نشانه ها | ویژه سال همت و کار مضاعف


نگاشته شده توسط مسعود محمدجعفر دوشنبه 9 آذر 1388  ساعت 7:09 PM 

هنگامي به درجه شيخ مفيد پي مي‌بريم كه امام زمان (عج) در نامه‌اي به ايشان مي‌فرمايند: "نامه‌اي به برادر با ايمان و دوست رشيد ما، ابوعبدالله محمد بن نعمان شيخ مفيد كه خداوند عزت وي را مستدام بدارد؛ سلام خداوند بر تو اي كسي كه در دوستي ما به زيور اخلاص آراسته‌اي و در اعتقاد و ايمان به ما داراي امتياز مخصوص هستي. "
 
 
 
خوشا به سعادت شيخ مفيد كه امام زمانش براي او نامه مي‌نويسد و او را برادر خويش خطاب مي‌كند.
خوشا به حال آنان كه در راه پاكي و اخلاص قدم بر مي‌ دارند و دل امام زمان را با گناهانشان به درد نمي‌آورند.
به راستي شيخ مفيد چه شخصيتي است كه پس از گذشت چندين سال هنوز هم ارزش علمي و معنوي او براي ما روشن نشده و هنوز هم ستاره‌هاي آسمان كمتر مانند او به خود ديده‌اند.
* نابغه‌اي فاضل
ابوعبداللّه محمدبن نعمان، در يازدهم ذي‌القعده سال 336 هجري قمري در شهر جيل درده فرسنگي بغداد و در خانواده‌اي مذهبي و دلباخته اهل بيت (ع) ديده به جهان گشود.
او از همان دوران كودكي، شيفته فراگيري دانش بود و در حالي كه هفت سال و چند ماه داشت، از ابن سماك روايت نقل مي‌كرد؛ هوش سرشار و نبوغ فراواني كه وي از آن برخوردار بود، سبب شد تا پيش از دوازده سالگي، از برخي از محدثان روايت اخذ كند.
وي به همراه پدرش كه شغل معلمي داشت به بغداد رفت و نزد اساتيدي همچون ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولوي قمي و شيخ صدوق به درس‌خواندن مشغول شد.
شيخ مفيد در عصري مي‌زيست كه افكار و عقايد مردم، با حكمت هندي، فلسفه يونان، صوفي گري و خانقاه داري آميخته شده بود و افراد فرصت طلب، تواسنته بودند با تبليغ مكتب‌هاي انحرافي اسلام را با زنگار جهل و گمراهي بپوشانند و بدعت‌ها را به جاي سنت صحيح به مردم برسانند كه شيخ مفيد در مواجهه با چنين اوضاع اسفناكي، بر اساس وظيفه و بدون هيچ ترسي و پروايي، با سلاح علم و ايمان به مبارزه با اين بدعت‌ها برخاست.
وي توانست پرچم تشيع را در شهر بغداد به اهتزاز درآورد و در پي اين فرصت به دست آمده، شيعيان از هر سو به عراق رو آوردند و مراكز علمي شيعه در بغداد پررونق شد.
اين دانشمند اسلامي نزديك به 50 سال پرچمدار عرصه‌هاي علمي، فكري و فرهنگي مسلمين شد تا آنجا كه دوست و دشمن زبان به تمجيد او گشودند و به وي لقب "مفيد " دادند.
*شاگردان بنام
گروه بى‌شمارى از دانشمندان مذاهب گوناگون، جزء شاگردان شيخ مفيد بوده‌اند كه هركدام در زمينه‌اي چراغ پرنور علم را براي مردم روشن مي‌كرده‌اند و سرآمد آنان سيد مرتضى معروف به علم الهدى، سيدرضى، شيخ طوسى، نجاشى و سَلاّر هستند كه متأسفانه از گروه بى‌شمار شاگردانى كه از محضر اين استاد فرزانه بهره علمى برده‌اند، جز 15 نفر كه در مقدمه بحارالانوار از آنها نام برده شده است، از ديگران اطلاع دقيقى وجود ندارد.
روزي شيخ مفيد در مجلس درس سيد مرتضي حاضر شد؛ سيد از جا برخاست و او را در جاي خود نشاند و پيش رويش نشست، شيخ مفيد اشاره كرد كه نزد وي درس بگويد، زيرا شيخ از سخن گفتن سيد مرتضي خشنود مي‌شد.
*پيكي از وادي نور
شيخ مفيد از كسانى بود كه با امام زمان (عج) در ارتباط بود و حدود سى نامه براى او نوشته و او را در نامه‌هايش برادر خود خطاب كرده است؛ نامه‌اي از طرف امام زمان (عج) براي شيخ فرستاده شد، امام در آن نامه شيخ را اينگونه خطاب فرمودند " اين نامه‌اي است به برادر راستگو و درستكار و دوست مخلص ما كسي كه در ياري ما كوتاهي نكرده و وفا را رعايت كرده است ".
