بشرويه در موقعيت جغرافيايي مركز كشور ، غرب ناحيه مركزي خراسان در 57 درجه تا 57 درجه و 59 دقيقه طول جغرافيائي از نصفالنهار مبدا و 33 درجه و 31 دقيقه تا 34 درجه و 54 دقيقه عرض جغرافيائي از خط استوا قرار گرفته است و محدود است از :
شمال : به بخش دستگردان شهرستان طبس و بخش بجستان شهرستان گناباد .
جنوب : بخش ديهوك شهرستان طبس .
شرق : بخش مركزي شهرستان فردوس و بخش بجستان شهرستان گناباد .
غرب : بخش مركزي و بخش دستگردان شهرستان طبس .
شهر بشرويه كه به مركزيت شهرستان انتخاب گرديده در 57 درجه و 27 دقيقه طول جغرافايئي و 33 درجه و 53 دقيقه عرض جغرافيائي از خط استوا در ارتفاع 880 متري از سطح دريا قرار گرفته است
2ـ وضع زمين و توپوگرافي
با توجه به وضعيت منطقه و آنچه كه در محل مشاهده ميشود و نيز بررسي نقشههاي 250000 : 1 و 50000 : 1 طبيعي سازمان جغرافيائي و نقشه 250000 : 1 زمين شناسي منطقه شهرستان پيشنهادي از دو قسمت كم وسعت كوهستاني در غرب و پهنه وسيع شمال جنوب و شرق كوير و بيابان و ريگزار تشكيل شده است .
بلندترين نقطه آن روي قله جمال در غرب حوضه يا 2445 متر ارتفاع از سطح دريا و پستترين نقطه آن در كوير نمك با 769 متر ارتفاع از سطح دريا قرار دارد .
رشته كوه نه چندان مرتفع شتران در غرب اين شهرستان را از شهرستان طبس جدا ميسازد و ادامه آن و بطرف جنوب شرقي باعث جدا شدن دو كوير نمك و كوير لوت گشته بعبارت ديگر اين رشته كوه حد فاصل دو كوير ميباشد .
ساير ارتفاعات اين منطقه عبارتند از : علي جمال ، سرهنگي ، كوه سفيد ، قلعه دختر ، دو شاخ اين منطقه در محاصره كوير لوت ، كوير نمك ، و ريگزارهاي متعددي ميباشد و به دليل اختلاف شديد درجه حرارت شبانه روز و متلاشي شدن سنگها و وزش بادها جابجا شده و صورت تودههاي شني كه گاهي ارتفاع آنها به 40 تا 50 متر ميرسد در ميآيند كه در شرق منطقه بشرويه به چشم ميخورد .
كوير بجستان ( كوير نمك ) با وسعت بيش از 250 هزار هكتار در شمال اين منطقه بصورت شورهزار و لميزرع قرار دارد كه اكثر مسيلهاي ايجاد شده در فصول بارندگي به اين كوير ختم ميشوند .
حوضه آبريز دشت بشرويه در حد فاصل بين توده لوت در شرق و كوههاي شتري ( حوضه آبريز دشت طبس ) در غرب واقع شده است قديميترين سازند شناختهشده در اين حوضه از آهك و دولوميت دوران زمينشناسي تشكيل شده و در ارتفاعات شمال تا شمال شرق آن رخنمون دارد .
دوران دوم زمينشناسي از شيل و ماسه سنگ ، آهك دولوميت تشكيل شده و در ارتفاعات جنوبي و غربي منطقه يافت ميشود سازندهاي آهكي ريفي به دليل داشتن فضاهاي خالي در پيوند با منابع زيرزميني حائز اهميت است .
سازندهاي دوران سوم عمدتاً از سنگهاي آذرين بيروني و در بلنديهاي شرق حوضه و حاشيه ارتفاعات غربي رخنمون دارد .
رسوبات دوران چهارم شامل رسوبات آبرفتي تشكيل دهنده سفره آب زيرزميني ومخروط افكنهها در مناطق كم ارتفاع حوضه گسترش دارند .
3 ـ آب و هــوا
آب و هواي حاكم بر منطقه از نوع خشك و كويري ميباشد حداكثر و حداقل مطلق درجه حرارت هوا در ايستگاه بشرويه 47 و 12ـ ردجه سانتيگراد گزارش شده است در روستاهاي حاشيه شمالي بشرويه درجه حرارت بالا و روستاهاي غربي و جنوب غربي كه داراي ارتفاعات ميباشند از درجه حرارت ملايمتري برخوردارند .
