يك روز رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: اى اصحاب من ! به درستى كه خداوند دستور مى دهد شما را به ولايت على بن ابيطالب (عليه السلام ) و پيروى و اطاعت از او چرا كه او ولى شما است ، پس از من با على (عليه السلام ) مخالفت نكنيد كه كافر مى شويد، و از او جدا نشويد كه گمراه مى شويد به راستى خداوند على (عليه السلام ) را نشانه ميان نفاق و ايمان قرار داده است هر كس او را دوست دارد مؤ من است و هر كه دشمن بدارد منافق است ، براستى خداوند على (عليه السلام ) را وصى من و نور بخش شما قرار داده پس از من ؛ او سر نگهدار و گنجينه علم من و خليفه بعد من است ، به خداوند از ظالمان در حق على شكايت مى كنم ...(408)
هر كس مى خواهد چون برق جهنده از صراط بگذرد و بى حساب وارد بهشت شود بايد ولايت او بپذيرد، پس به دوزخ رود هر كه ترك ولايت او را كند، به عزت و جلال پروردگار سوگند، على باب الله است كه جز از آن نيايند، و اوست صراط مستقيم ، و اوست كه در روز قيامت از ولايتش پرسش مى شود... .(409)
و در روايتى ديگر آمده است كه :
ابى مسلم مى گويد: من با حسن بصرى و انس بن مالك به در خانه ام سلمه آمديم ، انس بر در خانه نشست و ما وارد خانه شديم ، حسن به ام سلمه گفت : درود بر تو اى مادرم !ام سلمه پاسخ داد و پرسيد تو كيستى ؟ گفت : من حسن بصريم ، پرسيد براى چه در اينجا آمده اى گفت آمده ام حديثى از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم درباره على (عليه السلام ) برايم بگوئى ،ام سلمه گفت : به خدا برايت حديثى گويم كه با اين دو گوشم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم و با اين دو چشمم ديدم و گرنه كر و كور شوند و دلم آن را حفظ كرده و گرنه بر آن نهاده شود و لال شوم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على (عليه السلام ) فرمود: اى على ! هر بنده اى كه خدا را ملاقات كند و منكر ولايت تو باشد همچو يك بت پرست ، خدا را ملاقات كرده است ، آنگاه حسن بصرى گفت : الله اكبر گواهى مى دهم كه على (عليه السلام ) مولاى من و مولاى هر مؤ من است ...
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 6:40 PM - روز پنج شنبه 5 آذر 1388 |