عبدالله بن عباس از طرف على (عليه السلام ) استاندار اهواز، فارس و كران بود (كه امروز سه استان بزرگ ايران به شمار مى روند) و زياد بن ابيه از طرف ابن عباس فرماندار بصره بود. على (عليه السلام ) كه سرپرست هر دو نفر بود كاملا مواظب احوال آنها بود و پيوسته نامه هايى در راهنمايى و اندرز آنها مى نگاشت كه مبادا به كسى ستم كنند يا از مرز اخلاق و قوانين اسلام خارج شوند. كه در اينجا ترجمه دو نامه از نامه هاى آن حضرت را كه به زياد نوشته شده را ذكر مى كنيم .
على (عليه السلام ) چون از وضع روحى زياد و ضعف ايمانى او خبر داشت و شايد كم و بيش گزارشهايى هم از او به حضرتش رسيده بود در يك نامه سخت او را تهديد مى كند و در نامه ديگر نصيحتش مى نمايد. اما در نامه نخست نوشت :
اى زياد بن ابيه براستى به خدا سوگند ياد مى كنم كه اگر به من اطلاع برسد كه نسبت به اموال عمومى مسلمانان تجاوز و خيانت كرده اى ، كم باشد، يا زياد به جرم خيانت ، مانند دزدان فرومايه تو را كيفر مى كنم بطورى كه پس از آن در اجتماع نتوانى قد علم كنى و باقيمانده عمر خويش را با ذلت و منفوريت بگذرانى . (633)
و در نامه ديگر امام براى اينكه او را بسازد و شايد بتواند روح و فكر زياد بن ابيه را عوض كند و از درون او را اصلاح نمايد براى او نوشت :
هميشه در زندگى خويش اعتدال و ميانه روى را رعايت كن و از زياده روى دورى نما و پيوسته فرداى خود را در نظر داشته باش و بيش از مقدار ضرورى مصرف نكن و آنچه زياد مى آورى بفرست براى روز نيازمنديت (روز قيامت )...توجه داشته باش كه هر كس آنچه كشت كرده ، مى برد و پاداش آنچه براى روز بازپسين فرستاده مى يابد.
کلمات کلیدی:
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 10:13 PM - روز شنبه 7 آذر 1388 |