بارندگي در اين منطقه بيشتر از اوايل آبانماه شروع و حداكثر تا نيمه ارديبهشت ميباشد و از آن به بعد به ندرت ريزشهاي جوي را شاهد هستيم متوسط بارندگي در اين منطقه 110 ميلي متر در سال ميباشد .
4 ـ منابـــع آب
1 ـ 4 ـ منابـــع آب سطحــــي
در اين منطقه رودخانه دائمي وجود ندارد و بيشتر به هنگام ريزشهاي جوي بصورت روانابها و سيلاب در منطقه جريان دارند و از مهمترين آنها ميتوان به :
1 ـ رودخانه قلعه واقي : سرچشمه از ارتفاعات جنوب شرقي به طرف شمال جريان داشته و به كوير نمك ميريزد .
2 ـ رودخانه ريسو : از ارتفاعات جنوب سرچشمه گرفته در مسير شمالي به رودخانه واقي پيوسته با آن كال نمك را بوجود ميآورند .
3 ـ رودخانه فتحآباد : از ارتفاعات كوه جمال شروع در حواشي روستاي فتحآباد وارد دشت بشرويه ميشود .
4 ـ كال اصفاك : از بلنديهاي قرانجيري واقع در غرب منطقه شروع و در نزديكي روستاي اصفاك به كال نمك ميپيوندد . سيلاب اين كال در تغذيه سفره آب زيرزميني نقش دارد .
5 ـ كالشور فردوس : از شرق وارد دشت بشرويه پس ازعبور از شرق روستاي نيگنان به كوير نمك ميريزد .
2 ـ 4 ـ منابــع آب زيرزمينــــي
آب مورد نياز كشاورزي اين منطقه توسط قنات ، چشمه و چاه برداشت ميشود طبق آمار موجود در حال حاضر تعداد 202 حلقه چاه عميق 12 حلقه چاه نيمه عميق 133 رشته قنات و 82 چشمه در منطقه وجود دارد كه ساليانه حدود 236 ميليون متر مكعب آب از زيرزمين استخراج ميگردد .
5 ـ پوشش گياهـــي
گياهان اين منطقه از گونههاي پرطاقت چون درمنه ، تاغ و اسكمبل ميباشد و در سلسله كوههاي شتري تعداد درختان جنگلي چون انجير ، پسته كوهي ، بادام كوهي و گردو وجود دارد با توجه به گسترش كوير و نمكزار و شنزار در منطقه مراتع آن فقير و پوشش گياهي بصورت تنك مشاهده ميشود گياهان داروئي و صنعتي چون كتيرا .انفوزه ، ز يره سياه و بارهنگ از ديگر گياهان اين منطقه ميباشد .
آثار تاریخی
در بشرويه آثار تاريخي متعددي وجود دارد كه بعضا" قدمت تاريخي آن ها به قبل از اسلام برمي گردد و خوشبختانه بعضي از آنها برجاست . از خصوصيات بارز اين ابنيه ، تاريخگذاري و وجود لوحي است كه معمولا" قدمت و باني آن را نشان مي دهد و هيچ شك و ترديدي براي شناخت گذشته ي آن باقي نمي گذارد . اين آثار عبارتند از :
قلعه ي دختر اين قلعه بر بالاي قله اي مخروطي شكل قرار گرفته است و در خصوص سابقه ي تاريخي اين قلعه نظراتي وجود دارد مبني بر اين كه اين بنا از دوره ي ساسانيان باقي مانده است و هم چنين اين كه اين قلعه در زمان فرقه ي اسماعيليه بنا شده است .
حوض آب انبار معروف به ميان ده اين حوض اولين حوض ساخته شده در بشرويه مي باشد كه امروز در محله ي معروف به ميان ده و در جنب اماكن تاريخي بشرويه واقع گرديده است . از ويژگي هاي اين بنا ، استحكام و زيبايي خاصي است كه در ساخت آن صورت گرفته به طوري كه با گذشت 400 سال از ايجاد آن هنوز كوچكترين تغييري در آن رخ نداده است .
حسينيه ي ميان ده ( حسينيه ي حاج علي اشرف ) از ديگر اماكن مقدسي كه در ميان ده بشرويه ساخته شده ، حسينيه ايست كه مدور بنا گرديده و داراي دو ايوان و به صورت قرينه و به سبك معماري هندي ساخته اند . مرتفع و شمالي – جنوبي مي باشد و دور تا دور آن ايوان هاي كوچكي ساخته شده است . اين ساختمان دو طبقه مي باشد . طبقه ي پايين مختص مردان و طبقه ي بالا ويژه ي بانوان است . سازنده ي اين شخصي به نام حاج علي اشرف از اهالي ده خانيك واقع در غرب بشرويه مي باشد و زمان احداث آن ، اگر شواهد صحيح باشد دوران حكومت افشاريه در خراسان بوده است .
