آیت الله جوادی آملی : اگر کسي چهره به چهره معبود خود را ببيند، خالصانه عبادت ميکند .
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله): احسان دو ويژگي اصلي دارد ؛مشاهده خدا و مراقبت.
حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق بیان فرمودند: احسان اين است که طرزي خدا را عبادت کنيد که گويا او را ميبينيد
آیت الله جوادی آملی : اگر کسي چهره به چهره معبود خود را ببيند، خالصانه عبادت ميکند .
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله): احسان دو ويژگي اصلي دارد ؛مشاهده خدا و مراقبت.
حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق بیان فرمودند: احسان اين است که طرزي خدا را عبادت کنيد که گويا او را ميبينيد
درس اخلاق هفتگی حضرت آیت الله جوادی آملی این هفته با حضور خیل علاقمندان به معارف اسلامی در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
معظم له در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود به لزوم آمادگی انسان در برابر دشمنان درونی خود پرداختند و فرمودند:
اين روايت نقل شده است که ائمه(عليهم السلام) فرمودند: همانطوري که با دشمن بيرون ميجنگيد، با دشمن درون مبارزه کنيد. وسائل صيانت از دشمن بيرون کلاهخود، سپر و زره است که از آن به جوشن ياد ميشود، همه اينها را دين درباره جنگ درون هم مطرح کرده است که اگر کسي بخواهد با هواي نفس خود مبارزه کند به سپر، مغفر و کلهخود محتاج است، همه اين عناوين در روايات ما هست.
ایشان با بیان ریشه های معنایی کلمات تقوا و مغفرت ادامه دادند:
هر گناهي مانند تير است، ما براي اينکه از اين تيرها نجات پيدا کنيم بايد سپر داشته باشيم، تقوا ريشه اصلياش وقايه است، سپر را ميگويند وقايه، انسانِ باتقوا سپر به دست است، هرگز نميگذارد تير شيطان به او اصابت کند و اگر گفتند فلان کار و فلان ذکر یا فلان عبادت باعث مغفرت است مغفرت در حقيقت مِغفر است، کلهخود است اين مِغفر را از آن جهت مغفر گفتند که سرِ انسان را از آسيب حفظ ميکند، اگر گفتند فلان دعا باعث مغفرت است يعني مثل کلهخود سرِ شما را حفظ ميکند.
معظم له خاطرنشان کردند:
اينها تمثيل است نه تعيين؛ يعني در بين عبادات اينطور نيست که فقط روزه سپر باشد، نماز که ستون دين است آن هم سپر است، حج و عمره هم سپر است؛ «الصوم جُنّةٌ مِن النار»، صلات هم «جُنّة من النار»، حج و عمره هم «جنّة من النار» اينها ميشود سپر.
ایشان در جمع بندی این فراز از فرمایشات خود فرمودند:
غرض آن است که اگر در روايتي به ما فرمودند: «جاهدوا أهواءکم کما تجاهدون أعداءکم» راه مبارزه را هم به ما نشان دادند، آنچه در دست دشمن است به عنوان تير معيّن کردند و آنچه وظيفه ماست داشتن جهات دفاعي است که از گزند تيرهای شیطان محفوظ بمانيم.
حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از فرمایشات خود به تشریح معنای باطنی واژه احسان پرداختند و فرمودند:
خدا به وسیله قرآن با ما سخن گفت، و ما مخاطب او هستيم و مسئوليم که پاسخ بدهيم. خداوند به پيامبر (ص) فرمود اين حرفهايي را که من گفتم به مردم برسان، اينها چند بخش است؛ يک بخش را با محاورات و بناي عقلا و فرهنگ عرفي و لغت و امثال ذلک ميفهمند، يک بخش هم به وسيله روايات اهل بيت(عليهم السلام) روشن ميشود، يک بخش هم تو براي مردم بيان و تبيين و تفسیر کن.
ایشان ادامه دادند:
اما بعضي از چيزهاست که ما به هر جا مراجعه کنيم معنايش را نميفهميم و همان معناي عرفي را ميفهميم. در قرآن کريم ذات اقدس الهي احسان را ستود و فرمود، به محسنين جزاي نيک خواهد داد و مانند آن، از همه علما سؤال کنيد که احسان يعني چه؟ ميفرمايند احسان دو قسم است: يکي «أحسن» يعني کارِ خوب کرد، يکي «أحسن» يعني نسبت به ديگري محبت و لطف کردن، براي احسان که ديگر غير از اين دو معنا که نيست.
معظم له با اشاره به تفسیر پیامبر از واژه احسان اظهار داشتند:
اين يک معاني لطيفي است بين گوينده و شنونده که او امينِ وحي خداست اينها را ميفهمد و به ما ميگويد. وقتي از ذات مقدس حضرت رسول سؤال ميکنند که احسان يعني چه؟ فرمود: احسان دو ويژگي و عنصر اصلي دارد: يکي مشاهده خدا و يکي مراقبت.
ایشان با بیان این مطلب که باید خداوند را ناظر بر همه اعمال خود بدانیم ادامه دادند:
حضرت فرمود احسان اين است که طرزي خدا را عبادت کنيد که گويا او را ميبينيد، مگر مدارسه ما، درس گفتن ما، سخن گفتن ما و نوشتن ما عبادت نيست، عبادت که اختصاصي به نماز و روزه ندارد، تبليغ ما، تأليف و تدريس ما عبادت است، مباحثه ما عبادت است، فرمود طرزي مباحثه کنيد، طرزي درس بگوييد، طرزي سخنراني کنيد که گويا خدا را ميبينيد.
احسان اين است که طرزي خدا را عبادت کنيد که گويا او را ميبينيد
حضرت آیت الله جوادی آملی بیان داشتند:
اگر کسي چهره به چهره معبود خود را ببيند، خالصانه عبادت ميکند وقتي خالصانه عبادت کرد پاداشش را هم خالصانه دريافت ميکند، اگر اين عنصر نصيب کسي نشد لااقل عنصر ديگر به نام مراقبت که از برجستهترين دستورهاي اخلاقي ماست نصيب ما ميشود .
ایشان با اشاره به دعای پیامبر که از خداوند می خواستند لحظه ای ایشان را به حال خود وامگذارد فرمودند:
اگر ما با ذات اقدس الهي درست رفتار کنيم او هرگز ما را رها نميکند، اگر خداي سبحان کسي را به حال خودش وا مگذاشت خودش وکالت او را، ولايت او را، تدبير و سرپرستي او را به عهده گرفت از هر خطري او را حفظ ميکند، بنابراين تنها مشکل ما همين مشکل توحيدي است.
ایشان متذکر شدند:
يک شرک رقيقي در بسياري از کارهاي ما هست، روايتي از امام(سلام الله عليه) هست که از ایشان سؤال ميکنند چطور مؤمن، مشرک ميشود؟ فرمود اينکه ميگويند: اگر فلان کس نبود مشکل ما حل نميشد، عرض کردند پس چه چيزي بگوييم؟ فرمود بگوييد خدا را شکر ميکنم که به وسيله فلان کس مشکل ما را حل کرد. مگر در برابر خدا کسي هست که مشکل ما را حل کند در برابر خدا کسي هست که خطر را از ما رفع کند؟! اين نيست، بنابراين اگر ما با ايمان باشيم و آن شرک رقيق را مواظب باشيم که در حريم زندگي ما راه پيدا نکند، هيچ خطري ما را تهديد نمی کند؛ نه دشمن درون و نه دشمن بيرون.