شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

می‌خواهمت اگرچه دلم با تو صاف نیست

بین غریبه‌هاست که هیچ اختلاف نیست

 

برگرد پیش از آن‌که از این دیرتر شود

این درّه است بین من و تو ، شکاف نیست

 

گنجشک کوچکی که تو سیمرغ خواستی

در مشت توست ، آن‌ طرف کوه قاف نیست

 

بگذار تا مقابل روی تو بگذرم

جایی که در مقابله امکان لاف نیست

 

تا چشم تو خلاف لبت حرف می‌زند

حظی‌ست در سکوت که در اعتراف نیست

 

برگرد مثل بارش باران به خانه‌ام

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

 

 

مژگان عباسلو


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ جمعه 28 مهر 1396 11:11 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:87303

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396