمایند:
(و قبلَ ذلک فتنهُ شرٍّ یُمسِی الرَّجُلُ مُؤمِناً و یُصبِحُ کافِراً و یُصبِحُ مؤمناً و یُمسِی کافراً، فَمَن أدرکَ ذلک الزَّمانِ فَلیتَّقِ اللهَ وَلیکُن أحلاسِ بَیتهِ.) (4)
«و قبل از فرا رسیدن ظهور ، فتنه ی جانکاهی پدیدار می شود که در آن، انسان با ایمان روز را به پایان می رساند و صبح (فردا) کافر می شود، و صبح مؤمن است و شب کافر می شود، پس هر کس چنین زمانی را درک کرد باید تقوی پیشه کند و چون گلیمی از گلیم های خانه اش باشد.»
امام صادق (ع) نیز در روایتی می فرمایند: (إذا کانَ ذلک فَکونُوا أحلاسَ بُیُوتِکُم حَتّی یَظهَرَ الطاهِرُ بن المُطَهَّرِ ذوالغَیبَه.) (5)
«هنگامی که چنین زمانی فرا رسد، گلیم (مقیم و ملازم) خانه ی خود باشید تا اینکه آن امام غائب پاک سرشت و پاکزاد، ظاهر گردد.»
و امیرالمؤمنین (ع) در روایت دیگری می فرمایند:
(... وَاتَّخِذُوا صَوامِعَکم بُیُوتَکُم و عَضُّوا عَلی مِثلِ جِمرِ الغَضا وَاذکُرُوا اللهَ کثیراً...) (6)
« در دوران غیبت خانه هایتان را محل عبادت و صومعه خود قرار دهید و آتش غضا را لای دندان بگذارید (کنایه از حفظ زبان از خطر است) و خدا را بسیار یاد کنید...»
از اینگونه روایات دوگونه برداشت می توان نمود:
1. توصیه به جامعه گریزی، انزوا، بی تفاوتی و بی خبری نسبت به حوادث دوران غیبت.
2. توصیه به هوشیاری نسبت به حوادث دوران غیبت و توجه به بیت و خانواده محوری در این دوران، همراه با توجه به جامعه و جامعه گرائی.
پر واضح است با توجه به سیره ی اهل بیت (ع) و با نگاهی به سایر وظایف ایمانی و انسانی یک مؤمن راستین، معنای دوم و برداشت دوم مورد نظر ائمه اطهار (ع) می باشد و تأکید و اصرار اهل بیت (ع) بر خانواده محوری و ملازم خانه و خانواده بودن حاکی از توجه داشتن به اهمیت این نهاد بنیادین اجتماعی و تشکیل هسته های صالح و سالم برای تأسیس و تشکیل جامعه مهدوی است.
لذا حضرت باقر (ع) در سخنی دیگر می فرمایند:
(تزاوَروُا فیِ بُیوتکُم فَإنَّ ذلک حیاه ٌ لأمرِنا رَحِمَ الله عبداً أحیَا أمرَنا.)(7)
« در خانه هایتان به دیدار یکدیگر بروید که این کار باعث حیات أمر ماست، رحمت خدا بر آن بنده ای که أمر ما (اهل بیت) را إحیاء کند.»
بنابراین احیاء أمر اهل بیت (ع) و حفظ مکتب و مرام آنان، وابسته به حفظ بیوت، برقراری ارتباطات و محافل خانگی و تقویت و استحکام این نهاد مقدس است.
آری در دیدگاه اسلام و نبی مکرم (ص) خانه نه فقط جایگاهی برای استراحت و خوابیدن و یا امور دنیائی است، بلکه پایگاهی برای عبادت، تحقیق، تفکر و حصنی برای اولیاء الهی است.
