روزى فاطمه زهرا (عليه السلام ) خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و از ضعف حال خود سخن گفت : پيغمبر: به او فرمود: تو نمى دانى على (عليه السلام ) چه مقامى در نزد من دارد.
12 سال داشت كه كارهاى مرا اداره مى كرد.
16 سال داشت كه در برابرم شمشير مى زد.
19 سال داشت كه پهلوانها را مى كشت
20 سال داشت كه غمهاى مرا بر طرف كرد.
22 سال داشت كه در قلعه خيبر را از جا كند در حالى كه 50 مرد نمى توانستند آن را بردارند.
چهره حضرت فاطمه (عليه السلام ) از شادى برافروخت و سرپايش قرا نداشت ، تا اينكه نزد على (عليه السلام ) برگشت و به او فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را گزارش داد. على (عليه السلام ) فرمود: چه حالى مى داشتى اگر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همه تفضلات خدا بر من را برايت بيان مى فرمود.(405)
(يعنى اين همه الطاف الهى نيست مختصرى بود كه شنيدى ).
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 6:40 PM - روز پنج شنبه 5 آذر 1388 |