فضه كنيزى حبشى بود، بعضى هم نوشته اند نجاشى پادشاه حبشه خودش اين كنيز را خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هديه فرستاد و پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم هم او را به دخترش بخشيد، روزى هنگام وضو گرفتن ، حضرت على (عليه السلام ) فضه را صدا زد تا آب بياورد فضه نداد دو مرتبه امام او را صدا زد اما او جواب نداد، تا سه مرتبه .
در اينجا حضرت خود برخاست آب بردارد وقتى از حجره خود بيرون رفت هاتفى صدا زد كه آب در سمت راست است ، على (عليه السلام ) آب را برداشت و وضو گرفت .
در اين هنگام پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وارد شد در حالى كه قطرات آب وضو از محاسن على (عليه السلام ) مى چكيد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمود: يا على ! آى مى دانى هاتف كه بود و ندايش چه بود؟ على (عليه السلام ) عرض كرد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بهتر مى داند.
حضرت فرمود: اين نداى برادرم جبرئيل بود، كه گفت : خداى عالم سلامت مى رساند و مى فرمايد: بر فضه غضبناك نباش علت اينكه برايت آب نياورد اين بود كه او در قائده زنانه است اينجا بود كه على (عليه السلام ) براى فضه بخاطر ادبش دعا كرد: اللهم بارك لنا فى فضتنا خدايا! مبارك گردان و بركت خير بده به فضه ما.
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 2:39 PM - روز پنج شنبه 5 آذر 1388 |