از نبی اعظم اسلام (ص) در خصوص علم آموزی و شرائط آن آمده است:
(لا تَعلَّمُوا العلمَ لِتَعارَوُا بِه السُّفَهاءَ و تُجَادِلُوا بِه العُلَمَاءَ وَ لَتصرِفُوا وُجُوهَ النَّاسِ إلَیکُم و ابتَغُوا بِقَولِکُم ما عِندَاللهِ فَانَّهُ یَدومُ وَ یَبقی و یَنفَدُ ماسِواهُ کُونوا یَنابیعَ الحِکمَهِ مَصابیحَ الهُدی أحلاسَ البُیوتِ (8) سُرُجَ الَّلیلِ جُدُدَ القُلُوبِ خُلقَان الثِّیابِ تعُرفُونَ فیِ أهل السَّماءِ و تُخفُونَ فیِ أهلِ الارض.) (9)
«علم و دانش را نیاموزید که با سفیهان و نابخردان درافتید و با دانشمندان به جدال و ستیز برخیزد و یا نظر مردم را به خود معطوف سازید بلکه در گفتار خویش، پویای همان اهدافی باشید که در پیشگاه خداوند متعال و در نزد او باقی و پایدار می باشد و ماسوای او دستخوش فنا و نابودی است.
چشمه های حکمت، چراغهای فروزان هدایت، ملازم خانه های خویش (همچون فرش و بساطی ستبر که در خانه گسترده است) مشعلهای تابناک شب، دل زنده و کهن جامعه و ژنده پوش باشید تا میان اهل آسمان معروف و در میان اهل زمین، گمنام باشید.






سوره نور، سوره ای است که مباحث آن عمدتاً پیرامون اخلاق و احکام خانواده و مقابله با ساختار شکنان خانواده می باشد. دقت در مفاهیم الفاظ این سوره، پرده از برخی از اسرار و زیبائیهای ارتباط تنگاتنگ این سوره با مباحث خانواده و سپس ارتباط مباحث خانواده با موضوع مهدویت بر می دارد.
1. در آیه نخستین این سوره می خوانیم:
(سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌.) (1)
« این سوره، سوره ای است که آن را فرو فرستادیم و (دستوراتش را) واجب ساختیم و در آن آیاتی روشن نازل کردیم تا شاید متذکر شوید.»
توضیح: تنها سوره ای از قرآن کریم که ابتدای آن لفظ «سوره» وارد شده این سوره است. کلمه سوره از ماده «سور» به معنای دیوار دور شهر و قلعه که آن را جدا می کند، می باشد و چون مباحث این سوره مربوط به خانواده است و خانه محل زندگی یک خانواده با دیواری جدا شده و حریم آن مشخص می گردد، در آیه اولش واژه «سوره» آمده است.
از طرفی در زبان عرب، به دستبند نیز که مایه ی زیبایی و آراستگی است، «سِوار» گفته می شود و از آنجا که وجود خانواده، سبب زینت یک جامعه و قوام آن می شود، این سوره با واژه ی «سوره» شروع می شود و بیانگر این مطلب است که: « جامعه ی زیبا، جامعه ای است که در آن نظام خانواده مقدس شمرده شده و افراد آن خانواده دار و تربیت یافته باشند.»
2. خداوند در قرآن تنها این سوره را واجب شمرده (فَرَضناها) - هر چند اطاعت از همه ی دستورات قرآن واجب است - و این به خاطر آن است که اهمیت دادن به قوانین خانواده و حفظ حریم آن بسیار لازم و ضروری می باشد.
و چون واژه ی «فرض» به معنای ثابت است، اشاره به این مطلب دارد که رعایت محتوای این سوره سبب استواری، استحکام بخشی و ثبات انسان و جامعه می گردد.
آری، خداوند حفظ حریم دژ خانواده را واجب کرد تا انسان ها از تنهایی و مشکلات زندگی به آن پناه برند و اگر می بینیم خداوند برای خطاهایی چون زنا و یا حتی تهمت زدن به زنا، مجازات شدیدی قرار داد، به خاطر حفظ قداست و حریم خانواده است.
