درباره

در این پایگاه اینترنتی محتوا های متنوع و متفاوت در مورد مهدویت قرار داده می شود. محتوا های ما بسیارمهم هستند و انتظار می رود شما این محتوا ها را نشر دهید تا در ثوابش شریک شوید. جهت تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوي دوستان
ابزار و قالب 

وبلاگ
کاربردي
تاریخ روز حدیث موضوعی وصیت شهدا


[مرجع دريافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
مجاهدت مهدوی

زمينه هاي ظهور
 

با نگاه به تعريف و توضيح زمينه سازي ظهور ،روشن است که براي تحول در افراد و جامعه و ايجاد ويژگي ها و رفتارهايي در فرد و اجتماع ،لازم است «عوامل غيبت»و «شرايط ظهور»را در روايات بررسي و واکاوي کرد. اين مقاله به بررسي شرايط ظهور و رواياتي مي پردازد که به صراحت از شرايط ظهور ياد مي کنند. (اين روايات گاهي به صورت جملات شرطيه و گاهي به شکل جملات غير شرطي است )و بررسي عوامل و دلايل غيبت امام عجل الله تعالي فرجه الشريف در مقالي ديگر خواهد آمد.
ناگفته نماند به غير از اين دو طريق،از راه هاي ديگري هم مي توان براي شناسايي زمينه هاي ظهور بهره گرفت که در ذيل به آنها اشاره مي شود-شايسته است به آنها هم در مجالي ديگر پرداخته شود. اين راه ها مي توانند مکمل کار ما و يکديگر باشند :
-دلايل غيبت برخي از انبياي الهي؛
-وظايف منتظران و شاخص هاي جامعه منتظر ؛
-ويژگي هاي عصر ظهور و حکومت حضرت؛
-مباني،اهداف و ويژگي هاي حکومت ديني و سيره امامان عليه السلام در ايجاد آن ؛
-روايات احياي امر و ايجاد تحمّل پذيرش ولايت معصوم در مردم؛
-روايات نصرت اهل بيت عليهم السلام و چگونگي و شکل هاي ياري آنان؛
-روايات روابط شيعيان و تکافل و عهده داري آنان نسبت به يکديگر.



انس

در راه هدفهای بزرگ ،درگیریهای بزرگ ،وتنهای ها وغربتهای وحشتناک این انسان، که ریشه از انس گرفته،دل گرمی، می خواهد ودلگرمی او کسی جز امام زمان (علیه السلام)نمی تواند باشد .چون انس با کسی که از همه تعلقات رهایی دارد می تواند انسان را آرام نماید .در انتظار اگر انس نباشد ،پذیرش ولایت هم ممکن نخواهد بود ،چرا که در بسیاری از افعال واعمال امام علیه السلام لب به اعتراض گشوده می شود که فعل امام با اعتقادش همسانی ندارد .ولی وقتی مأنوس بود ،ولایت پذیر مطلق خواهد بود ولب به چون وچرا نمودن در افعال ورفتار امام (علیه السلام )نمی کند .

