از پشت پرده تا مه من آشكار شد
ماه و فلك ز مِهر رُخَش شرمسار شد
خورشيد طلعتى است ز نور جمال او
شش آفتاب از پى او آشكار شد
نور ششم ، امام ششم ، حجّت ششم
كز پنج حجّت او خلف و يادگار شد
شش حجّت از قفاى وى و پنج او جلو
او در ميانه مركز هفت و چهار شد
گويند مجتمع نشود ليل با نهار
آن روى بين كه مجمع ليل و نهار شد
آن فخر ممكنات كه بر جمله كائنات
مهر ولاى او سبب افتخار شد
سبط رسول ، جعفر صادق كه ذات او
مرآت ذات حضرت پروردگار شد
آن مظهر صفات جلال و جمال حقّ
كز او بناى دين خدا استوار شد
رونق گرفت مذهب و ملّت ز مذهبش
شرع نبىّ ز همّت او پايدار شد(3)
نور جمال صادق ، چون از افق برآمد
شد صبح عالم ، آراش بر شام تيره فايق
از شرق و غرب بگذشت ، نهور فضائل او
چون آفتاب علمش ، طالع شد از مشارق
تن پيكر فضايل ، جان گوهر معانى
دل منبع عنايات ، رخ مطلع شوارق
همچون صدف ز دريا، درهاى حكمت اندوخت
چون گوهر وجودش شايسته بود و لايق
بر پايه كمالش ، محكم اساس توحيد
از پرتو جمالش ، روشن دل خلايق
خورشيد برج ايمان ، شمشاد باغ امكان
گنجينه كمالات ، سرچشمه حقايق
افكار تابناكش ، روشن تر از كواكب
انديشه هاى پاكش ، خرّم تر از حداي
کلمات کلیدی:
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 7:39 PM - روز شنبه 30 آبان 1388 |