شهید مطهری (ره) در مقدمه ی تفسیر سوره نور می فرمایند:
«بیشتر آیات سوره ی نور درمورد مسائل مربوط به عفاف است. تعبیر: «سوره ی انزلناها» که تنها این سوره با چنین تعبیری آغاز می شود - و تعبیر «فَرَضناها» این مطلب را می فهماند که مسائل مربوط به عفاف بسیار جدی است، یعنی درست عکس بشر امروز که در جهت آزادی جنسی گام بر می دارد، قرآن این مسائل را مهم می شمارد و این نشان می دهد که این قوانین، تغییر ناپذیر است و مقتضیات زمان آن را تغییر نمی دهد و نمی تواند تغییر دهد، این ها جزء اصول زندگی بشر است.» (2)
3. امام صادق (ع) عنایت ویژه ای به این سوره داشتند و فراگیری آن را بویژه برای دختران و زنان لازم می شمردند و می فرمودند:
(حَصِّنوا أموالَکُم و فُرُوجَکم بتلاوَه سورَه النّور و حَصِّنُوا بِها نِساءَکُم فَإنَّ مَن أدمَنَ قِراءَتَها فی کُلِّ یَومٍ أو فی لَیلَهٍ لَم یَزنِ أحدٌ مِن أهلِ بَیتِه أبَداً...)(3)
«اموال و پاکدامنی تان را با تلاوت سوره نور حفظ کنید و با آن زنانتان را محافظت نمایید. پس هر کس بر خواندن آن هر روز یا هر شب مداومت داشته باشد احدی از خانواده اش هرگز دچار عمل منافی عفت نمی شود...»
در این سخن، امام صادق (ع) از واژه ی «حَصِّنُوا» که از ریشه ی حِصن به معنای دژ و قلعه است، استفاده نموده اند، چرا که مباحث این سوره عمدتاً در موضوع حصن خانواده و دژ تربیتی محافظ انسان است؛ سپس می فرمایند: اموال و پاکدامنی خویش را با تلاوت این سوره محافظت کنید و این نشان می دهد که :
اولاً یکی از آثار وضعی تلاوت این سوره، تحت الحفظ قرار گرفتن اموال، اولاد و ناموس انسان از خطر ات است و ثانیاً نشانگر ارتباط عمیق این سوره با حفظ نهاد خانواده می باشد، چرا که محور مباحث این سوره درباره ی مباحث خانوادگی و پرهیز از آسیب های خطر آفرین برای استحکام خانواده است.
4. در یک نگاه کلی می توان آیات سوره ی نور را در چندین بخش مهم تقسیم نمود:
* مباحث خانوادگی (در آیاتی چون : 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 58، 59، 60، 61)
* مباحث توحیدی (در آیاتی چون: 24، 34، 35، 38، 41، 42، 43، 64....)
* مباحث مهدوی (در آیاتی چون: 52، 54، 55، 56، 64، 63...)
5. در این سوره ی مبارکه چهارده مرتبه از واژه ی «بیوت» استفاده شده است.
واژه ی «بیت» به پناهگاه شبانه انسان اطلاق می شود و «بات» و «بیتوته» یعنی شب را در مکانی به صبح رساندن و یا شب را با برنامه عبادی و هدف دار به صبح رسانیدن. خداوند متعال کعبه را «بیت الله» و «بیت العتیق» نامگذاری کرد و از همگان خواست تا به سوی او هنگام عبادت (بویژه در شب) توجه کنند، پس با توجه به معنای لغوی بیت، لازم است همه ی ما در خانه، دارای برنامه ی هدف دار برای زندگی باشیم.
6. در این سوره به بیوت الهی نبی اکرم (ص) و اهل بیت اشاره شده است، چنانچه می فرمایند: (فی بیوتٍ أذن الله ان تُرفَعَ...) و در سوره ی احزاب خاندان پیامبر (ص) به «اهل بیت» مشهور شدند و خداوند در مورد ایشان فرمود:
(إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. (4)
«همانا خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک کند.»
