شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت

حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت!

 

خوب می دانم که "تنهایی" مرا دق می دهد

عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت!

 

آنقدر می ترسم از بی رحمی پاییز که

ترس من را روز پایانی شهریور نداشت!

 

زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام

ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت!

 

حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغول

هیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت!

 

 

مریم آرام


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 26 مهر 1396 9:20 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:88526

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396