مرحوم طبرى ، بحرانى ، شيخ حرّ عاملى و ديگر بزرگان آورده اند كه شخصى به نام عمارة بن زيد حكايت كند:
    
    
      روزى در مجلس حضرت ابوجعفر، امام محمّد بن علىّ عليهما السلام نشسته بودم ، به حضرت عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! علائم و نشانه هاى امام چيست ؟
    
    
      حضرت فرمود: هركس بتواند كارى را كه هم اكنون من انجام مى دهم ، انجام دهد، يكى از نشانه هاى امام در او مى باشد.
    
    
      و سپس انگشتان دست مبارك خود را روى صخره اى - كه در كنارش بود - نهاد، و هنگامى كه دست خود را از روى آن سنگ برداشت ، ديدم جاى انگشتان دست حضرت روى آن سنگ به طور روشن و واضح اثر گذاشته است .
    
    
      و نيز حضرت را مشاهده كردم كه قطعه آهنى را با دست مبارك خود گرفته است و بدون آن كه آن را در آتش نهاده باشند همانند قطعه اى كش و لاستيك يا فنر از دو سمت مى كِشد و پاره نمى شود.(53)
    
    
      همچنين آورده اند:
    
    
      عبداللّه بن محمّد - كه يكى از راويان حديث است - گويد:
    
    
      روزى همراه عمارة بن زيد بودم ، او ضمن صحبت هائى ، حكايت عجيبى را برايم بيان كرد، گفت : روزى امام محمّد جواد عليه السلام را در حالى كه يك سينى بزرگ گِرد مَجْمَعه جلويش نهاده بود، ديدم ؛ پس از ساعتى به من خطاب كرد و فرمود: اى عمّاره ! آيا مايل هستى كه به وسيله اين سينى فلزّى يك كار عجيب و حيرت انگيز را مشاهده كنى ؟
    
    
      عرضه داشتم : بلى ، ميل و علاقه دارم .
    
    
      پس ناگهان حضرت دست مبارك خود را بر آن سينى نهاد و سينى به شكل مايع در آمد؛ سپس آن ها را جمع نمود و در طشت و قدحى كه كنارش بود، ريخت ؛ و بعد از آن دست خود را روى آن مايع كشيد و به صورت همان سينى اوّل در آمد.
    
    
      و امام عليه السلام در پايان فرمود: امام يك چنين قدرتى را دارد كه در همه چيز مى تواند با اراده الهى تصرّف كند و تغيير و دگرگونى ايجاد نمايد.
    
  
						کلمات کلیدی:داستان هایی از امام جوادداستان هایی از امام جواد داستان  زیبا از محمد تقی حدیث امام جواد قصه های خوادنیقصه های خوادنی  ،داستان های جالب و خواندنی،داستان های جالب و خواندنی حضرت جواد زندگی حضرت جوادزندگی حضرت جواد
 
						
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 10:58 AM - روز چهارشنبه 27 آبان 1388 |
