شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

چگونه بی تو بگويم كه هر چه بادا باد

كه می‌كند غم عشق تو ريشه از بنياد

 

چقدر سر به هوايی و سركش و مغرور

به سرو تكيه زدم قامتش فريبم داد

 

تو باد بودی و من برگ دير فهميدم

هزار برگ خزان می‌‌روند اگر بر باد

 

انار كال درختان پناه‌شان شاخه‌ست

انار تا برسد شاخه می‌رود از ياد

 

هميشه ميوه‌ی شيرين به خاك می‌افتد

مرا نچيدی و اين ميوه از دهان افتاد

 

چه بی‌ثمر به دل سنگ تيشه می‌كوبم

عوض شده‌ست زمانه عوض شده فرهاد

 

ميان عشق و اسارت هزار فرسنگ است

كه هر كه دل به كسی داد می‌شود آزاد

 

 

شیما شاهسواران احمدی


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ شنبه 22 مهر 1396 9:54 PM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:88508

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396