مدرسه ي علميه معروف به مدرسه ي طلاب علوم ديني اين بنا در ميان ده روبه روي مسجد جامع ميان ده و حسينيه ي حاج علي اشرف و در جهت غرب حوض انبار واقع شده است . بنايي است كه در ساخت آن به طور كامل خشت و گل به كار رفته است . داراي دو ايوان بزرگ در سمت شمال و جنوب است كه ايوان شمالي جهت استفاده در فصل زمستان و ايوان جنوبي كه از عمق و ارتفاع بيشتري برخوردار است جهت استفاده در فصل تابستان پيش بيني كرده اند .
مسجد جامع معروف به ميان ده اين مسجد از گذشته هاي دور و كلا" از زماني كه مسلمانان ايران را فتح كردند ، در زمان سلسله ي صفوي بنا شده و سبك اين زمان را به خوبي نشان مي دهد اين بنا به طور كامل از گل و آجر ساخته شده است . كاشي كاري نيست ولي در ايواني بزرگ آياتي از قرآن مجيد كه به خط كوفي بسيار زيبا نوشته شده به چشم مي خورد . سقف ايوان ها و شبستان مسجد كاملا" هلالي شكل است و در سر در ورودي آن روي سنگ بزرگي اشعاري مبني بر زمان ساخت بنا حك شده است .
امام زاده ي هوگند در فاصله ي حدود 12 كيلومتري غرب بشرويه و در دامنه ي كوه مركز زيارتي وجود دارد كه به نام امام زاده محمد بن اصغر هوگند معروف و مشهور است .
از ديگر بناهاي تاريخي بشرويه تپه ي كرند ، رباط اصفاك و نيگنان ، زيارتگاه بي بي نجمه خاتون مجد و قلعه هاي نظامي و دفاعي بشرويه مي باشد كه به ذكر نام آنها اكتفا مي كنيم .
مسجد جامع رقه اين مسجد در سمت شرق دهستان رقه و در منطقه اي كه اصطلاحا" به پايين محله مشهور است قرار دارد . اين مسجد در طول زمان آسيب هاي فراواني ديده و در حال حاضر در حد ديواره هاي بيروني مسجد و بقاياي به جا مانده از سه ايوان شرقي ، غربي و جنوبي است . سقف ايوان هاي غربي و جنوبي كاملا" تخريب شده و ايوان ضلع شرقي از بقيه كامل تر است .
سراي سركه در ميان مجموعه تكايا و مراكز مذهبي بشرويه ، بنايي وجود دارد كه در نظر مردم و اهالي محل از اعتبار و ارزش والايي برخوردار است و به نام سراي سركه معروف مي باشد . اين بنا ابتدا خانه مسكوني متعلق به فردي به نام ملاي سركه بوده كه در زمينه ي توليد و خريد و فروش سركه فعاليت داشته است . ظاهرا" ايشان از خداوند تمنايي داشته و عهد مي كند كه در صورت برآورده شدن حاجتش ، خانه ي مسكوني و متعلقات آن را وقف روضه خواني امام حسين (ع) نمايد و بدين صورت اين مكان وقف روضه خواني دهه ي عاشورا و شب هاي جمعه مي گردد كه هم اكنون به جاي شب هاي جمعه در بعدازظهر روز چهارشنبه خواهران در مجلس روضه شركت مي كنند
از ديگر بناهاي تاريخي بشرويه تپه ي كرند ، رباط اصفاك و نيگنان ، زيارتگاه بي بي نجمه خاتون مجد و قلعه هاي نظامي و دفاعي بشرويه مي باشد كه به ذكر نام آنها اكتفا مي كنيم
قدمت بشرویه
بشرويه از نظر تاريخي، قدمت بسيار زيادي دارد. ناصرخسرو در قرن پنجم هنگام سفر از طبس به تون از حوالي بشرويه عبور كرده و به توصيف روستاي رقه در سه فرسنگي بشرويه پرداخته است او ميگويد : «چون از طبس دوازده فرسنگ بيامديم قصبهاي بود كه آن را رقه ميگويند ، آبهاي روان داشت و زرع و باغ و درخت و بارو و مسجد و آدينه و ديهها و مزارع تمام دارد . نهم ربيعالاخر از رقه برفتيم و دوازدهم ماه به شهر تون رسيديم ميان رقه و تون بيست فرسنگ است.»
