نشانه ها | ویژه سال همت و کار مضاعف


نگاشته شده توسط مسعود محمدجعفر پنج شنبه 5 آذر 1388  ساعت 11:30 PM 




بوي عرفات مي‌آيد...

و حاجيان در صحراي عرفات قدم به قدم به دنبال معبود خويش مي‌شتابند و دست‌ها براي بستن عهدي دوباره روبه آسمان گشوده شده است و دل‌ها بي‌قرار بي‌قرار.
حاجيان به دنبال خيمه‌اي تا با نجواي دل مأوا گيرند و در اعماق قلب‌شان بشناسند. پروردگاري را كه به دور خانه‌اش لبيك گفتند و گويي عهدي را كه در ازل با او بستند دوباره تجديد كنند.
حاجي در عرفات دلش بي‌قرار است، تو مي‌داني بي‌قرار چه؟!!!
حاجي اگر حاجي باشد فراموش نمي‌كند كه گمشده‌اي دارد و او كه گمشده دارد مضطر است و اضطراب قرار از كف دل مي‌ربايد.
و چشمانش را در جاده‌ي انتظار خيره مي‌سازد كه آقايم كجايي... مهدي جان، اي مولاي سفر كرده! شنيده‌ايم كه هر سال با حاجيان اعمال حج به جاي مي‌آوري؟
شنيده‌ايم كه زمين عرفات بوسه‌گاه قدم‌‌هاي مباركتان بوده است. آقاجان امسال به كدامين خيمه قدم خواهي نهاد تا خاكش را طوطياي چشمانمان كنيم، مولايم امسال در كنار هر لبيك‌مان زمزمه دعاي فرج مي‌تراويد. پسر فاطمه! حجتان قبول...
كاش دعايي مرحمت فرماييد تا ما نيز تا نفس در سينه داريم هميشه زائر خدا باشيم و به دور كعبه او در طواف.
آقاجان! سال‌ها گذشته است و امسال نيز در تنهايي و مظلوميت خويش احرام بستي و ما هنوز در درياي دلبستگي‌هايمان به سختي غرق شده‌ايم.
اي كاش براي يك سال همه حاجيان براي شما احرام مي‌بستند.
اي كاش براي يك سال، سعي و صفاي حاجيان پر مي‌شد از صداي أين المهدي.
هاجر براي عطش طفلش هفت‌بار بين صفا و مروه به اضطرار دنبال آب مي‌گشت و ما هنوز تشنه شما نشده‌ايم كه اگر تشنه بوديم. به حال غيبت مضطر مي‌گشتيم و به دنبال شما كمي مثل هاجر حربله مي‌كرديم.
عرفات خيمه‌گاه است.
خيمه‌گاهي كه ما را به سال 61 هجري قمري بايد برساند و واسطه‌ي رسيدن به خيمه‌گاه حسين (ع) هم‌ركاب شدن با فرزندانش مهدي (عج) است.
شنيده‌ايم كه خداوند در روز عرفه ابتدا به زائران بين‌الحرمين عنايت دارد و سپس به حاجياني كه در صحراي عرفات هستند. آخر مگر كربلا چه خبر است؟!!
كرلا محل ابتلاست و آن‌جا حاجي قرباني‌اش پذيرفته شده است و خوشا به آنان‌كه هر سال به خيل حاجيان كربلايي مي‌رسند.
اي كاش ما نيز كربلايي مي‌شديم هم‌چو ياران خميني (ره) كه گذشتند از آن‌چه بايد مي‌گذشتند و هم‌ركاب شدند با صاحب زمانشان مهدي موعود (عج). آنان همان‌هايي بودند كه ‌هم‌چون حسين بن علي (ع) احرام دگر بستند و پا به قتلگاه نهادند و اين گونه رسم عبوديت و بندگي را در مسير طاعت به احتزار درآوردند و تاريخ تا كنون رستگاران را چنين ديده است كه در لحظه ديدار معبود، در مقتل عشق به خون خود خضاب كرده‌اند و لبيك‌گويان تا به ابديت رهسپارند.
طواف كعبه كه گويند مراد روي توست
هرآنكه رفت به غير تو همه خطا برفت