توسل

از ولی خدا کاری باید انتظار داشت که از عهده ی دیگران ساخته نیست ،کاری که از تجربه وعلم وعقل وغرایز فردی وجمعی ساخته است ،نیاز به این وسائل هدایت وقرب ندارد باید به هرکس در هر کاری که برای آن مهیا شده وخلقت یافته توسل جست وبهره گرفت ،این سخن حق تعالی است که می فرماید :«ولله الأسماء الحسنی فادعوه بها » وبرای خداست اسماءحسنی ،پس بوسیله آنها خدا را بخوانید ودعا کنید .از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است :«نحن والله الأسماءالحسنی»به خدا سوگند ما اسماء حسنی هستیم وهمچنین امام رضا علیه السلام فرمودند :«اذانزلت بکم الشدةفاستعینوبنا علی الله عزوجل وهو قوله عزوجل ولله الأسماءالحسنی فادعوبها »بی شک هم کسانی که در دوران انتظار ،هراسناک از غرق شدن در گرفتاریها وسختیها ی طاقت فرسا هستند بالضرورةباید متوسل به امام علیه السلام شوند واز را ه توسل برای رسیدن به قله تعالی استفاده نمایند .کسانی که در سیل خروشان دریا می خواهند غرق شوند به آنها گفته می شود به قلعه کوهی که مرتفع است بروید ،به ماهم دستورداده اند در هر زمانی با لخصوص زمان انتظار حضرت قائم (علیه السلام) به سمت حضرت بروید تا از امواج خروشان سیل های آخر الزمان محفوظ بمانید وراه آن توسل ومرتبط شدن با ایشان است واین ادبی است که باید در انتظار رعایت کرد .بالاخره توجه،وعهد وانس وتوسل ما را به حقیقت انتظار یعنی آمادگی می رساند واین آداب همان زمینه سازی است که نه تنها در فکر وروحیه بلکه در عمل ما موثر خواهد بود .بطوری که مارا آنچنان مودب می نماید که دشمن به هیچ وسیله ای نمی تواند ما را در بحرانهای گوناگون متوقف نماید 



چه زمانی حقیقت انتظار را درک می کنیم ؟

زمانی میتوانیم حقیقت انتظار را ادراک کنیم که بدانیم امام زمان (علیه السلام )را برای چه می خواهیم وتا این حالت اضطرار وافتقار رانداشته باشیم دنبال حضرت نخواهیم رفت .پس علت عدم ادراک حقیقی انتظار ،نداشتن حالت انتظار است .مادامی که شخص اضطرار نداشته باشد ،آرزوی وضعیت بهتر را در سر نمی پروراند وهیچ تهیأ وآمادگی برای تغییر وضعیت موجود از خود نشان نمی دهد .اضطرار یعنی اینکه بدانیم همه درها بسوی من بسته شده است ،درست مثل زمانی که به دریا می رویم ودر زیر پای خود ،شن وماسه دریا را احساس کرده خیلی مضطر نبوده واز خود ودست وپای خود کمک می گیریم واز شن وماسه بیرون می آییم واحساس نیاز به نجات غریق نمی کنیم ؛اما وقتی در وسط دریا قرار داریم وپایمان به هیج جا بند نیست وبه هر طرف که می چرخیم ،موج مانند گردابی مارا در خود می پیچاند ،آن نیاز واقعی ،که عشق به بقاءوحیات است در درون ما ایجاد اضطرار می کند وصدایمان بلند می شود .اگر مضطر حقیقی هستیم باید روحمان اینگونه برای امام زمان (علیه السلام)فریاد بزند ،اما متأسفانه مضطر نشده ایم وبه حکومت دنیا بر خودراضی شده ایم (4)در انتظار این روحیه (اضطرار )باید حکمرانی کند تا شخص بتواند دوام واستمرار داشته باشد وبه فعالیت وکوشش بپردازد ،وقتی اضطرار نبود یعنی انتظار نیست واین همان زندگی بدون امید است که روبه تباهی وسقوط کشانده می شود . 

ادب انتظار:
 

