نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



چرا صلوات اين قدر اهميت دارد؟

چرا خداوند و ملايکه، بر محمد و آلش درود می فرستند؟


چرا برخی از فقهاء اسلامی پس از شنیدن نام پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله) تلاوت صلوات را واجب تلقی فرموده اند؟



چرا قبل و بعد هر جمله و یا بند بند برخی از دعاها و به ویژه برخی از دعاهاي صحيفه سجادیه با ذکر صلواتي همراه شده است؟



با این که دعاهاي ماه شعبان، از جمله مناجات شعبانيه ودعاهای صلوات بر اهل بیت (علیهم السلام) از طریق خود حضرات معصومین (علیهم السلام) ارايه شده، چراباز خود ایشان، برخود صلواتی هدیه می کند؟ و مگر امامان ما خود از اهل­­بيت (علیهم السلام) نبوده اند؟ چون جواب اخیر مثبت است، پس چرا خودشان بر خود درود و صلوات می فرستاده و از اين تكرار چه منظوری داشته اند؟



چرا دعا تحت حجاب است و صلوات آن را از حجاب در می آورد؟



پاسخ:



به لطف خداوند متعال آن همه سؤال را به چند پاسخ که گویای اهمیت این ذکر شریف است جواب خواهیم داد:



1.بازگشت اين صلوات‌ها به خود انسان‌هاست. زیرادرحالی ما براي پيامبر (صلوات الله علیه) و خاندانش طلب رحمت مي‌كنيم که ظرف وجودي ایشان لبريز از رحمت الاهي است و نيازي به آن ندارند؛ اما اين رحمت به كساني كه تحت ولايت آن‌ها هستند سرازير مي‌شود، تصورکنید شخصي استكان يا ليواني را پر از آب كرده است و مااگر مرتب از او بخواهيم بر روي آن آب، آبي بريزد، قطعاً آب آن سرازير شده ودر ظرفي كه زير آن استكان يا ليوان وجود دارد می ریزد و موجوداتي كه در آن ظرف يا اطراف آن هستند بهره مي‌گيرند. بنابراين، هر كس صلوات مي‌فرستد به دليل سرازير شدن رحمت الاهي از ظرفيت وجودي پيامبر و اهل‌بيت (علیهم السلام)، بركت اين صلوات به خود او و ديگران مي‌رسد و به همين سبب در دعاها مي‌خوانيم:



«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمّد وَ آل مُحَمد، صَلوهً تَغْفِرُ بِهَا ذُنُوبَنا، وَ تُصْلحُ بهِا عُيُوبَنَا، وَ تکشفُ بهِا هُمُومَنَا، وَ تقضی بهِا حوايجَنَا للدنیا و الآخره.»1خداوندا، بر محمد و آل محمد رحمت فرست. رحمتي كه به واسطة آن گناهان ما را آمرزيده و عيوب ما را پوشيده بداري، و غم دل ما را بزدايی، و حوایج دنیا و آخرتمان را برآورده سازی!



2.انسان وقتي مي‌خواهد از يك شخص بزرگ و با عظمت چيزي درخواست كند ولي در خود چنين لياقتي نمي‌بيند بنابر اصول روان‌شناسي لازم است اول توجه آن شخص بزرگ را به مطلوبش جلب كرده، سپس خواسته خود را مطرح نمايد، به عنوان مثال ابتدا به فرزند و يا دوست صميمي او اظهار ارادت و علاقه كرده و كم‌كم زمينه ی اظهاردرخواست خود را فراهم می نمايد.



3.حضرت استاد علامه آیت الله مصباح می فرمودند:



مجتهد حكيم، مرحوم آقاي حاج ميرزا علي حصّه‌اي اصفهاني (ره) يكي از وعاظ معروف بود. او مردی فقیه، وارسته و استاد فلسفه بود. ایشان كتاب اسفار را تدريس مي كرد ومن كمتر از 20 سال داشتم كه گاهي در تهران، مسجد حاج سيد عزيز‌الله پاي منبر ايشان مي‌رفتم. يك روز در حد فاصل بین مسجد حاج عزیز الله و مسجد جامع، خداوند توفیق عنایت کرد تا همين سؤال را از ايشان بپرسم كه اهل‌بيت (عليهم‌السلام) چه نيازي به طلب رحمت ما دارند، با اين كه خودشان از هر نوع رحمتي برخوردارند، ايشان متوجه من که جوانی نو رسته بودم شد برای ایشان روشن بود که پايه ی علمي زيادي ندارم، بنابر این، ابتدا مرا تشويق كرد و سپس مطابق فهم من گفت: «باغباني براي ارباب خود مشغول باغباني است و گل‌هايي مي‌پروراند كه بذر و آب و كود و زمين، همه و همه مال ارباب است و خود نيز ملك و مال ارباب مي‌باشد، ولي وقتي گل‌ها بزرگ شده و منظره زيبا و فضايي معطر بوجود آوردند و ارباب براي ديدن آن منظره وارد باغ گرديد، آن باغبان دسته‌اي از گل‌ها را چيده و با ادب به حضور او تقديم كرده و خوش‌آمد مي‌گويد و پاداش مي‌گيرد. اين يك نوع ادب است وگرنه خود باغبان و همه گل‌ها متعلق به ارباب هستند. پس ما نيز با صلوات، گلي را از باغ آن‌ها چيده و به خودشان اهداء مي‌كنيم».2عين همين مطلب دربارة عبارت و َعَجّلْ فَرَجَهُمْ نيز صادق است كه در حقيقت فرج اهل ايمان در فرج آنان است.





برگرفته از سایت serajnet