نشانه ها | ویژه سال همت و کار مضاعف


نگاشته شده توسط مسعود محمدجعفر چهارشنبه 16 دی 1388  ساعت 7:12 AM 

از روزي که ايرانيان، اسلام را پذيرفتند و اين آيين آسماني را با عقل و فطرت خود سازگار يافتند در فراگيري معارف و دستور العمل هايش همت گماردند و تعاليم انسان سازش را در زندگي به کار بردند. از اسلام و آموزه هايش بهره گرفتند و به گسترش و تحکيم معارف اين دين الهي کمک کردند.
به گواه تاريخ و آثار ارزش مند و بر جاي مانده از پيشينيان در ميان اقوام و ملت هاي مختلف هيچ ملتي همانند ايرانيان در گسترش فرهنگ اسلامي نکوشيده اند. و به تعبير شهيد مطهري (ره):
ايرانيان بيش از هر ملت ديگر نيروهاي خود را در اختيار اسلام قرار دادند و بيش از هر ملت ديگر در اين راه صميميت و اخلاص نشان دادند. در اين دو جهت هيچ ملتي به پاي ايرانيان نمي رسد، حتي خود ملت عرب که دين اسلام در ميان آنها ظهور کرد. (1)
ايرانيان مسلمان، در هر قلمروي از حوزه هاي معارف ديني وارد شدند ارزش مندترين آثار فکري و علمي را به جهان دانش عرضه کردند.
در تفسير قرآن کريم: علي بن ابراهيم قمي، شيخ طوسي (صاحب تفسير تبيان) فضل بن حسن طبرسي (صاحب تفسير مجمع البيان)، ملا محسن فيض کاشاني (مؤلف تفسير صافي)، ابوالفتوح رازي صاحب تفسير روض الجنان. سيد هاشم بحراني مؤلف تفسير برهان و ده ها مفسر ديگر.
در حديث، چهره هاي برجسته اي مانند: ثقه الاسلام کليني مؤلف کتاب کافي، شيخ صدوق صاحب کتاب من لا يحضره الفقيه و آثار متعدد ديگر. شيخ طوسي مؤلف کتابهايي چون تهذيب و استبصار، علامه مجلسي مؤلف بحار الانوار. و محدثان بسياري که مجالي براي بيان اسامي و آثار آنان نيست.
در فقه، فقيهاني چون: شيخ طوسي، مقدس اردبيلي، ملا محمد باقر سبزواري، آقا حسين و آقا جمال خوانساري، وحيد بهبهاني، شيخ مرتضي انصاري، آخوند ملا محمد کاظم خراساني، حاج ميرزا حسين نائيني و... .
در فلسفه و حکمت، حکيماني چون: ابن مسکويه رازي، ابو علي سينا، صدر المتألهين شيرازي، شيخ شهاب الدين سهروردي زنجاني، خواجه نصير الدين طوسي، مير داماد، فيض کاشاني، فياض لاهيجي، حاج ملا هادي سبزواري و... .
بزرگاني که اسامي آنها را به عنوان نمونه و با تخصص هاي مختلف بيان کرديم اگر چه از لحاظ زمان و مکان، سبک و سياق بيان، شيوه ها و روش هاي استدلال موضوعات و مفاهيم متنوع و... با يک ديگر فاصله و تفاوت بسيار دارند، ولي هدف والاي اين عالمان بزرگ يکي است و آن فهم حقايق دين و سپس تبيين، تفسير و ترويج معارف و آرمان هاي اسلامي است.
تلاش هاي خستگي ناپذير اين متفکران در طول سده ها و اعصار، به منزله تلاش غواصي مي ماند که در اقيانوس بي کران، به دنبال دست يابي به لؤلؤ و مرجان است و اين غواصان درياي معارف قرآن و حديث هر کدام به ميزان توانايي و تلاش خويش گوهرهاي گران بهاي فکري و معنوي را استخراج و تقديم بشر کرده اند.
از ميدان هاي بسيار وسيعي که با زبان و سبک ويژه اي در حوزه ي فرهنگ اسلامي گشوده شد و امروز يکي از منابع بسيار غني و معرفتي به شمار مي آيد؛ ادبيات و به ويژه شعر و شاعري است.
قرآن و حديث، مايه هاي اصلي ادبيات فارسي را تشکيل مي دهند، زيرا پس از ورود اسلام به ايران بيشترين تأثير را در حيات فردي و اجتماعي مردم اين سرزمين گذاشت.
بارزترين موارد تاثير قرآن و حديث را در سروده هاي شاعران و آثار نويسندگان مي بينيم، تا آن جا که آميختگي شعر و نثر پارسي با مفاهيم اسلامي به گونه اي است که هرگز نمي توان اين امتزاج و اختلاط را از يک ديگر تفکيک کرد چون جدا کردن اسلام از ادب فارسي اولا: غير ممکن است و ثانيا: در صورت امکان و تفکيک ديگر چيزي به عنوان ادب فارسي وجود نخواهد داشت و يا اگر اندکي باقي بماند قدرت تاثير گذاري در جامعه را ندارد.
چه کسي مي تواند منکر شود که شاعران و نويسندگان ايراني در ساخت و ساز جمله ها، انتقال مفاهيم، تنظيم ابيات و اشعار، از اصطلاحات قرآني و حديثي کمک مي گيرند و يا چه کسي از محققان حوزه ادبيات فارسي مي تواند اشعار فردوسي، رودکي، ناصر خسرو، سنايي، عطار، مولوي، نظامي، سعدي، حافظ، جامي و صدها شاعر ديگر را بدون آشنايي با فرهنگ و معارف اسلامي به خوبي بفهمد.
شعر شاعران ايراني در حقيقت تفسيري از معارف اسلامي با زبان شاعرانه و روش اديبانه است چون اکثر آنها بنا به اعتراف خودشان هر چه دارند و هر آن چه به ساحت فکر و فرهنگ ارائه کرده اند از قرآن و حديث بوده است.