صفوان جمّال - كه يكى از اصحاب و دوستان امام موسى كاظم عليه السلام است - حكايت كند:
روزى در محضر مبارك آن حضرت بودم ، كه يكى از مؤمنين به نام زياد بن مروان عبدى - كه در دستگاه حكومت بنى العبّاس همكارى داشت - به مجلس آن حضرت وارد شد.
امام كاظم عليه السلام به او خطاب كرد و فرمود: آيا با آنها همكارى و هماهنگى در كارها داريد؟
زياد گفت : آرى ، اى مولا و سرورم !
امام عليه السلام فرمود: چرا چنين مى كنى ؟!
گفت : اى سرورم ! من مردى آبرودار و آبرومندم ، و نيز عائله مند مى باشم ؛ و مال و ثروتى هم ندارم كه تاءمين معاش و زندگى كنم .
حضرت فرمود: اى زياد! به خداى يكتا سوگند، چنانچه از آسمان به زمين بيفتم و قطعه قطعه گردم و گوشتهاى بدنم را پرندگان جدا كنند، اين برايم بهتر است تا آن كه با اين اين ظالمان همكارى و معاشرت داشته باشم .
صفوان گويد: پرسيدم : يا ابن رسول اللّه ! پس در چه صورتى مى توان با آنها همكارى نمود؟
امام عليه السلام فرمود: در صورتى مى توان كنار آنها بود و با آنها همكارى نمود كه براى نجات مؤمنى يا آزادى اسيرى باشد، كه در چنگال آنها گرفتار باشد.
و در غير اين صورت ، خداوند متعال به كمك دهندكانِ ظالمان وعده عذاب دردناك داده است .
بعد از آن ، امام عليه السلام افزود: پس مواظب باش ، كه خداوند متعال شاهد و ناظر همه حالات و همه كارها است ؛ و آنچه را كه اراده نمايد، انجام مى دهد
کلمات کلیدی:
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 8:51 PM - روز شنبه 30 آبان 1388 |