کسی که تولد فرزندی عزیز ویا مهمانی محبوب دارد ،بی تفاوت ،بی خیال ،بی توجه وبی مسولیت نیست ،انتظار در حالت ودر عمل تاثیر گذار است ومنتظرآدابی را دنبال میکند ؛1- توجه 2- عهد 3-انس 4-توسل .
توجه:وجاهت یافتن است وآنچه باعث می شود به دلدار روی بیاوریم ،تجربه جمال، جلال وکمال وتجربه محبت وعنایت اوست.سپس مقایسه دلدارها با هم ومقایسه دلدار با خویش ،زمینهای برای انتخاب وترتیب اهمیت ها می شود .توجه به امام زمان (علیه السلام)که در دعای توسل می خوانیم ؛«انا توجهنا واستشفعنا بک الی الله »از آنجا شکل می گیرد که ما محبوبهای دیگر ورهبران دیگر را تجربه می کنیم وبه ضعف ها ومحدودیتها ویا پستی ها وزشتی های آن راه می یابیم واز آنجا که می بینیم دیگران مارا برای خویش می خواهند توجه به امام زمان (علیه السلام )مرحله رشد وتوسعه درونی ما قرار خواهد گرفت .کسی که سر در لاک تعلق ه وبتها ،دارد نمی تواند به مهدی (علیه السلام)روی بیاورد .ونمی تواند همراه حجت بیاید ودوام نمی آورد ،از میان راه بریده وبه خاطر تعلقها می ماند ..همراهی حجت خدا ،همراهی در اهداف را می خواهد وآن کسی که به هدفهایی کوتاه تر از ولی، دل بسته است ،ناچار از ولی جدا می شود .برای کسی که دنیا برایش وسعت است در کنار مهدی (علیه السلام )جایی نیست .برای کسی که وجاهت و آبرو را در حوزه خانواده وفامیل وشهر ومملکت ویا تمام زمین می خواهدوسیله وجاهت او، می تواند دنیا خواهی های متفاوت باشد ،اما برای کسی که از حوزه زمین فراتر می رود وعظمت آسمانها ووجاهت عند الله ،ودر حضور حق را خواستار می شود .آری ،انتظار یعنی توجه پیدا کردن به امام علیه السلام که انسان را وسعت درونی وسعه صدر می دهد وبجایی می کشاند که معیت وهمراهی با اورا رقم می زند وا زبسیاری از تیرها ونیزه ها ی وجاهت دنیایی محفوظ می ماند .

عهد

با جهت گیری وانتخاب ،به ارزش ووجاهت رسیده وبا همین جهت گیری بیعت می نماییم «وابذل مالی واهلی ونفسی وجمیع ما خولنی ربی بین یدیک وهذا عهدی الیک ومیثاقی الیک اذ انت نظام الدین ویعسوب المتقین » انچه دارید نزد ولی می گذارید ،چون انچه نزد شما بماند رفتنی وضایع شدنی است که«ما عندکم ینفد وماعندالله باق »در هر حال پیمان بر ساختن وسوخنتن وجان باختن وهستی به پای دوست انداختن ،پیمان کسانی است که پناهی جز امام زمان (علیه السلام)نمی بینند وجز قلعه توحید وولایت پایگاهی ندارند .آنهایی که از ولی تمنایی دارند در واقع ولی را نردبان خواسته وواسطه هوسهایشان نموده اند ،که سوختگان عشق می خواندند ؛مارا از تو به جز تو تمنایی نیست ...پس در مکتب انتظار عامل «عهد »انسان را سوق به مرحله جان فشانی وسوختن در برابر دوست می کشاند تا جایی که با سوختن همه اطراف خود را روشن می سازد وتعداد فراوانی از این نوربهره مند می گردند . 



11. احساس یتیمی 
 

یکی از مفاهیمی که در شکل‌گیری و شدّت‌بخشی حالت انتظار در ما مؤثّر است، درک شرایط موجود در زمان غیبت و احساس یتیمی معنوی در زمان غیبت است. اگر این احساس در ما به وجود آید و خسارت‌های معنوی و مادّی عدم حضور امام را درک کنیم، چشم به راهیِ ما نسبت به ظهور حضرت شدّت خواهد یافت و در جستجوی یافتن راهی برای شناخت پدر و حضور و احضار او خواهیم بود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «سخت‌تر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده، یتیمیِ کسی است که از امام خود بریده شده است و توان دسترسی به او را ندارد».27 