7. در این سوره بعد از آیه ی معروف: (الله نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ....) «خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل نور او مانند چراغدانی است...» آمده است: (فی بُیُوتٍ أذن اللهُ ان تُرفَعَ و یُذکَرَ فیها اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالغُدوِّ و الآصالِ.) (5)
[ «این نور» در خانه هایی است که خداوند اذن داده رفعت یابند و نام او در آنها برده شود و صبحگاهان و شامگاهان در آنها تسبیح او گفته شود.]
که می تواند بیانگر ارتباط تنگاتنگ بین آیه ی توحیدی «نور» و آیه ی پس از آن که سخن از «بیوت اولیای الهی» به میان آورده باشد و بدینسان رابطه ی عمیق اصل توحید با اصالت خانوادگی و خانواده داری را بیان می کند.
8. با دقت در مضامین این سوره در می یابیم بیشترین حجم آیات آن مربوط به آسیب شناسی خانه و خانواده و راهکارهای حقوقی و اخلاقی انسجام بخشی و عدم تخریب و فروپاشی نظام خانواده می باشد؛ مباحث این سوره پیرامون، مجازات زنا و تهمت به زنا، مذمت این گناه بزرگ، ملاعنه، ممنوعیت نگاه حرام، وجوب حجاب و عفاف، لزوم پوشش زینت زنان در برابر نامحرم، تأکید بر ازدواج استیذان، (6) نهی از اجبار زنان بر بی عفتی و... می باشد.
9. اما نکته بسیار مهمی که محل بحث ماست، اینکه خداوند پس از تبیین یک سلسله احکام خانواده، به طرح «مسأله مهدویت » پرداخته و می فرمایند:
(وَعَدَاللهُ الَّذین آمَنوا مِنکم و عَمِلُوا الصّالحاتِ لَیستخلِفَنَّهم فی الأرضِ کما استخلَفَ الَّذین مِن قَبلِهِم و لَیُمَکِنَنَّ لَهُم دینَهُم الَّذی ارتَضی لَهُم و لَیُبَدِّلنّهم مِن بَعدِ خَوفِهم أمناً یَعبُدونَنی لا یُشرِکُونَ بی شیئاً و من کَفَرَ بَعد ذلکَ فأولئِکَ هُمَ الفاسِقُون.) (7)
«خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد. همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به آرامش و امنیت مبدل می کند آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند آنها فاسقانند.»
در روایات در تفسیر این آیه آمده است : (نَزَلَت فی المَهدی(ع) (8))
«این آیه درباره حضرت مهدی (ع) نازل شده است.»
همچنین در زیارتی که از امام صادق (ع) درباره ی روز عاشورا وارد شده است حضرت با اقتباس از این آیه درباره ی دوری عدالت گستری امام زمان (ع) می فرمایند:
(وَاجعَل لهم أیاماً مشهورهً و أیّاماً معلومهً کما ضَمِنتَ لأولیاءِکَ فی کتابِکَ المُنزَل فَإنَّکَ قُلتَ: « وَعَد اللهُ الّذین آمَنوا مِنکُم...» أللهمَّ أعلِ کَلِمَتَهُم یا لا اله الا انتَ یا لا اله الا انتَ یا لا اله الا انتَ یا أرحم الراحمین.) (9)
«خداوندا! برای ایشان (اهل بیت (ع) روزگاری معلوم و آشکار قرار بده. همانگونه که آن را در کتابت برای اولیائت تضمین کرده و فرموده ای : « خداوند به مؤمنین از شما وعده داد...» خدایا! ای آنکه جز تو معبودی نیست، امر ایشان را برتری بخش، ای مهربان ترین مهربانان.»
10. امتزاج و ترتیب مباحث خانواده و سپس طرح آیه مهدویت در این سوره بیانگر ارتباط تنگاتنگ فرهنگ انتظار و مهدویت با اصالت خانوادگی و استحکام بنیان خانواده و توجه به «بیت» می باشد.
