2. پيشگوييها دربارة آرمگدون
جريان «مسيحيان صهيونيست» كه همان مبدعان و مبلغان وقوع آرماگدون ميباشند، تمام رفتارهاي خود را منسوب به مشيت (تقدير) الهي كرده و در مسير تحقق خواستههايشان اقدامات خشونت باري را تدارك نمودهاند و آنان پيشگوييهاي كتاب مقدس را بهانة اين اعمال خود قرار دادهاند تا آنجا كه با استفاده از قدرت رسانهاي فوقالعادهاي مدام كه تبليغ ميكنند خداوند مقرر كرده است، بشر هفت دوران از مشيت الهي را از سر بگذارند كه يكي از آنها «جنگ هستهاي آرماگدون» است.
اما جالب آن است بدانيم كه واژة هارمجدون تنها يكبار در انجيل آمده است؛
و ايشان را [نيروهاي اهريمني] به موضعي كه آن را « هارمجدون» ميخوانند، فراهم آورند.27
آشكار است كه اين عبارت اساساً مدعاي آنان را اثبات نميكند، بلكه ريشههاي آنرا بايد در اهداف خارج از كتاب مقدس آنان دنبال نمود.
و لذا اگر بگوييم كه آرماگدون حتي در ميان پيشگوييهاي تورات و انجيل تحريف نشده نيز وجود ندارد، سخني گزاف نگفتهايم. 28
3. نبرد بزرگ آرماگدون
مسيحيان صهيونيست ميگويند كه پيش از ظهور (مجدد) مسيح و برپايي قيامت و پس از يك دورة فلاكت 7 ساله كه منجر به نبرد با دجال ميشود، جنگ آرماگدون اتفاق ميافتد.29 آنان براي اين درگيري ويژگيهاي منحصر به فردي بيان ميكنند كه پس از اين خواهيم ديد كه حتي معتقدند وقوع اين جنگ بزرگ جهاني بسيار نزديك است و نسل فعلي بشريت قطعاً شاهد وقوع آن خواهد بود.30
اعتقاد به اين امر موهوم چنان در ميان سياستگزاران آمريكايي نفوذ كرده است كه بسياري از سياستهاي رييس جمهورهاي گذشته و كنوني آمريكا در راستاي عملي شدن اين جنگ مقدس بوده تا آنجا كه آنان حتي در سياست اقتصاد نيز تلاش ميكردند ميزان كمكهاي دولت آيالات متحده به اسراييل، افزايش يابد.31
4. انگيزه درگيري و رويارويي
مسيحيان اصولگرا جنگ آرماگدون را با پسوند مقدس توصيف ميكنند32 و نوع بيان دستهبندي طرفين درگير در ميدان جنگ با استفاده از الفاظ مذهبي و با عنوان «مؤمن»، «كافر» و «مشرك» است كه به خوبي نشان دهندة ديني جلوه دادن اين جنگ است. خلاصه اين كه همه آنها كه ادعا ميشود در آرماگدون مقابل همديگر ميايستند براي دفاع از دين و آيين و مرام خودشان خواهد بود.
5. زمان وقوع نبرد آرماگدون
همانطور كه پيش از اين متذكر شديم مسيحيان صهيونيست عنوان ميكنند اين اتفاق در آيندهاي بسيار نزديك و طي چند سال آينده به وقوع خواهد پيوست و اندكي پس از آن مسيح(ع) ظهور خواهد كرد و بر دجال فائق خواهد آمد.
جالب است بدانيم كه پيروان اين جريان وقوع دو نشانه را پيش از رخ دادن آرماگدون ذكر ميكنند و براي اين دو نشانه هم ترتيب و توالي زماني قائلند:
1. تجديد بناي هيكل (معبد) سليمان: معبد سليمان كه نماد حكومت جهاني دولت يهود است پيش از برقراري حكومت جهاني مطلوب آنها ميبايد برپا شود، و به منظور وقوع اين امر بر وجوب و لزوم قطعي حيات و كمك به اسراييل و مهاجرت تمام يهوديان دنيا به فلسطين اشغالي تأكيد شديدي ميكنند. راه وصول به اين مقصود نيز تخريب مسجدالاقصي است و ميگويند بايد معبد بهجاي مسجد ساخته شود؛33 حتي اگر به قيمت آغاز جنگ جهاني سوم باشد.34
2. تولد گوسالة سرخ موي: يهوديان ادعا ميكنند كه در هنگام بناي معبد و پيش از شروع عمليات ساخت لازم است مراسم «تطهير» انجام شود و براي انجام آن ميبايست گوسالهاي سرخ موي كه ويژگيهاي خاصي دارد، با آداب مخصوص به خود قرباني گردد.35
در چند دهة اخير يهودياني با استفاده از دانش ژنتيك اقدام به اصلاح نژادي گاو براي توليد اين گوساله كردهاند و چندي پيش ادعاي موفقيت در اين راستا را نمودند كه اين ادعا مورد تأييد مؤسسه معبد واقع در اورشليم قرار گرفت و اكنون اين حيوان سه ساله است.36
يهوديان براي نيل به تخريب مسجدالاقصي با قاطعيت تصميم دارند كه حداقل در ابتداي هر ماه به طور جدي براي تحقق اين تصميم شوم اقدام كنند كه تنها در سال جاري شاهد چند مورد تقابل بسيار جدي ميان يهوديان با مسلمانان در اطراف قدس بودهايم.37