12. اندیشة حسینی 
 

یکی از مقوّمات اندیشة انتظار، وجود اندیشة حسینی و آرمان کربلاییان و آرزوی انتقام خون به ناحق ریختة امام حسین(ع) است؛ همچنان که شعار یاران حضرت ولی‌عصر(ع) «یا لثارات الحسین(ع)» است، انتظار نیز بر همین مبنا شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمان‌های امام حسین(ع) آشناتر شویم و هر چه به عمق مصائب وارده بر او و یارانش نزدیک‌تر شویم، حس و میل انتقام از ظالم در ما نمایان‌تر خواهد شد و حالت انتظار در روح ما موّاج‌تر خواهد گشت. در زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به این عنصر اخلاقی و روانی انتظار اشاره شده است: 
1. پس مسئلت می‌کنم از خداوند... که خونخواهی تو را با امام منصور از اهل بیت(ع)، (یعنی حضرت مهدی(ع)) روزی فرماید. 
2. پس مسئلت می‌کنم از خداوند... و اینکه برای من نزد شما منزلت راستین را در دنیا و آخرت تثبیت نماید و طلب می‌کنم از خداوند اینکه مرا به مقام محمودی که برای شما نزد خداوند است برساند و اینکه خونخواهی خون خود را با امام هدایت شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند. 

 



7. صبر و پایداری
 

انتظار نتیجه‌بخش و معنی‌دار، انتظاری است که توأم با پایداری، صبر و مقاومت باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دام‌های انحرافی و فریبنده و محبوب‌سازی جاهلانه می‌شود. اینکه در روایات اهل بیت(ع) صبر در کنار انتظار فرج قرار داده شده و گاهی تصریح به انتظار توأم با صبر شده است، دلالت بر حیاتی بودن صبر در شکل‌گیری حالت انتظار دارد. 
حضرت صادق(ع) در تفسیر آیة: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و...»12 فرمودند: «و البتّه شما (یعنی مؤمنان، قبل از قیام امام مهدی(ع) را به سختی‌هایی همچون ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و به صابران بشارت بده». سپس حضرت فرمودند: «یعنی بشارت بده به صابران در چنین زمانی به اینکه فرج و ظهور نزدیک است».13 پیامبر خدا(ص) نیز می‌فرمایند: «برترین عبادت، صبر کردن و سکوت و انتظار فرج است».14 و «صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است».15 امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: «پارسایی، پاک‌دامنی، درستی ... و صبورانه در انتظار فرج بودن، جزء دین امامان(ع) است».16

8. عزّت‌طلبی
 

یکی از خصایص فطری وجود انسان، کمال‌جویی و عزّت ‌طلبی و پرهیز از همة عوامل ضعف و ذلّت است. در طول تاریخ، عزّت خوبان و مؤمنان توسط ستمگران و نابخردان (به ظاهر) خدشه‌دار گشته و به همین دلیل آنان همیشه به دنبال فرصتی بوده‌اند تا عزّت و مکانت از دست رفتة خود را احیا نمایند. آنان نه تنها خود، بلکه پیشوا، کتاب و قانون خود را از سوی ظالمان، تحقیر شده می‌بینند و در صدد برگرداندن عزّت تمامی این امور هستند. در دعاهای مربوط به انتظار و ظهور، بر واژة «عزّت» و «معزّ» تأکید بسیاری شده است: «کجاست آنکه عزّت دهندة اولیاء و ذلیل کنندة دشمنان (دین خدا) است».17 «پروردگارا! عزیزش کن و به وجود او (مؤمنان را) عزیز بگردان، یاری‌اش کن و به دست او (صالحان را) یاری بفرما، نصرتش بده، نصرتی با عزّت».18 «خداوندا! ما مشتاق (تشکیل) دولت باکرامتی از جانب تو هستیم که به [وسیلة] آن، اسلام و اهلش را عزیز کنی و نفاق و اهلش را ذلیل گردانی».19 «خداوندا! پراکندگی ما را به وسیلة او برطرف کن، گسیختگی‌مان را به او دور کن، پریشانی ما را به او پیوست کن و کمی ما را به وسیلة او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیلة او، تبدیل به عزّت کن».20 «سلام بر عزّت دهندة دوستان (خدا) و ذلیل کنندة دشمنان (او)».21 «خدایا طولانی شده زمان انتظار و فاجران به ما طعنه می‌زنند و انتظار برای ما سخت شده است».22