به عبارتی می توان نتیجه گرفت اصالت های خانوادگی و رعایت احکام خانواده چون: ازدواج، کنترل چشم، روابط سالم خانوادگی و حیا و عفت زمینه تحقق وعده الهی و تشکیل حکومت جهانی آخرین ذخیره الهی را فراهم می کند و کسانی که لیاقت و توانایی پاک زیستی و اداره یک خانواده را داشته باشند، لیاقت مشارکت در اداره جهانی پاک و عاری از هر نوع ظلم و تباهی را خواهند داشت.
11. انسانهای صالح و تربیت یافته در خانواده های اصیل شایستگی پذیرش ولایت و امامت پیشوای آسمانی چون حضرت مهدی (ع) را دارند، به همین دلیل در نظام سیاسی و فرهنگ علوی، یکی از ملاک های گزینش افراد شایسته، تربیت یافتن و برخاستن آنان از «بیوت صالحه» می باشد، چنانچه حضرت علی (ع) در نامه ای به مالک اشتر فرمودند:
(ثُمَّ الصَق بِذَوِی المُرُؤاتِ و الأحسابِ و اهلِ البیوتاتِ الصّالِحَه و السَّوابق الحَسَنَهِ...) (10)
[(در انتخاب کارگزاران خود) با آنانکه خانواده دار ترند و شخصیت حساب شده دارند و از خاندانی پارسا و صالحی و با سوابقی درخشانند ارتباطی نزدیکتر برقرار کن (و آنان را برگزین)].



۷. نیاز خانواده ها

بسیاری از والدین در امر تربیت فرزندان به مشکل برمی خورند. نشانه وجود این مشکلات، فراوانی مراکز مشاوره در سطح کشور، پرداختن مراکز ارتباطی و رسانه ای به این مهم و نیز چاپ کتاب ها و مقاله های علمی فراوان دراین باره است. به جرات می توان ادعا کرد که اگر والدین بکوشند محبت اهل بیت (ع)، بویژه حضرت مهدی (عج) را از راه صحیح به فرزندان خود انتقال دهند، بسیاری از مشکلات تربیتی فرزندان را حل خواهند کرد و نیازی به اضطراب، دغدغه خاطر و صرف هزینه های فراوان نخواهند داشت. البته راه صحیح تربیت و انتقال محبت مهم است که در بخش راه‌کارها به آن خواهیم پرداخت.
مفاهیم کلیدی 
برای روشن شدن فضای مفهومی بحث، لازم است چند واژه کلیدی را تعریف کنیم:
خانواده: جامعه شناسان، خانواده را بر گروهی از انسان ها اطلاق می کنند که از راه خون، زناشویی یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره زمانی نامشخص با هم زندگی می کنند.(۹)
خانواده، اولین و کوچک ترین جامعه ای است که افراد در آن پرورش می یابند و نیروهای درونی و استعدادهای طبیعی خود را شکوفا می سازند. خانواده، آماده‌گاهی برای ورود بهتر و موفق تر به جامعه بزرگ انسانی است. بی شک عوامل بسیاری در شکل‌دهی به شخصیت انسان ها مؤثر است؛ محیط طبیعی، وراثت، جامعه و ...، اما در این میان، نقش خانواده برجستگی ویژه ای دارد. بخش مهمی از شخصیت انسان در خانواده شکل می گیرد و گزافه نیست اگر بگوییم پایه های خوشبختی و بدبختی هر فرد در جامعه کوچک خانواده بنا نهاده می شود. انسان ها، الفبای زندگانی و چگونه زیستن را ابتدا از خانواده می آموزند و این از واقعیت دور نیست؛ زیرا بخش زیادی از دوران شکلگیری شخصیت انسان (دوران کودکی) در ارتباط با اعضای خانواده سپری می شود.