پس يكي از فضايل و امتيازات شيخ مفيد توقيعاتي است كه از ناحيه مقدسه امام عصر(عج) براي وي صادر مي‌شد و علما در كتب معتبر، سه توقيع را ثبت كرده‌اند؛ در يك توقيع حضرت وي را شيخ سديد و مولي الرشيد، عبد صالح و در توقيعي ، برادر مخلص در دوستي ما اهل‌البيت (ع) و در توقيع ديگر شيخ مفيد خوانده است.
علت صدور توقيع را قصص العلماء چنين نوشته "يكي از روستاييان به حضور شيخ آمده سوال كرد، هرگاه زن آبستني كه بچه رحمش زنده باشد و خود آن زن بميرد مي‌توان پهلوي آن زن را شكافت و آن بچه را بيرون آورد يا او را بايد با همان بچه دفن كرد؟ شيخ پاسخ داد او را با همان بچه دفن كنند. آن مرد پذيرفته بيرون رفت و در راه سواري با كمال عجله خود را به وي رسانيد كه شيخ مي‌گويد، شكم مادر را شكافته و بچه را بيرون آوريد، آنگاه زن را به خاك بسپاريد. نامبرده به محل خود رفته و به دستور ثانوي عمل كرد پس از چندي شيخ را از اين پيشامد اطلاع دادند، گفت: من كسي را به چنين كاري مامور نداشتم و او حضرت ولي عصر(عج) بوده، الحال كه در فتاواي شرعيه خطا مي‌كنم ديگر فتوا نمي‌دهم به همين مناسبت به خانه نشست و در فتوا را به روي خود بست تا آنكه توقيعي به اين مضمون شرف يافت "بر شما لازم است فتوا بدهيد و بر ما لازم است كه شما را از خطا كاري نگهداري كنيم ". شيخ بار ديگر بر مسند فتوا نشست.
*لحظه‌هاي ناب
يكي از ويژگي‌هاي بارز شيخ مفيد، تلاش خستگي ناپذير او در تدريس بود؛ شيخ در رشته‌هاي گوناگون علوم اسلامي تدريس مي‌كرد و در اين راه، خستگي نمي‌شناخت.
او افزون بر روزها شب‌ها نيز از تدريس به دور نبود و از موقعيت پيش آمده، براي عرضه فرهنگ و علوم اهل بيت (ع) حداكثر استفاده را مي‌‌برد؛ ابو علي، داماد شيخ در اين باره گفته است "شيخ مفيد همواره شب را جز اندكي نمي‌خوابيد، سپس برمي‌خاست و به نماز، مطالعه، يا تدريس و يا قرائت قرآن مشغول مي‌شد ".
* نخبه علمي
هـر چند علم كلام پيش از شيخ‌ مفيد نيز در ميان شيعيان سابقه داشته است اما بر اثر محدوديتى كه در كار شيعيان از نظر سياسى بود، اين موضوع از مرحله تأليف و تدوين كتاب تجاوز نمى‌كرد؛ پيش از وي، شيخ صدوق كه رئيس شيعيان بود سبك ساده‌اى را در تصنيف و تاليف به وجود آورده بود و آن را بـه صورت املا به صورت ساده به مستمعين القا مى‌كرد.
شيخ مفيد نيز در پيگيرى مكتب استاد كوشيد و با استفاده ازمبانى علم كلام و اصول فقه ، راه بحث و استدلال را به روى شيعيان باز كرد و تـلاش‌‌هـايـى را كـه متقدمين مانند ابن جنيد اسكافى و قبل از او ابن عقيل فقيه معروف شيعه و عيـاشـى داشتند، به صورت دلپذيرى درآورد و به گفته نجاشى، كتاب كوچكى در اصول فقه تصنيف كرد كه مشتمل بر تمام مباحث آن بود.
* شيخ مفيد از ديدگاه دانشمندان
نجاشى شاگرد نامدار و مورد اعتماد شيخ درباره وي مي‌گويد "محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعيد بن جبير،شيخ و استاد ما كـه رضـوان خدا بر او باد، فضل او در فقه و حديث، و ثقه بودن اومشهورتر از آن است كه توصيف شود؛ او تاليفات متعددى مانند المقنعه، الاركان في دعائم الدين، الايضاح و الافصاح در امامت، الارشاد، العيون والمحاسن دارد ".
شيخ طوسى شاگرد ارزنده مكتب او نيز در فهرست كتابش مى‌نويسد "مـحـمـد بـن محمد بن نعمان ، معروف به ابن المعلم ، از متكلمان امامه است درعصر خويش ريـاسـت و مـرجـعيت شيعه به او منتهى شد؛ در فقه و كلام بر هر كس ديگر مقدم بود حافظه خوب و ذهن دقيق داشت و در پاسخ به سؤالات حاضر جواب بود او بيش از 200 جلد كتاب كوچك و بزرگ دارد.
