شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

 

 

شبی شراب به یاد تو نازنین خوردم

شراب ناب از انگور دستچین خوردم

 

به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم

که چشم مست تو را دیدم و زمین خوردم

 

بریده بود تب تشنگی امانم را

برای رفع عطش آب آتشین خوردم

 

یکی سلامتی تو، یکی به عشق تو، باز

یکی به یاد تو عاشق‌ترین‌ترین خوردم

 

به مست خرده مگیر، از سیاه‌مستی بود

هزار مرتبه تا پا شدم زمین خوردم

 

تو پشت پا به دل من، من از زبان تو زخم

تو آن‌چنان زده‌ای و من این‌چنین خوردم

 

 

بهمن صباغ زاده


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ جمعه 28 مهر 1396 7:14 PM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:87202

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396