از نظر جامعه شناسان، خانواده دو گونه است: خانواده گسترده و خانواده هسته ای. خانواده گسترده، بر رابطه خونی تعداد گسترده ای از افراد و گروهی مرکّب از سه نسل یا بیشتر مبتنی است که در یک مسکن یا در نزدیکی هم زندگی می کنند.(۱۰) خانواده هسته ای، به یک واحد خانوادگی بنیادی که از همسر، شوهر و فرزندانشان ترکیب شده، اطلاق می شود.(۱۱)
خانواده با هر کدام از از این ساختارها، کارکردهایی دارد که نیازهای اساسی اعضای خود را برآورده می-سازد. در ذیل به چند نمونه از کارکردهای مهم خانواده اشاره می کنیم:
۱. تنظیم رفتار جنسی و زاد و ولد؛
۲. مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالمندان؛
۳. امنیت اقتصادی اعضا؛
۴. اجتماعی کردن فرزندان.
با صنعتی شدن جوامع، خانواده بخشی از کارکردهای خود را به نهادهای اجتماعی دیگر واگذار کرد. با این همه، هنوز هم در بسیاری از جوامع، خانواده از مهم ترین عوامل اجتماعی کردن فرزندان است.
اجتماعی کردن، یکی از کارکردهای مهم خانواده، جامعه پذیر کردن یا اجتماعی کردن کودکان است. جامعه‌پذیری، فرایندی است که انسان ها از راه آن، شیوه های زندگی را فرا می گیرند، شخصیت می‌یابند و آمادگی عملکرد در جامعه را به دست می‌آورند. انسان ها از راه درونی ساختن فرایند اجتماعی شدن، یاد می گیرند چگونه باید نیازهای زیستی بنیادی شان را به شیوه ای از نظر اجتماعی مقبول، برآورده سازند.(۱۲)
جامعه شناسان، چند چیز را از عوامل اجتماعی شدن برشمرده اند: خانواده، مدرسه، گروه همسالان و رسانه های همگانی.
خانواده از مهم ترین عوامل فرایند اجتماعی شدن است؛ زیرا این فرایند از درون خانواده آغاز می شود. خانواده، نماینده تمامی جهان پیرامون کودکان است. تصویری که کودکان از خود دارند، به این بستگی دارد که اعضای خانواده، چه احساسی درباره آنان دارند. به همین دلیل، برداشت آنها از خودشان، جهان و مردم پیرامونشان، تحت‌تأثیر رویکرد و باورداشت های خانواده شکل می گیرد. به عبارت روشن تر، ارزش هایی که فرد می پذیرد و نقش های گوناگونی که از او انتظار می رود، همه و همه در چارچوب محیط خانواده آموخته می شود. نخستین وابستگی های عاطفی، در خانه برای کودک شکل می گیرد و زبان را در خانه می آموزد پس نقطه آغازینِ درونی شدن ارزش ها و هنجارها برای کودک، خانه است. شاید به همین دلیل در روایات پیشوایان دینی ما، خانواده، بهترین و محکم ترین بنا معرفی شده است. حضرت رسول (ص) می فرماید:
مَا بُنِیَ فِی الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیج‏؛(۱۳)
در اسلام بنایی، در نزد خدا محبوب‌تر و محکم‌تر از ازدواج، بنا نشده است.
حضرت امام خمینی (ره) درباره نقش مهم خانواده در جامعه‌پذیر کردن و تربیت فرزندان می فرماید:
نقش خانواده و بخصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان، بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان تر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه ریزی می شود.(۱۴)
ذکر این نکته نیز شایسته است که فرایند اجتماعی شدن، ویژه دوران کودکی نیست بلکه این فرایند از همان ماه های اولیه تولد آغاز می‌شود و تا پایان عمر انسان ادامه می یابد. البته سرعت، شدت و تأثیرگذاری این فرایند در دوران خردسالی، یعنی دورانی ‌تأثیرپذیری فرد از خانواده، بیش از مراحل دیگر زندگی است.
