اصبغ بن نباته مى گويد: روزى اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) سخنرانى كرد و پس از حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى مردم سخنم را بشنويد و كلامم را خوب فرا گيريد، همانان تكبر و خودفروشى از نشانه گردنكشى است و نخوت و بزرگ منشى از تكبر است شيطان دشمنى حاضر و آماده است او شما را به باطل دلخوشى مى دهد... القاب زشت بر هم نزنيد... ما خاندان رحمتيم ، گفتار ما حق و كردار ما عدل است .
هان ! كه از همه شگفت تر اينكه معاويه و عمر و عاص عده اى از مردم را به خون خواهى پسر عمويشان (عثمان ) بر مى انگيزند(607) به خدا سوگند كه من هرگز با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مخالفت نورزيدم و هرگز در كارى از وى سرپيچى نكردم ، جان خود را در مواردى سپر او ساختم كه زورمندان و شجاعان از آن عقب مى نشستند و بندهاى بدنها از آن مى لرزيد...
در اين موقع عمار ياسر برخاست و عرض كرد: اى مردم ! اميرالمؤ منين (عليه السلام ) شما را آگاه ساخت كه امت ، با او وفادار نخواهد ماند. پس مردم پراكنده شدند در حالى كه امام آنها را آگاه ساخته بود.
کلمات کلیدی:
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 10:13 PM - روز شنبه 7 آذر 1388 |