در كتابهاى مختلفى وارد شده است :
در يكى از سالها ابوحنيفه - كه رهبر و امام فرقه حنفى ها از اهل سنّت مى باشد - در زمان امام جعفر صادق عليه السلام وارد مدينه طيّبه گرديد و به قصد ديدار آن حضرت راهى منزلش شد؛ و در راهروى منزل حضرت به انتظار اجازه ورود، نشست .
در همين بين ، كودك خردسالى از منزل امام عليه السلام بيرون آمد، ابوحنيفه از او پرسيد: در شهر شما شخصى غريب كجا مى تواند ادرار و دفع حاجت كند؟
كودك كنار ديوار نشست و بر آن ديوار تكيه زد و سپس اظهار نمود: كنار نهر آب ، زير درختان ميوه دار، كنار ديوار مساجد، در مسير و محلّ عبور اشخاص ، رو به قبله و پشت به قبله نباشد؛ و غير از اين موارد هر كجاى ديگر باشد مانعى ندارد.
ابوحنيفه گويد: چنين جوابى از آن كودك براى من تعجّب آور بود، پرسيدم : نام تو چيست ؟
گفت : من موسى ، پسر جعفر، پسر محمّد، پسر علىّ، پسر حسين پسر، علىّ، پسر ابوطالب هستم .
گفتم : گناه از چه كسى است و چگونه سرچشمه مى گيرد؟
فرمود: گناه و خطا يكى از اين چند حالت را دارد:
يا از طرف خداوند بايد باشد، كه صحيح و سزاوار نيست كه خداوند متعال سبب و باعث گناه بنده اش گردد؛ و سپس او را مورد عذاب قرار دهد.
يا آن كه از طرف خداوند و بنده مى باشد، كه آن هم صحيح نيست چون كه قبيح است شريكى مانند خداوند، شريك ضعيف خود را بر انجام گناه عذاب كند.
و يا آن كه گناه و خطا از خود انسان سر مى زند، كه حقّ مطلب نيز همين است .
پس اگر خداوند عذاب نمايد، حقّ دارد؛ و اگر عفو نمايد و ببخشد از روى فضل و كرم و محبّت او نسبت به بنده اش مى باشد.
کلمات کلیدی:
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 8:51 PM - روز شنبه 30 آبان 1388 |