پیش از این گفتیم که یکی از کارکردهای مهم نهاد خانواده، اجتماعی کردن فرزندان است. نیز بیان کردیم که اجتماعی کردن، فرایندی است که در آن، افراد جامعه، ارزش ها، عقاید و الگوهای فکری و عملی جامعه خویش را فرا می گیرند. یکی از ارزش های مهم جامعه اسلامی ما که خانواده باید آن را به فرزندان انتقال دهد، محبت و دوستی پیامبر (ص) و اهل‌بیت(ع) او، بویژه امام زمان (عج) است. محبت حضرت مهدی،(عج) ارزشی است که می‌تواند از راه خانواده به فرزندان انتقال یابد. اصولاً انتقال محبت آن حضرت (عج)، در راستای کارکرد اجتماعی کردن و انتقال ارزش های جامعه به فرزندان است. محبت اهل بیت (ع) در جامعه ما ارزش بوده، وظیفه انتقال این ارزش به نسل های بعد، بر عهده عوامل اجتماعی کننده، بویژه خانواده است.
محبت، از ماده حب و به معنای دوستی، دوست داشتن و علاقه است.(۱۵) وقتی گفته می شود، من به فلان شخص محبت دارم، بدان معناست که او را دوست می دارم. در محبت سه عنصر مهم وجود دارد: محب و دوستدار، یعنی کسی که دیگری را دوست می دارد؛ محبوب، یعنی کسی که دیگری او را دوست دارد؛ حب، یعنی علاقه و دوستی. >br> محبت ورزیدن، از اموری است که در نهاد انسان ها به امانت نهاده شده است. اگر دوستی و محبت بین افراد اجتماع نبود، زندگی با یکدیگر امکان نداشت. محبت، گوهری است که نوع انسانی را به همدیگر نزدیک می سازد. در روایات دینی ما، محبت روی دیگر دین است. امام صادق (ع) می فرماید:
هَل الدّینُ الّا الحُبُّ؟(۱۶)
آیا دین چیزی جز دوستی است؟
نیز از آن حضرت است که:
الدّینُ هو الحُبُّ و الحُبُّ هو الدّینُ؛(۱۷)
دین، دوستی است و دوستی، دین است.
این روایات، نقش برجسته محبت و محبت ورزی را در اجتماع دینی و کارکردهای مثبت آن در بقا و حفظ هم‌بستگی اجتماعی بیان می کند. در این میان، محبت ورزیدن به اهل بیت (ع)، ویژگی خاص خود را دارد و در روایات پیشوایان دینی ما، نشانه ایمان شمرده شده است.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
لایُؤمنُ احدُکم حتّی أکُونَ احبَّ الیه من نفسِه وَ أهلی أحَبَّ الیه من اهلِه؛(۱۸)
هیچ‌کدام از شما ایمان کامل ندارد، مگر این‌که مرا از خودش و اهل بیتم را از اهل‌بیت خودش بیشتر دوست داشته باشد.
نیز محبت اهل‌بیت، نشانه دستیازی به خیر دنیا و آخرت دانسته شده است:
مَن رَزَقَه الله حُبُّ الائمةِ من اهلِ بیتی فقد أصابَ خیرَ الدنیا و الآخرةِ، فلایَشُکَنَّ أنَّه فی الجَنَّةِ؛(۱۹)
خداوند به هر کس محبت اهل‌بیتم را روزی دهد، او خیر دنیا و آخرت را به دست آورده و نباید شک کند که از اهل بهشت است.
نیز از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمود:
حُبّی و حبُّ اهلِ بیتی نافعٌ فی سبعةِ مواطنَ أهوالُهنَّ عظیمةٌ: عند الوفاةِ و فی القبرِ و عندَ النشورِ و عندَ الکتابِ و عندَ الحسابِ و عندَ المیزانِ و عندَ الصّراطِ؛(۲۰)
دوستی من و دوستی خاندانم در هفت جا که وحشت آن زیاد است، به شما نفع می رساند: هنگام مرگ، در قبر، هنگام برانگیخته شدن، هنگام نوشتن اعمال، هنگام حساب، هنگام سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط.
روایات دراین‌باره بسیار است. ما به همین مقدار بسنده می‌کنیم و خواننده گرامی را دعوت می کنیم در کتاب های مفصل، دیگر روایات را مطالعه کند.




تعداد صفحات :

 | 1 |  2 |  3 |  4 |  5 |  6 |  7 |  8 |