9. تقوا محوری
 

یکی از قوانین و سنن جاری در هستی، موفّقیت و پیروزی قانون‌گرایی، قانون محوری و تقوا‌گرایی است. اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و راستین بنا شده باشد، ماندگار است. قرآن کریم دربارة متّقین و پرهیزکاران می‌فرماید: «و العاقبة للمتّقین».23
این اصل قرآنی در نظام تکوین و تشریع جاری است، لکن در عالم تشریع به جهت لزوم آزمایش انسان‌ها، کمی دیرتر رخ نشان می‌دهد. شهید مرتضی مطهری(ره) می‌فرماید: «تاریخ در مورد خوبان و پیروزی آنان قائل به دیرکرد است».24 در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «ما را سلطنتی در آینده خواهد بود و بعد از حکومت ما، حکومتی نباشد؛ زیرا ما اهل تقوا هستیم و خداوند فرموده است: عاقبت کار، از آنِ متّقین است».25

10. جدیّت و پشتکار
 

در جوهرة انتظار صادق و در روح منتظر خالص، جدیّت و پشتکار، پیگیری و تداوم‌بخشی وجود دارد. 
حضرت صادق(ع) فرمودند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار بکشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم قیام کند، اجرش همانند اجر کسی است که قائم را درک کند، پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید؛ گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت!».26

 



انتظار، فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی می‌بخشد و تحوّل‌آفرین و تربیت‌کنندة انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و برکات فراوانی خواهد داشت. مفهوم‌شناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»1 و «برترین کارهای امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». 2 و می‌فرمایند: «برترین تلاش امّت من، انتظار فرج است».3 امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عزّوجلّ، انتظار فرج است».4
در اینجا لازم است به تجزیة مفهومی این واژه و تبیین عناصر تشکیل‌دهنده و تسریع کنندة آن بپردازیم تا زمینة تحصیل و بازشناسی آن میسور و آسان گردد. 

1. امید
 

اوّلین جزء و معنای سازندة انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمی‌گیرد و تحقّق خارجی پیدا نمی‌کند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید».5

2. معرفت و اطمینان 
 

دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن می‌باشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در انسان منعقد نخواهد شد. 

3. نزدیک دیدن 
 

سومین جزء از اجزای تشکیل‌دهندة انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و اعتقاد به قرب زمانی آن می‌باشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان می‌كنیم: «إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛6 آنها آن را دور می‌بینند و ما نزدیکش می‌بینیم». 

4. محبوبیّت موضوع
 

اگر حادثه و امری محبوب انسان باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاش‌ها و فعّالیّت‌های وی در راستای رسیدن به آن مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر فرج و انتظار، انسان را به یک منتظر واقعی، مصلح دلسوز و عاشق بی‌قرار تبدیل می‌کند. 

5. منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن 
 

در صورتی که فردی شرایط موجود را بهترین شرایط بداند، انتظار امری جدید برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع ظلم‌ها، تباهی‌ها و فسادها به مطلوب نبودن شرایط موجود اذعان نمود، حالت انتظار برای ایجاد شرایطی جدید و نو برای او فراهم می‌آید. امام رضا(ع) می‌فرمایند: «همانا فرج و گشایش پس از ناامیدی می‌آید».7

6. آمادگی، تلاش عملی و زمینه‌سازی
 

انتظار، هنگامی واقعی و صادق است که انسان را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق امر مورد انتظار وادار نماید، وگرنه صرف حالت انتظار، بدون آمادگی و تلاش عملی، آرزویی بی‌نتیجه یا انتظاری سطحی است؛ «من إنتظر أمراً تهیّأ له؛8 هر كس كه منتظر وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده می‌كند». به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) انتظار را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک جهاد، آن هم، برترین جهاد امّت خود معرفی می‌فرمایند: «أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج».9 بر این اساس، واضح می‌شود که یکی از عناصر تشکیل دهندة این فضیلت اخلاقی، کوشش و تلاش است. 
رسول خدا(ص) در بیانی زیبا می‌فرمایند: «از مشرق زمین مردمی قیام می‌کنند و زمینه را برای ظهور مهدی(ع) آماده می‌سازند».10 در کتاب «مکیال المکارم» نیز پس از تعریف انتظار آمده است: «پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن، قوی‌تر خواهد بود».11