ابن ابي طي نيز مي‌گويد "وي از مستمندان دستگيري بسيار مي‌كرد، فروتني و خشوع وي زياد و نماز وروزه‌اش فراوان و لباسش زبر بود ".
همچنين ابن حجرعسقلاني در "لسان الميزان " از شيخ مفيد چنين ياد مي‌كند "دانشمند بزرگ رافضه (شيعه) ابوعبدالله بن معلم، صاحب تصانيف بديع است كه دويست كتاب مي‌باشد؛ او به خاطر عضد الدوله قدرتي بزرگ داشت، هشتاد هزار رافضي (شيعه) جنازه او را تشيع كردند ".
ابن حجر نيز مي‌گويد "مفيد بسيار پارسا و فروتن و پاسدار علم بود؛ گروهي از دانشمندان از محضرش برخاستند، و در بزرگداشت مكتب تشيع جايگاهي عالي يافت تا جائي كه گفته‌اند او بر هر دانشمند بلند قدري منت دارد ".
با گذري در تاريخ در مي‌يابيم كه تـمـام دانـشـمـنـدان كه به نوعى به شرح حال او پرداخته‌اند، او را با جلالت قدر وعظمت علمى توصيف كرده‌اند.
* آثار علمي
آثار علمي ارزشمند و هدايتگر شيخ مفيد، حدود دويست عنوان بود كه برخي به صورت كتاب و بعضي به صورت رساله است؛ رساله‌هايي كه در پاسخ به شبهه‌ها يا پرسش‌هاي افراد نگاشته شده است.
نوشته‌هاي شيخ مفيد در موضوعات گوناگوني مانند در كلام "اوائل المقالات في المذاهب و المختارات " در فقه "المقنعه " در فقه تطبيقي "المسائل الصاغانيه " در اخلاق "امالي " در امامت و فلسفه سياسي در اسلام "الافصاح في الامامة " در غيبت امام زمان(عج) "الارشاد " در تاريخ "جمل "، در دانش مناظره "تصحيح الاعتقاد " و در اصول فقه "التذكرة بالاصول الفقه " است.
نـجـاشـى يكي از شاگردان بنام وي 171 جـلد كتاب از تاليفات شيخ مفيد را ذكر كرده است.
ابن شهر آشوب مازندراني نيز 52 كتاب او را نام مي‌برد و 15 كتاب اضافه بر ضبط شيخ و نجاشي دارد؛ علامه مجلسي نيز در مقدمه بحارالانوار چند كتاب ديگر را اضافه دارد.
* مرزبان تشيع
آزادي نسبي مذهبي در قرن چهارم هجري قمري، مناظره و جدال مذاهب را در پي داشت و گروه‌هاي گوناگون با تشكيل محافل و مجالس به دفاع از عقايد خود روي آوردند؛ در اين ميان، شيخ مفيد همچون پاسباني بيدار و مرزبان تشيع، به پاسداري از اسلام پرداخت و در حد توان، با استفاده از مناظره به دفاع جانانه از مذهب تشيع روي آورد.
او با پاسخ‌هاي مناسب به متجاوزان به حريم تشيع آنان را به عقب‌نشيني واداشت به طوري كه داشنمندان مذاهب را ياري مباحثه با وي نبود؛ شيخ در اين مناظره‌ها، به دور از هياهو و غوغا، در شنيدن عقايد دشمنان بسيار صبوري به خرج مي‌د‌اد و بر اين باور بود كه عصبانيت و خشم، موجب زنگار قلب‌ها مي‌شود از اين رو بود كه در فقدان او عموم مردم، از شيعه و سني گريستند و در تشييع جنازه‌اش، هزاران نفر شركت كردند.
* مصيبتي بزرگ
اين عالم فرهيخته جهان تشيع در شب جمعه 3 رمضان سال 413 هجري قمري در بغداد، پس از 75 سال تلاش و خدمت ارزنده به اسلام به خصوص مذهب شريف تشيع درگذشت و مورد تـجـليـل فـراوان مردم و قدردانى علما و فضلا قرار گرفت و به تعبير شاگرد بزرگوارش شيخ طوسى كه خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او از كثرت دوست و دشمن براى اداى نماز و گـريستن بر او، همانند و نظير نداشته است.
امام زمان در توقيعي در رثاي اين عالم فرزانه ابياتي سرودند " لاصوت الناعي بفقدك انه ... اي كاش خبردهنده مرگ خبر فقدان تو را نياورد كه مردن تو روزي است كه براي آل محمد مصيبت بزرگي است اگر چه تو در ميان خاك قبر پنهان شدي؛ علم، دانش و خداپرستي در تو اقامت گزيده است، قائم المهدي خوشحال مي‌شد هرگاه تو از انواع علوم تدريس مي كردي ".
80 هزار تن از شيعيان او را تشييع كردند و سيد مرتضى علم الهدى بر پيكر او نماز گذارد و در حرم مطهر امام معصوم حضرت جواد الائمه (ع) پائين پاى آن حضرت و نزديك قبر استادش ابن قولويه مدفون شد.