وقتى كه آن گروه شش نفره براى تعيين خليفه پس از عمر بن خطاب در خانه ، شورا گرفتند. مقداد بن اسود كه از ياران ممتاز و مخلص على (عليه السلام ) بود آمد و به آنها گفت : مرا نيز با خود شركت دهيد كه من براى رضاى خدا نصيحتى داشته و خيرى برايتان در نظر دارم ، آنها نپذيرفتند، مقداد گفت : پس لااقل بگذاريد سرم را در خانه داخل كنم و سخنى از من بنشويد، آنها اين را هم نپذيرفتند آنگاه گفت :
حال كه نمى پذيريد پس با آن مردى كه در جنگ بدر حضور نداشته ، و در بيعت رضوان شركت نكرده و در جنگ احد فرار نموده بيعت نكنيد و او را خليفه نكنيد.
در اينجا عثمان كه جزو جلسه بود گفت : هان به خدا سوگند اگر زمام حكومت را بدست بگيرم تو را به صاحب اولت برمى گردانم . چون مرگ مقداد فرا رسيد گفت : به عثمان خبر دهيد كه من به صاحب اول و آخرم بازگشتم . چون خبر مرگ وى به عثمان رسيد (و خاطرش از مقداد آسوده شد رسم سياست و سياست بازان را بجا آورد) آمد تا بر سر قبرش رسيد و ايستاد و گفت : خدا تو را رحمت كند خوب بودى هر چند كه ...
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 6:40 PM - روز پنج شنبه 5 آذر 1388 |