روزى فاطمه بنت اسد براى زيارت وارد كعبه شد ناگهان بتها به صورت روى زمين افتادند فاطمه بنت اسد دست بر شكم خود كشيد و خطاب به پسرش گفت :
نور چشمانم ، اكنون كه به دنيا نيامده اى بتها در برابرت سجده مى كنند، پس چگونه خواهى بود زمانى كه بدنيا بيايى ؟!
فاطمه اين ماجرا را براى شوهرش ابوطالب (عليه السلام ) نقل كرد حضرت گفت : اين فرزند؛ همان كسى است كه شيرى در راه طائف درباره او با من سخن گفت ؛ و خبر تولد او را به من داد. (روزى در راه طائف شيرى با حضرت ابوطالب روبرو شد و در مقابل او تعظيم كرد. حضرت ابوطالب به او فرمود: بحق خالقت ماجراى خود را برايم بازگو كن شير گفت :
تو پدر اسد الله و پشتيبان محمد پيامبر خدا و مربى شير خدا هستى !)
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 3:28 PM - روز چهارشنبه 4 آذر 1388 |