وظايف منتظر
 

در اين مرحله، سؤالي به ذهن خطور مي‌كند كه وظيفة انسان منتظر چيست؟ با توجه به روايات، آيا وظايفي براي رسيدن به اين مقام والا بر عهدة او گذاشته شده است؟
چنانكه در بخش قبلي گذشت، انتظار ارزشي بس والا و عظيم دارد كه دستيابي به اين جايگاه، وظايفي را بر دوش انسان قرار مي‌دهد. در روايات و بيانات پيشوايان دين، وظايف فراواني براي منتظران ظهور بيان شده است كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

1. شناخت امام
 

پيمودن جادة انتظار، بدون شناخت امام منتظَر ممكن نيست. استقامت و پايداري در وادي انتظار، وابسته به درك صحيح از پيشواي موعود است؛ بنابراين علاوه بر شناخت امام ـ به اسم و نسب ـ لازم است دربارة جايگاه امام و رتبه و مقام او نيز آگاهي كافي به دست آورد.
ابونصر خدمتگزار امام حسن عسكري(ع) مي‌گويد:
بيش از غيبت امام مهدي(ع) خدمت آن حضرت رسديم. امام مهدي(ع) از من پرسيد: «آيا مرا مي‌شناسي؟» پاسخ دادم: آري، شما سرور من، فرزند سرور من هستيد. امام فرمود: «مقصود من چنين شناختي نبود». گفتم: خودتان بفرماييد. امام فرمود: «من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم. خداوند به واسطة [بركت] من، بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌كند».7
در اين روايت و امثال آن، حضرت مسير معرفت امام را مشخص كرده و گويي مي‌فرمايد: بايد جايگاه امام در مجموعه نظام هستي شناخته شود و رابطه امام با پيامبر و نبوت درك شود.
از ديگر ابعاد معرفت امام، شناختن سيره و صفات امام است. اين بعد از شناخت، تأثير گسترده‌اي در رفتار و خلق و خوي منتظر مي‌گذارد. پرواضح است هر اندازه معرفت انسان به جايگاه امام و به زواياي گوناگون زندگي امام و حجّت الهي بيشتر و عميق‌تر باشد، آثار آن در بخش‌هاي گوناگون زندگي بيشتر خواهد بود.

2. الگوپذيري و اقتدا
 

شناخت به تنهايي كافي نيست. شناختي كافي و وافي است كه به مرحلة الگوپذيري بينجامد. در روايتي از پيامبر اكرم(ص) اين گونه وارد شده است: «خوشا به حال كسي كه قائم خاندان مرا درك كند؛ در حالي كه پيش از دوران قائم، به او و امامان قبل از او اقتدا كرده و از دشمنان او اعلام بيزاري كرده باشد. آنان دوستان و همراهان من و گرامي‌ترين امّت نزد من هستند».8
آري؛ ادّعا در انتظار و تشيّع كافي نيست؛ بلكه بايد اقتدا كرد. راه اقتدا كردن، همان تهذيب نفس است. در اين ميان اخلاص در عمل، نقش به سزايي دارد.
اگر هر يك از منتظران، مي‌توانند ثواب هزار تن از شهداي بدر را در كارنامة خود داشته باشند، واضح است كه بايد با آنان سنخيت داشته باشند؛ لذا اصلاح نفس و اخلاص در عمل، يكي از مهم‌ترين وظايف منتظران در دوران غيبت به شمار مي‌رود.
امام ششم(ع) فرمود: «هر كس دوست دارد از ياران قائم باشد، بايد در حالي كه منتظر است، اعمال صالح انجام دهد و ورع پيشه كند».9
آري؛ از منتظران مصلح، جز اين توقع نيست كه از امام الگوپذيري كرده و خود نيز صالح باشند. در غير اين صورت وقتي سنخيتي ميان اين دو نباشد نسبتي هم، چه پيش از ظهور و چه پس از ظهور ميان شيعه و امام برقرار نمي‌شود.