ظاهراً بشرويه در اين زمان شهرت و موقعيت رقه و طبس را نداشته و آبادي كوچكي بيش نبوده است و چون آن حدود مرتع اغنام بوده شترداران چند حوض براي آب دادن احشام ساخته بودند كه به بيابان گله حوض معروف شده بود. بعداً چون زمين آنجا را قابل الزراعه تشخيص دادند از سمت رقه آب رود معروف به علي سالار گرفته به طرف بشرويه ميل دادند و زراعت كردند و كمكم موجب تشويق آنها به اقامت در آن منطقه گرديد و جمعيت آنجا زياد شد.
اطلاعات تاريخي از اين منطقه در كتابها و سفرنامهها تا قرن هشتم ذكر نشده است و ظاهراً تيمورلنگ طبق نظر مارسل بريون از اين منطقه عبور كرده است . در كتاب منم تيمور جهانگشا چنين آمده است :«در بهار 778 هـ .ق قصد كردم جهان را مسخر كنم و تسخير جهان را از خراسان شروع نمايم قصدم از خراسان ديدن سبزوار و بشرويه بود نسبت به بشرويه توجه نداشتم مگر به مناسبت اينكه ميگفتند تمام سكنهي آن دانشمند هستند و در آن شهر كسي نيست كه از علم برخوردار نباشد ولي با اينكه همه دانشمند هستند براي تأمين معاش خود زحمت ميكشند و...» در اين توصيف پنجصفحهاي كه از مردم بشرويه داشته به خلق و خوي مردم و برخي آداب و شيوههاي قومي آنان و آثار منطقه اشاراتي كرده است از جمله : ساختن پارچه برك ، وجود كارگاههاي نساجي ، دينداري و اهتمام مردم به فراگيري قرآن ، استفاده از نوعي روغن به نام منداب براي سوخت چراغها ، استفاده از كلمه عدل به جاي ترازو و. . . مواردي است كه معمرين شهر آن را تأييد ميكنند هر چند كه در صحت مطالب اين كتاب جاي ترديد است .
در سال 1293 هـ . ق ميرزا خانلرخان اعتصام الملك نايب اول وزارت امور خارجه در عهد ناصرالدين شاه از اين منطقه عبور كرده و در توصيف بشرويه گفته است : « بشرويه قصبهاي است معمور ، اهلش همه مشغول برك بافي هستند ، هيچ فقير ندارد ، زراعت چنداني ندارد ، آبشان منحصر به يك نهر قنات است. . . به قدر سه هزار خانوار سكنه دارد و قلعه و باره و برج و ارك دارد.»
كلنل «سياممك گِرگُر» افسر ارتش انگليس سياح ديگري است كه در حدود 130 سال پيش، از اين منطقه عبور كرده و شرح جامعي البته از ديد يك نظامي و براي اهداف نظاميگري دولت انگليس در ايران داده است و ميگويد : « بشرويه در حقيقت روستاي بزرگي است كه در دل جلگهاي واقع شده و زمينهاي زراعتي اطراف آن بيش از هر جاي ديگري است كه از شيراز تا به اين جا ديدهام شايد اين زمينها تا شعاع سه مايلي از جوي آبي آبياري ميشود كه از كوههاي اطراف غرب سرچشمه ميگيرد ديواري دور آن را گرفته . . . و محدودهاي به وسعت 500 × 400 يارد را در برگرفته كه ضلع بزرگ آن به طرف شمال ميباشد ، چهار دروازه دارد هر يك در يك جانب آن و در گوشه شمال غربي «ارگ» يا قلعه واقع شده است . . . آب بشرويه خوب است و انواع آذوقه مورد نياز در آن يافته ميشود. . .» او در اين توصيف به صنعت اصلي مردم بشرويه برك بافي و جاجيم بافي اشاره كرده و از برجهايي كه در بشرويه به منظور پناهگاه ساخته شده و هم اكنون نيز موجود ميباشد ياد كرده است .
پس از گذشت بيست سال از عبور افسر انگليسي از اين منطقه، ايرانگرد ديگري به نام معصوم عليشاه در سال 1316 از اين جا عبور كرد و جريان سفر خود را در كتاب طرائقالحقايق نگاشته است . او در اين سفر به آثار تاريخي همچون كال شور ، حوضانبار ميان ده ، مسجد جامع اشاره كرده و مينويسد «اول ظهر وارد بشرويه شديم ... به قدر دو هزار باب خانه در اوست اگر چه از تون كوچكتر است ولي مردمانش با ثروت و به تربيت نزديكترند . برك بشرويه معروف و تجارت اينجاست.» بعد، از مسجد و امام مسجد آن وآقا شيخ علي، پدر فروزانفر ياد ميكند و به توصيف مراسم عزاداري و تعزيه كه مردم در ايام محرم برپا ميكنند پرداخته و جزئيات آن را شرح داده است .
بشرویه
ادامه مطلب