شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

با لبانت صلح کردم،جنگ در سر داشتی

ارتشی از زلف و با چشمت دو لشگر داشتی

 

آفریدی، مومنم کردی، پیامت عشق بود

جلوه هایی از خداوند و پیمبر داشتی

 

رد شدی بازار عطاران شهرت سکه شد

عطری از ترکیب مشک و یاس و عنبر داشتی

 

روسری سر کرده ای این بدترین تحریم شد

نقش فوق العاده در بحران کشور داشتی

 

جمع نقاشان به لبخندی رضایت میدهند

با مونالیزا تو لبخندی برابر داشتی

 

هر زنی را در خیابان مثلتان پنداشتم

در جنونم یا تو بی اندازه خواهر داشتی؟

 

شعر من را هیچ میبینی!ولی حق با تو است

بس که در اوصاف حالت شعر محشر داشتی

 

 

سجاد شیرازیان


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ جمعه 28 مهر 1396 9:48 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:87249

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396