بقیه در ادامه مطلب



شهيد مطهري درباره ي مفهوم انتظار هم متناسب با برداشت هاي متفاوت، اين انديشه را منشأ رشد و پويايي يا رکورد و عقب ماندگي دانسته است: «انتظار فرج و آرزو و اميد و دل بستن به آينده دو گونه است، انتظاري که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور، نيروآفرين و تحرک بخش است. به گونه اي که مي تواند نوعي عبادت و حق پرستي شمرده شود و انتظاري که گناه است، ويرانگر، اسارت بخش و فلج کننده و نوعي اباحي گري بايد محسوب شود. اين دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظيم مهدي موعود است و اين دو نوع برداشت به نوبه ي خود، از دو نوع بينش درباره تحولات در انقلاب هاي تاريخي ناشي مي شود.» (قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه ي تاريخ، صص7 و 8، انتشارات صدرا)

نگاه ويرانگر
 

در نگاه انتظار ويرانگر و منفي هر اصلاحي در جامعه محکوم است چرا که بايد ظلم و تباهي رواج داشته باشد و حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد، باطل يکه تاز ميدان شود، تا انفجاري رخ دهد و انتظار به سرآيد.(از نگاه شهيد مطهري، تعبير ظهور به انفجار نادرست است، چرا که مسأله قابليت پيدا کردن جامعه براي پذيرش است و شرايط آن کمال نهايي را فراهم آوردن مثل رسيده شدن ميوه در شرايط نامطلوب) بنابراين هر اصلاحي محکوم است، زيرا هر اصلاح يک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشني هست دست غيب ظاهر نمي شود، برعکس، هر گناه و فساد و هر ظلم، تبعيض و حق کشي و هر پليدي اي به حکم اينکه مقدمه صلاح کلي است و انفجار را قريب الوقوع مي کند رواست، زيرا «الغايات تبرّر المبادي» هدف ها وسيله هاي نامشروع را مشروع مي کنند. پس بهترين کمک به تشريع در ظهور و بهترين شکل انتظار ترويج و اشاعه فساد است. اينجاست که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجويي است و هم کمک به انقلاب مقدس نهايي!» (قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه ي تاريخ، ص 62 به بعد)

نگاه سازنده
 

در انديشه آرمان گرايانه استاد مطهري، انتظار در معناي اوّلش بزرگ ترين محرک اجتماعي است که انسان را براي حاکميت ارزش ها و محو ضد ارزش ها تشويق مي کند. براي همين انتظار به اين معنا را با فضيلت ترين عبادات دانسته اند: «افضل الأعمال إنتظار الفرج» (مجلسي،بحار الانوار، ج 52، ص122)شهيد مطهري با استناد به آيات 5 سوره قصص، 105 سوره انبيا و آيات ديگري چنين نتيجه گيري مي کند:«از اين آيات استفاده مي شود که ظهور مهدي موعود حلقه اي از حلقه هاي مبارزه اهل حق و اهل باطل است که به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود. سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آياتي که بدان ها در روايات استناد شده است، نشان مي دهد که مهدي موعود (ع) مظهر نويدي است که به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است. مظهر پيروزي نهايي اهل ايمان است.»(قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، ص 64) بنابراين هر مبارزه حق گرايانه اي، حلقه اي از حلقه هاي مبارزه جهاني و هر پيروزي، جلوه اي از پيروزي آن انقلاب بزرگ است.
منبع: نشريه همشهري جوان، شماره 318.




تعداد صفحات :

 | 1 |  2 |