روزى امير مؤ منان على (عليه السلام ) از خانه بيرون مى آمد سلمان او را ديد و به استقبالش شتافت امام على (عليه السلام ) به سلمان فرمود: سلمان چگونه صبح كردى ؟ سلمان گفت : صبح كردم در حالى كه چهار غم دارم . امام على (عليه السلام ) فرمود: آن چهار غم چيست ؟ سلمان گفت : غم اهل خانه كه از من نان و خواسته هاى نفسانى مى خواهند و غم خالق كه اطاعت از من مى خواهد و غم شيطان كه گناه از من مى خواهد و غم عزرائيل كه روح را از من مى خواهد.
امام على (عليه السلام ) به سلمان فرمود: بر تو بشارت باد كه براى هر يك از اين غم ها پاداشى مى برى روزى به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم و به من فرمود: چگونه صبح كردى ؟ عرض كردم : صبح كردم در حالى كه تهى دست هستم و جز آب چيزى ندارم و در مورد گرسنگى حسن و حسين (عليه السلام ) غمگينم . آن حضرت به من فرمود: اى على (عليه السلام ) غم عيال پوششى است از آتش ؛ و اطاعت خالق مايه امان از عذاب است و استقامت در راه اطاعت خدا جهاد است و بهتر از عبادت شصت سال مى باشد، و غم مرگ كفاره گناهان است و بدان اى على (عليه السلام ) رزقهاى بندگان برخداست و غم تو براى عيال به تو سود و زيان نمى رساند جز اينكه به خاطر اين غم پاداش مى يابى و همانا شديدترين غمها غم عيال است .
کلمات کلیدی :
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 11:17 PM - روز یک شنبه 8 آذر 1388 |